به گزارش یزدرسا به نقل از «نسیم» مهمترین سخنان محمد هاشمی رفسنجانی، عضو سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران در برنامه زنده تلویزیون "آرمان"(شبکه افسران جوان جنگ نرم) بدین شرح است:

-من عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بودم و مسئول ثبت نام بودم؛ آن زمان 12 میلیون نفر در حزب جمهوری اسلامی قبت نام کردند. خیلی از فعالیت حزب نگذشت و در سال 61 و 62، امام که حامی حزب بودند و به لحاظ مالی کمک میکردند در شورای مرکزی حزب گفتند فتیله حزب را بیاورید پایین چراکه کارکرد حزب آنطوری نبود که نظر امام را تامین بکند.

هیچ حزبی مثل کشورهای غربی و شرقی ما در ایران هیچگاه کارکرد حزب را مشابه با آن کشورها نداشتیم که بگوییم حزب موفق بوده است، البته هستند احزاب موفق ولی به آن لحاظ که بتوانند مجلس و دولت تشکیل بدهند ما در ایران نداریم و اگر هم داشته باشیم خیلی  نادر است. کشور ما پیرو  اهل بیت است و تشیع خودش مهمترین حزب است اما ما وقتی به تعالیم اسلامی نگاه می‌کنیم می‌بینیم که همه چیز در زیربنای فکری خود داریم؛ وقتی یک حزب تشکیل میشود دارای یک اهداف و منافع است اما برای یک مسلمان پیرو مکتب اهل بیت وقتی یک تعارض بین منافع شخصی و ملی پیش بیاید نمیروند منافع شخصی و حزبی خود را ترجیح بدهند بلکه منافع ملی را دنبال میکنند که این در چارچوب منافع مکتبی ماست؛ به همین دلیل حزب در ایران خیلی نمیتواند بقا داشته باشد.

-به زعم من دلیل عدم تجربه موفق در تحزب در ایران مکتب اهل بیت در ایران است زیرا اگر فرد تعهد اسلامی و تقوا داشته باشد منافع حزبی و فردی را رها میکند و به منافع ملی می پردازد؛ نمونه آن فعالیت و مشارکت مردم در دفاع مقدس است که در تاریخ هیچ جنگی ما چنین چیزهایی از نظر مشارکت و فداکاری مردمی نمی‌بینیم.

-به دلیل اینکه مکتب اسلام و اهل بیت برنامه انسان ساز و منظمی دردرون خود دارد برای همین از حزب بی نیاز هستیم و قبل و بعد از انقلاب هیچگاه احزاب نتوانستند در ایران پابگیرند.  

-بعد از جنگ و بعد از تشکیل دولت هاشمی رفسنجانی ما مجلس سوم را داشتیم که اکثریت انها آن گروهی که امروز به اصلاح طلب نام دارند، ان را تشکیل میدادند. زمانی که هاشمی رئیس جمهور شد این جریان چپ در حلقه تصمی گیری شان تصمیم گرفتند دولت هاشمی را کمی قلقلک بدهند و بنابراین دو سه تا موضوع اعم از "استیضاح وزرای دولت مثل دکتر فاضل وزیر بهداشت و دکتر نجفی وزیر آموزش و پروش بود که رای نیاورد استیضاح" را در دستور کار قرار دادند. هاشمی بعد از جنگ از برخی کشورها استقراض کردند و فاینانس کردند تا بتوانند کشور اربسازند که در مجلس سوم با عنوان سرمایه داری با این امر مخالفت کردند.

-مجلس سوم برای گوشمالی بنده در متمم بودجه – که من 2 میلیارد تومان بودجه برای کسری بودجه درخواست کرده بودیم- از بودجه قبلی صدا و سیما کسر کرد. مجلس سوم با سیاست خارجی دولت هاشمی مخالفت هایی میکرد. مجلس سوم تبدیل شده بود به جایی برای مخالفت با سیاست های هاشمی رفسنجانی. مردم از این برخورد مجلس راضی نبودند و ما رسیدیم به انتخابات مجلس چهارم که در این مجلس اصلاح طلبان یا همان نیروهای چپ حذف شدند و ترکیب مجلس چهارم عوض شد و عمدتا از همان طیف اصولگرا بودند.

-از اشتباهات مجلس چهارم هم مخالفت با سیاست های دولت هاشمی بود. در اواخر مجلس چهارم فضای کشور اینگونه شده بود که غیر از دولت هاشمی بقیه مراکز حساس کشور مثل قوه قضائیه و مجلس ترکیبی از آن از اصولگرایان بود غیر از دولت هاشمی و اصلاح طلبان به دلیل شکست در مجلس چهارم به انزوا رفته بودند.

