ID : 7833186

حکم آیت‌الله برای اخراجی وزارت کار/آیا آیت‌الله از سوابق درخشان "فواد" بی اطلاع است؟


در حالیکه سوابق فتنه‌گری فواد صادقی کاملا مشخص است و پیش از این صادقی به عنوان فتنه گر از وزارت کار اخراج شده بود اینبار به عنوان یکی از مشاوران آیت الله برگزیده شد.

به گزارش یزدرسا به نقل از دانا، امروز اکبر هاشمی رفسنجانی طی حکمی فواد صادقی را به سمت مشاور فرهنگی و رسانه‌ای خود منصوب کرد.


فواد صادقی از محکومان فتنه 88 است و در حالی به سمت مشاور رسانه‌ای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شده که برخی سایت‌های فعال در فتنه 88 که تحت مدیریت وی بود به دلیل همسوی و همراهی با رسانه‌های ضدانقلاب توقیف شد.


فؤاد صادقی نویسنده خبر و تحلیلگر سیاسی، مؤسس سایت های  بازتاب و آینده، دارای روحیه ای اصلاح طلب و همواره از منتقدان نظام بوده است.  صادقی مؤسس تشکل کانون اندیشه دانشجوی مسلمان در دانشگاه امیرکبیر بود که در اوج فعالیت گرایش‏‌های لیبرالیستی در دانشگاه ها با استفاده از حضور پررنگ روحانیون برجسته ای چون حجت الاسلام هادوی، پارسانیا، جعفریان، واعظی و …نقش برجسته ای در دفاع منطقی و عقلانی از تفکر دینی و انقلابی ایفا کرد.


وی از تحلیلگران ارشد و منتقد دولت در زمینه فعالیت های هسته ای و دیپلماسی دولت محمود احمدی نژاد در این زمینه بود و بارها با شرکت در در مناظراتی در رادیو و تلویزیون این مورد صحبت کرده و از مخالفان جدی طرح ارسال اورانیوم ایران به خارج از کشور بود.


با کمی دقت در فعالیت هایی که تا به حال صادقی انجام داده است و فعالیت وی در وب سایت های بازتاب و آینده می‌‏توان پی به این برد که کاملا به دنبال حاشیه‌سازی برای دولت مردان و ایجاد دست آویز برای رسانه‌های خارجی است.


روزنامه کیهان در یادداشت های خود بارها به سایت بازتاب حمله کرده و آنرا "سایت اجاره ای" و "قتنه گر" لقب داده است. صادقی تاکنون چندین بار بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفته است؛ اما هر بار با فیلترینگ سایت مورد نظر، فعالیت خود را در وب سایت جدید دیگری باز هم با همان رویکرد ادامه می‏‌دهد. گاهی هم حملات سایبری از سوی خارج نشینان را دلیل از دسترس خارج شدن سایت عنوان می‏‌کرد.


صادقی نزدیکی خاصی با هاشمی، موسوی ،علی مطهری و محسن رضایی دارد. مطالب افشاگرانه این سایت بر اساس اطلاعاتی منتشر می‌شد که فؤاد صادقی به طور مستقیم از آقای هاشمی، و دسترسی مستقیم او به به بولتن‌های محرمانه به دست می آورد.


در جریان آخرین بازداشت وی که در اردیبهشت ماه 92 انجام شد دلیل بازداشت وی حاشیه سازی برای ایجاد یک جریان در خصوص رد صلاحیت هاشمی و بسیج کردن وب سایت‏‌های دیگر برای واکنش به این اقدام بود که دستگیر شد

