ID : 7375599
به مناسبت فرارسیدن عیدبندگی

اعمال شب و روز عید فطر


حضرت سیدالساجدین(ع) به فرزندانش در مورد شب عید فطر سفارش می کردند که ارزش این شب را کمتر از شب قدر ندانند.

به گزارش یزدرسا، حضرت سیدالساجدین(ع) به فرزندانش در مورد شب عید فطر سفارش می کردند که ارزش این شب را کمتر از شب قدر ندانند.
مرحوم آیت الله میرزا جواد ملکی درباره مراقبت شب عید فطر، ضمن بیان مطالبی می نویسد: خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه عبادت خود قرار داده و بندگانش را در روز عید فرا خوانده تا برای گرفتن جوایز و هدایا جمع شوند.

حقیقت عید

عید زمانی است که خداوند متعال برای جایزه دادن و بهره‏ مند کردن بندگان از نعمت ها، آن را در میان روزها انتخاب می‏ کند تا برای گرفتن خلعت ها و عطایا جمع شوند و به همگان اعلام کرده است که به درگاه او روی آورده و با اعتراف به بندگی و آمرزش خواستن از گناهان و عرضه نیازها و آرزوهایشان برای او تواضع نمایند.

خداوند نیز در تمام این موارد به آنان وعده اجابت و اعطایی بالاتر از آرزوهایشان، بلکه بالاتر از آنچه در دل بشری خطور کرده؛ داده است و دوست دارد در چنین روزی به او خوش گمان بوده و جانب امیدواری به قبول خداوند و آمرزش و عطای او را بر جانب ترس از رد و عذابش ترجیح بدهند و ناامید ورشکسته در این روز از معنی عید غافل و سرگرم آرایش خود برای مردم و کف زدن و شانه کردن مو بوده و از امر مهم درخواست عطوفت و رحمت پروردگار غافل است.

چنین شخصی به جای انس در مجالس پاکان و خواص پروردگار جهانیان، پیامبران و رسولان و شهدا و صدیقین، با چهارپایانی مانند خود خو گرفته و درجات بهترین جاهای بهشت را رها و به طبقات جهنم چسبیده است و بالاتر، پناه خدای متعال و جبار آسمان‏ها و زمین را به چسبیدن به زمین و عالم طبیعت فروخته است. چه ورشکستگی آشکار و بزرگی!

خلاصه خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه عبادت خود قرار داده و بندگانش را در روز عید فرا خوانده تا برای گرفتن جوایز و هدایا جمع شوند.

گروه های مختلف در برابر عید

مردم در رابطه با عید به چند دسته تقسیم می ‏شوند:

1- عده‏ای روزه را تکلیفی بیش ندانسته و فقط با خودداری از خوردن و نوشیدن، خود را به ناراحتی می ‏اندازند اما اعضای بدن خود را از گناهان حفظ نکرده و با دروغ و غیبت، روزه خود را نقض کرده و با تهمت، افترا، فحاشی و آزار، روزه خود را از بین می‏ برند و در عین حال با کمال اطمینان، خود را از فرمانبرداران می ‏پندارند و گمان می ‏کنند که بر پروردگار جهانیان منتی دارند ولی نمی‏ دانند که با گناهان و نادانی شان نزد عاقلان رسوا شده و روزه آنان مورد قبول خدای خدایان قرار نمی‏ گیرد.

چنین کسانی اگر در عید به عنایت خدای متعال خوش گمان بوده و در مکان نماز خواندن خود از پروردگارشان آمرزش بخواهند، شاید خداوند متعال هنگام اعطای جوایز، آنان را نیز مورد آمرزش خود قرار داده و با فضل خود بعضی از پاداش های خود را نصیب آنان نماید.

2- دسته‏ ای نیز می‏ دانند که این خداست که در تکالیف بر آنان منت داشته و روزه‏ای کامل است که همراه با بازداشتن اعضای بدن باشد. از این رو مواظب اعضای بدن خود نیز هستند اما گاهی خلافی از آنان سر زده و با بیم و امید مرتکب گناهی می‏ گردند؛ با ناراحتی روزه گرفته و به اندازه ‏ای که حال دارند مستحبات را به جا می‏ آورند. کارهای خوب و بد را با هم مخلوط کرده و با ترس و خجالت، حیا و امیدواری وارد عید می‏ شوند.

خداوند آمرزش، پاداش و تبدیل گناهان به کارهای نیک را به آنان وعده داده و با عطایای خود پاداش عبادت های آنان را به طور کامل و به گونه‏ ای که بالاتر از آرزویشان باشد، به آنان عنایت می‏ کند.

