آزمون دلاوری
به گزارش یزدرسا ،دور چهارم مذاکرات ایران و 1+5 برای انجام توافق جامع هستهای، فردا در وین برگزار میشود و این درحالی است که به نظر میرسد طرفین در مذاکرات کارشناسی در نیویورک بر سر موضوعاتی به تفاهم رسیدهاند. عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه گفته این مذاکرات از نظر او مفید بوده است. او سپس گفته از روز چهارشنبه سراغ نگارش متن توافق خواهیم رفت. خبرگزاری فرانسه نیز در گزارشی نوشته است که طرفین اکنون در حال تهیه پیشنویس توافق هستند. از گوشه و کنار نیز اخبار و شنیدههای مختلفی درباره مفاد مذاکرات و برخی توافقات احتمالی به گوش میرسد. سفر سوزان رایس، مشاور امنیت ملی اوباما به تلآویو برای ارائه گزارشاتی از مذاکرات به نتانیاهو شاید حاوی این پیام بوده باشد که کاخ سفید نسبت به انجام توافق با ایران امیدوار شده است. آمریکاییها که در میانه مذاکرات کارشناسی توسط وزیر خارجه خود خواستار اتخاذ «تصمیمات سخت» از سوی ایران شده بودند؛ سوزان رایس را اواخر هفته به تلآویو فرستادند تا احتمالا نتانیاهو را در جریان مفاد یک توافق قرار دهند. به گزارش «وطن امروز»، آرایش سیاسی و مذاکراتی طرفین حاکی از گام برداشتن آنها برای یک توافق تا قبل از پایان موعد اتمام گام نخست توافق ژنو است. مذاکرات آنها درباره متن توافق درحالی از چهارشنبه آغاز میشود که دولت هیچ پاسخ قانعکنندهای درباره نگرانیهای فزاینده موجود درباره حفرههای احتمالی این توافق به افکار عمومی ارائه نمیکند. در ادامه گزارش به برخی از این نگرانیها
اشاره میشود.
1 - محدود کردن دانش هستهای: با اجرایی شدن گام نخست توافق ژنو، مشخص شد یکی از اهداف طرف آمریکایی تحدید برنامه تحقیق و توسعه در دانش هستهای ایران است. مواضع و پیشنهادات آنها در موضوعاتی مانند بحث اورانیوم 20 درصد و همچنین رآکتور اراک نشان داد؛ غرب به دنبال یک دوره فریز طولانیمدت تحقیق و توسعه دانش هستهای در ایران است تا با فرسایش نیروی انسانی، مسیر تحقیق و توسعه تا حدود زیادی مسدود و به عبارتی تعطیل شود. با اجرای تعهدات ایران در گام نخست، بخشی از برنامه تحقیق و توسعه ایران محدود شد و در برخی زمینهها نیز شاهد توقف بودیم. به همین دلیل بود که مقام معظم رهبری تاکید کردند فعالیت در زمینه تحقیق و توسعه هستهای به هیچ وجه نباید «متوقف» یا «کند» شود. این یکی از خطوط قرمز اصلی ایران در مذاکرات است. طرف غربی تاکنون هیچ نشانهای که مبنی بر کوتاه آمدن آنها از اهدافشان در این زمینه باشد نشان نداده است. با این حال براساس اصل انتهایی توافق ژنو مبنی بر ضرورت توافق بر سر همه مسائل مطرح، نگرانی درباره محدوده تحقیق و توسعه به صورت ویژه وجود دارد. در توافق احتمالی جامع، هرگونه تعهدی که منجر به توقف یا کند شدن تحقیق و توسعه برنامه هستهای ایران شود، به معنای عبور از خط قرمز و زیر پا گذاشته شدن حقوق مردم است.
