تلگرام و نگرانیهای دولت روحانی!
یزد رسا؛ ابوالحسن فیروزآبای، دبیر شورای عالی فضا مجازی چند روز قبل، از فیلترینگ تلگرام و رفع فیلتر توئیتر سخن گفت. سخنانی که البته واکنشهای مختلفی را به دنبال داشت. در رابطه با این اظهارات جناب فیروزآبادی که در واقع اظهارات وی همان تصمیمات دولت است، باید گفت واقعا چه ارتباطی بین این دو شبکه اجتماعی وجود دارد که از فیلتر یکی و رفع فیلتر دیگری سخن گفته میشود. چطور می شود که یک دفعه دولت به این نتیجه می رسد توئیتر را جایگزین تلگرام کند و مبنای چنین تصمیمی چیست و دولت بر اساس کدام منطق به این نتیجه رسیده است؟
نکته مهم دیگر در رابطه با این اظهارنظر دبیر شورای عالی فضای مجازی این است که، اگر قرار است برای در امان ماندن جامعه از برخی تبعات شبکههای اجتماعی مانند تلگرام، شبکهی اجتماعی دیگری جایگزین آن شود، چرا آن شبکه توئیتر باشد، چرا یک شبکه اجتماعی داخلی و بومی نباشد؟ چرا دولت به شبکههای اجتماعی داخلی اهتمام لازم را ندارد. آیا نباید از دولت انتظار داشت برای فضای مجازی طراحی داشته باشد و بجای پاک کردن صورت مسئله، راه حلی برای مسئله داشته باشد.
در حالی از احتمال فیلترینگ تلگرام سخن گفته میشود که قبل از این بارها رئیسجمهور برخی دیگر از دولتمردان بر روی فیلتر نشدن تلگرام مانور دادهاند و سعی کردهاند از این مسئله استفاده تبلیغاتی و انتخاباتی کنند. با این شرایط اینکه چطور و در شرایطی که چند ماه تا انتخابات ریاست جمهوری مانده از احتمال فیلتر تلگرام سخن به میان میآید، بیارتباط با تاثیرات تلگرام در بازتاب ناکارآمدیهای دولت یازدهم نیست. در واقع اینگونه به نظر میرسد میل دولت به فیلتر تلگرام و جایگزین کردن آن با توئیتر، به دلیل انتقادهایی است که در ماههای اخیر در شبکه اجتماعی تلگرام متوجه دولت شده و دولتیها حالا در شرایطی قرار گرفتهاند که از گسترش بیشتر این شبکه اجتماعی احساس خطر میکنند.
چندی قبل یکی از روزنامههای اصلاحطلب در همین رابطه نوشت: «اگر فکر میکنید به مدد شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات آتی شورای شهر کار راحتی بوده است و میتوان با همان الگوی سال قبل، انتخابات بعدی را هم با موفقیت سپری کرد، سخت در اشتباه هستید.»
روزنامه وقایع اتفاقیه(به مدیر مسئولی صادق خرازی) نوشت: «مسئله اینجاست که همانقدر که اصلاحطلبان به معجزه شبکههای اجتماعی ایمان آوردهاند، رقبای اصولگرا هم متوجه شدهاند و لازم است فکری جدی به حال این خلأ کنند. نتیجه چنین احساس نگرانی و برآوردی این شده که در دو، سه ماه گذشته جو غالب بر فضای مجازی دگرگون شده و با تدارک زیادی که دیده شده، تسلط جریانهای نزدیک به اصولگرا بر شبکههای اجتماعی به طرز محسوسی افزایش یافته و این جریانات در راهاندازی موجهای خبری بسیار موفق عمل کردهاند. تمرکز بر عملکرد دولت، افزایش انتقادات به دولت روحانی، زیر سؤال بردن صلاحیت و شایستگی نمایندگان لیست امید، راهاندازی موجهای تخریبی علیه بزرگان اصلاحات و مهمتر از همه، شکلدهی و سازماندهی فضای رسانهای به بهانه فیشهای نامتعارف و رایج کردن عبارت "مدیران نجومی" از جمله نمودهای توجه ویژه این جریانات به فضای مجازی است!»
این روزنامه ادامه داد: «با چنین وضعیتی اکنون میتوان با نگرانی این سؤال را مطرح کرد: آیا شبکههای اجتماعی لزوماً در انتخابات آتی به سود تحولخواهان عمل میکنند؟ پاسخ به طور اجمالی منفی است. لزوماً و در همه حال خیر. اگر بدون برنامهریزی، بدون سرمایهگذاری، بدون سازماندهی و بدون تولید محتوای مناسب و جذاب انتظار داشته باشیم یک دست نامرئی، سمت و سوی فضای مجازی را به نفع دموکراسی خواهان هدایت کند، سخت در اشتباه هستیم. فضای مجازی یک بستر مناسب برای فعالیت است. هر گروهی خلاقیت بیشتری به خرج بدهد و خوراک بهتری تولید کند، نتیجه بهتری میگیرد. در غیر این صورت کسی متعهد نشده است تلگرام و نرمافزارهای ارتباطی مشابه در همه اعصار و زمانها به سود یک جریان سیاسی و به زیان طیف مقابل عمل کنند.»
از سوی دیگر سخن گفتن ازجایگزینی شبکهای چون توئیتر به جای تلگرام، بیارتباط با مبنای نظری دولت یازدهم نیست. در واقع از آنجایی که گسترهی شبکه اجتماعی تلگرام در کشور ما به مراتب بیشتر از توئیتر است و عموم مردم در توئیتر فعال نیستند و با توجه به اینکه مبنای نظری دولت نیز تاکید بر اقشاری خاص و بیتوجهی به عموم مردم است، به چنین تصمیمی رسیده است. این تصمیم دولت را در واقع باید نمادی دیگر از شکاف توده-نخبه در مبنای نظری دولت دانست.
نویسنده: وحید سالار
عصرسیاست