3- گروهی از روی عادت و با غفلت روزه گرفته و در ماه رمضان نیز مانند سایر ماه ‏ها در غفلت به سر برده، مرتکب گناهان شده و از روی عادت نیز وارد عید می‏ شوند.

سرنوشت این گروه، به خواست خداوند بستگی دارد. ممکن است عنایت خدا شامل حال آنان شده و فقط به خاطر فرا رسیدن عید یا به جهت کرامت بعضی از اعمال نیکوکاران، آنان را مورد آمرزش خود قرار دهد، یا بدی کردارشان، آنان را از رحمت خداوند خارج کرده و به ورشکستگان ملحق شوند.

4- دسته ‏ای ندای خداوند را در این ماه لبیک گفته و با تمام توان در مراقبت دستورات الهی تلاش کرده و برای به دست آوردن رضای خدای متعال در پی به دست آوردن تمامی خیرات هستند و عبادات زیادی به جا می ‏آورند در حالی که دل های آنان به سبب آگاهی خود به کوتاهی در شکرگزاری نعمت تشریف، با این ندا ترسان بوده، و قدر منت خداوند متعال بر آنان، به خاطر اجازه به نزدیکی به او و خدمت و عبادت او را می ‏دانند.

خداوند متعال هم خدمت آنان را قبول، از سعی آنان تشکر می کند و با کرامت ها و انواع عنایات خود، آنان را پاداش می ‏دهد؛ با هدایت های بیشتر، آنان را بزرگ داشته، با نور قرب خود آنان را می‏ پوشاند و آنان را به دوستان برگزیده‏اش ملحق می ‏نماید.

5- گروهی نیز ندای خداوند متعال، سختی گرسنگی و شب زنده‏ داری را برای آنان از بین برده، با اشتیاق و شکرگزاری، حتی با شادمانی و مستی با آن روبه رو شده، برای رفتن و مسابقه جدیت به خرج داده، با روح و عقل خود به خوبی خطاب خدای خدایان را اجابت می‏ کنند، برای از بین بردن حجاب با بذل جان همت کرده و با قرب به او، به مراد رسیده و به پروردگار بندگان متصل شده ‏اند.

پروردگارشان آنان را به خوبی پذیرفته، نزدیک کرده و در پناه خود، در جایگاه صدق به همراه دوستان و برگزیدگانش می‏ نشاند؛ با جام لبریز خود آنان را سیراب کرده و به زیبایی، نور، شادمانی و سروری می‏ رسند که کسی توان تصور آن را نداشته، چشمی آن را ندیده و کسی از آن چیزی نگفته است.

عید فطر، اعطای پاداش عبادات بندگان

روز عید زمان آشکار شدن آثار اعمال ماه رمضان و اعطای پاداش عبادت های آن می‏ باشد بنابراین کسی که به خوبی از خداوند متعال در شب عید مراقبت کرده، کوتاهی‏ های خود را در ماه رمضان، در شب فطر جبران نماید و خود را برای عید آماده کند و از بندگان صالح خدا شود، امید است همانگونه که خدای متعال آنان را در روز عید قبول می‏ کند، او را نیز پذیرفته، و او را از الطاف خاص خودم محروم ننماید و بعد از اعتراف به کوتاهی در عبادت و جبران آن، خداوند او را مورد محاسبه دقیق قرار نداده و با او نیز مانند بندگان گرامی اش و شهدا و صدیقین که شایسته بخشش او هستند رفتار کند.

اهمیت عبادت در این شب‏

عبادت در این شب بسیار مهم است. از امام سجاد (ع) روایت شده است که به فرزندانش در مورد این شب سفارش کرده و می‏ فرمود که «این شب کمتر از آن شب نیست» و منظور حضرت شب قدر بود. با این کلام تصریح می‏ کند که شب فطر کمتر از شب قدر نیست.

بنابراین لازم است عمل کننده در این شب بیش از شب قدر جدیت نماید زیرا این شب علاوه بر این که به این جهت شرافت دارد؛ وقت پاداش و آخر کار نیز بوده و به همین جهت احتیاج به جدیت زیاد دارد.

اعمال شب عيد فطر

شب اوّل از جمله ليالى شريفه است و در فضيلت و ثواب عبادت و احياى آن احاديث بسيار وارد شده و روايت شده است كه آنشب كمتر از شب قدر نيست و از براى آن چند عمل است
اوّل غسل است در وقتى كه غروب كرد آفتاب
دوّم احياء آن شب به نماز و دعا و استغفار و سؤ ال از حقّ تعالى و بَيْتُوته در مسجد
سوّم آنكه بخواند در عقب نماز مغرب و عشاء و نماز صبح و عقب نماز عيد
اَللّهُ اَكْبَرُ اَللّهُ اَكْبَرُ لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَاللّهُ اَكْبَرُ اَللّهُ اَكْبَرُ وَلِلّهِ

