از موتورسیکلت قدیمی نماینده تفت تا زندگی ساده رهبری
«اقتصاد مقاومتی»، کلیدواژهای است که در سالهای اخیر به ویژه پس از تشدید تحریمهای ظالمانه بر ضد جمهوری اسلامی ایران، جایگاه ویژهای یافته است و دولتمردان و صاحبنظران درباره آن به تبیین و تحلیل پرداختهاند. در این میان، اگرچه مقام معظم رهبری با تاکید برجسته بر راهبرد اقتصاد مقاومتی، آن را به عنوان پادزهری مؤثر در برابر باجخواهی و تضییقهای نظام سلطه برشمردهاند، اما معالاسف برخی- وشاید بسیاری- از مسئولان و نهادهای حکومتی آنگونه که باید و شاید، ضرورت ماجرا را درنیافته و بیش از پایبندی عملی، به تمجیدهای گفتاری بسنده کردهاند.
شاید سخن رهبری در رمضانالمبارک سال گذشته را بتوان گواه روشنی بر این ادعا گرفت؛ آنجا که درجمع مسئولان دولتی و کارگزاران نظام فرمودند: «رئیسجمهور محترم و برخی مسؤولان، کم و بیش در خصوص حمایت از سیاستهای اقتصاد مقاومتی سخن گفتهاند، اما نیاز اصلی، عمل است و نباید اینگونه باشد که در سخن از اقتصاد مقاومتی حمایت کنیم، اما در عمل، حرکت ما کُند باشد!» ایشان پیش از آن نیز با اشاره به حمایتها و ستایشهای لفظی از اقتصاد مقاومتی تأکید کرده بودند: «برای اجرای اقتصاد مقاومتی تمجید و ستایش لفظی کافی نیست بلکه باید حرکت و اقدام کرد.»
اقتصاد مقاومتی اگرچه دارای ابعاد و جلوههای متعددی است اما بیگمان سادهزیستی و صرفهجویی در مصرف را میتوان در زمره سهلالوصولترین گونههای آن برشمرد؛ اقدامی که نیازمند تامل جدی و غیرشعاری مسئولان نهادهای گوناگون است. این سادهزیستی باید هم در زندگی شخصی متصدیان حکومتی و هم در زندگی اداری آنان نمود داشته باشد و نمیتوان آن را به سادهزیستی و قناعتپیشگی مسئولان تنها در محل کار منحصر نمود؛ چه اینکه سادهزیستی در زندگی شخصی نیز از آن رو که موجب تسکین خاطر دیگر قشرهای جامعه به ویژه قشرهای متوسط و زیرفشار میشود و آنان را برای همیاری بیشتر در این راستا ترغیب میکند، ضرورت دارد.
طبیعی است مسئولانی که در منازل میلیاردی به سر میبرند و خود و خانوادهشان برخوردار از زندگی اشرافی و خودروهای آنچنانی و غرق در نعمت هستند، نمیتوانند مردم را به تحمل مشکلات ناشی از آرمانگرایی و پافشاری بر حقوق مسلّم دعوت کنند و هرگونه توصیه و سخنشان در این باره با واکنش منفی قشرهای متوسط و محروم جامعه روبرو خواهد شد.
خوشبختانه برای تحقق سادهزیستی در زندگی شخصی و اداری و پرهیز از تحمیل هزینههای «بی» یا «کم»بازده بر بیتالمال بهویژه در شرایط حساس کنونی، الگوهای فراوانی در دسترس قرار دارد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، هم در زندگی شخصی خود الگوی برجسته سادهزیستی برای دیگران بود و هم در مصرف بیتالمال، مظهر احتیاطهای فوقالعاده؛ امری که متاسفانه در میان مسئولان جامعه بسیار کمیاب است. ایشان علیرغم جایگاه رهبری، در منزلی بسیار ساده و محقر در جماران زندگی میکرد و سخنرانیهای خویش را نیز در حسینیهای بیپیرایه و با دیوارهایی قدیمی و بیرنگ ایراد مینمود.
طبیعی است که قشرهای محروم نیز با مشاهده قناعتپیشگی امام(ره) در ابعاد گوناگون، تنگناهای اقتصادی را به گونهای آسانتر بر خود هموار میکردند.
سادهزیستی مراجع عالیقدر تقلید در سالهای گوناگون، جلوههای ناب دیگری از پایبندی به این آموزه دینی را برای همگان آشکار ساخته است.
مقام معظم رهبری نیز چه در دوران ریاست جمهوری و چه پس از آن، نماد برجسته سادهزیستی و قناعتپیشگی در زندگی شخصی و حکومتی بوده و هستند. در دوران ریاستجمهوری معظمله، همسر ایشان به صورت ناشناس به پزشکی مراجعه میکند و وقتی میشنود که: «برای درمان فرزندتان باید روزی یک لیوان لعاب برنج به او بدهید»، میگوید: «ما چنین امکاناتی را نداریم!» پزشک که ایشان را نمیشناخته،میگوید: «مگر امکان دارد درخانهای برنج نباشد؟» و پاسخ میشنود: «آقای ما اجازه نمیدهد که در خانه، غیر از برنج کوپنی استفاده کنیم و آن هم کفاف خوراک ما را بیش از یک بار در هفته نمیدهد!»
