ID : 12440106
یزد در تب و تاب ورود مرجع عالی قدر شیعه(1)؛

آیت‌الله العظمی نوری‌خطاب به موسوی:چرامقابل شعارهای انحرافی حامیان وحمایت‌های دشمن موضع نمی‌گیرد؟/ماجرای پیام آیت الله به رهبری


دارالعباده چند روز دیگر میزبان آیت الله العظمی نوری همدانی خواهد بود. صرف نظر از بی مهری های برخی مسئولین، حضور آیت الله العظمی نوری همدانی فرصت خوبی برای آشنایی با شخصیت ایشان و همچنین بازخوانی مواضع انقلابی این مرجع عالی قدر جهان تشیع فراهم آورده است.

به گزارش خبرنگار یزد رسا، به دعوت علمای انقلابی و فهیم یزد، دارالعباده چند روز دیگر یعنی نهم اردیبهشت ماه میزبان آیت الله نوری همدانی خواهد بود. صرف نظر از بی مهری های برخی مسئولین، حضور آیت الله نوری همدانی فرصت خوبی برای آشنایی قشر جوان جامعه یزد با شخصیت ایشان و همچنین بازخوانی مواضع انقلابی این مرجع عالی قدر جهان تشیع فراهم آورده است.

 

بازخوانی مواضع عالم بصیر آیت الله العظمی نوری همدانی بصیر در فتنه 88 

 
آیت الله نوری خطاب به موسوی: چرا مقابل شعارهای انحرافی حامیان تان و حمایت های دشمن موضع گیری نمی کنید؟/ ماجرای پیام آیت الله به رهبر انقلاب قبل از نماز جمعه تاریخی چه بود؟

شاید بتوان گفت پنج سال پس از فتنه 88 زمان مناسبی است تا به  بازخوانی مواضع علمایی بپردازیم که در آن برهه با شجاعت به میدان آمده و به افشای ماهیت فتنه گران پرداختند، لذا در دومین گزارش از این سلسه مطالب، گزیده ای مواضع فراموش نشدنی آیت الله نوری همدانی را در سال 88 مرور می کنیم.

 

پیام آیت الله العظمی نوری به رهبر انقلاب قبل نمازجمعه: حاضرم به تهران بیایم و پشت شما نماز بخوانم

ایشان از همان روزهای نخست بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، قبل از نماز جمعه تاریخی 29 خرداد به امامت رهبر انقلاب در دانشگاه تهران، به ایشان پیام دادند که حاضرند از قم به تهران آمده و در این مراسم شرکت کنند.

این خبری است که اخیرا حجه الاسلام تقوی رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه نیز با بیان آن در برنامه شناسنامه گفت: «زمانی که رهبری می‌خواستند 29خرداد بیایند نماز جمعه‌ تاریخی دانشگاه تهران ،‌ یک روز قبلش آیت ا... نوری همدانی از قم زنگ زدند که به رهبری به شکلی منعکس شود من خودم هم می‌روم تهران جلوی جمعیت راه می‌افتم و بعد می‌رویم دانشگاه و در نماز آقا شرکت می‌کنیم که ما مقدمات آمدن ایشان را فراهم کردیم بعد این مسئله را با دفتر رهبری در میان گذاشتیم . آقا فرمودند: بگویید نیازی به آمدن شما الان نیست مزاحم ایشان نشوید مردم تهران متدینین تهران زن و مرد تهران در صحنه هستند و خیلی جای نگرانی نیست.»


نامه تشکر آمیز آیت الله العظمی نوری همدانی به رهبر انقلاب بعد از نماز جمعه تاریخی

 

پس از بیانات مستدل رهبر معظم انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه 29 خرداد، آیت‌الله العظمی نوری همدانی از نخستین چهره‌های شاخصی بود که در پیامی به رهبر معظم انقلاب، ضمن حمایت از مواضع متقن ایشان، همگان، به‌ویژه به ظاهر معترضان را به در پیش گرفتن طریق قانون فرا خواند.

