ترویج مصرفزدگی وگرایش به شانس از رسانه ملی آسیب زاست
به گزارش یزد رسا، یک مشاوره خانواده ترویج مصرفزدگی و گرایش به شانس از تلویزیون را یکی از آسیبهای بنیان خانواده برشمرد و با تاکید بر لزوم بازشناسی راهنمایان زندگی، اظهار کرد: حرکت دادن زندگی براساس نقشه دینی و الهی منجر به در رفع و تعدیل مشکلات و آسیبهای این نهاد اجتماعی خواهد شد.
دکتر "محمدحسن گرامی" به مناسبت 28ام مهرماه روز ملی خانواده در گفتگو با ایسنا، رسانهزدگی یا رسانهای شدن بیش از حد خانواده ها و عدم ارتباط انسانی افراد با یکدیگر به دنبال استفاده بیش از حد آنان از وسایل ارتباط جمعی مثل اینترنت، موبایل، تبلت، کامپیوتر و غیره را از آسیبهای امروزی خانواده ها در عصر ارتباطات خواند.
وی مجازی شدن بیش از اندازه ارتباط افراد با یکدیگر و کاهش ارتباطهای چهره به چهره و دید و بازدیدها را از دیگر این آسیبها برشمرد و گفت: حتی وقتی به خانه فامیل میرویم و دور هم جمع میشویم نیز باز بیشتر با رسانه در ارتباط هستیم تا این که با انسانها ارتباط برقرار کنیم.
این مدرس دانشگاه مصرفزدگی و گرایش به شانس و اقبال را هم از جمله آسیب ها اعلام و تصریح کرد: متاسفانه امروزه نشانههای گرایش به این که زندگی به شانس است را حتی در تلویزیون مشاهده میکنیم به طوری که برخی تبلیغاتهای تلویزیونی مخاطبان را ابتدا به مصرفگرایی سوق میدهد و بعد آنها را در انتظار شانس برنده شدن جایزه کالای مصرفی، قرار میدهد.
وی ابراز کرد: این فرهنگ متأسفانه مصرفزدگی بیش از حد و شانس و اقبالگرایی را به دنبال دارد و این موضوع را در بین خانوادهها رواج میدهد به طوری که به جای این که به خود زندگی توجه کنیم، بیشتر به ابزار زندگی توجه میکنیم.
گرامی در ادامه یکی از آسیبهایی که خانوادههای امروزی با آن مواجهه هستند را وقت نگذاشتن منطقی و بهینه والدین برای خانواده، همسر و فرزندان به دلیل اشتغالزدگی بیش از حد ذکر کرد.
وی افزود: در برخی خانوادههای امروزی زن و مرد بیش از حد از یکدیگر جدا هستند، هر دو سر کار میروند و بچهها نیز با سرویس به مدرسه میرود و بعد از بازگشت از مدرسه نیز جدا از والدین به اتاقشان میروند تا درسشان را بخواند و این یک آسیب است.
وی استقلال بیش از حد زن و شوهر از یکدیگر را یکی دیگر از این آسیب ها برشمرد و اظهار کرد: نشانههای این آسیب نیز دو ماشین جدا، ساختمانی بزرگ با دو واحد، اتاق های بیش ازحد از هم جدا، استقلال بیش از حد خانوادهها از هم و مواردی از این قبیل است.
این دکترای مشاوره و روان درمانی خانواده در این باره تصریح میکند: تامین بخشی از نیازهای اقتصادی زن از سوی مرد، خواه و ناخواه، زمینه عاطفی بین آن ها را افزایش خواهد داد.
وی معتقد است که عدم آشنایی افراد خانواده به نقشها نیز از آسیبهایی است که خانوادهها را تهدید میکند به نحوی که باید مشخص شود که پدر و مادر هر کدام چه نقشی را در خانواده باید ایفا کنند.
این مدرس دانشگاه گفت: در حال حاضر خانوادهها بعضاً نقش خود را با فشار تحمیل میکنند یا برخی تعارض نقش دارند، بعضی نیز از وظایف نقش خود آگاه نیستند و تمام این موارد خودبهخود خانواده را دچار آسیب میکند.
وی آیندهخواهی و زندگی در آینده را نیز از دیگر آسیبهای در معرض تهدید خانوادهها خواند و اظهار کرد: متاسفانه این آسیب در بین خانوادههای یزدی پررنگتر است.