مرحوم سید احمد خمینی(ره) نیز در جایی فرموده بود: «وظیفه خود میدانم تا این مهم را به مردم مسلمان و انقلاب ایران بگویم. من از داخل منزل ایشان مطلع هستم، مقام معظم رهبری در خانه، بیش از یک نوع غذا بر سر سفره ندارند. خانواده معظمله روی موکت زندگی میکنند. روزی به منزل ایشان رفتم، یک فرش مندرس آن جا بود، من از زبری فرش به موکت پناه بردم!»
در این باره، چندی پیش برخی کاربران شبکههای اجتماعی پس از انتشار تصویر نعلین حضرت آیتالله خامنهای در شبکههای اجتماعی، سادهزیستی رهبر انقلاب را به رخ شاهزادگان و حکام عربی خلیج فارس کشیده و نوشته بودند: چقدر عظمت دارند، آنها به دنیا حریص نیستند بلکه آخرت را در سادگی و ساده زیستی در این دنیا دیدهاند.
حجتالاسلام رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نیز چندی پیش با بیان خاطرهای از دیدار با مقام معظم رهبری گفته بود: دلم میخواهد از نعلین پارهپاره و ترکخورده مقام معظم رهبری عکس بگیرم تا مظلومیت و سادهزیستی «سید علی» را به دیگران نشان دهم.
سخنرانی مقام معظم رهبری در ۱۴ خرداد امسال در حرم مطهر امام(ره) هم همراه با نکتهای ظریف و آموزنده در زمینه سادهزیستی و پرهیز از اشرافیگری بود. آوردن زیلوی ساده از بیت- برای نخستین بار- و انداختن آن بر روی قالی، حاوی پیامی بزرگ برای صاحبمنصبان و متولیان حرم امام (ره) بود!
معظمله همواره دیگران بخصوص مسئولان و شخصیتهای تاثیرگذار را به قناعتپیشگی و پرهیز از اشرافیگری در زندگی شخصی و اداری خود توصیه کردهاند. حجتالاسلام مروی میگوید: «یک وقت گزارشی را خدمتشان بردم، راجع به یکی از روحانیونی که آن موقع قاضی شده بود. خانهای خریده بود و مقداری کمک و مساعدت هم برای آن خانه میخواست. ایشان فرمودند که چه ضرورتی دارد یک طلبه، خانهای مثلاً بیست میلیون تومانی بخرد. با اینکه بیست میلیون تومان آن موقع هم خیلی زیاد نبود و خانه هم آن چنانی نبود. بعد فرمودند ما داریم یک طبقه جدید از مترفین بهوجود میآوریم.این را با یک نگرانی اظهار کردند و فرمودند من نگرانم که بر اثر انقلاب و امکانات و موقعیتهایی که هست و میشود به یک جاهایی دستاندازی کرد، یک طبقه جدید از مترفین را ما روحانیون بهوجود بیاوریم. من نگران این هستم. بعد فرمودند خانواده ما گاهی میروند منزل بعضی از آقایان و میآیند تعریف میکنند که مثلاً دورتادور اتاق، پشتی قالیچهای بود؛ که ایشان فرمودند من تعجب میکنم! چه ضرورتی دارد حالا دور تا دور اتاق ما پشتی قالیچهای باشد؟! نمیشود یک پشتی معمولی باشد؟ حتماً باید قالیچهای باشد؟ گران قیمت باشد؟ یک پشتی باشد که به دیوار تکیه ندهند؛ با یک پارچه معمولی هم میشود این را تأمین کرد و کنار اتاق گذاشت. چه ضرورتی دارد مخصوصاً ما روحانیون، زندگیها، خانهها و وضعیتمان این جوری باشد؟ بعد فرمودند در خانه ما یک فرش دستبافت بیشتر نداریم، این هم جزو جهیزیه خانمم بوده است که الان هم دیگر نخنما شده است. ولی چون یادگاری است، این را در خانه نگه داشتیم؛ والاّ همه خانه ما موکت هست و اصلاً فرش دستبافت نداریم، حتی فرش ماشینی هم در خانه ما نیست و کلاً خانه ما با موکت فرش شده است.»
معظمله زمانی دیگر فرموده بودند: «يكي از وزرا انواع و اقسام سنگ هاي گران قيمت كشور را در نماي وزارتخانه اش به كار برده بود.من او را خواستم و به او گفتم: شما چرا اين كار را كردي؟ او گفت: مسافران خارجي وقتي به وزارتخانه مي آيند و سنگ ها جلو چشمشان قرار مي گيرد، باعث جذب مشتري مي شود! گفتم: شما را به خدا آيا اين منطق قابل قبول است؟! اين همه خرج كنيم براي اينكه مشتري پيدا كنيم؟! شما مي توانيد در سالن اصلي وزارتخانه انواع و اقسام سنگ هايتان را به شكل خيلي بديع و زيبا به نمايش بگذاريد، هر مهماني كه آمد، به عنوان اداي احترام، او را به آن جا ببريد تا سنگ ها را تماشا كند، هم تماشا و هم جذب مشتري است. اين كارها بهانه اي است براي تجمل سازي و اصلاً مناسب نيست.»
