ID : 18017871
اصلح کیست؟

برای یکبار و همیشه ملاک انتخاب خود را تغییر دهیم


اگر یک بار برای همیشه ملاک انتخاب خود را تغییر ندهیم و اسیر شهرو محله خودمان باشیم راهی از پیش نخواهیم برد...
اصلح کیست؟

یزدرسا به نقل ازبافق خبر؛هفتم اسفند ماه مصادف است با برگزاری دو انتخابات بسیار سرنوشت ساز و تعیین کننده برای نظام، انتخابات مجلس خبرگان رهبری و انتخابات مجلس شورای اسلامی.

تقریبا از همان زمان ثبت نام نامزدها بحث داغ انتخاباتی هم کلید خورده است و در هر گوشه و کناری صحبت از این پدیده سیاسی است و امسال شبکه های اجتماعی موبایلی  نیز به فراگیری این موضوع کمک بسیاری می کنند.

موضوعی که می خواهم در این فرصت به آن بپردازم اختصاص به انتخابات مجلس ندارد و قبلا هم به مناسبت انتخابات شوراها در موردش مطالبی را نوشته ام اما اهمیت انتخابات مجلس شورای اسلامی و حرف و حدیث هایی که وجود دارد باعث شد این موضوع به طور مفصل تر و عمیق تر مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد و همینجا باید این نکته را یادآور شوم که موضوع این یادداشت اختصاصی به حوزه انتخابیه مهریز به عنوان بزرگترین حوزه کشور ندارد و شامل سایر حوزه های چند گانه نیز می گردد.

اما در تقسیمات حوزه های انتخاباتی کشور شاهد یک حوزه کاملا وسیع در استان یزد هستیم که مجموعا پنج شهرستان را در بر می گیرد و البته با کمال تعجب سهم این حوزه پهناور تنها یک نماینده است!

ناگفته پیداست که چنین گستردگی در یک حوزه انتخاباتی که مسؤلیت اداره آن با یک نماینده است با چه مشکلات و ناملایماتی روبرو است و جدا از وظیفه خطیری که هر نماینده به عهده دارد در این حوزه وظیفه نمایندگی به توان پنج است و هر کسی که در این جا رأی بیاورد باید تمام اهداف و برنامه ها و فعالیت هایش را تقسیم بر پنج کند.

تا این جای کار بخش زیادی از سختی کار نمایندگی در حوزه مهریز واضح است اما آن چه بیش از گستردگی گریبان گیر بزرگترین حوزه انتخابیه کشور بوده و هست مسئله بومی گرایی و تأثیر بسزای آن در نحوه انتخاب افراد است. مسئله ای که البته طبیعی است و نمی توان از اساس آن را برانداخت و صد البته در چنین حوزه ای هم این مسئله نمود بیشتری دارد.

بنده در این مقال هرگز بنا ندارم بومی گرایی را زیر سؤال ببرم ولی همانطور که گفته شد قبلا هم در یادداشتی به این موضوع پرداخته ام و با بیان یک تقسیم منطقی راه تصمیم گیری و انتخاب بین گزینه بومی و غیر بومی را ترسیم کرده ام.

اما لازم است دوباره و به صورت مفصل به این مسئله پرداخته بشود.

در این جا باید چند نکته به صورت جدی مورد توجه قرار بگیرد:

به طور طبیعی لازم است برنامه ریزی دقیقی از جانب صاحب نظران صورت بگیرد تا هر کدام از این پنج شهرستان در هر دوره انتخابات یک نماینده را با در نظر گرفتن صلاحیت ها و اولویت ها به مجلس بفرستند و به عبارتی اجماع بر سر گزینه اصلح باید در مجموعه حوزه انتخابیه صورت بگیرد.

در هر جایی که بحث انتخاب اشخاص برای پست ها و مسؤلیت های مختلف مطرح می شود چند حالات را می توان در نظر گرفت؛ یا باید بدون توجه به تخصص افراد و صرفا بر اساس سلایق باشد؛ یا باید تخصص و تعهد دینی و اجتماعی را در نظر بگیریم.

در صورتی که سلایق و علاقه ها جای تخصص و تعهد را بگیرند به طور طبیعی انتخاب ما منطقی و عقلانی نخواهد بود و به طور حتم نمی توانیم توقع بجا و بالایی را از فرد انتخاب شونده داشته باشیم چون ملاک ما تخصص و تعهد نبوده است و صرفا به این دلیل که از شخصی خوشمان می آمده یا همشهری و هم محله ای و هم کلاسی ما بوده است او را انتخاب کرده ایم.