راه اندازی سایت های پر حاشیه بازتاب امروز و آینده نیوز


صادقی از سال 1381 با راه اندازی وب سایت بازتاب کار خود را در خبرگزاری های اینترنتی آغاز کرد. این سایت با حمایت های مالی محسن رضایی و تامین خواسته های وی اداره می‌‏شد.
به دلیل انتقادهای سایت بازتاب و با شکایت شورای عالی امنیت ملی و فشار احمدی نژاد در اول مهرماه سال 86، این وب سایت از دسترس خارج شد. پس از تعطیلی، بدنه سایت بازتاب به دو بخش تقسیم شد، بخش اول به رهبری امیرعلی امیری که از فرماندهان و سرداران سپاه بود و هم اکنون هم از مشاوران ارشد آقای محسن رضایی است از مهر سال 86 سایت «تابناک» را راه اندازی کردند.
بخش دوم به رهبری فواد صادقی بود که نزدیک به طیف آقای هاشمی رفسنجانی است. این طیف از آذرماه سال 87 سایت «آینده» را با نگاه اصلاح طلبانه ولی درونمایه اصول‌گرایانه راه اندازی کردند. البته هر دو سایت وابسته به آقای محسن رضایی بود؛ اما تفاوت شان در این بود که سایت آینده به طیف آقای هاشمی نزدیک بود و سایت تابناک منتقد طیف آقای هاشمی.
وب سایت آینده هم دست کمی از بازتاب نداشت و بارها به دلیل انتشار اخبار شبهه برانگیز و تشویش اذهان عمومی و منتقد فیلتر شده بود که در آخرین فیلترینگ سایت در آبان ماه سال 90، صادقی  به طور رسمی تعطیلی این سایت را اعلام کرد. چند ماه بعد از تعطیلی آینده نیوز بازتاب تعطیل شده فعالیت خود را دوباره از سر گرفت.

بازداشت‏های فؤاد صادقی


سایت خبری "آینده نیوز"، مواضع آشکاری در حمایت از شخصیت هاشمی رفسنجانی داشت و در رویکرد انتقادی اش از دولت و جریانات هوادار رییس آن، از گرایش های نسبتا تندی برخوردار بود، در پی این اقدامات، مدیر مسؤول سایت 21 بهمن ماه سال 88 از سوی مأموران امنیتی بازداشت شد.


فؤاد صادقی، شنبه 28 اردیبهشت ماه 92 بعد از احضار به دادستانی برای بار دوم دستگیر شد. وی از اعضای سایت بازتاب و فعالان رسانه ای نزدیک به آیت الله هاشمی رفسنجانی، در آستانه اعلام نتایج احراز صلاحیت ها بعد از احضار به دادسرا بازداشت شد. وی که از فعالان رسانه ای باسابقه است و در رسانه ها از وی به عنوان چهره رسانه ای نزدیک به هاشمی رفسنجانی یاد می شد، پیش از بازداشت در حال برنامه ریزی برای فعالیت رسانه ای در دفاع از آقای هاشمی بود.


مسؤل سایت بازتاب: ما از محسن رضایی کمک مالی دریافت می‌‏کردیم


نشریه همشهری ماه در شماره 48 خود طی گفت‌‏ و‏ گو با فؤاد صادقی در 17 مهر ماه 89، بخشی از حمایت‏های سیاسی اقتصادی پشت پرده این سایت را بیان می‌‏کند فؤاد صادقی در این گفتگو صراحتا جریان سیاسی محسن رضایی را اصلی ترین حامیان مالی این سایت معرفی کرده و می گوید: «تقریبا نزدیک به یک سال و نیم پس از شروع به کار از افرادی که به آقای محسن رضایی نزدیک بودند کمک‌های مالی دریافت می‌کردیم.» سایت بازتاب که در دوران موسوم به اصلاحات تاسیس شد، با پافشاری های فراوان دولت نهم و پس از چند بار فیلتر شدن، به دستور سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران، پلمپ شد و سپس منحل گردید. تلاش های فراوان محسن رضایی برای احیای بازتاب، هیچگاه به نتیجه نرسید.


