ID : 39907187
یادداشت؛

ائتلاف هشتاد و هشتی‌ها جواب نمی‌دهد


طبق آخرین نظرسنجی‌ها که اتفاقا مجموعه‌های نزدیک به گفتمان اصلاح‌طلبی انجام داده‌اند، میزان امیدواری به دولت رئیسی بیش از 65درصد است، یعنی 17درصد بیشتر از میزان مشارکت در انتخابات.

به گزارش یزدرسا، محمد زعیم زاده تحلیلگر سیاسی در یادداشتی نوشت:

چند روز قبل که نگاهی اجمالی به کتاب خاطرات مرحوم هاشمی داشتم به نکته جالبی برخوردم، از مرداد76 که دولت خاتمی مستقر می‌شود تا اسفند77 یعنی آخرین بخش چاپ‌شده کتاب، هفته‌ای نیست که چند نفری از کارگزاران دولت سازندگی خدمت مرحوم هاشمی نرسند و با ذکر مثال‌هایی نگویند این دولت افتضاح است و کاش شما همچنان رئیس دولت بودید و... یا از او نخواهند که بالاخره به‌نحوی وارد سیاست شود و جلوی فاجعه را بگیرد، جالب است که برخی کارشان به تضرع و گریه و زاری هم کشیده است. مرحوم هاشمی هم آن‌گونه که خودش می‌نویسد خیلی متواضعانه بر بیشتر این عرض‌ارادت‌ها مهر تایید می‌زده، نتیجه این فضاسازی‌ها و البته سیاست‌ورزی مرحوم هاشمی هم شد حضور در انتخابات مجلس ششم و آن نتیجه تاریخی. این نگاه که «ما خوب بودیم و دولت بعد ما همه‌چیز را ویران کرد» لبه دوم قیچی «از دولت قبل ویرانه تحویل گرفته‌ایم و فعلا مشغول آواربرداری هستیم» است که کم‌وبیش در دولت‌های بعد از جنگ موضوعیت داشته. نشان به آن نشان که همه روسای‌جمهور 4 یا 8 سال بعد به این نتیجه رسیدند که چاره‌ای نیست و باید دوباره به میدان انتخابات بیایند، هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد هر سه دوباره عزم پاستور کردند و جالب است که هر سه هم ناکام شدند، یکی با رای مردم، دیگری با کاندیداتوری هماهنگ‌نشده موسوی و آن یکی هم با نظر شورای نگهبان. این کنش‌های سیاسی لزوما نه بد است و نه خوب، اصلا در سیاست داخلی به این معنا شاید خیر و شر مطلق نداشته باشیم و انتخاب‌ها و رفتارها میان طیف مدرجی از مثبت و منفی تقسیم می‌شود، اما نگاه به این وجه ساخت سیاست در ایران شاید کلید فهم مواجهه برخی سیاسیون منتقد دولت‌ها و البته منتقدان دولت ابراهیم رئیسی باشد.

 کجای ماجرا طبیعی است و کجا غیرطبیعی؟

یک امر بدیهی در فضای سیاسی این است که هر دولتی با هر گفتمانی شکل بگیرد به‌سرعت دِگَرش در فضای گفتمانی ایجاد می‌شود، اپوزیسیون سیاسی دولت‌ها یا روی پادگفتمان دولت سرمایه‌گذاری می‌کند یا روی ضعف عملکرد دولت در حوزه‌ای که مزیت نسبی دارد، مثلا وقتی مدعای گفتمانی دولت رئیسی در حوزه عدالت و مردم‌گرایی است، منتقدان دولت یا از موضع آزادی و توسعه ورود می‌کنند یا ضعف‌های احتمالی دولت در حوزه عدالت. به‌طور طبیعی سیاسیونی که زمینه اجتماعی در نماد‌سازی این حوزه را دارند سعی می‌کنند خود را به‌عنوان آلترناتیو دولت مطرح کنند. اینکه از گوشه و کنار می‌شنویم روحانی با خاتمی، لاریجانی، باهنر، ناطق و... جلسه داشته ناظر به همین مساله است و تا اینجا ایرادی وارد نیست؛ اما آیا روحانی و شرکایش عاقلانه سیاست‌ورزی می‌کنند و آداب اپوزیسیونی را می‌دانند؟ بخشی از توفیق یا عدم توفیق اپوزیسیون دولت به عملکرد دولت رئیسی برمی‌گردد که هرچقدر بتواند در حوزه اقتصاد و عدالت کارآمد باشد و در حوزه آزادی‌های اجتماعی هم حداقل نرمال رفتار کند، کار برای رقبا سخت‌تر می‌شود، فعلا خیلی با این بخش ماجرا کاری نداریم، اما بخش دوم به رفتار همین جریان اپوزیسیون برمی‌گردد.