خدا بزرگتر است ... نيست معبودى جز خدا و خدا بزرگتر است ...
الْحَمْدُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما هَدينا وَلَهُ الشُّكْرُ على ما اَوْلينا

و ستايش خاص خدا است ستايش از آن خدا است بر آنچه ما را راهنمائى فرمود و براى او است سپاس بر آنچه به ما بخشود


چهارم آنكه چون نماز مغرب و نافله آنرا خواند دستها را بسوى آسمان بلند كند و بگويد:
يا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ يا ذَاالْجُودِ يا مُصْطَفِىَ مُحَمَّدٍ وَناصِرَهُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ

اى صاحب نعمت و فضل اى صاحب جود و بخشش اى برگزيننده محمد و ياور او درود فرست بر محمد
وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لى كُلَّ ذَنْبٍ اَحْصَيْتَهُ وَهُوَ عِنْدَكَ فى كِتابٍ مُبينٍ

و آل محمد و بيامرز از من هر گناهى را كه شماره كرده اى و در كتابى روشن در پيش تو ثبت است

پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگويد اَتُوبُ اِلَى اللّهِ پس هر حاجت كه دارد از حقّ تعالى بخواهد كه انشاء الله برآورده خواهد شد و در روايت شيخ است كه بعد از نماز مغرب به سجده رود و بگويد:
يا ذَاالْحَوْلِ يا ذَاالطَّوْلِ يا مُصْطَفِيا مُحَمَّدا وَناصِرَهُ

اى صاحب نيرو و اى صاحب فضل اى برگزيننده محمد و ياورش
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ لى كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَنَسيتُهُ اَنَا

درود فرست بر محمد و آل محمد و بيامرز از من هر گناهى را كه از من سر زده و خود فراموش كرده ام

وَهُوَ عِنْدَكَ فى كِتابٍ مُبينٍ

ولى نزد تو در دفترى روشن ثبت است

پس بگويد صد مرتبه اَتُوبُ اِلَى اللّهِ

پنجم زيارت كند امام حسين عليه السلام را كه فضيلت بسيار دارد و زيارت مخصوصه اين شب در باب زيارات بيايد انشاءالله
ششم ده مرتبه بگويد ذكر يا دآئِمَ الْفَضْلِ را كه در اعمال شب جمعه گذشت
هفتم بجا آورد ده ركعت نمازى كه در شب آخر ماه رمضان گذشت
هشتم بجا آورد دو ركعت نماز در ركعت اوّل بعد از حمد هزار مرتبه توحيد و در دوّم يك مرتبه بخواند و بعد از سلام سر به سجده بگذارد و صدمرتبه بگويد:
اَتُوبُ اِلَى اللّهِ        پس بگويد:    يا ذَالْمَنِّ وَالْجُودِ

توبه كنم بسوى خدا * * * * * * اى صاحب منّت و جود
يا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ يا مُصْطَفِىَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ صَلِّ عَلى

اى صاحب نعمت و بخشش اى برگزيننده محمد صلى الله عليه و آله درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَ الِهِ وَافْعَلْ بى كَذا وَكَذا        و بجاى آن حاجات خود را بطلبد.

محمد و آلش و بكن درباره من چنين و چنان

روايت است كه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام اين دو ركعت را به اين كيفيت به جا مى آورد پس سر از سجده برمى داشت و مى فرمود بحقّ آن خداوندى كه جانم بدست قدرت اوست هر كه اين نماز را بكند هر حاجت از خدا بطلبد البتّه عطا كند و اگر بعدد ريگهاى بيابان گناه داشته باشد خدا بيامرزد و در روايت ديگر بجاى هزار مرتبه توحيد صد مرتبه وارد شده لكن نماز را بعد از نماز مغرب و نافله آن بايد بجا آورد و شيخ و سيّد بعد از اين نماز اين دعا را نقل كرده اند :
يا اَللّهُ يا اَللّهُ يا اَللّهُ يا رَحْمنُ يا اَللّهُ يا رَحيمُ يا اَللّهُ يا مَلِكُ يا اَللّهُ يا قُدُّوسُ يا

اى خدا اى خدا اى خدا اى بخشاينده اى خدا اى مهربان اى خدا اى پادشاه اى خدا اى منزه از هر عيب اى

اَللّهُ يا سَلامُ يا اَللّهُ يا مُؤْمِنُ يا اَللّهُ يا مُهَيْمِنُ يا اَللّهُ يا عَزيزُ يا اَللّهُ يا