2- تعطیلی تاسیسات: آنچه اکنون درباره رآکتور اراک مطرح شده بسیار نگرانکننده است. بازطراحی رآکتور اراک به بهانه کاهش میزان پلوتونیم به یک پنجم در پسماند سوخت رآکتور تقریبا ماهیت کاربردی این رآکتور را دچار یک تغییر و تحول اساسی کرده است. طی روزهای اخیر رسانههای خارجی نزدیک به تیم مذاکرهکننده آمریکایی گزارش دادهاند که طرفین در موضوع محل مناقشه رآکتور اراک به توافق رسیدهاند. آیا این توافق به معنای تغییر ماهیت رآکتور آب سنگین اراک است؟ قطعا بازطراحی رآکتور اراک مدت زمانی را طی خواهد کرد و رآکتوری که قرار بود امسال راهاندازی شود؛ تا چندین سال تقریبا تعطیل خواهد شد. پس از آن نیز آسیبهای بازطراحی رآکتور میتواند در نهایت منجر به تغییر ماهیت این تاسیسات شود. آیا تغییر ماهیت رآکتور اراک تفاوتی با تعطیلی کارکرد پیشبینی شده این رآکتور دارد؟ کسانی که تا دیروز در نشستهای غیررسمی تاکید میکردند رآکتور اراک خط قرمز آنهاست؛ آیا درباره تعطیلی و تغییر ماهیت این رآکتور توجیهی دارند؟ درباره تاسیسات غنیسازی نیز همین نگرانی وجود دارد. به عنوان نمونه ماهیت تاسیسات نطنز «غنیسازی» است. اگر قرار بر عدم غنیسازی یا محدودیت بیش از اندازه آن باشد؛ آیا ماهیت این تاسیسات دچار خدشه نمیشود؟ اکنون این نگرانی ویژه درباره سرنوشت تاسیسات مهم هستهای ایران در توافق جامع وجود دارد. تغییر ماهیت تاسیسات عبور از یک خط قرمز دیگر است و قطعا اقدامات نمایشی یا پاک کردن صورت مساله نمیتواند آن را از نگاه افکار عمومی پنهان کند.
3- دسترسی به اطلاعات هستهای: موضوع دسترسی به فعالیتهای هستهای ایران هم یکی دیگر از مباحث مهمی است که رفتار تیم مذاکرهکننده نگرانیهای ویژهای را درباره آن بهوجود آورده است. اگرچه تیم مذاکرهکننده در دور اول مذاکرات با برخی عناوین توانست نظارت مجلس و مجوز امضای این توافق را از نمایندگان مردم سلب کند اما اکنون دیگر نمیتوان در موضوع پروتکل الحاقی اصطلاحا مجلس را دور زد. براساس قوانین پادمانی، پذیرش پروتکل الحاقی منوط به تصویب آن در مجالس قانونگذاری کشورهاست. پروتکل الحاقی مجوز دسترسیهای نامحدود به برنامه هستهای ایران را به بازرسان آژانس میدهد و قاعدتا با ایجاد بهانههایی مانند انحراف نظامی، پروتکل الحاقی مجرایی برای دستیابی سرویسهای غربی به توانمندیهای دفاعی کشور خواهد شد. اکنون درباره موضوع پروتکل الحاقی یک نگرانی اساسی وجود دارد و آن این است که با توافق جامع، مجلس در عمل انجام شده قرار گیرد و اصطلاحا تصویب آن در مجلس به یک اتفاق فرمایشی تبدیل شود. تیم مذاکرهکننده باید در توافق جامع این مهم را لحاظ کند که بررسی پروتکل الحاقی در مجلس منوط به لغو همه تحریمها در شورای امنیت سازمان ملل است. در واقع پروتکل الحاقی که یک تعهد فراپادمانی است؛ میتواند پس از اثبات صداقت طرف مقابل در لغو همه تحریمها موضوعیت یابد. هرگونه تعهدی از سوی ایران که این اصل اساسی را نقض کند؛ عبور از خطوط قرمز و نادیده گرفتن حقوق ملت است البته در کنار این موضوع نباید رفتار دولت در بیتوجهی به نقش قانونی مجلس در قبال چنین تعهدات بینالمللی را فراموش کرد. توافق جامع با هیچ برچسبی نمیتواند از شمول قانونی تصویب در مجلس فرار کند.