 

ایشان در نامه ای به مقام معظم رهبری نوشتند: بیانات روشنگرانه جنابعالی كه توأم با تذكر و یاد خدا و سكینه الهی و معنویت بود مبشر وحدت و صفا در جامعه اسلامی بود. این بیانات بار دیگر نقش ارزنده ولایت فقیه را بر همگان نشان داد و ثابت كرد كه تأكید امام راحل عظیم الشأن كه پشتیبان ولایت فقیه باشید تا كشور آسیب نبیند یك واقعیت تردید ناپذیر است.

 

این نامه تصریح می‌كند: این بیانات محورهای فراوانی داشت كه هر یك شایسته تحلیل فراوان است ولی عمده‌ترین محورهای آن عبارت بود از تشكر از حضور افتخار آمیز مردم عزیز ایران در انتخابات و تأكید بر هوشیاری مردم به‌ویژه نخبگان در برابر بیگانگان و تأكید بر سلامت انتخابات و لزوم پیگیری اعتراضات از مجرای قانونی و اینكه آشوب‌های خیابانی توسط استكبار مدیریت می‌شود. در پایان این نامه آمده است: ما اطمینان داریم این توجهات و توسلات آنچنان كه تاكنون كشور را ازخطر حفظ كرده است از این پس نیز حفظ خواهد کرد.


امتناع آیت الله از دیدار با یوسف صانعی

با گذر زمان و افزایش فزاینده حرمت‌شکنی‌های شماری از آشوب‌طلبان خیابانی، انتقادات صریح آیت‌الله نسبت به بانیان این روند، شتاب بیشتری گرفت. جریان موسوم به اصلاح‌طلب در برابر این انتقادات، فرآیندی دو مرحله‌ای را طی کرد. آنان در ابتدای امر سعی کردند برخی از وابستگان خود را نزد آیت‌الله العظمی نوری بفرستند و وی را از مواضع خود منصرف سازند، شگردی که در آن توفیق نیافتند. از بارزترین مصادیق این شکست، امتناع آیت‌الله از پذیرش درخواست ملاقات آیت‌الله یوسف صانعی بود. بعدها یکی از اعضای دفتر آیت‌الله نوری همدانی، شایعه‌پراکنی‌های آقای صانعی علیه آیت‌الله نوری را یکی از دلایل امتناع ایشان از ملاقات با او برشمرد.


شعار آیت الله العظمی نوری بعد از توهین به امام: «خامنه ای کوثر است/ دشمن او ابتر است»

واکنش ایشان در ماجرای پاره کردن تصویر حضرت امام(ره) و شعارهای او در حمایت از اندیشه امام‌(ره) و رهبری، و نیز عکس‌العمل قاطع در برابر توهین عده‌ای از عناصر غیربومی و گسیل داشته شده به قم در تشییع آقای منتظری، و در نهایت واکنش جدی به هنجارشکنی‌های عاشورای حسینی، همگی جلوه‌هایی ماندگار از این پایمردی‌اند.

 

در این میان جمعی از روحانیون و مردم قم نیز جلوی بیت آیت الله العظمی نوری همدانی تجمع کردند و این مرجع عالیقدر نیز در جمع مردم در حمایت از امام و رهبر انقلاب شعار سر داد: «امام ما کوثر است، دشمن او ابتر است.» و جمعیت نیز به تبعیت از آیت الله مشت‏ها را گره کردند و شعار دادند. آیت الله با لحنی محکم و کوبنده ادامه داد: «خامنه ای كوثر است، دشمن او ابتر است.» و باز این غریو فریاد حضار بودند که در کوچه‏های قم می‏پیچید.


موضع گیری محکم بعد از اهانت های حامیان منتظری در قم

آیت الله العظمی نوری همدانی با اشاره به توهین های حامیان منتظری در روز تشییع جنازه وی در قم گفت: «متاسفانه جریاناتی در نظام به ‌وجود می‌آید و پرده‌ها كنار می‌رود و حقایق آشكار می‌شود.» این مرجع تقلید با بیان اینكه نباید در برابر منكر سكوت كرد، ابراز داشت:«چه معروفی از نظام مهم‌تر و چه منكری از استكبار بالاتر؟» وی خواستار عكس‌العمل مناسب مردم در برابر جریانات اخیر شد و افزود:«نباید نظاره‌گر ماجرا بود چون سكوت و بی‌تفاوتی در این زمینه خلاف شرع است.»

