انتخابات 96 ، فیشهای نجومی و سفسطه حرَافان حرفهای
یزد رسا؛ «ما اکثر العبر و اقل الاعتبار»؛ این فرمایش مولا علی(ع) است که از کثرت عبرتها و قلت پندگیرندگان میگوید. آیا کوشیدهایم در زندگی خود پندگیرندگانی شایسته باشیم و گذشته را چراغ راه آینده قرار دهیم؟ راستی در عرصه سیاسی چگونه هستیم؟ آیا انتخابها و رایدادنهایمان را بر اساس موازین شرعی و عقلی و واقعیتها شکل میدهیم یا برپایه تبلیغات و احساسات؟!
انتخابهایمان در سال 92 برچه اساسی بود؟ اندکی بیش از 50درصد رایدهندگان، رای خود را به نام دکتر حسن روحانی به صندوقهای آرا ریختند و وی با همین آرای بیش از نصف توانست به ریاست جمهوری برسد. اما آیا توانسته است به شعارهای خود جامه عمل بپوشاند؟! همه که هیچ، آیا توانسته دستکم نیمی از شعارهای خود را محقق کند؟!
مهمترین شعار وی ارتقای اوضاع اقتصادی و معیشتی جامعه در کنار حفظ دستاوردهای هستهای بود. آیا این شعار عملی شده است؟! آیا اوضاع اقتصادی بهتر شده است؟! رکود اقتصادی کاهش یافته یا تشدید شده؟! اشتغالآفرینی چه؟! آیا جوانان بیشتری توانستهاند به شغلی دست یابند و از قبل آن، برای ازدواج و ... ترغیب شوند؟ یا اینکه بر آمار بیکاران افزوده شده است؟! اوضاع واحدهای تولیدی و صنایع چگونه است؟! تولید شتاب گرفته است یا اینکه واحدهای تولیدی با رکودی سنگین دست و پنجه نرم میکنند؟!
مسکن چه؟! مسکن مهر که چند میلیون نفر را با آوردههایی اندک، صاحب واحد مسکونی کرد، در دولت یازدهم روند رو به رشد خود را ادامه داد یا اینکه «مزخرف» نام گرفت و با قهر مسئولان مواجه شد؟!
راستی تحریمها به کجا انجامید؟ پولهای بلوکه شده چه؟! قرار بود دیپلماتها، کدخدا را با زبان دیپلماتیک از خر شیطان پیاده کنند و با برطرفکردن سوءتفاهمها(!) تحریمها را از میان بردارند و با بازگرداندن پولهای بلوکهشده که تا یکصدوپنجاه میلیارد دلار هم تخمین زده شده بود، اقتصاد و معیشت ایرانیان را متحول کنند و آیندهای درخشان را رقم زنند.
از یاد نبردهایم که دکتر روحانی دی ماه 92 در جمع مردم اهواز، توافق ژنو را «تسلیم قدرتهای بزرگ در برابر ملت ایران» نامیده بود. اینک دو سال و نیم از آن زمان سپری شده، توافق ژنو به «برجام» منتهی شد و دولت ایران با شور و شوقی نگرانکننده، همه تعهدات خود را بدون اخذ ضمانتهای کافی، یکطرفه اجرایی کرد. آیا آمریکا هم تحریمها را لغو کرد؟! پولهای بلوکهشده مسترد شدند؟! از دشمنی آمریکا کاسته شد؟! پیشبینیهای رهبری و دلسوزان درباره فرجام مذاکره با ایالات متحده و دلبستن به پیمان او محقق نشد؟! اوضاع اقتصادی و معیشتی جامعه بهتر شد؟!
انتخابات هفتم اسفند فرارسید. اعتدالیون و اصلاحطلبان لیست انتخاباتی دادند. برای نخستین بار بعد از انقلاب، تمام اعضای یک لیست انتخاباتی- لیست اصلاحطلبان و اعتدالیون موسوم به امید- درتهران به مجلس راه یافتند. تکرار میشود؛ تمام اعضای لیست! به واسطه شعارهای آنچنانی، درسایر حوزههای انتخاباتی هم درصد معتنابهی از آرای رایدهندگان را به دست آوردند. قرار بود مجلسی همسوتر با دولت تشکیل دهند؛ مجلسی که موانع ادعایی را از پیش پای دولت بردارد تا دولتمردان با طیبخاطر به درد مردم برسند. آمده بودند تا «صدای بیصدایان خاموش باشند» و «عدالت را در میان جامعه تسری دهند.» شعارهای زیبا برای جمعآوری آرا کارگر افتاد. اما در عرصه عمل چه شد؟!
افشای دریافتیهای نجومی، جامعه را تکان داد. دریافتیهایی که تا 234 میلیون تومان در ماه هم رسید! این، جدا از کلانوامهای رؤیایی با سودهای فوقالعاده پایین بود. باورکردنی نبود. فیشهای حقوقی یکی پس از دیگری افشا شد. خدایا چه خبر است؟! عمده دریافتکنندگان حقوقهای نجومی به طیفی خاص تعلق دارند و این دریافتها را «حق» خود میدانند.
