جلوهای از بصیرت و ایثار یک مرجع انقلابی
نقش مراجع و علمای وارسته و انقلابی در پیروزی و بقای نهضت اسلامی مردم ایران چنان آشکار است که دوست و دشمن به آن اذعان میکنند.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه در دوران تبعید حضرت امام خمینی(ره) به ترکیه، عراق و سپس فرانسه، علمای انقلابی و مراجع آگاه به زمانه نقش بیبدیلی در مقابله با توطئههای دشمنان و جلوگیری از انحراف نهضت مردم ایران ایفا کردند.
پس از به بار نشستن انقلاب و استقرار حکومت اسلامی نیز مراجع بصیر و دوراندیش، بر اساس وظیفه دینی خود به روشنگری و پشتیبانی از انقلاب پرداختهاند.
همراهی هوشمندانه مراجع بزرگی همچون حضرات آیات گلپایگانی، اراکی و مرعشی نجفی و دیگر بزرگان از سلسله علمای عالیقدر با نظام اسلامی و ولیفقیه در هر زمان موجب شده است تا انقلاب اسلامی مردم ایران با استواری و صلابت به حرکت شتابان خود استمرار بخشد و توطئهها را یکی پس از دیگری خنثی نماید.
در این میان، حوادث تلخ 88، از پیچیدهترین رخدادهایی بود که انقلاب اسلامی را در معرض تهدید قرار داده بود و اگر نبود زعامت و دوراندیشی کاروانسالار حکیم انقلاب و روشنگری علمای بابصیرت و وفاداری ملت مسلمان، خوابهای دشمنان قسمخورده برضد نظام و انقلاب تعبیر میشد.
در آن دوران، حضرت آیتالله نوری همدانی علیرغم کهولت سن، با تمام وجود به صحنه حمایت از نظام و شخص ولی فقیه وارد شد و با موضعگیریهای هوشمندانه خود گامهای مؤثری در کنارزدن پردهها و روشنشدن ماهیت فتنه برداشت.
ایشان با هوشیاری تمام و با ورود بهنگام در برخی جزئیات، بهسان مجاهدی خبیر به مقابله با جوسازیهای فتنهگران، و آگاهسازی متحیّران پرداخت و با روشنگریهای بیپیرایه خود، ضربههایی کاری بر تن فتنه وارد آورد.
این مرجع عالیقدر چنان در مسیر دفاع از نظام و شخص رهبری محکم ایستاده بود که به گفته رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه«آقا که میخواستند بیایند نماز جمعه تاریخی دانشگاه تهران، 29 خرداد، یک روز قبلش آیتالله نوری همدانی از قم زنگ زدند که به رهبری به شکلی منعکس شود من خودم هم میروم تهران جلوی جمعیت راه میافتم و بعد میرویم دانشگاه و در نماز «آقا» شرکت میکنیم که ما مقدمات آمدن ایشان را فراهم کردیم؛ البته بعد این مسأله را با دفتر در میان گذاشتیم، آقا فرمودند بگویید الان نیازی به آمدن شما نیست، و مزاحم ایشان نشوید.»
حضرت آیت الله نوری همدانی پس از آن نیز در مراحل مختلف با تیزبینی و ژرفنگری مثالزدنی در عرصههای مقابله با فتنه حضور داشت و با سخنرانیهای روشنگرانه و موضعگیریهای شفاف، پرده ابهامهای باقیمانده را با استواری به کنار میزد. از جمله در دیماه همان سال به صراحت، شخص میرحسین موسوی را مورد خطاب قرار داد و گفت:
شما که خودرا پیرو خط امام راحل(ره) آرمانهای بلند انقلاب اسلامی معرفی میکنید، چرا در مقابل شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» هوادارانتان در راهپیمایی روز قدس هیچ عکسالعملی نشان ندادید؟!
ایشان در ادامه با انتقاد از پرچمداران و هواداران فتنه و با اشاره به شعار «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی» اظهار داشت: «چرا باید رهبران و گردانندگان این گروه در مقابل این شعار سکوت کنند؟!»
حضرت آیتالله نوری همدانی شعار جمهوری ایرانی را شعاری دانست که رضاخان و پسرش هم سر میدادند و افزود: «اسلام نخستین رکن این نظام است و این نظام بدون اسلام هیچ معنا و مفهومی ندارد.»
این مرجع عالیقدر آنگاه به طرح سؤالی دیگر از موسوی پرداخت و گفت: «طرفداران شما در شهر مقدس قم و همچنین تهران و شهرهای دیگر، شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه سر دادند. اگر شما واقعاً پیرو خط امام(ره) و در زمره دوستداران ایشان هستید، چرا آنان را متوجه اشتباه و غفلتشان نمیکنید؟!»
ایشان همچنین ادامه داد:«شما میگویید هیچ رابطهای با بیگانگان ندارید، اما همگان میدانند که آنها چقدر از شما در رسانههای خود تعریف و تمجید میکنند، پس چرا راه خود را از آنان جدا نمیکنید؟ شما باید به این سؤالها پاسخ روشن و شفاف بدهید تا هر چه مبهم است، برای همه مردم ایران شفافسازی شود.»
و البته اینها، تنها نمونهای از بصیرت و زمانشناسی این فقیه وارسته را نشان میدهد؛ چه اینکه ایشان پیش از پیروزی انقلاب نیز با تمام وجود در راه پیشبرد نهضت اسلامی مردم ایران به پرچمداری امام خمینی(ره) میکوشید و برای نمونه در قیام «19دی» قم در آن سالهای خفقان، نقشی مثالزدنی ایفا کرد.
نویسنده: مرتضی میبدی