خدا اى سلامت بخش اى خدا اى ايمنى بخش اى خدا اى مراقب اى خدا اى نيرومند اى خدا اى
جَبّارُ يا اَللّهُ يا مُتَكَبِّرُ يا اَللّهُ يا خالِقُ يا اَللّهُ يا بارِئُ يا اَللّهُ يا مُصَوِّرُ يا

مقتدر اى خدا اى عظيم الشاءن اى خدا اى آفريننده اى خدا اى موجد اى خدا اى صورت بخش اى

اَللّهُ يا عالِمُ يا اَللّهُ يا عَظيمُ يا اَللّهُ يا عَليمُ يا اَللّهُ يا كَريمُ يا اَللّهُ يا حَليمُ

خدا اى دانا اى خدا اى بزرگ اى خدا اى آگاه اى خدا اى بزرگوار اى خدا اى بردبار
يا اَللّهُ يا حَكيمُ يا اَللّهُ يا سَميعُ يا اَللّهُ يا بَصيرُ يا اَللّهُ يا قَريبُ يا اَللّهُ يا

اى خدا اى فرزانه اى خدا اى شنوا اى خدا اى بينا اى خدا اى نزديك اى خدا اى
مُجيبُ يا اَللّهُ يا جَوادُ يا اَللّهُ يا ماجِدُ يا اَللّهُ يا مَلِىُّ يا اَللّهُ يا وَفِىُّ يا

اجابت كننده اى خدا اى بخشنده اى خدا اى با شوكت اى خدا اى توانگر مقتدر اى خدا اى وفادار اى

اَللّهُ يا مَوْلى يا اَللّهُ يا قاضى يا اَللّهُ يا سَريعُ يا اَللّهُ يا شَديدُ يا اَللّهُ يا

خدا اى سرور اى خدا اى داور اى خدا اى سريع اى خدا اى سخت گير اى خدا اى
رَؤُفُ يا اَللّهُ يا رَقيبُ يا اَللّهُ يا مَجيدُ يا اَللّهُ يا حَفيظُ يا اَللّهُ يا مُحيطُ

مهربان اى خدا اى نگهبان اى خدا اى شوكتمند اى خدا اى نگهبان اى خدا اى احاطه كننده
يا اَللّهُ يا سَيِّدَ السّاداتِ يا اَللّهُ يا اَوَّلُ يا اَللّهُ يا اخِرُ يا اَللّهُ يا ظاهِرُ يا

اى خدا اى بزرگ بزرگان اى خدا اى آغاز اى خدا اى انجام اى خدا اى پيدا اى
اَللّهُ يا باطِنُ يا اَللّهُ يا فاخِرُ يا اَللّهُ يا قاهِرُ يا اَللّهُ يا رَبّاهُ يا اَللّهُ يا رَبّاهُ

اى خدا اى ناپيدا اى خدا اى با فخر اى خدا اى چيره اى خدا اى پروردگار من اى خدا اى پروردگار من

يا اَللّهُ يا رَبّاهُ يا اَللّهُ يا وَدُودُ يا اَللّهُ يا نُورُ يا اَللّهُ يا رافِعُ يا اَللّهُ يا

اى خدا اى پروردگار من اى خدا اى دوستدار اى خدا اى نور اى خدا اى رفعت ده اى خدا اى

مانِعُ يااَللّهُ يادافِعُ يااَللّهُ يا فاتِحُ يااَللّهُ يانَفّاحُ [عُ] يااَللّهُ ياجَليلُ يااَللّهُ

بازدارنده اى خدا اى جلوگيرنده اى خدا اى گشاينده اى خدا اى دمنده نسيم رحمت اى خدا اى با جلالت اى خدا

يا جَميلُ يا اَللّهُ يا شَهيدُ يا اَللّهُ يا شاهِدُ يا اَللّهُ يا مُغيثُ يا اَللّهُ يا

اى زيبا اى خدا اى گواه اى خدا اى شاهد اى خدا اى فريادرس اى خدا اى
حَبيبُ يا اَللّهُ يا فاطِرُ يا اَللّهُ يا مُطَهِّرُ يا اَللّهُ يا مَلِكُ يا اَللّهُ يا مُقْتَدِرُ يا

دوست اى خدا اى خالق اى خدا اى پاك كننده اى خدا اى پادشاه اى خدا اى نيرومند اى
اَللّهُ يا قابِضُ يا اَللّهُ يا باسِطُ يا اَللّهُ يا مِحيى يا اَللّهُ يا مُميتُ يا اَللّهُ يا

خدا اى گيرنده اى خدا اى گسترنده اى خدا اى زنده كننده اى خدا اى ميراننده اى خدا اى

باعِثُ يا اَللّهُ يا وارِثُ يا اَللّهُ يا مُعطى يا اَللّهُ يا مُفْضِلُ يا اَللّهُ يا مُنْعِمُ

