ID : 2494730

ائتلاف تشکیلاتی یا وحدت گفتمانی؟


هم در مورد انتخابات مجلس و هم در مورد انتخابات ریاست‌ جمهوری برای بحث‌ های گفتمانی تقدم قائل هستم، زیرا تشکل‌‌های ما آن ‌قدر دچار تفرقه هستند که کمتر می‌‌توان به وحدت تشکیلاتی فکر کرد.

 به گزارش یزد رسا ، اصول‌گرایان در مجلس تجارب موفقی دارند؛ در مجلس هفتم لیست واحدی داشتند. در مجلس هشتم، با سازوکارشان به لیست واحد رسیدند. در مجلس نهم هم این سازوکار می‌توانست مفید باشد، اما چون رقیب لیست مشخصی نداشت، در نتیجه اصول‌گرایان درون خود رقابت کردند. سؤال این است که آیا سازوکارهای مشابه باز هم نتیجه بخش خواهد بود؟

مهندس سید مرتضی نبوی، از چهره‌های سرشناس اصول‌گرایی، شکست اصول‌گرایان در مقابل اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری دوره‌ی یازدهم را قبول ندارد و معتقد است: «نمی‌توانیم بگوییم آقای روحانی اصلاح‌طلب است، هرچند به دلایلی آن‌ها به کاندیدای خود توصیه کردند که به نفع آقای روحانی کنار رود، ولی خود آن‌ها اذعان دارند که ایشان یک کاندیدای اصلاح‌طلب نبوده است.

پس جریان رقیب نمی‌تواند بگوید جریان اصلاح‌طلب پیروز شده است.» ادامه‌ی گفت‌و‌گوی برهان با سید مرتضی نبوی، مدیرمسئول روزنامه‌ی رسالت، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو شورای مرکزی جامعه‌ی اسلامی مهندسین را می‌خوانیم

یکی از بحث‌هایی که در تحلیل انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا مطرح می‌شود، این است که جریان اصول‌گرایی پایگاه اجتماعی خود را از دست داده است، شما بدنه‌ی اجتماعی جریان اصول‌گرایی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اگر این جریان را به‌عنوان جریانی در نظر بگیریم که درون گفتمانی که رهبر معظم انقلاب تعریف کرده‌اند، جای می‌گیرد، باید بگوییم جریان غالب کشور و مورد اقبال عموم مردم است که انتخابات و مراسم مختلف و همچنین نهم دی سال 88 آن را به‌خوبی نشان دادند.

این جریان نقاط قوتی دارد که قابل انکار نیست؛ مثلاً با اصل نظام، اصل ولایت‌فقیه، اصل استقلال و آزادی کشور و در کل با جمهوری اسلامی چالش نداشته و هرگز نخواسته است اسلامیت یا جمهوریت آن را کمرنگ کند.

جریان اصول‌گرایی هرگز باعث ایجاد مسائلی مثل آنچه در سال‌های 78 پدید آمد و بعد به نوعی دوباره در سال 88 تکرار شد، نشده است؛ یعنی مشکل ثبات و امنیت برای کشور به وجود نیاورده، بلکه به نظام، راه امام و ولایت‌فقیه پایبند بوده و در مسائل ملی با اصل نظام اختلاف‌نظر نداشته است.

اصول‌گرایان ابتدا با وحدت‌عمل روی کار آمدند که مصداق آن شوراهای دوم و بعد از آن تجربه‌ی مجلس هفتم و هشتم و مجالس بعدی بود. اما در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 84 به اختلاف رسیدند و نتوانستند با هم به وحدت‌نظر برسند.

این اختلاف‌‌نظر در این دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری هم مشخص شد؛ یعنی اصول‌گرایان با تعداد متکثری از کاندیدا وارد صحنه شدند که این از نقاط ضعف آنان بود. اختلاف در جریان اصول‌گرایی به شکلی پدید آمد که نتوانستند به وحدت کاندیدا برسند و بعد از آن هم کاندیداهای آنان در جریان تبلیغات مقابل هم قرار گرفته و به جای تقویت، یکدیگر را تخریب کردند.

