ID : 9290635

تسخیر لانه جاسوسی، گواه بلوغ فکری و قدرت تصمیم گیری دانشجویان انقلابی بود


انتخاب 13 آبان ماه با آن پشتوانه قوی تاریخی و شناخت درست از آمریکا گواه بلوغ فکری، تعهد، قدرت تصمیم گیری و پاسداری از انقلاب اسلامی نزد دانشجویان پیرو خط امام(ره) بود

به گزارش یزدرسا ،پس از فروپاشی حکومت شاه خائن، آمریکا از دو جهت شکست خورده بود، هم منافع متعدد و گوناگون و هم پایگاه مهم نظامی اش را در جوار شوروی از دست داده و علاوه بر اینها در دژ به ظاهر شکست ناپذیر ایران حکومت و نظام و جریانی روی کار آمده بود که با کشورهای منطقه وجوه اشتراک متعدد داشت. آمریکا به خوبی می دانست که انقلاب اسلامی و تشکیل دولت و حکومت اسلامی دیگران را هم تحریک می کند، حداقل اینکه دیگران با این نهضت هم صدایی می کنند.

 

ساده انگاری است اگر آمریکا با بالا بردن تصاویر و تمثال های حضرت امام (ره) در کشورهای منطقه چون پاکستان، عراق،‌ لبنان، سوریه و حتی کشورهای آفریقایی و دور افتاده ترین مناطق جهان که بانگ «لا اله الا الله» در آنها شنیده می شوند، سکوت کند و به فکر فرو نرود و حداقل این هم صدایی را تحلیل نکند.

 

آمریکا به هر شیوه و ترفندی، سعی کرد این نهضت را به شکست بکشاند! حتی قبل از آن می خواست نهضتی شکل نگیرد! اگر هم نتوانست بود این نهضت را بشکند در نوع شکل گیری و محتوای آن دخالت کند ولی باز هم راه به جایی نبرد. در مرحله ای حتی مهره های در آب نمک خوابانده خو د را در برخی قسمت های کشور به صورت نفوذی وارد کرد که بعدها افشا شدند.

 

سرعت روند پیروزی، تدبیر و سیاست و مدیریت و هدایت الهی امام (ره) به قدری برای آمریکا و عوامل داخلی و خارجی اش غافل گیر کننده بود که از اجرای برخی کارها عاجز  شد.

 

اما آمریکا سعی کرد، کشور را با نوعی آشوب و پریشانی روبه رو کند و امنیت در برخی مناطق کشور را به هم زد. آمریکا اگر در سابقه درخشان و نفوذ و ارادتی که مردم نسبت به آن مرد الهی داشتند، به واقع با خبر بود، نبایست در برابر امام(ره) این حرکات ناپسند را انجام می داد. عجبا برخی از افراد که از سابقه مبارزاتی درخشان و روشنی هم برخوردار بودند و حتی نسبت به شاه هم اعتراض داشتند و سختی ها، زندان و مصائبی را هم به جان خریده بودند، نوع نگاه و قرائتشان با امام متفاوت بود و برقراری رابطه مجدد با آمریکا را در ذهن می پروراندند. امام(ره) با زیرکی خاص خود به آنان میدان داد. آنها را به بازی گرفت تا آزموده شوند، وقتی هم از آزمون ناموفق بدر آمدند، امام(ره) به حافظ حرمت و نهایت انصاف آنها را کنار زد.

 

در همین راستا دانشجویان پیرو خط امام(ره) دریافته بودند که در جهت تقابل با انقلاب اسلامی و جلوگیری از اهداف انقلاب و تحکیم ارکان و مبانی نهضت، حتی چپ ها و کمونیست ها و منافقین همدست و متحد شده اند. در اینجا این سؤال پیش می آید که چرا اشغال لانه جاسوسی؟ چرا دانشجویان انقلابی در جمع بندی نهایی احساس تکلیف کرده و بدان حرکت خطرناک اقدام کردند؟

 