این مشاور خانواده با بیان این که آیندهنگری بد نیست ولی در آینده زندگی کردن خیلی خطرناک است، تصریح کرد: این قبیل افراد دائم سرمایهگذاریشان برای آینده است و شرایط حال و این که همسری جوان و فرزندی در سن رشد دارند را فراموش کردهاند.
وی تاکید میکند: انسان ها دو نیمه عمر دارند؛ عدهای نیمه اول را هزینه میکنند تا خانه بسازند و زندگی تشکیل دهند تا در نیمه دوم عمرشان لذت ببرند ولی در نیمه دوم خود غصه میخورند که چرا نیمه اول را از دست دادهاند.
گرامی کلی گرایی را از دیگر آسیبهای خانواده برشمرد و گفت: برخی در مسائل تربیتی، جزئیات تربیتی را فراموش کردهاند به نحوی که بیشتر به کلیات زندگی توجه میکنند در حالی که آن چیزی که زندگی را تغییر میدهد، جزئیات است.
این مشاور خانواده دخالت بزرگان خانواده در زندگی زوجها به ویژه زوجهای جوان را از دیگر آسیبهای موجود در بین خانواده ها بیان کرد و گفت: بزرگان خانواده بعضی اوقات میتوانند بر زندگی زوجهاف نظارت، حمایت و مشورت دهند ولی اگر این موارد زیاد شد، جنبه دخالت پیدا میکند.
وی خاطرنشان کرد: یکی از عوامل امروزی طلاق همین دخالت خانوادهها اصلی در زندگی زوجین تازه تشکیل زندگی داده است.
گرامی همچنین به آسیب آموزشزدگی بیش از حد اشاره کرد و افزود: معمولاً در بحث آموزش و تعلیم و تربیت، کمتر به جنبه های پرورشی توجه میکنیم و متأسفانه مدارس و نظام تعلیم و تربیت و حتی خانوادهها به آموزش بیشتر از تربیت توجه میکنند.
وی حرکت دادن زندگی براساس نقشه دینی و الهی را در رفع و تعدیل این مشکلات و آسیبها موثر خواند و در این باره به پنج رکن اساسی یعنی تعیین دقیق مبدأ زندگیمان، شناخت مقصد زندگی و تدوین اهداف آن، آمادهسازی ابزار و وسایل زندگی، اصلاح روشها و سبک زندگی و نهایتاً مد نطر قرار دادن راهنما در طول زندگی، اشاره کرد.
وی افزود: باید دید که راهنمای امروز ما در خانواده ها کیست؟ آیا راهنمای ما فیلمهای ماهوارهای است؟ آیا راهنمای ما صرفاً برنامه های تلوزیون است؟ یا این که توجه داشته باشیم که پیامبر (ص) فرمودند: "من در بین شما دو چیز گرانبها قرار میدهم؛ قرآن و عترتم را"، پس بهترین راهنمای ما در زندگی باید قرآن و در کنارش عترت رسول الله(ص) باشد
این مشاور خانواه در پایان با تاکید بر بازشناسی راهنمای زندگیها، عنوان کرد: قطعاً اگر این دو را ملاک بگیریم، در راهنمای زندگیمان هیچوقت دچار مشکل نمیشویم و جاده تعالی را خواهیم پیمود.
Related Assets:
- زندگی فردی جوانان نتیجه ترویج سبک زندگی غربی/ مبلغان دینی فلسفه قیام امام حسین(ع) را تبیین کنند
- سهم غیریزدیها در 44درصد طلاقهای استان یزد/ افزایش هفت درصدی ولادتهای استان یزد
- «مبغوضترین حلال» خدا در کمین دارالعباده!
- نارضایتی خانواده ها از پوشش نامناسب لباس مدارس
- اوج تزلزلی که در غرب است؛ امروز در خانه های ما هم وارد شده است
- توجه به جزئیات نباید خانوادهها را از اهداف کلی غافل کند
- افسردگی کودکان ناشی از بی توجهی والدین است
- اجرای 200برنامه به مناسبت روز ملی خانواده در یزد/ اجرای طرح پویش رسانه ای خانواده برای اولین بار در استان یزد