-در آستانه انتخابات مجلس پنجم گروه کارگزاران تشکیل شد که مجلس تنها از یک گروه نباشد و رهبری هم این موضوع را تائید کردند اما رهبری در یک مراسم افطاری به ما گفتند:" این وهم است که وزرا بیایند برای مجلس نماینده انتخاب کنند چون دیگر آن نمایندگان میشوند وکیل الوله  نه وکیل المله و باید وزرا از گروه کارگزاران انصراف دهند". در این راستا 10 نفر از وزرا استعفا دادند و فقط 6 نفر در کارگزاران ماندند و برای انتخابات لیست دادند . در مجلس پنجم 105 نفر نماینده جذب کارگزارن شدند و 45 نفر جذب اصولگراها شدند. هدف کارگزران جنگ و دعوا نبود بلکه میخواستیم تنور انتخابات را داغ کنیم. در هیچ مجلسی دولت هاشمی رفسنجانی خیلی در اقلیت نبوده است.

- من با تعریف آقای مرعشی مبنی بر اینکه کارگزران لیبرال دموکرات های مسلمان هستند مخالفت کردم؛ من همچین تعریفی از حزب نداشتم زیرا بین لیبرالیسم و اسلام تعارض وجود دارد و هیچ مسلمانی نمیتواند بگوید من لیبرالم هستم زیرا در لیبرالیسم اخلاق اسلامی وجود ندارد و آزادی در این اندیشه یعنی بی بند و باری/ من فکر میکنم امروز آنچیزی که میخواهد به جنگ اسلام و ایران بیاید هماین لیبرالیسم است / آن زمان من گفتم ما به محافظه کار بیشتر شبیه هستیم تا لیبرال.

-ما در حزب کارگزاران بیشتر یک حزب اندیشه ای بودیم و به کیفیت بیشتر اهمیت میدادیم. ما در دولت دوم آقای هاشمی تبدیل شدیم به یک کشور برنامه محور و در آن زمان برنامه و لایحه  افق 1400 و برنامه 20 ساله را طراحی کردیم و به مجلس دادیم و وقتی دولت خاتمی آمد به بهانه کمبود اعتبار، آن را پس گرفت و بعدا آن برنامه و لایحه به سند چشم انداز تحول 1404 تبدیل شد. اندیشه کارگزارانی که با برنامه باید کشور اداره کرد امروز در کشور حاکم است؛ این اندیشه در کشور مرهوم تلاش های حزب کارگزاران بود؛ من بارها اعلام کردیم که این برای ما مهم نیست حتما ما مجری باشیم و هرکسی میتواند برنامه را اجرا کند بیاید. کارگزاران به اهداف و برنامه و شعار "عزت اسلامی و  " و اساسنامه خود دست یافته است.

-تا کنون اینگونه اختلافات نبوده است که منجر به عدم همکاری کسی مثل من که از پایه گذاران حزب کارگزاران بودم بشود. درشورای مرکزی افردی وارد شدند که در گذشته نه تنها تفکر کارگزارانی را قبول نداشتند بلکه در مقابل آن بودند. یک جمله ای آقای مرعشی در مورد استعفای من گفتند که "از استعفای کسی  هیچ سلمه ای به عالم اسلام وارد نشده است"؛ من هم این را قبول دارم و کسی که از حزب خارج میشود ضرری به حزب نمیزند ولی من بر اساس تجربیات میگویم باید مراقب نفوذی ها باشیم ؛ پاسخم به آقای لیلاز و مرعشی این است که مراقب نفوذی ها و ورودی ها باشند نه خروجی ها.

-در انتخابات 88 کارگزاران سه گروه شدند که یک گروه از خاتمی حمایت کردند و وقتی خاتمی انصراف داد رفتند طرف آقای موسوی و یک گروه اساسا با خاتمی مخالف بودند مثل کرباسچی و نجفی که رفتند ستاد کروبی و یک گروهی مثل من گفتند از کسی حمایت نمیکنیم و بعد از انتخابات 88 فضای سیاسی کشور اینگونه شدند که کارگزران فعالیت نداشتند

-رئیس جمهور باید در مقابل انتقادات سعه صدر داشته باشد و نمیشود یکی بیاید انتقاد بکند و مثلا به آن بی سواد بگوییم؛ این نوع سخن گفتن در شان رئیس جمهور که هم روحانی و هم حقوقدان هست، نبود و من به این عملکرد رئیس جمهور انتقاد دارم.

انتهای پیام/ص