به واقع سؤال و دغدغه ذهنی دانشجویان که برای پیروزی انقلاب عمری شکنجه و زندان و سختی را به جان خریده بودند، این بود که وقتی ارکان و مراکز سیاسی و اجزایی در اختیار نیروهای انقلاب افتاد است، وقتی ده ها هزار مستشار آمریکایی و قطعا عوامل اسرائیلی از ایران اخراج شده اند و حتی کشورهای همدست آمریکا هم از ترس، بعضی از عواملشان را از ایران فرا خوانده بودند، وقتی سران و افراد ذی نفوذ نظام شاهنشاهی هم یا گریخته بودند یا دستگیر و بازداشت شدند یا برکنار شده و قدرت دخالت ندارند، پس چه کسی است که آرامش کشور را بهم می زند؟ و پس از بررسی دریافتند باید مرکزی در ایران که توسط عوامل آمریکا هدایت می شود، موجود باشد و از چشم ایرانیان پنهان و ناشناخته مانده است. دریافتند که سفارت آمریکا به عنوان اطاق فکر و مرکز فرماندهی و توطئه چینی علیه انقلاب و اهداف بلند آن فعال است. از طرفی تجارب سایر کشورها در جریان انقلاب های مردمی نیز وجود این حرکات و توطئه ها را از سوی آمریکا تقویت می کرد. فضای باز سیاسی و آزادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و چاپ آثاری که قبلا چاپشان ممنوع بود نیز فرصت مطالعه و شناخت نقش آفرینی استکبار جهانی را به دانشجویان داده بود. با افشای مدارک و اسناد لانه جاسوسی به خوبی روشن شد که دغدغه های دانشجویا همگی بجا بوده.

 

آری! دانشجویان متعهد انقلابی که کلام حیات بخش امام در روح و جانشان اثر گذاشته بود روزی را انتخاب کردند که از لحاظ پیشینه از دو مناسبت دیگر برخوردار بود، اتفاقا در هر دو مناسبت هم به نوعی مزدوران آمریکا دخلی بودند. هم در جریان تبعید حضرت امام(ره) و هم در جریان شهادت دانش آموزان. شاید امروز بسیاری از همان دانشجویان در عظمت کار متحیرند، اما حماسه ای که خلق کردند بی تردید در آن شرایط، انقلاب را بیمه کرد و در این حرکت با هم آمریکا غافل بود و گرفتار شد.

- آمریکا تا آن روز در برابر هیچ ملت و انقلابی تا قدر تحقیر نشده بود. در کشوری سفیر آمریکا را دستگیر کردند که تا 2 سال قبل از آن، کسی جرأت نداشت به یک آمریکایی چپ نگاه کند. کسی جرأت نمی کرد در پناه همان قانون ننگین کاپیتالوسیون حتی یک سگ آمریکایی را در ایران چوب بزند یا فردی را محاکمه کند. کسی جرأت نداشت از یک آمریکایی کارت شناسایی بخواهد. کسی جرأت نداشت ساک یک مسافر آمریکایی را مثل دیگران کنترل کند. کسی مجاز نبود به عملکرد و حضور قدرتمندانه و ارباب مأبانه آمریکایی ها در مراکز نظامی- دانشگاهی و صنعتی ما اعتراضی کند.

- به ملت ها تحت ستم و آزادی خواه دنیا جرأت داد که علیه آمریکا شعار دهند

- تسخیر لانه جاسوسی موجب شناخت افراد و روشن شدن وابستگی بنی صدر و سایر عوامل به آمریکا بود.

- در جریان لانه جاسوسی بود که با اعلام مواضع سایر کشورها، صف دوستان جمهوری اسلامی از دشمنان کاملا جداشد.

- آمریکا به جای قبول خواست منطقی دانشجویان، یعنی تحویل شاه، متأسفانه به عناد و لجاجت خود ادامه داد و هر روز ماهیت خود را برای امت ایران و سایر ممالک روشن ساخت.

- قطع رابطه ایران و آمریکا و تحریم اقتصادی ایران به واقع « عسی عن تکرهُ شیئاً و هو خیر لکم» شد زیرا اصل استقلال را در ایران شدیداً تقویت کرد. باور خود اتکایی و خودباوری را بین ایرانیان مضاعف کرد.