پس نقطه‌ی ‌قوت آن‌ها پایبندی به نظام، منافع و امنیت ملی است.

از موارد مورد انتقاد درباره‌ی آن‌ها این است که نتوانستند اختلافات دیدگاه درون‌گفتمانی خود را حل کنند؛ اما این‌گونه هم نیست که کسی ادعا کند آنان اقبال عمومی و پایگاه اجتماعی خود را از دست داده‌اند، زیرا شواهد و قرائنی برای این موضوع وجود ندارد.

نمی‌توانیم بگوییم آقای روحانی اصلاح‌طلب است. هرچند به دلایلی آن‌ها به کاندیدای خود توصیه کردند که به نفع آقای روحانی کنار رود، ولی خود آن‌ها اذعان دارند که ایشان یک کاندیدای اصلاح‌طلب نبوده است.

پس جریان رقیب نمی‌تواند بگوید جریان اصلاح‌طلب پیروز شده است.ضمن اینکه سوابق آقای روحانی نشان می‌دهد که ایشان در اردوگاه اصول‌گرایی تعریف شده‌اند. ایشان در این انتخابات نه به عنوان یک اصول‌گرا وارد شدند و نه به عنوان یک اصلاح‌طلب و نتیجه‌ی انتخابات هم پنجاه‌‌پنجاه بود؛ یعنی مجموع آرای کاندیدای اصول‌گراها معادل نصف جامعه بود و این نشان می‌دهد که آن‌ها اقبال اجتماعی خود را از دست نداده‌اند.

به نظر می‌رسد بحث وحدت متناسب با نوع انتخابات تفاوت داشته باشد، چون در انتخابات ریاست‌جمهوری اگر چند نفر وارد شوند، آرا می‌شکند؛ اما به نظر می‌رسد در انتخابات مجلس این‌طور نیست. به نظر شما، در انتخابات آتی مجلس، اصول‌گرایان چقدر الزام به وحدت دارند؟

از این نظر، تجربه‌ی اصول‌گرایان تجربه‌ی موفقی است؛ یعنی با اینکه در انتخابات ریاست‌جمهوری سال‌های 84 و 92 اختلاف‌نظرهای جدی داشتند، در مجلس توانستند به همگرایی برسند.

آن‌ها در مجلس هفتم لیست واحدی داشتند که قاطعانه آن را پخش کردند و در مجلس هشتم هم سازوکارشان 5+6 بود؛ یعنی سه ضلع اصلی اصول‌گرایی هر کدام دو نماینده داشتند، پنج نفر حَکَم هم مشخص کردند و بالاخره به لیست واحد رسیدند. این موضوع نشان‌دهنده‌ی یک تجربه‌ی موفق تشکیلاتی در جریان اصول‌گرایی است.

در مجلس نهم هم این سازوکار می‌توانست به وحدت برسد، اما این بار رقیب لیست مشخصی نداشت، در نتیجه، اصول‌گرایان درون خود رقابت کردند؛ یعنی جبهه‌ی پایداری که سابقه‌‌ی آن به یکی از اضلاع مجلس هشتم می‌رسید، به‌نوعی با جبهه‌ی متحد اصول‌گرایان رقابت کرد.

چون در مجلس هشتم سه ضلع وجود داشت؛ رایحه‌ی خوش، که طرفداران دولت بودند، جبهه‌ی پیروان خط امام و رهبری و یک‌سوم جمعیت ایثارگران، رایحه‌ی خوش در مجلس نهم به جبهه‌ی پایداری تبدیل شد. عقل و تجربیات گذشته حکم می‌کند که اصول‌گرایان برای مجلس بعدی هم رایزنی‌هایی کنند و تدابیری بیندیشند تا بتوانند به لیست واحد برسند.

