تغییر وزرا و اولویتهای فراموششده
یزدرسا؛ گویا همین دیروز بود که آقای روحانی در قامت نامزد انتخاباتی، عملکرد دولت وقت را به شدت زیر سؤال میبرد و میکوشید تا با وعدههای شیرین و جذاب، آرای مردم را به سمت خود جذب کند. در آن روزها چه بسا در مخیله شخص وی هم نمیگنجید که بتواند بر کشتی مراد سوار شود و در جایگاه بالاترین مقام اجرایی کشور، سکان دولت یازدهم را در دست گیرد. اما تعدد نامزدهای جریان مقابل از یکسو و کنارهگیری عارف به نفع روحانی در کنار شعارهای جذاب روحانی و تاکید وی بر ارتقای اوضاع اقتصادی و معیشتی جامعه در عین حفظ حقوق هستهای، بستر مناسبی را فراهم کرد تا روحانی بتواند هرچند با آرای شکننده و لب مرزی به ریاست دولت یازدهم دست یابد.
با انتخاب روحانی به ریاست جمهوری، مردم بیصبرانه به انتظار تحقق وعدههای انتخاباتی وی نشستند؛ وعدههایی که جوهره اغلب آنها بهبود اوضاع معیشتی و اقتصادی جامعه و به تبع خانوادهها بود. اما قرار گرفتن روحانی در میانه گود نشان داد که او مدیر توانمندی برای اداره دولت نیست؛ همچنانکه پیشتر در دوران تصدی پرونده هستهای نشان داده بود که حتی دیپلمات زبردستی هم به شمار نمیآید.
حواشی تاسفانگیز در چگونگی توزیع سبد کالا- بهعنوان یکی از وعدههای کوچک اقتصادی- که موجب هتک شخصیت بسیاری از هموطنان در داخل و خارج شد، و در ادامه رکود سنگین در بخشهای گوناگون اقتصادی و واحدهای تولیدی دلسردشدن تدریجی جامعه از دولت یازدهم و شخص رئیس آن را به دنبال داشت. خاصه اینکه علیرغم آنهمه زمینهسازی و سپس کفزدنهای دولت و رسانههای همسو با آن برای مذاکرات و توافقهای هستهای و به طور خاص برجام و موجسازیهای آنچنانی و آفتاب تابانش خواندن، تغییر محسوسی در وضع معیشتی مردم پدیدار نگردید بلکه شلگیری و حاتمبخشیهای مذاکرهکنندگان دولت و در مقابل، بدعهدیهای آمریکا و رجزخوانیهای شیطان بزرگ، غرور ملی بسیاری از ایرانیان حتی آنان که چندان دلی در گرو این نظام نداشتند را هم خدشهدار کرد.
اینک در واپسین ماههای استقرار دولت یازدهم، پایگاه اجتماعی رئیسجمهور و دولت متبوع وی به شدت متزلزل است. این ادعا نه رجزخوانی سیاسی بل واقعیتی ملموس است که با حضور در میان جامعه و استمزاج نظر مردم میتوان بدان دست یافت. افزون بر این که نظرسنجیهای متعدد انجامشده- حتی از سوی برخی نهادهای وابسته یا مرتبط با دولت- هم بر این واقعیت مهر تایید میزند. در مقام ارائه قرینه بر این ادعا میتوان به استقبال بهنسبت مطلوب از رئیس دولتی اشاره کرد که روحانی و دولتمردانش حتی در واپسین سال فعالیت نیز ناکارآمدیهای خود را به او حواله میدهند و این یعنی خستهشدن بخش عمده جامعه از شخص رئیسجمهور و شعارهای بدونپشتوانه دولت و به تعبیر رساتر یعنی تزلزل شدید در سبد آرای روحانی. بنابراین بسیاری از رفتارهای دولت و دولتمردان در روزها و هفتههای اخیر را باید در این راستا ارزیابی کرد.
برای تحلیلگران آگاه و حتی کلیت جامعه دشوار نیست که دریابند حاشیهسازیهایی از جنس بگومگوهای کنسرتی ابزاری مناسب برای منصرف کردن اذهان از ناکارآمدیهای دولت است و دولت ابایی- بلکه چارهای- جز این ندارد. در همین راستاست که استعفا- و بنابه برخی شواهد، کنارگذاشتن- سه وزیر کابینه آنهم در این ماههای آخرین، سناریویی حسابشده در راستای مهندسی اذهان پرسشگر مردم به شمار میآید؛ سناریویی که میکوشد افکار عمومی را به جای مطالبهگری اولویتهای درجه نخست و در راس آنها بهبود اوضاع معیشتی و اقتصادی، درگیر مسائل جنبی کند و به زعم طراحان پشت پرده، بر ناکارآمدی دولت و تعبیرنشدن رؤیاهای برجامی اعتدالیون و اصلاحطلبان سرپوش گذارد.
دولت و تیم تصمیمسازش بخواهند یا نخواهند، چارهای جز پذیرش از دستدادن بخش عمدهای از سبد آرای خود ندارند. چه اینکه به جرات میتوان ادعا کرد اولویت اول مردم در این روزها و ماهها بهبود اوضاع اقتصادی جامعه در ابعاد خرد و کلان است و چنین اولویتی هرگز با استعفا- و به تعبیری برکناری-ی چند وزیر فرهنگی-اجتماعی محقق نمیشود. در این ماههای واپسین اگر هم قرار بر استعفا و عزلی باشد، وزرای اقتصادی از جمله وزیران صنعت معدن و تجارت، نفت، اقتصاد... در اولویت قرار دارند. در این باره سخن بسیار است و مجال اندک.
نویسنده: مرتضی میبدی
پایان پیام/ ف
Related Assets:
- به صدا درآمدن آژیر قرمز بیکاری
- افزایش 30 درصدی تعداد مقرری بگیران بیمه بیکاری در یزد!
- وجود 2 میلیون و 700 هزار بیکار در کشور
- انتقاد جدی مخاطبان یزد رسا از عدم توجه مسئولان یزدی به بحران اشتغال
- بیشتر درخواست نامه های مردم خاتم «بیکاری و مشکلات مالی» است
- دولت کار مهمی برای اشتغال نکرده است
- اوجگیری شمار بیکاران پس از ۱۶ فصل