 

وی ادامه داد: «سكوت در برابر شعارهای دیروز جایز نیست، چون ارزش‌ها در هم شكسته و خون شهدا پایمال شد.» این مرجع تقلید با اشاره به انحرافات صورت گرفته در دین بعد از پیامبر(ص) افزود: «قیام كربلا در راستای اصلاح دین و متوجه‌كردن اشتباه مردم صورت گرفت.» وی با بیان اینكه درس‌های فراوانی در عاشورا وجود دارد، یادآور شد: «یكی از درس‌های عاشورا این است كه هر وقت انحراف از اسلام حاصل شد، باید قیام كرد و بدانیم كه اسلام ولایت را محور قرار داده است.»


آیت الله العظمی نوری خطاب به موسوی: چرا در برابر شعارهای انحرافی حامیان تان سکوت کرده اید؟

آیت الله نوری در دی ماه 88 در جمع پرسنل ناجا، صریحاً میرحسین موسوی را مورد خطاب قرار داد و از او سؤال بدین شرح پرسید: شما که خودتان را پیرو و دنباله‌رو خط امام راحل(ره) آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی معرفی می‌کنید، چرا در مقابل شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» هواداران‌تان در راهپیمایی روز قدس هیچ عکس‌العملی نشان ندادید؟

 

نباید فراموش کرد که دفاع از ملت مظلوم فلسطین و همه ستمدیدگان دنیا جزو سیاست‌های اصلی این انقلاب از بدو شکل‌گیری تا کنون بوده است. این مرجع تقلید در سؤال دوم خود از موسوی، با انتقاد از هواداران فرقه سبز و رهبران آنان در خصوص سر دادن شعار «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» اظهار داشت: «چرا باید رهبران و گردانندگان این گروه در مقابل این شعار سکوت کنند؟» آیت‌الله نوری همدانی شعار جمهوری ایرانی را شعاری دانست که رضاخان و پسرش مرتباً سر می‌دادند و تأکید کرد: «اسلام نخستین رکن این نظام است و این نظام بدون اسلام هیچ معنا و مفهومی ندارد.»

 

سپس به طرح سؤال سوم از میر حسین موسوی پرداخت: «طرفداران شما در شهر مقدس قم و همچنین تهران و شهرهای دیگر، شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه سر دادند. اگر شما واقعاً پیرو خط امام(ره) و در زمره دوستداران ایشان هستید، چرا آنان را متوجه اشتباه و غفلت‌شان نمی‌کنید؟» چهارمین سؤال ایشان از موسوی این بود که : «شما می‌گویید هیچ رابطه‌ای با بیگانگان ندارید، اما همگان می‌دانند که آنها چقدر از شما در رسانه‌های خود تعریف و تمجید می‌کنند، پس چرا راه خود را از آنان جدا نمی‌کنید؟ شما باید به این سؤال‌ها پاسخ روشن و شفاف بدهید تا هر چه مبهم است، برای همه مردم ایران شفاف‌سازی شود.»


نامه دوم آیت الله خطاب به رهبر انقلاب: حضور مردم در 22 بهمن بیعت مجدد آنها با شما بود

آیت الله نوری در پیامی به مناسبت 22 بهمن سال 88 خطاب به رهبر انقلاب نیز نوشت: حضور حماسی و باشکوه مردم عزیز ما در راهپیمایی بیست و دوم 1388 برگ رزین دیگری بر افتخارات و امتیازات نظام مقدس جمهوری اسلامی افزود. امام عزیز ما اعلی الله مقامه در راهبردی که برای انقلاب تبیین کردند، سه موضوع را در هم تنیدند: «اسلام»، «مردم» و «ولایت فقیه» و این راهپیمایی باشکوه، نمادی از این تنیدگی بود. این حضور شکوهمند پیام وفاداری به نظام اسلامی و بیعت با امام و شهیدان و عشق و علاقه وافر مردم به جنابعالی بود و امید آنکه بیگانگان و بازی خوردگان داخلی و جریان فتنه، درس‌های بایسته را از این حضور شکوهمند گرفته باشند.