بنابر این از همان ابتدا باید تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم و بین دو گزینه یکی را انتخاب کنیم ؛ یا سلیقه یا منطق و عقل.

در بزرگترین حوزه انتخابیه کشور قدری بیشتر از آن چه تصور کنیم این مسئله چشمگیر است و به طور طبیعی هر کسی انتظار دارد همشهری خود او در جایگاه نمایندگی مجلس قرار بگیرد ولی ضمن این که چنین توقعی منطقی و عقلانی است اما راه حل اساسی برای آن هم باید مورد بررسی و برنامه ریزی دقیق قرار بگیرد.

حالا که مسؤلین تصمیم گرفته اند چنین حوزه ای با این وسعت یک نماینده داشته باشد و اگر بنا باشد از هر شهرستان یک دوره صاحب کرسی مجلس بشود این اتفاق در طی بیست سال خواهد افتاد و در مدت پنج دوره انتخابات مجلس از هر شهر یک نفر به مجلس خواهد رفت. بنابر این باید خود مردم و انتخاب کنندگان به فکر چاره جدی باشند و موضوع را به صورت کدخدا منشی و نه دولتی حل کنند.

از طرفی آن چه تاکنون اتفاق افتاده است خلاف این بوده و هر شهر یک نماینده نداشته است و اتفاقا برخی شهرهای این حوزه دو سال پی در پی نماینده به مجلس فرستاده اند بنابر این به نظر می رسد راه حل بومی گرایی تا این جا مؤثر نبوده است و نتوانسته تمامی حوزه را تحت پوشش قرار بدهد و باید به فکر راه حل دیگری باشیم تا درصد خطای کمتری داشته باشد و از پراکندگی شدید آرا نیز جلوگیری کند.

آن چه بنده به عنوان یک شهروند به آن معتقدم این است که در شرایط فعلی بومی گرایی صرف جواب نمی دهد و تجربه هم این را به همه نشان داده است و همانطور که بیان شد نسخه همه گیر نبوده است بنابر این راه حل باقی مانده این است که مردم و طرفداران نامزدهای محترم ضمن تأکید بر گزینه بومی و احیانا هم محله ای، به یک اولویت اساسی دیگر فکر کنند. اولویتی که هم باعث رسیدن به نتیجه بهتر می شود و هم مانع پراکندگی آرای انتخاباتی. حرف بنده این است که ما اگر می خواهیم در انتخاب خود موفق بشویم و اگر طرفداران نامزدها می خواهند گزینه مورد نظر خود را به مجلس بفرستند باید ملاک ها و اولویت ها و دلایل خود را از چهارچوب بومی یا غیر بومی خارج کنیم و سعی کنیم تخصص ها و مهارت های فردی نامزد مورد نظرمان را تبلیغ کنیم و در این صورت نه تنها از بین همشهریان و هم محله ای هایمان بلکه از بین سایر شهرها نیز می توانیم درصد آرای بالاتری را احراز کنیم و با این روش همه شهرهای هدف به رضایت نسبی خود خواهند رسید و شخصی هم که انتخاب می شود سایه توقعات این شهر یا آن شهر را بر شانه اش حس نخواهد کرد و به عبارتی وام دار زادگاهش نیست و خود را مدیون همه این چند شهر می داند و بومی گرایی هم به حاشیه خواهد رفت.

اگر یک بار برای همیشه ملاک انتخاب خود را تغییر ندهیم و اسیر شهرو محله خودمان باشیم راهی از پیش نخواهیم برد و در صورت موفقیت هم نماینده ای که به مجلس می فرستیم گرفتار این سلایق و علاقه ها خواهد شد و در روند فعالیت هایش دچار سختی ها و پیچیدگی های بیشتری خواهد شد.

با توجه به مطالب بالا گفته، امیدوارم صاحبان نظر و اندیشه و جوانان امیدوار به آینده بهتر و همه نامزدهای محترم به عنوان بازیگران اصلی این پدیده سیاسی نقش خود را به خوبی ایفا کنند و انتخابات مجلس را به سمت آرمانی شدن و تحول گرا بودن سوق بدهند.

نسأل الله منازل الشهداء

محمد هادی سمتی

پنجشنبه 24 دیماه سال همدلی و هم زبانی

شهر مقدس قم

summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.