ID : 26584588
ماجرای خودسوزی کارمند دانشگاه یزد از زبان خودش؛

امروز و فردا کردن مسئولان دانشگاه یزد مرا از جانم سیر کرده است/سه سال دوندگی بی نتیجه تنها برای حق بازنشستگی!


کارمند دانشگاه یزد گفت: از جان خودم سیر شده ام. بعد از سه سال دوندگی حالا مسئولان دانشگاه امروز و فردا می کنند. یا باید من را برگردانند تا دوباره شروع به کار کنم و یا 40 میلیون حق و حقوق باقی مانده و حقوق بازنشستگی ام را درست کنند.

یزد رسا؛ چندی قبل شایعه اقدام به خود سوزی فردی در یکی از مراکز علمی یزد خبر ساز شد. پیگیری های خبرنگار  یزد رسا نشان می دهد، یکی از کارمندان بازنشسته دانشگاه یزد، به علت فشار اقتصادی و اختلاف نظر با مسئولان این دانشگاه دست به این حرکت زده است. البته  این اقدام با واکنش سریع کارمندان دانشگاه مواجه شده و از خودسوزی وی جلوگیری شد اما بازخوانی علت این تصمیم عجیب خالی از لطف نیست.

«سید رضا راسخی باز» طبق گفته خودش ابتدا در دانشسرای عالی دانشگاه فرهنگیان مشغول به خدمت شده و بعد از ادغام این مرکز با دانشگاه یزد، وی نیز کارمند دانشگاه یزد محسوب می شده است.

وی در مصاحبه با خبرنگار یزد رسا  مشکل خود را اینگونه بازگو کرد: از مهر 64 شروع به کار کردم و تا مهر 94، 30 سال خدمت من تمام شد، اما وقتی تقاضای بازنشستگی کردم، اعلام کردند«بیمه کم داری». متوجه شدم 4 سال بیمه من را رد نکرده بودند. این مشکل که به وجود آمد، رفتم اداره بیمه و آنجا به من گفتند باید به اداره کار شکایت کنم.

راسخی افزود: مسئولان اداره کار به نفع بنده رای دادند. اما این پایان کار نبود، مجدداً پرونده را به شورای حل اختلاف ارجاع دادند، که شورای حل اختلاف هم به نفع بنده رای داد. خلاصه نامه فرستادند که یا بیمه وی را رد کنید یا اگر اعتراضی دارید به ما مراجعه کنید.

وی گفت: مسئولان دانشگاه باید می رفتند دیوان عالی، ولی در دادگاه از بنده شکایت کردند. در دادگاه به آنها گفتند که شما نمی توانستید در دادگاه شکایت کنید، باید در دیوان شکایت می کردید. قاضی پرونده گفت ما رای را برای دیوان می فرستیم شما هم رای را به اجرا بگذار. بنده هم به توصیه وی عمل کردم.

وی ادامه داد: خلاصه با موافقت مسئولین، این ها آمدند 19 میلیون و 350 هزار تومان بیمه بنده (بابت 4 سال) را به تامین اجتماعی پرداخت کردند و ابلاغ بازنشستگی بنده صادر و باز نشست شدم. از 50 میلیون پاداش بازنشستگی سی سال من  10 میلیون داده اند و 40 میلیون باقی ماند، که الان نمی دهند.

راسخی عنوان کرد: می خواستم پیش از موعد بازنشسته شوم. چون مشکل خانوادگی داشتم، عیال وار بودم، دختر هایم را به خانه بخت فرستاده بودم و جهیزیه خریده بودم به همین خاطر هم لنگ بودم. می خواستم این پاداش بازنشستگی را بگیرم و بدهی ها را بدهم و از حقوق بازنشستگی استفاده کنم. به همین خاطر هم حدود از سه سال قبل از موعد درخواست بازنشستگی داده بودم اما نهایتاً مجبور شدم تا سال 94 صبر کنم. بعد از آن هم که مساله پیگیری در اداره کار، شکایت و یک سال هم باز دوباره با دانشگاه درگیر هستیم.

وی گفت: یک ماه بعد از بازنشستگی، نامه ای آمد که دادگاه هم می توانسته به چنین پرونده ای رسیدگی کند. نامه که آمد دانشگاه اعتراض کرد که من کارمند بودم و نمی توانستم به اداره کار شکایت کند. آنها دوباره اعتراض کردند و کارشناس آوردند و بنده را کارمند حساب کردند و رای اداره کار را باطل کردند. یعنی من بازنشست شده و به خانه رفته بودم اما رای اداره کار باطل شد!

راسخی تاکید کرد: حکم دادگاه این بود که رای اداره کار باطل شود ولی دانشگاه باید حق بنده را به هر ترتیب پرداخت کند، یعنی حق ما ضایع نشود.

وی ادامه داد: حدود شهریور پاداش بنده از صندوق بازنشستگی آمد، وقتی می خواستند بریزند به حسابم، گفتند شما هنوز بازنشسته نشده اید! گفتم چطور بازنشسته نیستم که 13 ماه است حقوق بازنشستگی دریافت می کنم!

راسخی با اشاره به قصدش برای خودسوزی گفت: خلاصه ما را اذیت کردند تا از خود بی خود شدیم. گفتند پیگیری می کنیم تا بیمه شما را از طریق دیگری پرداخت کنیم، اما هنوز پیگیری نکرده اند. تازه تماس گرفتند که حقوقت را هم از این ماه قطع می کنیم!

وی بیان داشت: از جان خودم سیر شده ام. بعد از سه سال دوندگی حالا مسئولان دانشگاه امروز و فردا می کنند. یا باید من را برگردانند تا دوباره شروع به کار کنم و یا 40 میلیون حق و حقوق باقی مانده و حقوق بازنشستگی ام را درست کنند.

وی تاکید کرد: نهایتاً با مراجعه به دانشگاه یزد گفتم یا مشکل من را حل کنید یا بنزین می آورم و خودم را آتش می زنم. مشکلم حل نشد بنزین را بردم در دفتر معاون مالی اداری، می خواستم خود را بسوزانم که جلویم را گرفتند و کبریت را از دستم بیرون آوردند.

راسخی با اشاره به وعده وعیدهای مسئولین گفت: نمیدانم امیدی باشد یا نه! فعلاً گفته اند دندان روی جگر بگذار درست می شود.

وی در پایان گفت: واقعاً باید با کارمند بسیجیِ جبهه رفته به جای تقدیر و تشکر اینگونه رفتار کنند؟ بعد از سه سال دوندگی و ابلاغ رئیس دانشگاه برای بازنشستگی، بگویند قبول نداریم تو بازنشسته نیستی و حقوقم را قطع کنند؟




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.