صادقی و اعتراف به بخش کوچکی از بی اخلاقی های سایت بازتاب


فؤاد صادقی در نشریه همشهری در شماره 48 در 17 مهر ماه 89، در خصوص نحوه فعالیت سایت بازتاب می‏‌گوید: «در بعضی موارد به خاطر شرایط موجود کشور از اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری فاصله گرفته و آنها را زیر پا گذاشتیم که کار اشتباهی بود. اخلاق حکم می‌کند که قبل از افشای خبر درباره هر شخصی موضوع را با خود او هم درمیان بگذاریم و پاسخ همزمانش را هم دریافت کنیم. به این خاطر که ممکن است کسی که خبر را می‌خواند بعدا به سراغ دیدن جوابیه نرود. بعضی مواقع هم تیتر و شمای خبرهایمان از اصل خبرها تند‌تربود. به طور مثال اگر کسی 10 میلیون تومان اختلاس کرده بود ما در خبر می‌نوشتیم که صدها میلیون اختلاس کرده و در لید می‌آوردیم، صدها میلیون ریال. البته انجام این کار از لحاظ قانونی مشکلی نداشت. به هرحال ما می‌توانستیم بگوییم که منظورمان همان 10 میلیون تومان بوده است. با این کار به نوعی جذابیت خبرها را بیشتر می کردیم. اما حالا من احساس می‌کنم که این رفتار چه به دلیل شرایط آن زمان بوده و چه به خاطر مقتضیات سنی‌ای که من داشتم؛ به هر حال کار درستی نبوده است.»


سایت بازتاب امروز، زبان گویای دشمن!


انتشار شکواییه‌ای توسط جبهه سایبری انقلاب اسلامی خطاب به سایت بازتاب امروز و سردبیر آن (فؤاد صادقی)

ن والقلم و ما یسطرون: سوگند به قلم و آنچه می نویسند (قلم/آیه 1)


آیه فوق نشان از آن دارد که ارزش و بهای قلم و اثر آن تا آن حد است که خداوند عزیز بی همتا بر آن سوگند یاد می کند. واضح است که چیزی که مورد سوگند حق تعالی قرار می گیرد، دارای شأن و منزلتی بس رفیع خواهد بود. قلمی که خداوند بر اسم آن و به اثری که از آن برای آیندگان می ماند قسم می خورد این روزها بازیچه ای شده در دستان انسانی که گاهی که نه بسیاری اوقات خدا را فراموش می کند. الباقی داستان مشخص است. مثل این می ماند که کارد تیز و برنده ای را به دست انسانی شرور بدهی. تنها چیزی که از او نباید انتظار داشت، جنایت نکردن است. حکایت قلم امروز نیز همان حکایت کارد تیز و برنده است.


روی سخن این وجیزه با کسانی است که با هرزه نگاری های خود جشنی بپا می کنند برای رقصیدن دشمنان این انقلاب و نظام. کسانی که از مطالعه آثارشان بوی جنگ به مشام می رسد. اما نه جنگی مقدس که جنگی نامیمون با همه آنچه سال ها برای آن خون ها داده شده. قصه وقتی جالب می شود که نقابی از تزویر هم بر صورت تاریکشان نقش ببند.


از یک طرف شنیده ایم که این سایت به دلیل تندرو بودنش مشمول قانون فیلترینگ شده. از طرف دیگر می بینیم که نویسندگان تندرو آن به همراه مدیر مسئول محترمش راست راست در داخل کشوری که هر روز علیه آن خبرپراکنی می کنند، راه می روند. از دل این تناقض آشکار یک سؤال پیش می آید که اگر این سایت خوب است و قابل استفاده پس چرا فیلتر شده و مردم از برکات مطالبش! محروم شده اند، اما اگر این سایت بد است و مطالبش مضر به حال نظام اسلامی پس چرا با مسئولین تابلوتر از تابلوی آن هیچ برخوردی نمی شود؟ مگر آزادی بیان به این است که هر کس هر چه دلش خواست بنویسد. در پایان این شکواییه از مسئولان محترم کشور عاجزانه تقاضامندم بیش از این نگذارید تارنمای "بازتاب امروز" در فضای رسانه ای با بی اخلاقی های خود همچنان جولان دهد و کسی را یارای مقابله با خود نبیند.»