- ایجاد وحدت بر سر اهداف مشترک، بین تمام نیروهای انقلابی و نسل جوان به خصوص دانشجویان با سایر اقشار مختلف فرصتی را فراهم آورد که روزانه مردم فوج فوج با حضور خود مقابل سفارت آمریکا از حرکت دانشجویان دفاع کنند.

 

 افشای اسناد لانه جاسوسی در واقع ضربه ای مهلک به کسانی بود که تا آن روز ماهیت واقعی آنان بر مردم مجهول مانده بود. حتی آنانکه شعارهای انقلابی می دادند و خود را جلودار مبارزات ضد امپریالیسم معرفی کرده بودند. سازمان منافقین که خود را پیشتاز حرکت های انقلابی می دانست در این جریان خواب مانده بود، با وجودی که با ترفند و لطایف الحیل چند نفر نفوذی را جزء دانشجویان داخل کرده بودند و مدتی هم در فضای بیرون سفارت نگهبانی می دادند، حتی اطلاعیه را هم در حمایت از حرکت مذکور صادر کردند ولی در ادامه کار نتوانستند رهیار دانشجویان انقلابی پیرو خط امام باشند.

- وحدت حوزه و دانشگاه تجلی یافت. برای قشر دانشگاهی فرصت ایثار و شهادت فراهم آمده بود. شاید آمریکایی ها از دانشجویان انتظار چنان حرکت تند و انقلابی را نداشتند. تصور می کردند با وجود آن همه توطئه و عناد باز هم باید با او با مذاکرها و با رعایت اصول دیپلماسی حرف زد.

- با وجودی که آمریکایی ها و شبکه های تبلیغاتی وابسته به آن شایعه کردند که به گروگان ها اهانت کرده اند، آنها را شکنجه کرده اند ولی با آزادی سریع زنان و سیاهپوستان توسط دانشجویان، خلاف آن ثابت شد و تمام شایعات و تبلیغات آنان نقش بر آب شد.

- در ناخودآگاه همه جهانیان به خصوص دولتمردان آنها سؤالی مطرح شد که از کجا معلوم سفارت های آمریکا در همه نقاط جهان، مرکز جاسوسی و توطئه علیه منافع کشورها نباشد؟ همانگونه که در ایران بود.

- تصمیم آزادسازی جاسوسان که با تدبیر امام و تصویب مراکز تصمیم گیر کشور انجام پذیرفت باردیگر احترام و پای بندی ایرانیان را به قانون به رخ جهانیان کشید و روشن شد که واقعا دانشجویان نمی خواستند و حتی برای گروگانگیری برنامه ریزی نکرده بودند، فقط رفته بودند در سفارت خانه آمریکا تحصن کنند تا شاه را به ایران برگردانند و اگر آمریکایی ها منطقی عمل کرده بودند چه بسا گروگانگیری انجام نمی گرفت. شاید برخی بگویند، حرکت دانشجویان چون با اجازه دولت وقت انجام نگرفت، چندان ارزشی نداشته است! در پاسخ باید گفت: این حرکت گواه بلوغ فکری، تعهد، قدرت تصمیم گیری و پاسداری از انقلاب اسلامی نزد دانشجویان بود. گلایه ای هم از کسانی کنیم که امروز خود را میراث دار جریان لانه جاسوسی می دانند و آن روزها با این قبیل حرکت ها مخالفت می کردند و این کارها را تندروی می دانستند.

- آخر کلام این که بهتر است به اصل بسیار مهم وحدت که از اصول سرنوشت ساز رهبری امام(ره) بود، تأکید بورزیم و 13 آبان را علاوه بر روز تبعید امام، روز دانش آموز، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، روز وفاق و وحدت بین همه نیروهای انقلاب بدانیم و با شکوه و شور مناسب این روزهای خدایی را برگزار کنیم.

منبع:طنین یا س

انتهای پیام/ص

 




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.