بازگشایی مدارس و تکرار تصمیمهای لحظهای توسط دولت
به گزارش یزدرسا، بازگشایی مدارس و لزوم حضور دانشآموزان در کلاسهای درس با انتقادات زیادی همراه شده است. برخیها نیز آموزش حضوری برای دانشآموزان را با افتتاح غیرحضوری توسط رئیسجمهور مقایسه کردهاند و نسبت به آموزش حضوری مدارس انتقاد کردهاند.
رئیس سازمان نظام پزشکی کشور خطاب به وزیر آموزش و پرورش نوشت: «علت واقعی این تصمیم غیرمنتظره برای مردم مکشوف نیست و امیدوارم علتی خارج از مصالح آموزشى و پرورشی نباشد ولی هر چه هست با شرایط خطیر بیماری کرونا و سلامت دانشآموزان و خانواده آنها سازگارى ندارد و یقیناً موجب تحمیل بیماران بیشتر بر جامعه پزشکی، پرستاری و کادر درمان خواهد شد.»
دکتر محمدرضا هاشمیان، فوق تخصص ICU بیمارستان مسیح دانشوری و استاد دانشگاه شهید بهشتی نیز با انتشار ویدئویی درباره بازگشایی مدارس عنوان کرد: «ما صحنههای بسیار بسیار فجیعی را در زمینه مرگ ومیر کرونا دیدیم، که اگر این صحنهها را مسئولان میدیدند اجازه بازگشایی مدارس را نمیدادند.»
تصمیم دقیقه نودی برای بازگشایی مدارس
گذشته از این، اما موضوع دیگری که در جریان بازگشایی مدارس با انتقادهای زیادی مواجه شده است، تناقضها و بیبرنامگی دولت در این رابطه است. در واقع در شرایطی که قبل از این اعلام شده بود آموزش حضوری و مجازی مدارس با توجه به وضعیت ابتلا به کرونا در مناطق مختلف تعیین خواهد شد و مثلا در مناطقی که قرمز باشند آموزش حضوری نخواهد بود و یا اینکه حضور دانشآموزان در مدارس اجباری نیست، اما تنها دو روز مانده به زمان بازگشایی مدارس، یک دفعه اعلام شد که آموزش مدارس در همه نقاط با وضعیت های مختلف اعم از سفید و قرمز به صورت حضوری خواهد بود و حضور دانشآموزان نیز اجباری است.
حمیدرضا حاجی بابایی وزیر اسبق آموزش و پرورش و نماینده کنونی مجلس در همین ارتباط گفت: «هنوز مشخص نشده است که چه کسی تصمیم گرفته که دانشآموزان به صورت حضوری سال تحصیلی جدید را آغاز کنند!»
اظهارات مسئولین پیرامون بازگشایی مدارس به قدری همراه با تناقض و سردرگمی بود که چند روز قبل حتی یکی از مسئولین آموزش و پرورش در اظهاراتی عجیب اعلام کرده بود والدین جهت آگاهی از وضعیت حضوری یا غیرحضوری بودن آموزش مدارس روز شنبه به مدارس زنگ بزنند و کسب تکلیف کنند!
سابقه دولت در غافلگیری مردم
البته این برای اولین بار نیست که دولت کنونی دست به اقدامات یک دفعهای میزند و مردم را سردرگم و غافگلیر میکند. چرا که قبل از این نیز در جریان گرانی بنزین نیز شاهد بودیم که در حالی که ساعاتی قبل از گرانی بنزین مسولین دولتی افزایش قیمت سوخت را قاطعانه رد میکردند، یکدفعهای مردم پای پمپ بنزین از چند برابر شدن قیمت سوخت خبردار شدند و حتی رئیس جمهور نیز در موضعی مضحک اعلام کرد که «من خودم جمعه صبح از گرانی بنزین مطلع شدم»!
اظهاراتی که با واکنشهای طنز و جدی بسیاری همراه شد و نکته قابل توجه اینکه همین چند روز قبل معاون امنیتی وزیر کشور در اظهاراتی بیسابقه نسبت به رئیسدولت گفت: «تمام کسانی که گفتند تا روز جمعه نمیدانستیم بنزین گران میشود، مستنداتش است که چه ساعت و چه روز و توسط چه کسی به آنها گفته شده است.»
این مطلب البته زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که رئیسجمهور و حامیان وی همواره رئیسجمهور قبلی را مورد هجمه قرار میدادند که چرا تصمیمات یکدفعهای اتخاذ میکند! و روحانی در تبلغیاتی انتخاباتیاش نیز به شدت روی این مسئله مانور داده بود.
چرایی بیتوجهی دولت به افکار عمومی
اما اینکه امروز چرا دولت کنونی دچار چنین وضعیتی شده است به نظر میرسد دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها ترس دولت از مواجهه با افکار عمومی است در واقع امروز دولت کارنامهای از خود به جای گذاشته که شجاعت مواجهه با افکار عمومی را ندارد.
افزون بر این، به نظر میرسد دلیل دیگر این امر را باید به طور کلی بیتوجهی دولت به افکار عمومی دانست در واقع دولت کنونی از ابتدا نشان داده است که به افکار عمومی آنچنان توجهی ندارد این واقعیتی است که از همان ابتدای روی کار آمدن دولت در عملکرد و حتی اظهارنظرهای مسئولین دولتی مشاهده میشد.
به عنوان مثال حسن روحانی در همان دولت اول مطالبی را بیان میکرد که بیتوجهی به افکار عمومی در آن کاملا مشهود بود. وی زمانی اعلام کرده بود «دولت به قولهایش عمل کرده و شرمنده مردم نیستیم» یا جایی دیگر سئوال از موفقیت دولت در تحقق اقتصاد مقاومتی را «بدترین پرسش» دانسته بود. او گرد و خاک استان خوزستان را عذاب الهی دانسته بود و در جایی نیز افزایش نیروی جویای کار در کشور را نشانه امیدواری تلقی کرده بود!
اما آنچه روشن است اینکه تصمیمهای یک دفعهای و نادیده گرفتن افکار عمومی تو بیتوجه به مردم، موجب بیاعتمادی بیش از پیش آنها به دولت میشود و در چنین شرایطی دیگر خیلی نمیتوان انتظار همکاری آنها با دولت را داشت.
انتهای پیام/