دلایل فیلترینگ سایت ها از دید صادقی


روزنامه کارگزارن در پنجشنبه 16 اسفند 1386 گفت وگویی در مورد فیلترینگ سایت های خبری با فؤاد صادقی انجام داد. در این گفتگو صادقی در پاسخ به سؤال: "با توجه به اینکه شما پیش از این مدیریت یکی از سایت‌های منتقد دولت را برعهده داشتید که طی سال‌های اخیر نظارت دو دولت را در این زمینه تجربه کرده، نظر شما در مورد فیلترسایت‌ها خصوصا در یک سال اخیر چیست؟" چنین می‏گوید: «فیلتر سایت‌های منتقد دولت از همان ابتدا هم قابل پیش‌بینی بود. یعنی دولت در حال حاضر متولی وظیفه هر سه قوه شده است که هم قانون‌گذاری می‌کند، هم اجرا می‌کند و هم برخورد می‌کند. در بحث رسانه‌های اینترنتی بارز‌ترین نمونه دولت فراگیر و سه قوه‌ای را مشاهده می‌کنیم، چرا که آیین‌نامه‌ای که تصویب شد برای ساماندهی فعالیت سایت‌های اینترنتی شامل وظایف قوه مقننه، مجریه و قضائیه است که همگی در اختیار قوه مجریه قرار گرفته. این بحثی نیست که نظر من باشد. به هر صورت این تمرکز اختیارات سه قوه در دولت که عمدتا شرایط هم تحت اختیار یک فرد است باعث می‌شود که هر رسانه‌ای که احساس شود اثرگذاری خاصی دارد با ‌آن برخورد شود.


در عرصه مطبوعات با استفاده از اهرم هیأت نظارت بر مطبوعات ما شاهد آن بودیم که عملا این اتفاق افتاد، در عرصه اینترنت هم با استفاده از توانایی‌های این کارگروه این اتفاق افتاد. به هر صورت باعث تاسف است که در کشوری که ما ادعای آن را داشتیم که می‌خواهیم آزادترین باشیم، کار به جایی رسیده که حتی تفکرات انقلابی هم تحمل نمی‌شوند. در همین شرایط یک سری گروهک‌ها و شبکه‌های مافیایی رسانه‌ای که در واقع ابزار دست گروه‌های درون دولتی هستند، مصونیت آهنین دارند و هر کاری می‌خواهند انجام می‌دهند و به هیچ نهادی هم پاسخگو نیستند. حتی قضات و مسؤولان قضائی جرأت نمی‌کنند که برای این نهاد‌ها حتی پرونده تشکیل بدهند.»

میدان داری موسوی از نگاه فؤاد صادقی


صادقی در دیدار با فرزندان میرحسین موسوی در تاریخ 29 فروردین ماه 92، ادعا می‏کند که در مقابل مهندس موسوی فقط یک شخص همچون احمدی نژاد نبود، بلکه مسأله جریان قدرت پنهان و عامل تامین منافع آنها بودند!


صادقی در این دیداربه دلیل نزدیکی خاصی که با موسوی و عقایدش دارد، ابراز همدردی بسیاری با فرزندان موسوی می‏کند و با توصیف شرایط آن دوره کشور به شرایطی سخت برای مردم چنین عنوان می‏کند که میر حسین موسوی هیچ نقطه ای از آلودگی در پرونده خود و نزدیکانش نداشت. و هنوز بعد از 20 سال از کناره گیری موسوی از فضای نظام، در آن دوران انتخابات ریاست جمهوری اقشار جامعه از وی حمایت کردند.

تحلیل صادقی از حوادث بعد از انتخابات سال 88


فواد صادقی در نوشته ای که در تایخ 10 دی ماه 88 در جرس منتشر کرد مسائل و حوادث بعد از انتخابات سال 88 را این چنین تحلیل می‏کند: «حدود 200 روز از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری سپری شده است و در این مدت حوادث پیچیده و عجیبی رخ داده که تحلیل آن نیاز به فرصت و توان گسترده‌ای دارد.

 


در پیچیدگی این حوادث همین بس که چندین حادثه معادل حادثه کوی دانشگاه در 18 تیر 1378 و بحران قتل‌های زنجیره‌ای در پاییز 1377 که دو بحران امنیتی بزرگ نظام در 20 سال گذشته محسوب می‌شدند در طول چند ماه گذشته در دل این بحران رخ داده است و می‌‏توان گفت مشابه یکدیگر هستند.


در مجموع می‌توان جمع‌بندی تحلیل رسمی ارائه شده از ریشه‌های حوادث پس از انتخابات را این‌گونه بیان کرد: "جریان اصلاح‌طلبان با محوریت خاتمی، کروبی، موسوی و فرزندان هاشمی و ارتباط تنگاتنگ با خارج قصد داشت با پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری و شکست محمود احمدی‌نژاد، در واقع رهبری را شکست دهند و سپس نظام را تصاحب کند."