 

زندگینامه آیت الله العظمی نوری همدانی

ولادت

به گزارش عصر فرهنگ، ايشان در سال 1304 شمسي در يک خانواده مذهبي در شهر همدان ديده به جهان گشودند . پدر ايشان مرحوم حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ ابراهيم نوري همداني از علماي وارسته همدان ، معاصر با حضرت آيت ا… العظمي آخوند ملاعلي همداني و هم حجره ايشان بود .

 

تحصيلات
معظم له در سن هفت سالگي آموختن را آغاز نموده ، ادبيات فارسي ، گلستان سعدي ، انشاء ، ترسل نصاب و … تا معالم الاصول را پيش والد مکرم خويش فرا گرفتند . سپس در سال 1321 شمسي وارد مدرسه مرحوم آخوند همداني شده و حدود يک سال و نيم در آنجا به فراگيري علوم پرداختند . ولي اشتياق و عطش ايشان به آموختن و استعداد مثال زدني فراگيري در وجود معظم له ، وادارشان ساخت تا بعد از اقامت مدت کوتاهي در همدان ، به شهر مقدس قم عزيمت نموده و در آشيانه اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) اقامت افکنده ، ‌با به جان خريدن همه مشقتهاي جان فرساي آن روز ، به بهره گيري از دروس اساتيد برجسته حوزه علميه قم بپردازند .



اساتيد
همانگونه که بيان شد ايشان دروس ابتدايي را در خدمت پدر بزرگوارشان آموخته ،‌سپس در محضر بزرگان حوزه علميه همدان به ويژه مرحوم آيت ا… العظمي آخوند ملاعلي همداني زانوي شاگردي زدند.


بعد از ورود به حوزه علميه قم ، بيشترين استفاده علمي را از خدمت آيات عظام : داماد ،‌حجت کوهکمره اي ،‌علامه طباطبايي ، بروجردي و حضرت امام خميني ( عليهم الرحمه ) داشته اند که اين قسمت را از زبان خود حضرت آيت ا… العظمي نوري همداني مي خوانيم :

 

يکي ديگر از اساتيد مهم ما مرحوم آيت الله العظمي سيد محمد داماد مي باشد که حدود 12 سال در درس فقه و اصول معظم له شرکت نمودم . چند نفر بوديم در حوزه که به شاگردان داماد معروف بوديم . ايشان مرد بسيار دقيقي بود و دقت نظر ايشان انصافاً خيلي خوب بود . در تربيت شاگرد و عنايت به شاگرد هم ممتاز بود . نوشته هايي از درس آن مرحوم را بنده دارم . من درسهاي ايشان را مي نوشتم و بعداً خدمت ايشان ميدادم . مطالعه مي کردند و با دقت در حاشيه اش چيزهايي مي نوشتند که اکنون وقتي نگاه ميکنم براي من يک يادگار آموزنده و مهمي است .

 

در تواضع ، اخلاص و ساده زيستي کم نظير بود . اين را فراموش نمي کنم يک روز درس ميگفتند ، در مسئله وضو به اينجا رسيدند که در موقع گرفتن وضو بايد انسان خودش آب بريزد و خودش وضو بگيرد و کسي کمک نکند . البته کمک هم مراتب دارد . بعضي مراتبش باطل ميکند و بعضي مراتبش مکروه است . روايتي خواندند از « وسائل» که حضرت امام رضا (ع) زماني که به مجلس مأمون وارد شدند و مأمون در حال وضو گرفتن بود ، بدين نحو که يک نفر آب ميريخت در مشت او و او وضو ميگرفت. حضرت امام رضا (ع) به مأمون فرمودند :  «لا تشرک بالله يا اميرالمؤمنين » . اين کلمه را که ايشان خواندند، که حضرت رضا به مأمون ، امير المؤمنين گفته باشد. در اثناي بحث اين کلمه (اميرالمؤمنين) ايشان را منقلب کرد به طوري که به شدت گريه کرد و نتوانست آنروز درس بگويد . متأسف شد که وضع طوري باشد که امام رضا (ع) به مأمون بگويد امير المؤمنين !