برانگيزنده اى خدا اى ارث برنده اى خدا اى عطا كننده اى خدا اى فزون بخش اى خدا اى نعمت بخش

يا اَللّهُ يا حَقُّ يا اَللّهُ يا مُبينُ يا اَللّهُ يا طَيِّبُ يا اَللّهُ يا مُحْسِنُ يا اَللّهُ يا

اى خدا اى برحق اى خدا اى آشكار كننده اى خدا اى پاكيزه اى خدا اى نيكوكننده اى خدا اى

مُجْمِلُ يا اَللّهُ يا مُبْدِئُ يا اَللّهُ يا مُعيدُ يا اَللّهُ يا بارِئُ يا اَللّهُ يا بَديعُ يا

زيبا پرور اى خدا اى آغازنده اى خدا اى بازگرداننده اى خدا اى پديدآرنده اى خدا اى نوآفرين اى

اَللّهُ يا هادى يا اَللّهُ يا كافى يا اَللّهُ يا شافى يا اَللّهُ يا عَلِىُّ يا اَللّهُ يا

خدا اى راهنما اى خدا اى كفايت كننده اى خدا اى شفابخش اى خدا اى والا مرتبه اى خدا اى

عَظيمُ يا اَللّهُ يا حَنّانُ يا اَللّهُ يا مَنّانُ يا اَللّهُ يا ذَاالْطَّوْلِ يا اَللّهُ يا

بزرگ اى خدا اى بسيار مهربان اى خدا اى بسيار بخشنده اى خدا اى صاحب نعمت اى خدا اى
مُتَعالى يا اَللّهُ يا عَدْلُ يا اَللّهُ يا ذَاالْمَعارِجِ يا اَللّهُ يا صادِقُ يا اَللّهُ يا

برتر اى خدا اى دادگر اى خدا اى داراى مراتب بلند اى خدا اى راستگو اى خدا اى
صَدُوقُ يا اَللّهُ يا دَيّانُ يا اَللّهُ يا باقى يا اَللّهُ يا واقى يا اَللّهُ يا

راستى پيشه اى خدا اى جزاده اى خدا اى باقى اى خدا اى نگهدارنده اى خدا اى
ذَاالْجَلالِ يا اَللّهُ يا ذَاالاِْكْرامِ يا اَللّهُ يا مَحْمُودُ يا اَللّهُ يا مَعْبُودُ يا اَللّهُ يا

صاحب جلالت اى خدا اى صاحب بزرگوارى اى خدا اى پسنديده اى خدا اى معبود اى خدا اى
صانِعُ يا اَللّهُ يا مُعينُ يا اَللّهُ يا مُكَوِّنُ يا اَللّهُ يا فَعّالُ يا اَللّهُ يا لَطيفُ يا

سازنده اى خدا اى ياور اى خدا اى بوجود آرنده اى خدا اى كننده هر كار اى خدا اى با لطف اى

اَللّهُ ياغَفُورُ يااَللّهُ يا شَكُورُ يااَللّهُ يا نُورُ يااَللّهُ يا قَديرُ [يمُ] يااَللّهُ يا رَبّاهُ

خدا اى آمرزنده اى خدا اى سپاس دارنده اى خدا اى نور اى خدا اى توانا اى خدا اى پروردگار

يا اَللّهُ يا رَبّاهُ يا اَللّهُ يا رَبّاهُ يا اَللّهُ يا رَبّاهُ يا اَللّهُ يا رَبّاهُ يا اَللّهُ يا رَبّاهُ

اى خدا . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

يااَللّهُ يا رَبّاهُ يااَللّهُ يا رَبّاهُ يا اَللّهُ يا رَبّاهُ يا اَللّهُ يا رَبّاهُ يااَللّهُ

. . . . . . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

اَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَتَمُنَّ عَلَىَّ بِرِضاكَ وَ تَعْفُوَ عَنّى

از تو خواهم كه درود فرستى بر محمد و آل محمد و به خشنودى خود بر من منت گذارى و به بردباريت از من
بِحِلْمِكَ وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَّيِّبِ وَ مِنْ حَيْثُ
بگذرى و فراخ گردانى بر من از روزى حلال و پاكيزه ات و از جايى كه
اَحْتَسِبُ وَمِنْ حَيْثُ لا اَحْتَسِبُ فَاِنّى عَبْدُكَ لَيْسَ لى اَحَدٌ سِواكَ وَلا

گمان دارم و از جائى كه گمان ندارم زيرا من بنده توام و كسى را جز تو ندارم و نه هيچكس است

اَحَدٌ اَسْئَلُهُ غَيْرُكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ما شاَّءَ اللّهُ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ

كه از او درخواست كنم جز تو اى مهربانترين مهربانان ، آنچه خدا خواهد نيروئى نيست جز به خداى والاى بزرگ