البته برای جلوگیری از این تحدید اقداماتی هم توسط دولت و سپاه نظیر: قطع شبکه پیامک، توقیف و فیلتر کردن رسانه‌های اینترنتی که قبل و روز انتخابات انجام شد، توقیف مطبوعات، توقیف ستادها و مراکز جمع‌آوری اطلاعات و اسناد و مدارک اصلاح‌طلبان و کنترل گسترده تحرکات رده اول تا چندم گروه‌های اصلاح‌طلب و فعالان سیاسی انجام گرفت. اما باز هم این حوادث اتفاق افتاد.


اکنون جای این پرسش از نهادهای متعدد اطلاعاتی کشور وجود دارد که پس از این مدت طولانی فعالیت و دستگیری گسترده که از رده‌های اول مشارکت و مجاهدین انقلاب تا فرزند شهید بهشتی و مرتبطین با فرزندان هاشمی را دربر گرفت، چه شواهد و قرائن مستدل و محکمه پسندی درباره توطئه شرح داده شده در ابتدای نوشتار به دست آمده است؟ ارتباط جریان داخلی با خارج از کشور چگونه بوده است؟ اطلاعات و اسلحه به چه شکل به داخل منتقل شده و کل این برنامه براندازی توسط چه اشخاصی طراحی و اجرا شده است؟. از سوی دیگر  قدرت‌های جهانی و در صدر آن ایالات متحده تمایل فراوانی برای فروپاشی نظام ایدئولوژیک و اسلام‌گرایانه جمهوری اسلامی و برقراری یک نظام سکولار با شاخص‌های متعارف بین‌المللی دارند،  اینجا دو نظریه می‌‏توان عنوان کرد:
در نظریه اول دولت مردان آمریکایی، محتوای حاکمیت جمهوری اسلامی به تدریج رقیق شده و از مؤلفه‌های ایدئولوژیک و انقلابی آن نظیر استکبارستیزی یا اجرای احکام اسلامی روز به روز کاسته شده و در نهایت با تغییر ساختارها و قانون اساسی، جمهوری اسلامی به یک نظام سکولار و غیرایدئولوژیک تبدیل می‌گردد، اما این سیر تغییرات نیازمند مدت زمان طولانی است.


اما نظریه دوم، غلیظ کردن محتوا و رادیکال کردن رفتارهای جمهوری اسلامی به ویژه اگر در تعارض مستقیم با معیارهای بین‌المللی و در برابر خواست اکثریت یا دست‌کم بخش قابل توجهی از جامعه قرار گیرد، عملاً سستی درونی و ضعف بیرونی نظام را درپی خواهد داشت و نتیجه این مسیر نیز به سقوط جمهوری اسلامی منجر خواهد شد.


این روش دوم در براندازی حکومت صدام هم مورد استفاده قرار گرفت. این جریان ها  هزینه سنگینی برای کشور، تنها برای ادامه حضور یک فرد در مسئولیت خود به جا گذاشته است که اکنون خود را از معرکه کنار کشیده و نه تنها از هزینه کردن خود برای نظام و رهبری پرهیز می‌کنند، به صورت مستقیم یا از زبان نزدیکان خود، مشکلات فعلی را متوجه نظام و نه «خود» می‌دانند.


در اینجا این سؤال مطرح می‏‌شود که: آیا همان‌گونه که تلاش فراوانی برای جستن حلقه X  یا ستاد فرماندهی اغتشاشگران و براندازان در میان طیف اصلاح‌طلبان، موسوی و هاشمی صورت گرفت که نتیجه آن، تولید محصولات جنگ روانی برای پر کردن صفحات کیهان و 20:30 بود، نباید در جستجوی حلقه فتنه‌ای در میان افراطیون بود که در مسیر تضعیف و فروپاشی نظام حرکت کرده و در لباس دوستان نادان تیشه به ریشه انقلاب می‌زنند؟


