از توهینهای سخیف به مقلدین تا یقهدرانی برای «شأن مرجعیت»
به گزارش یزدرسا، طی هفته های گذشته تصویری از آیت الله شبیری زنجانی منتشر شد که به دیدار یکی از سران فتنه رفته و با برخی از تئوریسین های اصلاحات و فتنه گران جلساتی داشته است.
انتشار این تصویر مورد اعتراض برخی از علما و مراجع قرار گرفته و در ادامه آیت الله محمد یزدی طی نامهای خطاب به آیت الله شبیری زنجانی خواستار رعایت شئون مرجعیت و احترام نظام اسلامی حاکم شدند.
آیت الله یزدی، در این نامه به آیت الله شبیری زنجانی نوشت: «پیرو انتشار تصاویری در فضای مجازی از حضرتعالی در کنار برخی افراد مسئله دار که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری«دام ظله العالی» احترامی قائل نیستند؛ بدین وسیله به عرض میرساند، این موضوع ناراحتی و تعجب مقلدین و حوزویان را در پی داشته است.»
در ادامه این نامه آمده است: «اینجانب نیز در دو مرحله با حضرتعالی مکاتباتی در مورد برخی از مسائل دیگر داشته ام که جواب قانع کننده ای دریافت نکردم؛ لذا این نامه رابه ناچار به صورت سرگشاده خدمتتان ارسال کردم. چگونه میشود، حضرتعالی که فرصتی برای ملاقات با هیات رئیسه مجمع عمومی اساتید را ندارید، فرصت میکنید در منزل آقایی در تهران حاضر شوید و با این آقایان ملاقات داشته باشید!.»
بیانات آیت الله یزدی با انتقاد شدیدی از سوی اصلاح طلبان و حامیان فتنه مواجه شد؛ تا جایی که حتی برخی از نمایندگان اصلاح طلب مجلس مدعی شدند که شأن مرجعیت رعایت نشده و نامه آیت الله یزدی به آیت الله شبیری زنجانی را نوعی توهین تلقی کردند.
بازخوانی توهین اصلاح طلبان به مرجعیت و مراجع تقلید
این ادعای اصلاح طلبان در شرایطی رخ داده است که بارها شاهد توهین اصلاح طلبان و حامیان آنها به مرجعیت و جایگاه مراجع بوده ایم؛ هنوز یک ماه از انتشار تیترهای برخی از رسانه های زنجیره ای در توهین به آیت الله مصباح یا آیت الله مکارم نگذشته است.
فروردین ماه سال 79، اکبر گنجی، یکی از تئوریسین های اصلاح طلب به همراه تعدادی از اصلاح طلبان و چهره های ملی مذهبی عازم کنفرانسی به میزبانی حزب هانریش بل (موسوم به سبزها) در برلین شدند.
اکبر گنجی روزنامه نگار شناخته شده ایرانی و یکی از مهمانان برجسته این نشست در حاشیه آن با روزنامه تاگس اشپیگل آلمان مصاحبه کرد. وی در پاسخ به یکی از سوالات خبرنگار تاگس گفت: «ما تلاش میکنیم [امام] خمینی را به گونه ای تفسیر کنیم که مخالف دموکراسی نباشد. خمینی دیگر وجود ندارد آنچه وجود دارد فقط برداشت های ما از سخنان اوست. او به هر حال یک روزی به موزه خواهد رفت و هیچکس نمی تواند جلوگیری کند.
این توهین در شرایطی بود که تنها یک دهه از رحلت امام می گذشت و هنوز ایشان به عنوان رهبر کبیر انقلاب و همچینین یکی از بزرگترین مراجع تقلید جهان به شمار می رفتند.
عبدالکریم سروش از دیگر تئوریسین های طیف رادیکال اصلاح طلب نیز در مصاحبه ای با روزنامه دی تسایت چاپ آلمان در بحبوحه فتنه سال 88 در ایران، ادبیات تند تری را علیه اندیشه امام به کار گرفته و گفت: او شخصاً آدم خوبی بود، اما نظریات نادرستی داشت... به علاوه او از سرکوب مخالفان خود ابایی نداشت!
اوج توهین اصلاح طلبان به مراجع تقلید را می توان در سخنان هاشم آغاجری دید؛ آغاجری یکی از فعالان سیاسی اصلاح طلب بوده که در همایشی بعد از آنکه اعلام کرد نه تنها دین بلکه حکومت هم افیون توده هاست گفت: مگر مردم میمون هستند که تقلید بکنند؟!...رابطه نهاد سنتی با عوام، رابطه مرید و مراد است، یعنی اینکه مراد همیشه مراد باشد و مرید همیشه مرید و این حلقه بر گردنش.» او در بخشی از سخنانش سعی دارد قداست امام معصوم علیه السلام را با لحنی بیادبانه زیر سوال ببرد و میگوید: «این طبقه ابتدا امامان معصوم را لاهوت میکرد تا خودش هم به عنوان نابینایان آن معصوم لاهوتی بشود...»
