ID : 8788003

حادثه سراوان و فرصتي که مي‌سوزد/ چند سوال از دولت


اگر قرار باشد خاک پاکستان بهشت تروريست‌ها با نام‌هاي‌ مختلف شود و آن‌ها در اين کشور به کمک دلارهاي عربستان آموزش ببينند و پس از اقدام در خاک ايران دوباره به پاکستان فرار کنند و نهادهاي نظامي ايران نتوانند اقدامي انجام دهند، اصولا تکليف توافق امنيتي ما با پاکستان که حدود ۱۹ ماه پيش امضا شده چه مي‌شود و چنين توافق هايي چه ارزشي دارد وقتي هرازگاهي خون‌هاي‌ بيگناه در ايران برزمين مي‌ريزد آن هم توسط تروريست هايي که از پاکستان مي‌آيند؟

به گزارش یزدرسا، خراسان نوشت: براي چندمين مرتبه در ۱۱ ماه اخير وقوع يک حادثه تروريستي در سراوان، نام اين شهر را به سرخط خبرهاي کشور و رسانه‌هاي‌ خارجي کشاند. در کنار تاسف و تاثري که بابت از دست دادن تعدادي از هم وطنانمان در اين منطقه ايجاد مي‌شود نکته‌اي‌ که به نظر مي‌رسد بايد تامل بيشتري در آن کرد اين است که متاسفانه تکرار اتفاقاتي از اين دست در اين منطقه با افزايش ناامني مي‌تواند فرصت هايي را براي سوء استفاده‌هاي‌ برخي گروه‌هاي‌ معاند فراهم کند.

 

هرچند نکته مهمي را نبايد فراموش کرد و آن اين که بروز حملات کور تروريستي مانند آن چه چهارشنبه شب و بامداد پنج شنبه در اين شهر شاهد بوديم، نشان دهنده ناتواني تروريست‌ها در دست زدن به اقدامات جدي عليه امنيت منطقه است و عموما در زمره حملات ايذايي قرار مي‌گيرد که صرفا با هدف ايجاد رعب و ترس و خودنمايي در رسانه ها، از سوي تروريست‌ها طراحي و اجرا مي‌شود، اما تکرار چنين اتفاقاتي از يک وجه هم بيم ايجاد «احساس نا امني» مداوم را دامن مي‌زند، که از ناامني بدتر است، و از وجه ديگر مانعي دربرابر توسعه نوار مرزي ايران در جنوب شرق است که طي ماه‌هاي‌ اخير دولت بارها اعلام کرده که قرار است توجه ويژه به آن شود.

 

به همين دليل بايد براي اين موضوع فراتر از همه وعده هايي که داده شده و اقداماتي که انجام شده، فکر جدي کرد و براي کشور قدرتمندي که در معادلات منطقه‌اي‌ حرف اول و آخر را مي‌زند و هدفگذاري ساختار دفاعي آن براي صدها کيلومتر فراتر از مرزهاي ايران انجام شده است، قابل قبول نيست که عده‌اي‌ تروريست معلوم الحال که احتمالا سرحلقه‌ها و افراد نشان دار و اعضاي آن براي نهادهاي امنيتي و نظامي کشورمان شناخته شده اند، بتوانند با چنين اقداماتي امنيت اين منطقه از کشور را به بازي بگيرند. براين اساس چند نکته را مرور مي‌کنيم:

۱- حوزه ديپلماسي: از آن جايي که خاستگاه اين گروه‌هاي‌ تروريستي خاک پاکستان است و تاکنون نيز اين کشور متاسفانه در عمل اهميت کمي به هشدارهاي ايران داده است و در شرايطي که سرويس هاي اطلاعاتي پاکستان حتي به گفته فرمانده ناجا اطلاعاتي که ما درباره تروريست‌ها به آن‌ها مي‌دهيم را به تروريست‌ها منتقل مي‌کنند و آن‌ها را فراري مي‌دهند دستگاه ديپلماسي کشور بايد درباره اين منطقه و نوع برخورد با طرف پاکستاني تصميم‌هاي‌ جدي تري بگيرد.