 دولت رئیسی درکدام وضعیت اجتماعی قرار دارد؟

طبق آخرین نظرسنجی‌ها که اتفاقا مجموعه‌های نزدیک به گفتمان اصلاح‌طلبی انجام داده‌اند، میزان امیدواری به دولت رئیسی بیش از 65درصد است، یعنی 17درصد بیشتر از میزان مشارکت در انتخابات. این درحالی است که دولت رئیسی در این مدت کوتاه غیر از پروژه واکسیناسیون عمومی ایده کلان و به نتیجه رسیده بزرگی در سطح ملی نداشته است. سفرهای استانی و حس در دسترس بودن دولت، وعده ساخت مسکن و چشم‌انداز نسبتا روشن از مذاکرات هنوز آنقدر ملموس نیست که بتوان آن را دلیل این عدد بزرگ دانست؛ پس پیام این اعتماد 65درصدی چیست؟ به‌نظر می‌رسد همین که دولت رئیسی «دولت روحانی نیست» خود دلیل امیدواری نسبی مردم بوده است! اگر اپوزیسیون دولت همین یک نکته را مدنظر قرار دهد مقداری در رفتار رسانه‌ای‌اش تجدیدنظر می‌کند.

 این رفتارهای رسانه‌ای تند در چه مخاطبی اثر می‌گذارد؟

این تصور که یک تیم رسانه‌ای را در توئیتر و کلاب‌هاوس و... گسیل می‌کنیم و هر آنچه دولت رئیسی انجام داد و نداد را نقد می‌کنیم تا ظرفیت اجتماعی دولت تخلیه شود، ایده فعلی اپوزیسیون دولت است. اما این ایده چقدر کار می‌کند؟ برای پاسخ به این سوال خیلی زود است اما به‌نظر می‌رسد منتقدان دولت رئیسی هم مانند برخی رقبای‌شان در یک حلقه محدودی گیر افتاده‌اند و فکر می‌کنند هر آنچه می‌گویند به کف جامعه می‌رسد و مردم هم همان‌طور فکر می‌کنند. از این دوستان باید پرسید که قرار است روی چه مخاطبی اثر بگذارید؟ آیا دامنه اثر شما فراتر از آن دو میلیون رای همتی و همین حدود رای اصلاح‌طلبی که پای صندوق نیامدند، خواهد بود؟ این بدنه اجتماعی آیا اساسا ارتباطی با دولت رئیسی دارد؟ آیا می‌توانید با توده مردم ارتباط بگیرید؟ به فرض که ارتباط گرفتید و ایضا فرض کنید با تقطیع و خبر جعلی مثلا توانستید سفر روسیه را هم به استهزا بکشانید، اگر دولت رئیسی بتواند بازار ارز را کمی سامان دهد، مقداری مسکن بسازد، اوضاع تسهیلات را در بانک سامانی دهد و... حتی روی آن مخاطب هم اثری دارد؟ مردم کدام را انتخاب می‌کنند؟