سؤال اینجاست که نهادهای اطلاعاتی کشور تا چه اندازه در پی بررسی این فرضیه برآمده‌اند و به چه میزان به کنکاش روابط پنهان افراطیون و مکانیزم تصمیم‌گیری آن همت گمارده‌اند و اگر پس از پایان پروژه و اتمام مأموریت، سال‌ها بعد برملا شود که شور انقلابی مهره‌های کلیدی افراطیون - که بسیاری از اقدامات خود را بدون هیچ‌گونه استدلال عقلی و محاسبه هزینه و فایده و تنها به عنوان دفاع هیجانی از نظام و رهبری انجام می‌دهند - تنها پوششی برای فراهم کردن مقدمات تضعیف نظام بوده است و سرویس‌های اطلاعاتی غرب، به پاس تقدیر از این مهره‌های کلیدی که برحسب تصادف چندان سابقه روشن انقلابی و مبارزاتی نیز ندارند، مدال بر سینه آنان بیاویزند، چه پاسخی در برابر تاریخ و فراهم آوردن زمینه فروپاشی نظام اسلامی خواهیم داشت؟ به نظر می‌رسد این پرسشی است که هر روز بیش از پیش نیازمند تأمل مسئولان اطلاعاتی کشور است.»



صادقی: نقش بی طرفی نظام در جریان تقلب در انتخابات سال 88
صادقی در مقاله ای در سایت جرس در تاریخ 30 دی ماه 88، نظر خود را در مورد چگونگی پذیرش یا عدم پذیرش تقلب در انتخابات سال 88 توسط مردم اینچنین شرح می‏دهد: «


در دوره دوم انتخابات سال 84 با وجود فاصله رأی 7 میلیونی هاشمی و احمدی‌نژاد و اعتقاد هاشمی به تقلب گسترده، واکنشی در میان جامعه دیده نشد و اگرچه بسیاری اطلاعیه هاشمی و دعوت به آرامش وی را در این میان مؤثر می‌دانند، اما عدم اعتقاد افکار عمومی به تقلب سرنوشت‌ساز، علت اصلی عدم التهاب فضای کشور پس از انتخابات بود.


در دوره انتخابات سال 88 نیز اگر ریشه اصلی اعتراضات، ادعای تقلب موسوی بود، باید مشابه دوره‌های قبل التهابات کمی رخ می‌داد، چرا که آرای اعلام شده موسوی تنها 30 درصد بیشتر از هاشمی بود. بنابراین نباید در حجم اعتراضات تفاوت چشم‌گیری دیده می‌شد.


بحث تقلب عمدتاً ماهیتی حقوقی مبتنی بر آمار و ریاضیات دارد و مبتنی بر واقعیت است، ‌اما در علوم اجتماعی بر فهم افراد از واقعیت تمرکز می‌شود، به عبارتی دیگر ممکن است در انتخابات گذشته واقعاً تقلب رخ‌داده باشد، اما فضای افکارعمومی و ذهنیت کلی جامعه انتخابات را سالم ارزیابی کند.


اکنون زمان طرح پرسش اصلی فرا رسیده است که چرا بخش‌هایی از افکار عمومی آمادگی کاملی برای پذیرش فرضیه رخ‌دادن تقلب در انتخابات را داشت؟ و به محض طرح این موضوع، به صورت گسترده آن ‌را پذیرا شد؟ پاسخ این پرسش را اینگونه می‏دهیم که: این واقعیت را که اکثر قریب به اتفاق ایرانیان در انتخابات ریاست‌جمهوری تصویر بی‌طرفانه‌ای از موضع نظام در انتخابات نداشتند و عملاً احساس می‌کردند جریان اصلی حاکمیت تمایل محسوسی به پیروزی محمود احمدی‌نژاد در انتخابات دارد، ‌قابل انکار نیست.


البته این تصور فراتر از حامیان موسوی و دو رقیب دیگر احمدی‌نژاد بود و حتی بخش عمده هواداران احمدی‌نژاد نیز این احساس را داشتند که پیروزی احمدی‌نژاد گزینه مطلوب نظام جمهوری است و بسیاری از آنان بر اساس همین احساس و ذهنیت و با وجود انتقادات شدیدی که به عملکرد احمدی‌نژاد و نزدیکان او داشتند، به حمایت سرسختانه از وی در انتخابات پرداختند.