 

اخلاصش را دارم ، ميگويم که آنروز با گريه اش همه را منقلب کرد و نتوانست درس بگويد . عبايش را بر سرش گرفت و جلسه را ترک کرد .

 

از جمله کساني که باز پيش آنها درس خواندم آيت الله آقاي علامه طباطبايي بود که پنج سال بنده به درس اسفار ايشان رفتم . البته عظمت و بزرگواري آيت الله علامه طباطبايي از لحاظ اخلاق ، کمال و معلومات و تربيت شاگرد ، معلوم است و نياز به توضيح ندارد .

 

يکي ديگر از اساتيد بزرگ ما حضرت آيت الله العظمي آقاي سيد محمد حجت کوهکمري بود .


من در درس ايشان مدتي شرکت مي کردم . درس معظم له ، در آن زمان در قم ممتاز بود .


استادي بسيار بزرگ و خيلي خوش بيان بودند . در درس گفتن سليقه خوبي داشتند . مطالب را دسته بندي مي کردند . دسته بندي مطالب بگونه اي بود که نوشتنش خيلي را حت بود . روش آن مرحوم بايد براي ما درس باشد که مطالب را تنظيم کنيم . مثلاً بيع فضولي که مي گفت ، در بيع فضولي چند تا مبناست : مبناي مرحوم شيخ انصاري ، مبناي مرحوم آخوند خراساني که از حاشيه آخوند بر مکاسب استفاده مي شود _ مبناي مرحوم سيد محمد کاظم يزدي ، مبناي مرحوم شيخ محمد حسين کمپاني اصفهاني و مبناي خودش ، پنج شش تا مبنا بود.از اول بيع فضولي تا آخر ، هر روز مطلب هرکس را روي مبناي خودش ، بطوري تنظيم مي کرد که انسان از اين بيان و دسته بندي تعجب مي کرد . درس را به اين ترتيب مي گفت و مقتضاي مبناي هر کس را در مسأله ، بيان مي کرد ، يا در صحت و نفوذ بيع فضولي و در بحث اجازه مثلا در نقل و اقسام کشف و ... تقسيم بندي بسيار جالبي داشت .

 

نکته ديگري که در رابطه با ايشان بنظرم رسيد ، آن است که روزي که در آستانه احتضار قرار گرفته بود  رفتم منزل ايشان ، نزديک مدرسه حجتيه . من توي حياط بودم و اشخاص ديگري هم بودند . همه ناراحت و متأثر بوديم . يک نفر آمد و گفت : براي ايشان ، مقداري تربت سيد الشهدا (ع) آوردند ، تربت را با آب قاطي کردند . تا ايشان بخورند . ايشان هم برداشت و نزديک لبش آورد و گفت : (آخر زادي من الدنيا تربة الحسين ).و آنگاه نوشيد و اشهد ان لا اله الا الله را گفت و روبه قبله ، به جوار حق پيوست .

 

يکي ديگر از اساتيد بنده حضرت آيت الله العضمي بروجردي بودند ، بنده از روزي که ايشان به قم تشريف آوردند تا روزي که از دنيا رحلت کردند ، يعني : در حدود 15 سال در تمام درسهاي ايشان افتخار شرکت کردن راد اشتم و مقدار زيادي از درسهاي فقه و اصول آن استاد بزرگ ( اعلي الله مقامه ) رانوشته ام و در ضمن شرکت در درس گاهي مطالبي در رابطه با درس مي نوشتم و در درس به محضر مبارکشان تقديم مي کردم ، معظم له آن را مي خواندند و گاهي هم با بزرگواري خاصي که داشتند مودر تشويق قرار مي دادند .

