انقلابیگری به معنای افراطی بودن نیست/ این دوگانههای دشمنان نباید در فرهنگ سیاسی ما جا باز کند
به گزارش یزد رسا، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در مراسم بزرگداشت بیست و هفتمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضور پیدا کرده به ایراد سخنرانی پرداختند.
مهمترین محورهای سخنان امام خامنهای بهشرح ذیل است:
*دشمنان با خصوصیت "انقلابیگری" امام خمینی(ره) دشمنی دارند؛ از کلمه انقلاب اسلامی وحشت میکنند.
*فشارها هم بهخاطر انقلابیگری است؛ فشارها بهبهانه هستهای، حقوق بشر و... وارد میشود، اما حقیقت این است که دشمن از خصوصیت انقلابیگری واهمه دارد و نگران است.
*سیاستمدار آمریکایی گفت که ایران بهخاطر انقلاب تحریم است؛ این حقیقت است.
*امام خمینی(ره) کشور را از منجلاب وابستگی، عقبماندگی، فساد سیاسی و اخلاقی و حقارت جهانی خارج کرد.
*ما را در همه چیز عقب نگه داشته بودند و"آقا بالا سر" آمریکایی و انگلیسی داشتیم. کشور در فقر دست و پا میزد. ثروتهای طبیعی کشور در اختیار بیگانه بود. ملت را با فریب و ارعاب ساکت نگه میداشتند.
*ما تا امروز دستاوردهای زیادی پیدا کردیم بهبرکت حرکت در مسیر انقلاب؛ میتوانیم به اهداف دست پیدا کنیم مشروط بر اینکه قطار روی ریلی حرکت کند که امام(ره) قطار جامعه اسلامی را روی آن به حرکت در آورد.
*هر جا از انقلابیگری و حرکت جهادی غفلت کردیم عقب ماندیم؛ هر جا انقلابی بودیم و جهادی و روی ریل حرکت کردیم، پیشرفت کردیم.
*میتوان این راه را با شیوه انقلابی حرکت کرد؛ آن وقت پیشرفت قطعی است. میتوان به شیوه دیگری حرکت کرد؛ آن وقت سرنوشت، سرنوشت رقتآوری خواهد بود. امام(ره) میگفت اسلام و ملت ایران سیلی خواهد خورد.
*ملت برای انقلاب هزینههای سنگین داد، اما صدها برابر سود کرد.
*امروز ملت میتواند بدون هزینه زیاد منافع بزرگی را از انقلاب به دست بیاورد. امروز اوضاع برای ملت ایران روشنتر و زمینه آمادهتر و راه هموارتر است. هزینه باز هم هست، اما هزینهها سبکتر و قابل دفعتر از قبل است.
*این مردم بودند که نترسیدند و ایستادند؛ مدام تهدید شدیم و گفتند "حمله و تحریم میکنیم"، اما مردم نه از تهدید نظامی ترسیدند نه از تحریم ترسیدند و نه از تحریم فلج شدند، بلکه حرکت را ادامه دادند؛ از این پس هم باید همین باشد. همه باید انقلابی بمانند و انقلابی حرکت کنند.
*این خطاست که گمان کنیم انقلابی فقط کسی است که در دوران انقلاب در کنار امام بوده؛ برخی گمان میکنند انقلابیون فقط کسانی هستند که در دوران انقلاب و در کنار امام بودند؛ انقلاب برای همه است. جوانها میتوانند انقلابی باشند. یک جوان امروز میتواند از من سابقهدار در انقلاب انقلابیتر باشد.
*این هم خطاست که خیال کنیم اگر فلانی انقلابی است، یعنی فلانی افراطی است؛ انقلابیگری بهمعنای افراطی بودن نیست؛ این دوگانههایی که سوغات بیگانهها و حرف دشمنان است، نباید در فرهنگ سیاسی ما جا باز کند. آنها ملت را تقسیم میکنند به تندرو و میانهرو، انقلابی را میگویند تندرو و غیرانقلابی را میانهرو؛ ما نباید این را تکرار کنیم؛ این هم خطاست که ما از همه کسانی که انقلابی هستند یک نوع عمل انقلابی توقع داشته باشیم یا یک نوع درجه از انقلابیگری توقع داشته باشیم.