پس به سجده مى روى و مى گويى :

يااَللّهُ يااَللّهُ يااَللّهُ يارَبُِّ يارَبُِّ يارَبُِّ

اى خدا اى پروردگار من ...............
يا مُنْزِلَ الْبَرَكاتِ بِكَ تُنْزَلُ كُلُّ حاجَةٍ اَسْئَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ فى مَخْزُونِ

اى فرستنده بركات هر حاجتى بدست تو فرود آيد از تو خواهم به هر نامى كه در خزينه
الْغَيْبِ عِنْدَكَ وَالاْسْماَّءِ الْمَشْهُوراتِ عِنْدَكَالْمَكْتُوبَةِعَلى سُرادِقِ

غيب تو محفوظ است و نامهائى كه پيش تو آشكار است آنها كه بر سراپرده هاى
عَرْشِكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَقْبَلَ مِنّى شَهْرَ

عرشت نوشته شده كه درود فرستى بر محمد و آل محمد و از من بپذيرى ماه
رَمَضانَ وَتَكْتُبَنى مِنَ الْوافِدينَ اِلى بَيْتِكَ الْحَرامِ وَتَصْفَحَ لى عَنِ

رمضان را و نامم را در زمره رفتگان بسوى خانه محترمت (كعبه ) بنويسى و از گناهان بزرگم

الذُّنُوبِ الْعِظامِ وَتَسْتَخْرِجَ [لى ] يا رَبِّ كُنُوزَكَ يا رَحْمنُ

چشم پوشى كنى و گنجهاى خود را برايم بيرون آورى اى خداى بخشاينده
نهم چهارده ركعت نماز كند بخواند در هر ركعتى حمد و آية الكرسى و سه مرتبه قل هُوَ اللّه اَحَدٌ تا براى او باشد به هر ركعتى ثواب عبادت چهل سال و عبادت هر كه روزه گرفته و نماز خوانده در آن ماه
دهم شيخ در مصباح فرموده كه در آخر شب غسل كن و بنشين در جاى نماز خود تا طلوع فجر

اعمال روز عيد فطر

روز اوّل روز عيد فطر است و اعمال آن چند چيز است  :
اوّل آنكه بخوانى بعد از نماز صبح و نماز عيد آن تكبيراتى را كه در شبش بعد از نماز فريضه مى خواندى
دوّم آنكه بخوانى بعد از نماز صبح دعائى را كه سيّد روايت كرده اَللّهُمَّ اِنّى تَوَجَّهْتُ اِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ اِمامى الخ و شيخ اين دعا را بعد از نماز عيد ذكر فرموده
سوّم بيرون كردن زكوة فطره است از هر سرى صاعى پيش از نماز عيد به تفصيلى كه در كتب فقهيّه است و بدانكه زكوة فطره واجب مؤ كّد است و شرط قبولى روزه ماه رمضان و سبب حفظ تا سال ديگر است و حق تعالى آن را مقدّم بر نماز ذكر فرموده در اين آيه شريفه قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَكّى وَ ذَكَرَاسْمَ رَبِّهِ فَصَلّى
چهارم غسل است و بهتر آن است كه اگر ممكن شود از نهر غسل كنى و وقت آن بعد از طلوع فجر است تا زمان بجا آوردن نماز عيد چنانچه شيخ فرموده و در جزء روايتى است كه غسل را در زير سقفى بكن و چون خواستى غسل كنى بگو :
اَللّهُمَّ ايمانا بِكَ وَتَصْديقا

خدايا بخاطر ايمان به تو و تصديق
بِكِتابِكَ وَاتِّباعُ سُنَّةِ نَبيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ

كتاب تو و پيروى از روش پيغمبرت محمد صلى اللّه عليه و آله
پس بسم اللّه بگو و غسل كن و چون از غسل فارغ شدى بگو:
اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ كَفّارَةً لِذُنُوبى وَطَهِّرْ

خدايا قرارش ده كفاره گناهانم و دين و مذهبم را

دينى اَللّهُمَّ اَذْهِبْ عَنِّى الدَّنَسَ

پاك گردان خدايا دور كن از من چركى را

پنجم پوشيدن جامه نيكو و به كار بردن بوى خوش و رفتن به صحرا در غير مكّه براى نماز كردن در زير آسمان
ششم پيش از نماز عيد در اوّل روز افطار كنى و بهتر آنست كه به خرما يا به شيرينى باشد و شيخ مفيد فرموده مستحب است تناول كردن مقدار كمى از تربت سيّدالشهداء عليه السلام كه شفا است از براى هر دردى
هفتم آنكه چون مهيّا شدى از براى رفتن به نماز عيد بيرون نروى مگر بعد از طلوع آفتاب و آنكه بخوانى دعاهائى را كه سيّد در اقبال نقل كرده از جمله از ابوحمزه ثمالى روايت كرده از حضرت امام محمّد باقرعليه السلام كه فرمود بخوان در عيد فطر و قربان و جمعه وقتى كه مهيّا شدى به جهت بيرون رفتن به نماز اين دعا را:
اَللّهُمَّ مَنْ تَهَيَّاءَ فى هذَا الْيَوْمِ اَوْ تَعَبَّاءَ اَوْ اَعَدَّ