 حافظه تاریخی مردم را صفر مطلق در نظر نگیرید

گفته‌اند کار رسانه ساخت فراواقعیت است، البته نه فراواقعیتی که هیچ نسبتی با واقعیت نداشته باشد، غرق‌شدن در تکنیک‌های عملیات روانی بدون توجه به واقعیت کف میدان عارضه‌ای است که فقط با نادیده گرفتن هر نوع شعور و حافظه‌ای ازسوی مخاطب قابل توجیه است. سردبیر خبرگزاری یا روزنامه‌ای که بعد از سفر روسیه رئیسی روضه استقلال می‌خواند، کاش یادش باشد که حداقل مطالبی که در نعت و منقبت روس‌ها و چینی‌ها در زمان روحانی نوشته به شکلی از «کَش گوگل» حذف کند. کمپین اعتراض به انتصابات دولتی زمانی باورپذیر است که خودتان در دوره قبل بخشی از همان مساله مورد اعتراض نباشید. اعتراض به پروتکل‌های فلان وزیر دولت در سفر خارجی زمانی خریدار دارد که شما اعتراضی هم به زانو زدن وزیر امور خارجه دولت متبوع‌تان جلوی فلان امیر کشور عربی هم می‌کردید و... .خلاصه اینکه شما خودتان دیکته نانوشته نیستید بلکه املایی هستید که با تک‌ماده هم پاس نشد.

 از تاریخ درس بگیریم

رفتار این روزهای منتقدان دولت به‌لحاظ سیاسی غیر از روزهای هاشمی و برخی راستگرایان در روزهای پس از دوم خرداد، یادآور سال‌های 84 تا 88 هم هست، ائتلاف تکنوکرات‌ها، چپ‌ها و بخشی از راست سنتی و هجمه علیه دولت همان کاری بود که در آن سال‌ها هم انجام شد، هرچقدر آن پروژه موفق بود این پروژه هم موفق می‌شود. تازه آنجا اپوزیسیون دولت مزیت‌های مهمی داشت که امروز آنها را ندارد، کدام چهره این روزهای ائتلاف اثر و عمق سیاسی هاشمی آن روزها را دارد، کدام چهره بکر سیاسی مثل موسوی را دارید؟ اگر چهره جدید و معتبری وجود دارد لطفا حداقل در دولت سایه از آن استفاده کنید!

 مشکل‌تان را در محل خودش حل کنید

ائتلاف اپوزیسیون فعلی در انتخابات1400 غیر از بحث مقبولیت میان مردم، چالشی جدی با بخش‌هایی از ساخت قدرت هم داشت که اگر چنین نبود ناصر همتی گزینه نهایی این ائتلاف برای انتخابات نمی‌شد. عقلای جریان اپوزیسیون اگر واقعی‌تر به سیاست نگاه کنند متوجه می‌شوند این کنش‌های هیجانی و غیرمعقول به حل مشکل‌شان نه در پایین کمک می‌کند، نه در بالا!

 احسنت! میان منتقدان درون‌گفتمانی دولت هم ائتلاف ایجاد می‌کنید

اپوزیسیونی که نه طرح ایجابی دارد و نه عاقلانه رفتار می‌کند با رادیکال‌کردن فضا در رسانه، میان منتقدان درون‌جریانی یک دولت هم آتش‌بس و ائتلاف و الفت برقرار می‌کند، سیاست‌ها، ایده و انتصاب‌های دولت رئیسی حتما ایرادات مهمی دارد که در درازمدت ممکن است نارضایتی‌های درون‌جریانی‌ای را هم به‌وجود آورد اما کنش تند اپوزیسیون ناهمگن این مشکل را هم حل می‌کند.

 اپوزیسیون خوب نعمت است

چرخش قدرت در دموکراسی‌های پیشرفته و چهارچوب‌دار جز با اپوزیسیون‌های برنامه‌مند مردمی درون‌حاکمیتی ممکن نیست. اپوزیسیون با برنامه، آهنگ رفتار دولت‌ها را هم تنظیم می‌کند و جریان منتقد و آلترناتیو با ایده حکمرانی روشن باعث پیشرفت امور می‌شود؛ نعمت بزرگی که دولت رئیسی فعلا از آن محروم است.

انتهای پیام/

منبع: فرهیختگان




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.