گفتید که اصول‌گرایان می‌توانند به‌راحتی به وحدت برسند و مانعی برای تحقق آن وجود ندارد. اما لیست جداگانه‌ی آنان در هشتاد درصد کشور مشترک و تفاوت آن فقط در بیست درصد بود. این موضوع، که آنان می‌توانند به وحدت برسند اما نمی‌رسند، شکاف است یا اختلاف‌سلیقه؟ و دیگر اینکه در انتخابات بعدی امکان تحقق وحدت چگونه خواهد بود؟ آیا اگر شکاف وجود داشته باشد، اصول‌گرایی ضربه می‌خورد یا دادن لیست‌های جداگانه بازهم می‌تواند رقابت به وجود آورد و مشکلی ایجاد نخواهد کرد؟

برخی اوقات شکاف‌ها قابل ترمیم است و می‌شود با حفظ اختلافات، به ائتلاف یا یک وجه مشترک رسید؛ یعنی اختلاف‌نظر حل نمی‌شود و افراد به یکدیگر انتقاداتی دارند، اما براساس مسائل کلی نظام و اصول‌گرایی، با هم به تفاهم می‌رسند؛ مثلاً برای تهران یک لیست مشترک ارائه می‌دهند که تفرق پیدا نکنند و آرا شکسته نشود.

اختلاف‌نظر وجود دارد که ممکن است چندان منشأ فکری و نظری نداشته و فقط دلخوری‌ افراد از هم باشد که تبدیل به شکاف عمیق شده و ممکن است به سادگی هم برطرف نشود.

اما تجربه نشان می‌دهد که اصول‌گرایان توانسته‌اند، علی‌رغم این اختلاف‌نظرها که بعضاً هم جدی است، به سازوکاری دست پیدا کنند و یک لیست مشترک ارائه دهند. با توجه به اینکه این مجلس به‌راحتیِ مجلس قبلی نیست و رقیب آمادگی حضور در صحنه و رقابت دارد، رسیدن به ائتلاف برای اصول‌گرایان ضرورت بیشتری دارد.

در بحث انتخابات مجلس، هم تشکیلاتی ورود کردن اهمیت دارد و هم گفتمانی ورود کردن. با توجه به اینکه در مجلس قبلی، که همه اصول‌گرا بودند، اما نتوانستند ورود گفتمانی داشته باشند، اگر ما بنا به دلایلی بحث‌های تشکیلاتی را هم از دست دهیم، اصول‌گرا شکست‌ نخواهند خورد؟

من هم در مورد انتخابات مجلس و هم در مورد انتخابات ریاست‌جمهوری برای بحث‌های گفتمانی تقدم قائل هستم، زیرا امروزه وحدت تشکیلاتی تقریباً دور از ذهن است؛ یعنی تشکل‌های ما آن‌قدر دچار تفرقه هستند که کمتر می‌توان به وحدت تشکیلاتی فکر کرد.

اما یک گفتمان اگر جذاب، به‌روز و مقبول باشد، می‌تواند تشکل‌های دیگر و مردم را به خود جذب کند؛ مثلاً صاحبان اندیشه و کسانی که مردم‌شناس و جامعه‌شناس هستند و می‌توانند گفتمانی تولید کنند که این ویژگی‌ها را داشته باشد، باید دست به‌کار شوند.

با توجه به اینکه رئیس‌جمهور فعلی گفتمان اعتدال را مطرح می‌کنند، به‌گونه‌ای فرصت برای اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی برابر است. ولی به نظر می‌رسد که جریان رقیب به صورت کاملاً برنامه‌ریزی‌شده عمل می‌کند. اما جریان اصول‌گرایی چنین ساختار و سازوکاری برای فکر واحد ندارد. درست است؟

من منکر ائتلاف تشکیلاتی نیستم. وحدت تشکیلاتی هم که همه‌ی تشکل‌های اصول‌گرا با هم جمع شوند و یک حزب را تشکیل دهند، فعلاً بعید و دور از واقعیت است.

پس بحث ائتلاف مطرح است. حال این سؤال مطرح می‌شود که اگر اول ائتلاف کنند، بهتر است یا اینکه اول با یک گفتمان همه‌ی افراد را دور هم جمع کنند. به نظر من، اگر قرار باشد تقدم قائل شویم، این تقدم با بازتولید گفتمان، به‌روز، جذاب، مقبول و مشهور کردن آن است و در عین حال آن‌ها باید سازوکارهایی را هم برای ائتلاف طراحی کنند.

منبع :فارس




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.