 

آيت الله بروجردي ،‌ از لحاظ سخاوت و کرم داراي امتياز خاصي بودند . براي نمونه ، يک وقت ايشان در بيروني نشسته بودند ،‌ زني وارد شد و آقا آن زن راد يد . به پيش خدمت خود فرمودند : ببينيد  اين زن چه ميخواهد . پيشخدمت گفت : اين زن علويه است ، پول يک چادري مي خواست ، پنجاه تومان به ايشان داده شد . آقا تا اسم علويه را شنيدند ، فرمودند : علويه  و پنجاه تومان ؟ گويي ايشان ، پنجاه تومان را براي علويه توهين دانستند . در حالي که در آن زمان ، پنجاه تومان کم پولي نبود . فرمودند : اقلاً چهارصد ـ  پانصد تومان به آن زن بدهيد . به طور کلي ، هميشه اشخاصي که نزدايشان مي آمدند،ايشان بيش از آن مقداري که اشخاص توقع داشتند به آنان عنايت مي کردند .

 

يکي از اساتيد بزرگ ما ، حضرت امام خميني (رحمه الله) بودند . راجع به حضرت امام ، بايد عرض کنم ، اولين وسيله آشنايي من با ايشان ، در ابتداي ورودم به قم ، سال هزار و سيصد و شصت و دو قمري ،‌در درس اخلاق ايشان بود ،‌که روزهاي جمعه عصرها تقريبا يک ساعت به مغرب مانده در مدرسه فيضيه ،‌زير کتابخانه درس اخلاق مي فرمودند . بعد توسط حضرت آيت الله العضمي خوانساري ، نماز جماعت اقامه مي شد . بنده هم در درس اخلاقي ، عرفاني و علمي ايشان ،‌ شرکت مي کردم . اين درس ،‌بسيار سازنده و کامل بود . آيات و احاديث آميخته با برداشت علمي ،‌ اخلاقي با بيان بسيار رسا و کافي از دل برميخاست و بر دل مي نشست . تحولي عميق در شنونده ايجاد مي کرد .

 

مدرس مملو از جمعيت ميشد . صفا و معنويت اعضاي مجلس را فرا ميگرفت.در همان موقع هم ايشان يکي از علماي بزرگ و مشهور بودند و در تيز بيني و ژرف انديشي و واقع نگري و وسعت نظر ممتاز بودند . يکي از چيزهايي که در معرفي فکر ايشان ، خيلي مؤثر بود کتاب (کشف الاسرار) ايشان بود . که آن موقع اين کتاب چاپ شده بود و در دسترس بود . البته هنوز هم اين کتاب بسيار ارزشمند و عالي است .

 

شخصيت ايشان ، داراي ابعاد مختلفي است . يکي از جهت بعد فلسفي که شايد الآن مثل ايشان ، کسي را سراغ نداريم. اگر چه در آن زمان در تهران مرحوم آشتياني را داشتيم ، علامه طباطبائي آن موقع در نجف بودند .

 

همچنين ، استاد معقول حضرت امام ، مرحوم آية اللَّه العظمي آقا سيد ابو الحسن قزويني ، معروف به علامه رفيعي بودند که چند ماهي قم تشريف آوردند و درس معقول مي‏فرمودند و بنده هم درس ايشان مي‏رفتم .


درباره شخصيت ايشان از جهات مختلفي مي‏شود صحبت کرد ، که از نظر بنده ، آنچه مهم است ، مسأله شناخت زمان است . در متون ديني ما هست که عالم ، بايد عارف به زمان باشد . ايشان ، از لحاظ شناخت  جريانات و مقتضيات زمان ، داراي امتياز خاصي بودند و در ميان علماء بزرگ ، هر يک از آنان که فکر و فعاليتشان ، با زمان هماهنگ بوده است ، توانسته است تحولي ايجاد کند .