حدود یک سال پیش هم که آیت الله مکارم شیرازی مخالفت خود را با حضور زنان در ورزشگاه اعلام کرده بود محمود صادقی نماینده اصلاح طلب در مجلس شورای اسلامی ضمن نسبت دادن دروغی به ایت الله مکارم گفته بود: «خوب است جناب ایشان درباره بدهیهای کلان معوق جناب مدلل به بانک سرمایه هم توضیح بدهند.»
این در حالی بود که این ادعای محمود صادقی هرگر اثبات نشد و نتوانست دلیل و سندی برای این تهمت خود ارائه کند و در حالی که آیت الله مکارم می توانستند به خاطر سخنان خلاف واقع از او شکایت کنند اما بخشش نسبت به صادقی برخورد کردند.
توهین های اصلاح طلبان حتی به آیت الله هاشمی هم رسید تا جایی که اصلاح طلبان کتاب عالیجناب سرخپوش را درباره او چاپ کردند و حتی این لقب از یوی آنها برای آیت الله هاشمی باب شد. در این کتاب هاشمی رفسنجانی به عنوان مسبب ادامه جنگ نام برده شد.
اکبرگنجی در دی ماه سال 78 مسئولیت خون صدها هزار شهید را به دوش آیت الله هاشمی رفسنجانی انداخته و از او به عنوان پشت پرده قتل های زنجیره ای یاد کرده است؛ موهومات این کتاب در روزنامه صبح امروز به مدیر مسئولی سعید حجاریان یکی زا بزرگترین تئوریسین های اصلاحات به چاپ رسید.
در زمستان 78 نیز مجتبی بدیعی عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت توهین های جدیدی را نسبت به هاشمی رفسنجانی روا داشت تا جایی که آیت الله هاشمی عامل تمامی گرفتاریهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور دانسته و اعلام کرد: «هاشمی رفسنجانی یک فاجعه است».
توهین به مراجع و آیات عظام همچنان یکی از سرخط های اصلی اصلاح طلبان و رسانه های آنها بوده است و حتی در دوران روحانی این توهین ها افزایش نیز یافت تا جایی که سال گذشته فرزانه ترکان از فعالین سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه ای با روزنامه آرمان مدعی شده بود مراجع معظم تقلید نیز اطلاعات دقیقی از وضعیت نسل جوان دریافت نمیکنند.
مرجعیت خوب و مرجعیت بد از نگاه اپوزیسیون و جریان اصلاح طلب
بررسی کارنامه اصلاح طلبان و جریان های اپوزیسیون نشان می دهد که احترام به مراجع تا جایی برای آنها معنا دارد که در چارچوب اندیشه ها و تفکرات التقاطی آنها حرکت کنند؛ به عنوان مثال جریانی که سالها به توهین و تخریب آیت الله هاشمی پرداخت یکباره در انتخابات مجلس خبرگان به حمایت از هاشمی روی آورده و حتی لیست مرتبط با او از سوی معاندین نیز تبلیغ میشد.
این دو جریان همواره از مواضع دو شخص منتظری و صانعی دفاع کردند اما به دنبال کوچکترین بهانه ای برای توهین به مراجعی هستند که در چارچوب و پازل اصلاح طلبان بازی نمی کنند؛ رد پای این تخریب ها را در میان تیتر های روزنامه های زنجیره ای به خوبی می توان مشاهده کرد.
اصلاح طلبان بارها ثابت کردند تا جایی که علما و روحانیون در مسیر فتنه و انحراف بوده و از عملکرد آنها حمایت کنند با یک مرجع همراهی میکنند اما در جایی که مراجع موضع انقلابی میگیرند با دستاویز قرار دادن «شأن مرجعیت» اقدام به تخریب علمای انقلابی می کنند.
این طیف فکری هنگامی که قواعد شرعی و اخلاقی مراجع تقلید و علما را مانع هدفگذاریهای خود میبینند، روند حرمت شکنی مراجع را در پیش میگیرند؛ در حالی از شأن مرجعیت سخن می گویند که بیشترین توهین و تخریب را نسبت به آیت الله یزدی برای دفاع از مرجعی دیگر داشتهاند.
دانا
انتهای پیام/