تیم ملی فوتبال زمان چندانی برای حضور در جام جهانی 2018 ندارد. تیمی که یکی از راحت ترین صعودهای تاریخ خود (اگر نگوییم راحت ترینش)، به این رویداد بزرگ را چشید، اکنون باید برای مصاف با حریفانی آماده شود که هر کدام مدعی بوده و قدرتهای بزرگی به شمار میروند. در این بین، چه نسبتی با این تیم و کارلوس کیروش، سرمربی پرتغالی آن باید داشت؟ این پرسشی است که در این روزها از اهمیتی راهبردی برخوردار بوده و می تواند راهگشای بسیاری از مسائل و جنجالهای اخیر باشد.
یک نگاه، موضع آنهایی است که مدام به سرمربی پرتغالی می تازند. در این گروه، افراد مختلفی دیده می شوند که هر یک به فراخور حال و موقعیتی که دارند، فریاد انتقاد از کیروش را بلند کرده اند. واقعیت این است که وزن این مخالفان، به قدری کم است که گاهی شائبه نیاز به دیده شدن از سوی آنها احساس می شود. این گروه که عمدتا متشکل از مربیان ایرانی و عمدتا با کارنامههای شبههناک است، از ابتدا سر ناسازگاری داشته و هرگز قائل به مزیتها و دستاوردهای کم نظیر سرمربی کنونی تیم ملی نبودند. البته، افرادی مانند برانکو ایوانکوویچ (سرمربی تیم پرسپولیس) نیز در این گروه دیده میشوند که به هر حال، هر کدام از ظن خود علیه کارلوس سخنانی گفته یا نوشته اند. این گروه و جریان نزدیک بدان، این روزها حسابی مشغول زدن تیم ملی و سرمربی اش هستند.
در دیگر سو، حامیان دلداده و شیفته کارلوس کی روش قرار دارند. آنها به گونه ای مقدس وار به تمجید از این مربی پرداخته و تمام اقداماتش را میستایند. آنها با استناد به کارنامه مربی پرتغالی در باشگاههایی مانند منچستر یونایتد و رئال مادرید و تیم ملی پرتغال، صلاحیت نقد وی را در مخالفان و منتقدان منتفی میدانند. این گروه، در سالهای حضور کیروش در ایران، حمایتی تمام قد از وی داشته و اکنون نیز به مقابله با گروه نخست برخاسته و در فضای رسانه ای و مجازی، جنگی تمام عیار را به راه انداختهاند.
اما این همه ماجرا نیست. در این بین، گروهی از کارشناسان و رسانهها نیز قرار دارند که با اذعان به درک فنی و کارشناسی قابل توجه و بالای کارلوس کیروش، انتقاداتی نیز به عملکرد حرفهای و سازمانی وی داشته اند. مشرق در سال های اخیر، در زمره این گروه بوده که نقدهایی جدی به رفتار و مدل تعامل فدراسیون فوتبال با سرمربی تیم ملی داشته و معتقد است که عملاً یک رهاشدگی و ضعف غیرقابل توجیه به نمایش گذاشته شده؛ اما تمام انتقادات، مانعی برای اعتراف به توانمندی ویژه مرد پرتغالی نیست. این گروه که شمار چندان زیادی ندارد، بر این باور است که نقد کیروش باید مستند، در زمان مناسب و بر مبنایی سازنده صورت گیرد.
با این اوصاف، اکنون و در اوج جدل رسانهای گروه شیفتگان و مخالفان، چه باید کرد؟ کدامیک محق بوده و سخنی درست را بر زبان میآورند؟ در حقیقت، در یک ماه آینده چه باید کرد؟ ما باید چه رفتاری با تیم ملی فوتبال ایران با هدایت کارلوس کیروش داشته باشیم؟
به نظر می رسد، باید واقع بین بود و به سرمربی پرتغالی اعتماد کرد. گرچه می توان فهرستی از انتقادات را به وی داشت که حتی اعلام نفرات نهایی تیم ملی بر دامنه آن میافزاید؛ اما باید به کی روش اعتماد کرد و بگذاریم کارش را در روسیه به سرانجام برساند. اکنون که کمتر از یک ماه تا آغاز جام جهانی و حضور تیم ملی ایران در این رویداد بزرگ باقی مانده، باید نظاره گر برنامه وی بود و با تمام توان حمایت کرد. هیاهوی کنونی میان مخالفان و موافقان، در مقطع فعلی، هیچ سودی برای فوتبال ایران ندارد و بیشتر رفتاری غیرحرفهای و مخرب است که تامین کننده منافع ملی نیز نخواهد بود.
اکنون، زمان حمایت از تیم ملی فوتبال ایران است که با هدایت کارلوس کیروش، با حریفانی بزرگ و قدرتمند روبرو خواهد شد. بیایید به او اطمینان کنیم. او در جام جهانی قبل، کارنامهای قابل احترام را بر جای گذاشت. کیروش نشان داده که میداند چه میکند؛ بسیار بهتر و دقیق تر از مخالفان و حتی موافقان این روزهایش.
انتهای پیام/س*