فیشهای دیگری افشا میشود. این بار از طیفی دیگر؛ همانها که دریافتیشان از بیتالمال جزو«کمترین»ها است و آوردهشان برای نظام و ملت، در شمار «بیشترین»ها. شهدای مدافع حرم. مقایسه آخرین فیش حقوقی شهید مدافع حرم با آخرین فیش برخی سینهزنان زیر بیرق اعتدال و تدبیر، مو بر تن آدمی سیخ میکند. باورکردنی نیست. 1.5 کجا و 234کجا؟! فاصله فوقالعاده فاحش است. «خانتومان» اینان کجا و «خانطومان» پارههای تن ملت کجا! آن یکی بیهیچ عذاب وجدانی، «کمکهزینه اوقات فراغت» فرزندش را هم از بیتالمال برداشت میکند و این یکی، حتی بخشی از همین دریافتی ناچیزش را هم به جبهه مقاومت میبخشد.
کسانی خود را به آب و آتش میزنند تا ماجرای فیشهای نجومی را به حاشیه برانند؛ اما قاطبه مردم بهشدت پیگیر ماجرایند. مقایسه درآمد قشرهای ضعیف و متوسط جامعه با دریافتیهای خیرهکننده برخی دولتمردان از بیتالمال، آه از نهاد ملت برآورده است. به یاد هشدار رهبری درباره «چریدن» در زندگی مادی میافتم: «آن وقتی که جوان حزباللهی ما به جهاد یا به سپاه یا به فلان وزارتخانه میرفت و به او میگفتند که چهقدر حقوق میخواهی، میگفت این حرفها چیست، مگر من برای حقوق آمدهام؟ اصرار میکردند که بالاخره زندگی خودت و زن و بچهات باید بگردد؛ یک چیزی بگیر. به نظر شما اینها افسانه است؟...این رویداد، در همین ایران و در همین تهران و در همین وزارتخانههای ما اتفاق افتاد؛ یکی، دو مورد هم نبود... برادران! من و شما داریم از آن ذخیره میخوریم؛ فراموش نکنید، آن را مردم دیدند. نمیشود ما در زندگی مادّی مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک اسوه نگاه کنند؛ مردمی که خیلیشان از مایحتاج اولیه زندگی محرومند. در این راه، از خیلی چیزها باید گذشت. نه فقط از شهوات حرام، از شهوات حلال نیز باید گذشت.» آیا دریافتیهای کذایی از بیتالمال، مصداق چریدن و غلتیدن فوقالذکر نیست؟!
کمتر از یکسال دیگر انتخاب سرنوشتساز دیگری در پیش است. انتخابی و امتحانی. هرچه به خرداد 96 نزدیکتر میشویم، اوضاع حساستر میشود. مبهوت هیاهوی رسانهها نشویم. گذشته را از یاد نبریم. با نگاهی به گذشتههای انتخاباتی، آیندهای درخور را برای خود و برای دنیا و عقبایمان رقم بزنیم. شعارهای پرزرق و برق فریبمان ندهد. مسحور سفسطههای حرّافان حرفهای نشویم. فیشهای نجومی و گیرندگان و حامیان آنها را از یاد نبریم. بوقهای رسانهای برای تخریب آماده شدهاند؛ همان بوقهایی که میکوشند تا فاجعه فیشهای نجومی را ماستمالی کنند؛ بوقهایی که در واپسین روزها از سومین سال فعالیت دولت کنونی نیز ابایی ندارند تا بار اصلی قصور و تقصیرها را به دوش دیگران بیندازند. لازمه توفیق در آینده و در خرداد 96، تاملی واقعبینانه در گذشته و پندآموزی از عبرتهاست. در این باره گفتنیها فراوان است.
نویسنده: مرتضی میبدی
Related Assets:
- خالص دریافتی مدیران بانک ها چقدر است؟
- ماست مالی غارت بیت المال با یک استعفاء ساده!
- برخی از مسئولین فکر می کنند از مردم طلب دارند/ شیوه جدید «حلقه فریدون» برای کسب ثروت های افسانه ای/کاسبان تحریم همان کاسبان برجام اند
- بانک مرکزی دولت روحانی صرافی دختر صفدرحسینی را غیرمجاز اعلام کرد + سند
- وام 530 میلیون تومانی برای یکی دیگر از مدیران بیمه ایران/ مدیر اخراجی با دستور وزیر و حکم رئیس جدید بازگشت!+ اسناد
- مدیران خوشاشتها «مجازات» هم میشوند؟!
- «فیشهای نجومی» سر از دانشگاه آزاد تربت جام در آورد+ اسناد
- پرونده تخلفات بیمه ایران به دیوان محاسبات ارائه شده است/ بازگردانده شدن مبالغ پرداختی به افراد به حساب دولت