*حساسیت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از دشمن شاخصهای انقلابیگری است؛ این شاخصها اگر در کسی وجود داشته باشد قطعاً انقلابی است.
*اسلام آمریکایی دو شاخه دارد؛ اسلام متحجر و اسلام سکولار. استکبار از هر دو شاخه پشتیبانی میکنند. اسلام ناب همهجانبه است؛ از زندگی فردی تا تشکیل جامعه اسلامی را شامل میشود.
*یکی از مبانی اساسی نظام اسلامی عبارت است از حمایت از محرومان و مظلومان در هر نقطه عالم؛ از اینها نمیشود صرف نظر کرد. اگر کسی یا جریانی نسبت به محرومین یا مظلومان عالم بیتفاوت باشد این شاخص در او وجود ندارد. هر روز انعطاف به یک طرف منافات دارد با پایبندی به مبانی و ارزشها.
*بعضی سعی میکنند جامعه و جوانان را دچار ناامیدی کنند. این مقابل آن شاخص است که هرگز منصرف از رسیدن به اهداف و آرمانهای بلند نشویم، نباید تسلیم فشارها شویم، نباید رضایت به وضع موجود دهیم، نباید به پیشرفتهای موجود علمی قانع شویم.
*دشمن همیشه با تهدید حرف نمیزند؛ گاهی با تملق حرف میزند. گاهی نامه مینویسد که "بیایید با ما مسائل جهانی را با مشارکت یکدیگر حل کنیم". انسان ممکن است دچار وسوسه شود که برویم با یک ابرقدرتی همکاری کنیم در حل مسائل بینالمللی. باطن قضیه این است که او یک نقشهای دارد و میگوید "شما بیا در نقشه من بازی کن"، نوع بازی را هم او معین میکند تا هدفی که نقشه برای آن کشیده شده، محقق شود.
*اینکه ما در قضایای منطقه مثل سوریه حاضر نشدیم در ائتلاف بهاصطلاح آمریکایی وارد شویم به این علت است. آنها یک نقشهای و هدفهایی دارند و مایلند از قدرت و نیرو و نفوذ جمهوری اسلامی در رسیدن به این اهداف استفاده کنند.
*اگر جمهوری اسلامی خام شود و وارد بازی آنها شود یعنی نقشه آنها را کامل کرده، این ضداستقلال سیاسی است.
*امروز نظام سلطه دارد روی این مسئله کار میکند؛ مهندسی اطلاعات، ابزارهای جدیدی که وارد میدان شده ابزار تسلط بر فرهنگ یک کشور است. نمیخواهم بگویم این ابزارها را از زندگی خارج کنیم، اینها میتواند مفید باشد.
*باید سلطه دشمن از این ابزارها را سلب کرد. اینترنت و فضای مجازی و ابزارهای اطلاعاتی را نمیشود در اختیار دشمن قرار داد. امروز در اختیار دشمنان است؛ ابزار سلطه فرهنگی دشمن است.
*نباید در هاضمه اقتصاد جهانی هضم شویم. آمریکاییها بعد از مذاکرات گفتند معامله هستهای باید موجب شود اقتصاد ایران در اقتصاد جامعه جهانی ادغام شود. آیا اقتصاد جامعه جهانی یک نظم عادلانه و منطقی و عقلایی است؟ ابداً.
*اقتصادی که نقشه آن را جامعه جهانی کشیده و مظاهر گوناگون آن در همه دنیا گسترده، عبارت است از نقشه نظامی که سرمایهداران صهیونیست و غیرصهیونیست برای تسلط بر منابع دنیا طراحی کرده، اینکه یک کشوری اقتصادش را در اقتصاد جهانی ادغام کند افتخار نیست، خسارت و ضرر و شکست است. الآن که مذاکرات هستهای به نتایجی منتهی شده یکی از اهدافشان اقتصاد است، بلعیدن اقتصاد ایران بهوسیله اقتصاد جهانی که سردمدار آن آمریکاست.
