حزبی که نمی تواند یک سالن اجتماعات را پر کند و میخواهد مجلسی را تصرف کند!
به گزارش یزدرسا، متن زیر توسط یکی از مخاطبان که در جلسه روز گذشته جوانان حزب اعتماد ملی شرکت داشته برای عصرفرهنگ ارسال شده است:
گردهمایی جوانان حزب اعتماد ملی با تاخیر تقریبا نیم ساعت آغاز شد و با این حال معلوم است که جوانان اصلاح طلبان یزدی از حال هم بی خبرند چون به خوبی مشهود بود که جبههای که ادعا میکند میتواند ظرفیت جوانان را به حرکت در بیاورد به سختی نصف سالن(سالن اجتماعات دانشگاه ملاصدرا) را پر کرده بود.
بعد از تلاوت قرآن و سرود مجری مراسم را آغاز کرد. طوری صحبت میکرد که انگار خیلی مسلط است. اما معلوم بود خیلی هم برای اجرا آماده نیست. جالب آنکه به نظر میآمد خودش از اعضای حزب باشد اما شورای مرکزی حزب را نمی شناخت! که باخنده نسبتا سبکی به استقبال گاف خود رفت که به خاطر نشناختن رسول منتجبنیا قائم مقام حزب اعتماد ملی درست شده بود.
وقتی با شور بسیار قصد داشت تا پیام رئیس دولت اصلاحات را برای این گردهمایی که حالا دیگر نصف سالن را پرکرده بود بخواند به وضوح معلوم بود یک بار هم قبلا نخوانده اما طوری قبلش شور از خودش نشان داده بود که گویی 100باری پیام را خوانده است. چند باری تپق زد که آن پیام شورانگیز (؟!) را برای جمع بدل به آب یخ کرد. خلاصه بعد از خواندن پیام به هزار زور و زحمت، مجبور شد بگوید جناب رئیس دولت اصلاحات خطش نستعلیق است خواندنش سخت است!
در نهایت مجری آمد برای خوشآمد گویی رئیس حزب اعتماد ملی در یزد را معرفی کند. دست بر قضا کسی کنار من به او اشاره کرد که نیامده برو بعدی، او هم رسول منتجبنیا را بدون هیچ مقدمهای دعوت کرد. به نظر کمی مجری با کلماتی چون حجت الاسلام، آیت الله و غیره بیگانه بود همه را آقا صدا میکرد.
رسول منتجب نیا قائم مقام حزب در مورد نقش اعتماد و سرمایه اجتماعی آن در یک جامعه و رابطه حکومت با مردم و غیره صحبت کرد در مجموع گریزی هم به انتخابات زد و خلاصه کلامش این بود که اگر ما را رد صلاحیت کنید بخش بزرگی از سرمایه ملی که همانا مردم هستند را از دست خواهید داد. خوب البته اگر این تعداد را همین افراد حاضر بدانی خیلی هم از دست دادن این سرمایه صدمهای به انسجام ملی نمیزد!
از نکات جالب خطاب کردن کروبی از سران فتنه به آیت الله کروبی بود که برای خودم هم بسیار جالب بود هرچه مجری با این الفاظ بیگانه بود منتجبنیا لقب صادر کرد. شایددیگر بدیهی است که کنگره حزب اعتماد ملی باشد و حرفی از محصورین فتنه نشود در هر حال کروبی دبیر حزب بود ،که باز این مطالبه درخواست شد.
بعد از منتجب نیا یکی از فعالان حوزه زنان حزب که به نظرم یک بویی از فائزه هاشمی برده بود و خیلی شبیه فائزه چادرش را نگه میداشت به نقش زنان اشاره کرد و گفت شاید خطر بزرگی که اصلاح طلبان را تهدید میکند مسئله زنان است؛ زیرا وقتی بحث از زنان است بین اصولگرا و اصلاح طلب فرقی نیست و با توضیح بخش اعظمی از نقش اعتماد و مشارکت و حضور حداکثری صحبت کرد. که من این تناقضات را با سال 90 دیدم خوب اگر سرمایه اجتماعی اعم از اعتماد و مشارکت در انتخابات مهم بود چرا سال 90 انتخابات را تحریم کردید؟ خلاصه به نظرم در قول و عمل حسابی تناقض موج میزد.
اما بالاخره گوش مخاطبین به صدای ویالون و دف نوازش شد و برنامه ادامه پیدا کرد، در کنار آن همه نشریه اعتماد که مخصوص این گردهمایی ترتیب داده بودند که ؛البته فکر نکنید خیلی نشریه دندان گیری بود بلکه یادداشت چند جوان بود و یک مصاحبه با رسول منتجب نیا که بیشتر در آن تاریخ حزب را گفته بود و بس؛ جای یک پذیرایی حسابی آزارت میداد، گلویمان ترک برداشت.
در هر حال برای شروع بد هم نبود و به نظر میرسد اصلاح طلبان برای انتخابات آماده میشوند. هرچند محوریت با جوانان بود اما به نظر نمیرسید کسی از بزرگان اصلاح طلب در جمع باشد، شاید برای اصلاحطلبان بهتر بود از بزرگان خود نیز دعوت به عمل بیاورند تا در جمع حاضر شوند. جلسه با سخنرانی چند نفر از اعضای شورای مرکزی حزب پایان یافت و نمیدانم آخر سر آب دست کسی دادند یا خیر اما من زودتر جلسه را ترک کردم بروم مغازه روبهروی دانشگاه ملاصدرا برای خودم آبی دست و پا کنم.