 

موضوع بعدي در اين حوزه اين که اگر قرار باشد خاک پاکستان بهشت تروريست‌ها با نام‌هاي‌ مختلف شود و آن‌ها در اين کشور به کمک دلارهاي عربستان آموزش ببينند و پس از اقدام در خاک ايران دوباره به پاکستان فرار کنند و نهادهاي نظامي ايران نتوانند اقدامي انجام دهند، اصولا تکليف توافق امنيتي ما با پاکستان که حدود ۱۹ ماه پيش امضا شده چه مي‌شود و چنين توافق هايي چه ارزشي دارد وقتي هرازگاهي خون‌هاي‌ بيگناه در ايران برزمين مي‌ريزد آن هم توسط تروريست هايي که از پاکستان مي‌آيند؟

 

۲- حوزه امنيتي: ظهور و بروز گروه‌هاي‌ تروريستي مانند «جيش العدل» که چندماهي است در اين منطقه ايجاد ناامني مي‌کند مسئله جديدي براي ما نيست. لااقل طي ۳۶ سال گذشته از اين دست گروهک‌ها بسيار به وجود آمده و با اقتدار ما در مرزها نيز از بين رفته اند يا ديگر توان اقدام عليه ما را نداشته اند. سوال اين است که آيا روش هايي که در ساير مناطق، مثلا مرزهاي شمال غربي و اصولا غرب کشور براي مقابله با گروهک‌هاي‌ تروريستي و مسلح استفاده کرده ايم نمي‌تواند در اين نقطه موثر باشد؟

 

شايد در اين نقطه نيز لازم باشد تا پس از فعال تر شدن ديپلماسي، يک بار براي هميشه کانون‌هاي‌ چنين اقداماتي با عمليات هايي مانند آنچه در خرداد سال ۱۳۹۰ توسط نيروي زميني سپاه در شمال غرب انجام شد از بين برود و طعم پاکسازي منطقه از تروريست‌ها در کام مردم شيرين شود. بالاخره توان ايران در استفاده از ابزارهاي تامين امنيت و رصد تحرکات تروريست‌ها بايد در اين منطقه نيز به کار ما بيايد. به عنوان مثال آيا تاکنون از نقش مهم پهپادها دراين زمينه استفاده شده است؟

 

نکته بعدي در اين حوزه، دغدغه‌اي‌ است که شهيد شوشتري داشت. او طي سال‌هاي‌ خدمت خود در جنوب شرق، تا روزي که به شهادت رسيد ۳ موضوع مهم را دنبال مي‌کرد. نخست بحث وحدت ميان شيعه و سني و دوم تامين امنيت منطقه توسط خود مردم و گروه‌هاي‌ بومي. در کنار اين موضوع خدمات رساني به مردم نيز دغدغه ديگر وي بود. اين اقدامات آنقدر موثر بود که يک مرکز ضد تروريسم در لندن از آن به عنوان نمونه‌اي‌ براي مقابله با تروريست‌ها ياد کرده بود.

 

۳- پيشرفت منطقه: دولت دکتر روحاني در اين منطقه سرمايه مهمي دارد و آن هم اعتماد ۸۰ درصدي مردم به دولت يازدهم (در انتخابات رياست جمهوري يازدهم )است. همين اعتماد مردم براي دولت مهم ترين سرمايه است که در فرصت باقي‌ که براي خدمت به اين منطقه دارد، گام‌هاي‌ نرفته دولت‌هاي‌ قبل را بردارد. اين اعتماد ۸۰ درصدي، هم بستري براي ارتقاي امنيت منطقه از طريق مبارزه هدفمند با تروريست‌ها و کانون‌هاي‌ شکل گيري آن هاست و هم باري بر دوش دولتمردان که به وعده هايي که به مردم اين نقطه محروم داده اند وفادار باشند. از اين منظر بروز اتفاقاتي مانند آن چه شاهد هستيم و خداي ناکرده تکرار آن، ممکن است فرصت را براي پيشرفت و توسعه منطقه بسوزاند.

انتهای پیام/ص




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.