در میان شخصیتهای رده پایینتر هم هستند کسانی که مقهور زرق و برق دنیا نشدهاند و با تاسی به رهنمودهای امام(ره) و رهبری کوشیدهاند بیش از آنچه از بیتالمال نصیبشان میشود، بر سفره خدمت به مردم و نظام اسلامی بگذارند. در این باره میتوان به یکی از نمایندگان فقید مجلس شورای اسلامی اشاره کرد و وی را در حدّ خود، الگویی مناسب برای سادهزیستی و پرهیز از تحمیل هزینههای غیرضروری بر بیتالمال دانست. مرحوم حجتالاسلام و المسلمین سیدجلال یحییزاده، از جانبازان شیمیایی و نماینده محبوب تفت و میبد در مجلس شورای اسلامی، افزون بر سادهزیستی فوقالعاده در زندگی شخصی، در هنگام تصدی سه دوره نمایندگی مجلس نیز وسواس عجیبی در کاهش هزینهکرد- حتی از نوع متداول- از بیتالمال داشت. وی هرگز از راننده و خودروی مجلس استفاده نکرد و به طور معمول، مسافت تقریبی ۷۰۰ کیلومتری حوزه انتخابیه تا پایتخت را با قطار و اتوبوسهای بین شهری میپیمود! و در پاسخ به این سوال که چرا از خودرو مجلس استفاده نمیکنید؟ گفته بود: قبل از نمایندگی مجلس، طلبهای ساده بودم و فاصله زادگاه خود تا قم را با قطار و اتوبوس طی میکردم؛ پس از نماینده شدن هم اتفاق خاصی نیفتاده است و فقط باید به جای قم، درتهران پیاده شوم! وانگهی مسافرت با اتوبوس موجب میشود در مدت چند ساعتی که با مسافران هستم، به صورت ملموس و از نزدیک در جریان مشکلات و درخواستهای موکلان و مردم قرار گیرم.
آن مرحوم در حوزه انتخابیه خود نیز با موتورسیکلت شخصی خود تردد میکرد و معروف بود که گاه فرماندار وقت نیز لاجرم، سوار بر ترک همان موتور قدیمی برای بازدید از پروژهها ایشان را همراهی میکرده است. چند سال پیش، محمدحسین صفار هرندی(وزیرسابق فرهنگ و ارشاد اسلامی) در یادداشتی به این نکته پرداخته و نوشته بود:
«... در بدو ورودش به پارلمان گفته بود: در تهران، دغدغه سرپناه ندارم. نه مرا حاجتی به آپارتمانهای سعادت آباد است و نه نیازی به مقرری چند صد هزار تومانی و ودیعه چند میلیونی برای اجاره خانه در تهران؛ طلبهام و لابد برای شاگرد مکتب امام صادق علیهالسلام جایی در یک مدرسه علمیه پیدا میشود... و چنین بود که در حجرهای از مدرسه مروی تهران اقامت گزید. او از جمله نمایندگانی است که هر هفته یکی دو روز را در میان موکلان خود سپری میکند، بیآنکه برای هر آمد و شد، هزینه سنگین سفر را بر دوش بیتالمال نهد، کنار جاده میایستد، جلوی اتوبوسهای عبوری دست بلند میکند. سوارش میکنند و چون میشناسندش، فرصت را غنیمت شمرده، هر کس در دل ناگفتهای دارد، با وکیل خود در میان میگذارد و او از این سفر کمهزینه خود، تحفه بسیار در سفره ملت و دولت به جا مینهد. او گفته است اگر بخواهم با هواپیما به تهران بیایم، صرف نظر از هزینه هر سفر، زمان پروازها چنان است که از رسیدن در ساعت مقرر به مجلس باز میمانم اما با اتوبوس شب در راهم و صبح اول وقت در مجلس حاضر...»
اینگونه متصدیان مصداق بارز «قليلالمئونه و كثيرالمعونه» هستند که شیوه زندگیشان مایه دلگرمی مردم و موجب افتخار نظام اسلامی است.
به هر روی، دعوت مردم برای قناعتپیشگی وتلاش در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی هنگامی تاثیرگذارتر خواهد بود که همگان، جلوههای عینی و غیرشعاری آن را در زندگی مسئولان ردههای گوناگون مشاهده کنند؛ همانگونه که در زندگی امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب مشاهده کردهاند. طبیعی است مسئولی که پایبند تفریحات آنچنانی در سواحل شمال و جنوب باشد و نتواند از هزینهکردن پولهای بیزبان بیتالمال برای استخر و جکوزی و نیز همایش و سمینارهای بی یا کمبازده بپرهیزد، نمیتواند خدمتگزاری در شأن مردم کشورمان باشد.
نویسنده: مرتضی رضائیان
منبع: سایت الف(+)