4- قدرت دفاعی: هرگونه تعهد درباره برنامه دفاعی ایران ذیل مذاکرات هستهای را میتوان یک خیانت بزرگ تلقی کرد. دولتیها بارها تاکید کردهاند موضوع توانمندی دفاعی ایران بویژه موشکها به هیچ وجه قابل مذاکره نیست. در صورت هرگونه تعهدی نسبت به توانمندی دفاعی ایران، بدون تردید یک خیانت صورت گرفته است. این موضوع آنقدر واضح است که نیاز به هیچ توضیح دیگری ندارد.
5- مدت و زمان توافق جامع: اگر قرار است توافقی صورت گیرد؛ مدت و زمانبندی تعهدات طرفین در این توافق نیز بسیار حائز اهمیت است. عباس عراقچی پیشتر از یک دوره زمانی 5 ساله برای انجام توافق جامع سخن گفته بود. برخی در آمریکا نیز از یک دوره 20 ساله سخن گفتهاند اما نگاه واقعبینانه میگوید شاید یک دوره زمانی یک ساله برای اجرای توافق جامع کافی باشد. گذشت زمان برای اجرای تعهدات قطعا تنها به سود آمریکاییهاست. وقتی گام نخست در 6 ماه اجرایی میشود و تجربیات آن نیز موجود است دیگر دلیل طولانی کردن توافق برای چیست؟ طی ماههای اخیر برخی رسانههای خارجی و نیز برخی رسانههای حامی دولت مطالبی درباره ضرورت طولانی کردن مذاکرات برای اثرگذاری بر موضوعات سیاسی داخلی را مطرح کردهاند. آیا برای کسانی که هدف خود را لغو تحریمها قرار دادهاند؛ طولانی کردن روند برداشتن تحریمها به معنای یک پالس اشتباه به درون جامعه نیست؟ از سوی دیگر طولانی کردن زمان اجرای توافق نهایی قطعا تنها به طولانی شدن محدودیتهای هستهای ایران منجر خواهد شد. در موضوع زمانبندی اجرای تعهدات نیز باید به این مهم توجه کرد که اجرای تعهدات باید با یک تناسب زمانی برابر و عادلانه صورت گیرد. به عبارت دیگر، اجرای تعهدات باید به صورت همزمان صورت گیرد. هر گام از سوی ایران باید با گام طرف مقابل همراه باشد. این الگو که اجرای تعهد طرف مقابل منوط به اجرای تعهد ایران شود؛ به معنای یک فاجعه خواهد بود. بنابراین به ازای هر تعهد ایران همزمان باید طرف مقابل نیز نسبت به لغو تحریمها اقدام کند. در این حوزه موضوع ضمانت اجرایی انجام تعهدات نیز بسیار قابل تامل است. اگر قرار است توافقی جامع محقق شود باید نسبت به تعریف و مشخص کردن یک مرجع داوری عادلانه میان طرفین حساسیت ویژه داشت. در صورت توافق جامع، یک تعهد بینالمللی صورت گرفته است. در صورت هرگونه اخلال در روند اجرای این تعهد باید مرجع حل اختلاف موجود باشد تا در صورت عدم اجرای تعهد طرف مقابل، ایران نیز بتواند به سرعت نسبت به بازگشت به مسیر پیشرفت برنامه هستهای خود اقدام کند. بنابراین مشخص کردن یک مرجع مشخص به عنوان ضامن اجرایی شدن تعهدات و مرجع مورد قبول داوری، یکی دیگر از بایدهای توافق ژنو است که باید نسبت به آن توجه داشت.
6- حقوق ان پی تی: حقوق هستهای ایران در انپیتی کاملا مشخص و مشهود است. حقوق ایران در حوزه سطح و محتوای غنیسازی کاملا تعریف شده و مشخص است بنابراین اگر قرار است توافقی صورت گیرد باید ذیل حقوق هستهای ایران در انپیتی انجام شود. یعنی اگر خدای ناکرده هر توافقی بخواهد حتی بخشی از حقوق قانونی ایران در انپیتی را مخدوش کند؛ این نیز یک اقدام جبرانناپذیر در ضایع شدن حقوق هستهای ملت است. مذاکرهکنندگان باید بدانند هرگونه تعهدی که بخواهد جایگزین حقوق هستهای ایران در انپیتی شود؛ خروج از چارچوب مذاکرات و تضییع حقوق هستهای ملت است.
وطن امروز