خدايا هر كه آماده شده در اين روز يا مهيا
وَاسْتَعَدَّ لِوِفادَةٍ اِلى مَخْلُوقٍ رَجاَّءَ رِفْدِهِ وَنَوافِلِهِ وَفَواضِلِهِ

و مستعد و مجهز گشته براى ورود به يكى از مخلوقاتت به اميد جايزه و صله و بهره ها
وَعَطاياهُ فَاِنَّ اِلَيْكَ يا سَيِّدى تَهْيِئَتى وَتَعْبِئَتى وَاِعْدادى
و عطاهاى او ولى اى آقاى من تنها بسوى تو است آمادگى و تهيه
وَاسْتِعْدادى رَجاَّءَ رِفْدِكَ وَجَوائِزِكَ وَنَوافِلِكَ وَفَواضِلِكَ وَفَضاَّئِلِكَ

و استعداد و تجهيز من به اميد جايزه و صله ها و بهره ها و بخششها و فضلها
وَعَطاياكَ وَقَدْ غَدَوْتُ اِلى عيدٍ مِنْ اَعْيادِ اُمَّةِ نَبيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ

و عطاهاى تو و بامداد كردم در عيدى از عيدهاى امت پيامبرت محمد كه درودهاى تو
اللّهِ عَلَيْهِ وَعَلى الِهِ وَلَمْ اَفِدْ اِلَيْكَ الْيَوْمَ بِعَمَلٍ صالِحٍ اَثِقُ بِهِ قَدَّمْتُهُ

بر او و برآلش باد و البته ورود من بسوى تو نه به اميد كردار شايسته اى است كه بدان اطمينان داشته و پيشكش آورده

وَلا تَوَجَّهْتُ بِمَخْلُوقٍ اَمَّلْتُهُ وَلكِنْ اَتَيْتُكَ خاضِعاً مُقِرّاً بِذُنُوبى

باشم و نه اينست كه به مخلوقى رو كرده و آرزومندش باشم بلكه با حال خضوع به درگاه تو آمده و معترف به گناه

وَاِساَّئَتى اِلى نَفْسى فَيا عَظيمُ يا عَظيمُ يا عَظيمُ اِغْفِرْ لِىَ الْعَظيمَ مِنْ

و بدى خود بر نفس خويشتنم پس اى خداى بزرگ . . . . . . . . بيامرز بزرگ گناهانم را زيرا

ذُنُوبى فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ الْعِظامَ اِلاّ اَنْتَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ يا

نيامرزد گناهان بزرگ را جز تو اى كه معبودى جز تو نيست اى

اَرْحَمَ الرّاحِمينَ

مهربانترين مهربان


نماز عيد فطر

هشتم خواندن نماز عيد است و آن دو ركعت است در ركعت اوّل حمد و سوره اءعْلى بخواند و بعد از قرائت پنج تكبير بگويد و بعد از هر تكبيرى اين قنوت را بخواند :

اَللّهُمَّ اَهْلَ الْكِبْرِياَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ

خدايا اى اهل بزرگى و عظمت و اى شايسته بخشش و قدرت و سلطنت و اى شايسته عفو
وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُكَ بِحَقِّ هذَا الْيَومِ الَّذى

و رحمت و اى شايسته تقوى و آمرزش از تو خواهم به حق اين روزى كه
جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمينَ عيداً وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ ذُخْراً [وَشَرَفاً]

قرارش دادى براى مسلمانان عيد و براى محمد صلى الله عليه و آله ذخيره و شرف
وَمَزِيْداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُدْخِلَنى فى كُلِّ خَيْرٍ

و فزونى مقام كه درود فرستى بر محمد و آل محمد و درآورى مرا در هر خيرى كه
اَدْخَلْتَ فيهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُخْرِجَنى مِنْ كُلِّ سُوَّءٍ اَخْرَجْتَ

درآوردى در آن خير محمد و آل محمد را و برونم آرى از هر بدى و شرى كه برون آوردى
مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ

از آن محمد و آل محمد را - كه درودهاى تو بر او و بر ايشان باد - خدايا از تو خواهم
خَيْرَ ما سَئَلَكَ مِنْهُ عِبادُكَ الصّالِحُونَ وَاَعُوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ

بهترين چيزى را كه درخواست كردند از تو بندگان شايسته ات و پناه برم به تو از آنچه پناه بردند از آن

عِبادُكَ الْصّالِحُونَ

بندگان شايسته ات

پس تكبير ششم بگويد و به ركوع رود و بعد از ركوع و سجود برخيزد به ركعت دوّم و بعد از حمد سوره وَالشَّمْسِ بخواند پس چهار تكبير بگويد و بعد از هر تكبيرى آن قنوت را بخواند و چون فارغ شد تكبير پنجم گويد و به ركوع رود پس نماز را تمام كند و بعد از سلام تسبيح زهراءعَليهَاالسَّلام بفرستد و بعد از نماز عيد دعاهاى بسيار وارد شده است و شايد بهترين آنها دعاى چهل و ششم صحيفه كامله باشد و مستحب است كه نماز عيد در زير سمان و بر روى زمين بدون فرش و بُوريا واقع شود و آنكه برگردد از مُصَلّى از غير آن راهى كه رفته بود و دعا كند از براى برادران دينى خود به قبولى اعمال
نهم زيارت كند امام حسين عليه السلام را
دهم بخواند دعاى ندبه را كه بعد از اين بيايد انشاءالله تعالى و سيّد بن طاوس فرموده كه چون از دعا فارغ شود به سجده رود و بگويد:
اَعُوذُ بِكَ مِنْ نارٍ حَرُّها لا يُطْفى

پناه مى برم به تو از آتشى كه حرارتش خاموش نشود

وَجَديدُها لا يَبْلى وَعَطْشانُها لا يَُرْوى      پس بگذارد گونه راست را و بگويد :
و تازه اش كهنه نگردد و تشنه اش سيراب نشود
اِلهى لا تُقَلِّبْ وَجْهى فى النّارِ بَعْدَ سُجُودى وَتَعْفيرى لَكَ بِغَيْرِ مَنٍّ

خدايا بدست آتش مسپار چهره ام را پس از سجده كردنم و بخاك ماليدنم آن را براى تو بدون اينكه منّتى

مِنّى عَلَيْكَ بَلْ لَكَ الْمَنُّ عَلَىَّ        پس بگذارد گونه چپ را وبگويد:

بر تو داشته باشم بلكه تو بر من منّت دارى

اِرْحَمْ مَنْ اَساَّءَ وَاقْتَرَفَ وَاسْتَكانَ وَاعْتَرَفَ      پس برگردد بحال سجده و بگويد:

رحم كن كسى را كه بد كرده و به نافرمانى دست زده و بيچاره گشته و اعتراف بدانها دارد

اِنْ كُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ فَاَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ

اگر من بد بنده اى هستم پس تو خوب پروردگارى هستى بزرگ است گناه بنده ات پس بايد گذشت تو نيز
عِنْدِكَ يا كَريمُ             پس بگويد:             اَلْعَفْوَ الْعَفْوَ    صد مرتبه آنگاه سيد فرموده :

نيكو باشد اى خداى كريم * * * * * * گذشت خواهم گذشت خواهم

وَلا تَقْطَعْ يَوْمَكَ هذا بِالْلَّعْبِ وَالاِْهْمالِ وَاَنْتَ لا تَعْلَمُ اَمَرْدُودٌ اَمْ مَقْبُولُ

و مگذران اين روزت را به بازى و اهمال كارى در صورتى كه تو نمى دانى آيا مردود درگاهى يا اينكه اعمالت

الاْعْمالِ فَاِنْ رَجَوْتَ الْقَبُولَ فَقابِلْ ذلِكَ بِالشُّكْرِ الْجَميلِ وَاِنْ خِفْتَ

پذيرفته شده پس اگر اميد پذيرفته شدن دارى برابرش كن به سپاسگزارى نيكو و اگر از بازگشتنش ترسى

الرَّدَّ فَكُنْ اَسيرَ الْحُزْنِ الطَّويلِ
دست به گريبان اندوه طولانى باش
روز بيست و پنجم سنه صد و چهل و هشت به قول بعضى وفات امام جعفر صادق عليه السلام واقع شده و بعضى روز وفات را نيمه رجب گفته اند و سبب وفات آن حضرت زهرى بوده كه در انگور به آن حضرت خورانيده بودند و روايت شده كه چون هنگام وفات آن حضرت شد چشمهاى خود را گشود و فرمود كه خويشان مرا جمع كنيد چون همه جمع شدند بسوى ايشان نظر كرد و فرمود شفاعت ما نمى رسد به كسى كه نماز را سبك بشمارد و اعتنا به شاءن او ننمايد.




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.