ID : 35139660
سنخ‌شناسی واکنش‌ها به سخنرانی استاد رحیم‌پور ازغدی؛

انسدادباوری در ستیز با اصلاح‌خواهی


نقد حسن رحیم‌پور ازغدی به حوزه علمیه موجب عصبانیت جریان لیبرال است چون این نقد نمایه‌ای از نقد جریان انقلابی است که می‌بیند مردم از نتایج عملی لیبرالیسم راضی نیستند.

به گزارش یزدرسا، شما اگر جای رسانه‌ها و سخنوران «لیبرالیسم محافظه‌کار انسداد باور» بودید با تجمع طلبه‌های جوانی که پلاکاردهایی درخصوص حقوق عقب‌افتاده کارگران آذر آب و هپکو و سایر کارخانه‌ها و وضعیت معیشتی مردم و امثالهم در دست داشتند و سخنران مراسم‌شان هم طلبه دانشگاه دیده‌ای بود که به شکل آوانگاردی درخصوص برخی مشکلات ریشه‌ای حوزه در همان حوزه با ادبیات صریح انتقادی صحبت می‌کرد، چه برخوردی می‌کردید؟

وقتی سخنران علیه سکولاریسم که پدر‌جد لیبرالیسم است حرف می‌زند حتما وظیفه شما سنگین می‌شود، شما لیبرال هستید آن هم به قول بنده‌خدایی با تک‌تک سلول‌های بدنتان و محافظه‌کار هم هستید، چون برخی ملاحظات سیاسی دست و پایتان را بسته است، چون بخواهید و نخواهید نماد وضع موجود هستید، چون می‌خواهید یک پیام به جامعه بدهید؛ پیام تنها مسیر بودن لیبرالیسم و بن‌بست بودن هر آنچه غیر لیبرالیسم.

وظیفه صنفی-حزبی‌تان اقتضا می‌کند لیبرالیسم مانده در گِل را بزک کنید، شما مجبورید هم از لیبرالیسم رو به افول، قهرمانی در ستیز با امپریالیسم بسازید و هم از پدر‌جد آن یعنی سکولاریسم دفاع کنید حتی اگر یک طلبه در قم و در میان طلاب، کم‌کاری حوزه را نقد کرده باشد، شما حتی برایتان مهم نیست مقصود سخنران از سکولاریسم چه چیزی بوده است، همان لفظ سکولاریسم برای دفاع کردن کفایت می‌کند.

شما راه سختی دارید ولی به سراغ روش امتحان پس داده‌ای می‌روید، پلاکارد احمقانه‌ای را در گوشه و کنار مراسم پیدا می‌کنید و به‌جای متن به آن ضریب می‌دهید تا مبادا کسی به متن ماجرا فکر کند، نقد حوزه توسط یک حوزوی را که عین آزاد‌ اندیشی است به پلاکاردی متحجرانه فروکاست می‌کنید و با تیتری به درشتی «امام آمدِ» روزنامه اطلاعات از فاجعه در فیضیه می‌گویید، لابد از مخاطب خود مطمئن هستید که هنر و حوصله سراغ متن رفتن را ندارد و به همین شعبده‌بازی شما اکتفا می‌کند. سخنرانی هفته گذشته حسن رحیم‌پور ازغدی در قم و نقد صریح او به دو مساله اشرافی‌گری مرسوم و عدم کاربست اجتهاد «پویا و پاسخگو» در حوزه علمیه و واکنش‌ها به آن یک اتفاق معمولی نبود، این سخنرانی و حواشی آن می‌تواند افتتاحیه رسمی تقابل دو نگاه در کشور باشد، نگاه انسداد‌باور و بن‌بست‌نگر از یک سو و نگاه اصلاح‌گرا و تحول‌خواه در سوی دیگر، یک طرف نگاهی وجود دارد که توصیفش از وضع موجود رسیدن به انسداد است و روز و شب می‌گوید مسیر بن‌بست است و جز لیبرالیسم راهی برای برون‌رفت وجود ندارد و طرف دیگر نگاهی وجود دارد که می‌گوید آینده روشن است و اصلاح ممکن و حتی ضروری است و اگر خسرانی هم به کشور وارد شده از سر وفاداری عده‌ای به مشی و مرام لیبرالیسم نظری و عملی است، نگاهی که به نقد درون گفتمانی باور دارد و نقد را حتی به حوزه آن هم در میان حوزویان ضروری می‌داند و همه هزینه‌های آن را هم پذیرفته است.

مواجهه و پروپاگاندای جریان لیبرال با پرسشگری آوانگارد و شجاعانه جریان انقلابی درخصوص حوزه در همین چارچوب فهمیده می‌شود، چرا جریان لیبرال باید راضی به این مساله شود که مطالبات جدی اقتصادی مردم از قم و توسط طلبه‌ها پیگیری شود؟ چرا آنها باید تن به این موضوع بدهند که اصلاح کارکردی حوزه توسط جریان انقلابی دنبال شود، جریان لیبرال حتی این وسط راضی می‌شود همه نقد‌هایی که در این سال‌ها به حوزه داشته را هم پس بگیرد و موقتا و به شکل تاکتیکی جای خود را با رقبای قدیمی‌اش عوض کند چون حفظ ساحت لیبرالیسم از همه‌چیز مهم‌تر است.

نقد حسن رحیم‌پور ازغدی به حوزه علمیه موجب عصبانیت جریان لیبرال است چون این نقد نمایه‌ای از نقد جریان انقلابی است که می‌بیند مردم از نتایج عملی لیبرالیسم راضی نیستند و از حوزه علمیه سوال دارند که آیا تلاش آنها در این سال‌ها نباید منجر به تولید نرم‌افزاری کارا و بومی برای سخت‌افزار جمهوری اسلامی می‌شد؟

امروز برای جریان انقلابی سوال است که آیا حوزه علمیه در این سال‌ها توانسته همپا با بزرگ شدن سخت‌افزار جمهوری اسلامی مثلا برای بزرگ‌ترین شعار آن یعنی عدالت نظریه‌ای داشته باشد؟ آیا 40 سال زمان کافی نیست که حوزه بتواند به‌جز چند گزاره سلبی در موضوع اقتصاد حرف نو و ایجابی بزند که به کمک آن بتوان اقتصاد کشور را اداره کرد؟ چرا بزرگان حوزه نباید از این موضوع استقبال کنند که سوالاتی از این دست توسط جریان انقلابی و فرزندان حوزه و انقلاب مطرح شود؟ اگر امروز نقد به حوزه با تعابیری مانند هیچ‌چیز از حوزه نمی‌دانند روبه‌رو شود آیا می‌توان به حوزه امیدوار بود که در مواجهه با نسل جدید مسائل انقلاب و موضوعات مرتبط با جامعه جدید ایران با سعه‌صدر و بردباری برخورد کند؟  

بزرگان حوزه خوب می‌دانند که افق نگاه جریان انقلابی که نقد‌هایی به حوزه دارد و آنها را هم صریح مطرح می‌کند با جریان لیبرال بن‌بست طلب و انزواباور یکسان نیست، لازمه تحول‌خواهی و اصلاح‌گری که مطالبه مردم است مرزبندی صریح با جریان لیبرال و انقلابی ماندن است.

 

فرهیختگان




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.