 

 

 

مرجعی که در هر نماز شب برای اساتید خود دعا می کند



تکريم از اساتيد
معظم له با الهام از آيات قرآني و روايات اسلامي و با تأسي بر سلف صالح خويش در مورد تعظيم و تکريم اساتيد خود از هيچ کوششي فروگذار نکرده ،پيوسته يکي از توصيه هاي ايشان به شاگردان و مخاطبان خود تکريم و تجليل از اساتيد خود مي باشد تا جايي که بارها فرموده اند : «من اسامي همه اساتيد خود را ياد داشت نموده ، در نماز شب خود براي آنان دعا مي کنم ،‌چرا که اين عمل داراي برکات فراواني بوده ،‌ باعث توفيق روز افزون انسان مي گردد » .
 


تدريس
حضرت آيت الله نوري از بدو ورود به حوزه علميه قم همزمان با تحصيل ، تدريس را نيز آغاز نموده و در موضوعات مختلف فقهي ، اصولي ،‌ کلامي ،‌ اخلاقي  و … حوزه درسي شلوغي داشته و شاگردان زيادي از محضر پرفيض ايشان بهره مي گرفتند . تا جايي که درس نهج البلاغه معظم له در مسجد اعظم در زمان طاغوت از درسهاي پر محتواي حوزه علميه آن روز به حساب آمده ، مباحث مطروحه در آن از حيث منطق و استدلال چنان عرصه را بر کارگزاران رژيم طاغوت تنگ کرد که چاره اي جر تعطيلي آن نديده و با تعطيل کردن آن صدها تن از فضلاي حوزه علميه را ـ که اينک هريک از بزرگان حوزه و خدمت گزاران نظام مقدس جمهوري اسلامي محسوب مي شوند ـ از آن نعمت محروم کردند .


و اينک نيز قريب به سي سال است که به تدريس درس خارج مشغولند که حدود يکهزار نفر از فضلاء و علماي برجسته از محضر ايشان کسب فيض مي نمايند .



تأليفات
حضرت آيت ا… العظمي نوري همداني از حيث نوشتن مطالب علمي تقيد خاصي دارند و يکي از سفارشات جدي ايشان به طلاب اين است که بايد اهل قلم باشند و در زمينه هاي گوناگون بتوانند قلم فرسايي کنند . روي اين اصل معظم له نوشته هاي فراواني در زمينه موضوعات مختلف دارند که بالغ بر 50 جلد مي شود . برخي از آن نوشته ها چاپ شده و بعضي ديگر در آستانه چاپ قرار دارد و برخي از آنها در حال آماده سازي جهت چاپ مي باشد .
کتابهايي که تاکنون به زيور چاپ آراسته شده اند ، عبارت است از :
1_ الخمس
2_ مسائل من اجتهاد و تقليد
3_ امر به معروف و نهي از منکر از ديدگاه اسلام- عربي
4_ امر به معروف و نهي از منکر از ديدگاه اسلام- فارسي
5_ اسلام مجسم – شرح حال علماي بزرگ اسلام
6_ جايگاه بانوان در اسلام
7_ جهاد - فارسي
8_ ربا
9_ دانش عصر فضا
10_ شگفتي هاي آفرينش
11_ جهان آفرينش
12_ انسان و جهان
13_ خوارج از ديدگاه نهج البلاغه
14_ يک حرکت انقلابي در مصر
15_ داستان باستان
16_ ما و مسائل روز
17_ بيت المال از ديدگاه نهج البلاغه
18_ اقتصاد اسلامي
19_ منطق خدا شناسي
20_ جمهوري اسلامي
21_ رساله توضيح المسائل
22_ آمادگي رزمي و مرزداري در اسلام
23_ هزار و يک مسئله فقهي – استفتائات ج 1 و 2
24_ مناسک حج - عربي
25_ مناسک حج - فارسي
26_ منتخب المسائل – عربي
که هريک از نوشته هاي فوق مخاطبان خاصي داشته ‌و مورد استفاده اقشار مختلف قرار مي گيرد .
 

ادامه دارد...

انتهای پیام/ع




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.