*استقلال اقتصادی تنها با اقتصاد مقاومتی به دست میآید. دولت اقدام و عمل را شروع کرده، کارهای خوبی انجام گرفته که اگر با همین قدرت و شیوه ادامه یابد مردم آثار آن را خواهند دید.
*اگر قراردادی میبندید باید مشخص شود در کجای اقتصاد است. اینکه گمان کنیم رونق اقتصادی صرفاً با سرمایهگذاری خارجی تأمین میشود، خطاست. این یکی از خانههای جدول اقتصاد مقاومتی را پر میکند. مهمتر از سرمایهگذاری خارجی فعال کردن ظرفیت داخلی است، ما ظرفیت فعالنشده فراوانی داریم که باید فعال شود.
*نباید همه چیز را موکول به سرمایهگذاری خارجی کنیم. گفته میشود فناوری نو میآورند؛ موافقیم، اگر بیاورند. اگر نیاورند هم این جوانان میتوانند به فناوری نو دست یابند. امروز تحلیلگران مسائل حساس اقتصادی و سیاسی دنیا روی اقتصاد مقاومتی کشور ما شرطبندی میکنند.
*وقتی میگوییم دشمن داریم، میگویند شما دچار توهم توطئهاید. خود این مطرح کردن توهم توطئه یک توطئه برای کم کردن حساسیتها نسبت به دشمنیها است. واضحترین مسائل را انکار میکنند.
*ذات نظام سلطه اقتضا میکند که با جمهوری اسلامی دشمن باشد. منافع 180 درجه با یکدیگر اختلاف دارد.
*آمریکا و انگلیس بیش از 100 سال است دارند به مردم فلسطین فشار میآورند، اسلام و نظام اسلامی که نمیتواند در مقابل این ساکت و بیتفاوت بماند. نظام سلطه و آمریکا به کشور بمبارانکننده مردم یمن و بیمارستانها و بازار و مدرسهها مستقیماً کمک میکند، نظام اسلامی نمیتواند بیتفاوت بماند. چطور میشود منکر این دشمنی شد. آمریکا کودتای 28 مرداد را راه انداخت. در زمان طاغوت ساواک را برای شکنجه مردم و مبارزین راه انداخت، به صدام حداکثر کمک را کرد، هواپیمای مسافربری ما را سرنگون کرد، سکوی نفتی ما را بمباران کرد، ما را تحریم کرد، اینها دشمنی نیست؟
*هر فرد و جریانی اگر به آمریکا اعتماد کرد خطای بزرگی مرتکب شده و سیلی خواهد خورد، البته دشمنهای کوچک و حقیر هم داریم. عمده دشمنیها از سوی آمریکا و انگلیس خبیث است.
*بهمناسبت سالگرد ارتحال امام دستگاه تبلیغاتی انگلیس علیه امام پاکیزه و مطهر ما سند منتشر میکنند، سند را از مدارک آمریکایی آوردند، آمریکایی که هواپیمای مسافربری ایران را با 300 مسافر سرنگون میکند، از جعل سند ابا دارد؟
*تجربهای در مذاکرات هستهای پیدا کردیم که نباید فراموش کنیم. تجربه این است که ما اگر تنازل هم کنیم آمریکا دست از نقش مخربش بر نمیدارد.
*ما با آمریکا مذاکره کردیم به یک نقاط مشترک و نتایجی رسیدند؛ آمریکا تعهداتی کرد. جمهوری اسلامی ایران تعهداتش را انجام داد. آن طرف بدقول، بدعهد و بدحساب تا الان دبه کرده است.
*اگر در هر قضیهای به فرض که البته محال است، مذاکره و از اصول تنازل کنیم آمریکا نقش مخربش را تکرار خواهد کرد و دبه خواهد کرد و به تعهدش عمل نمیکند.
*مراقب باشید که اتحاد دولت و ملت را بر هم نزنید و آن را حفظ کنید.
انتهای پیام/*