اکنون دوطرف منازعه تمام تمرکز خود را بر موضوع تقلب یا عدم تقلب معطوف کرده‌اند. از یک‌سو کاندیداهای معترض هم آراء بی‌سابقه 40 میلیونی را مشکوک و قابل مناقشه می‌دانند و مدعی هستند چند میلیون رأی بدون وجود رأی دهنده وجود دارد و چند میلیون رأی نیز جابجا شده است، یعنی دست‌کم مدعی تقلب 6 میلیون در انتخابات هستند که سرنوشت آن را تغییر می‌داده و به دور دوم می‌برده یا در روز نخست موجب پیروزی موسوی می‌شده است و از سوی دیگر مدافعان صحت انتخابات نیز با ذکر ادله‌ای نظیر عدم امکان تقلب سازماندهی شده با این ابعاد، وجود صدها ناظر و مجری انتخابات و عدم ارائه مدرک و سند از سوی معترضان بر صحت و سلامت انتخابات تأکید دارند.


اما به نظر می‌رسد فارغ از بحث وجود یا عدم تقلب، که در جای خود اهمیت دارد، مسأله ذهنیت جامعه از بی‌طرفی نظام در انتخابات اهمیتی فراتر دارد، و این ذهنیت نیز یک شبه و با یک مصاحبه و بیانیه قابل تزریق به جامعه نیست. بلکه بر اساس عملکرد دراز مدت و مشاهده رفتار مسئولان متفاوت و متعدد پدید می‌آید.


اگر به هر دلیلی از جمله سوء استفاده برخی دستگاه‏ها و نهاد ها از اعتبار و نفوذ رهبر انقلاب برای افزایش آرای یک کاندیدا و عدم روشنگری به‌موقع، این تصور عمومی در جامعه بوجود آید که نظر نظام و رهبری حمایت از یک کاندیدای خاص بوده است و باید به جای نادیده گرفتن آن به اصلاح این تصور از روشهای کارآمد، نه صرفا دستوری یا دفعی اقدام کرد. بنابراین باید پذیرفت یکی از نتایج القای عدم بی‌طرفی نظام قبل از انتخابات که برای جذب رأی قشر متدین، سنتی و مدافع نظام به سوی محمود احمدی‌نژاد و با وجود برخی نکات مناقشه برانگیز در وی و نزدیکانش برای این طیف، آبستن التهابات بعدی در جامعه بود و تنها مسیر بازگشت به آرامش و شرایط طبیعی کشور،‌ بازسازی بی‌طرفی نظام در افکار عمومی است که اولین مقدمه آن برخورد قانونی و عادلانه با متخلفین و مرتکبین جرم و مجازات مقصران در هر لباس و جایگاهی فارغ از نزدیکی موضع سیاسی آنان به معترضین یا حامیان دولت می‌باشد.»

فؤاد صادقی: اصرار زیادی برای کاندیداتوری علی مطهری کردم


فؤاد صادقی ادعا می‏کند که  مطهری از مسئولیت و فشارها خسته و دلزده شده است و شخصا تمایلی برای کاندیداتوری مجدد ندارد و ترجیح می دهد که به زندگی پیش از مجلس هشتم بازگردد اما در برابر امیدی که به او بسته شده، و مردمی که از او انتظار دارند پاسخی جز ادامه مسیر ندارد. و بیان می‏‌کند که اصرار زیادی برای کاندیداتوری مجدد علی مطهری کردم. وی در سخنان خود علی مطهری را در مجلس به شهید مدرس تشبیه می‏کند!



پیام‏های انتخابات مجلس نهم برای اصولگرایان، اصلاح طلبان و مخالفان نظام از دید صادقی
فؤاد صادقی در سایت بازتاب امروز در تاریخ 20 اسفند 1390 پیامدهای انتخابات مجلس نهم را برای اصولگرایان، اصلاح طلبان و مخالفان نظام، اینچنین عنوان می‌‏کند: در انتخابات مجلس نهم با توجه به اینکه دولت نهم از طیف اصولگرا بودند نمایندگان اصلاح طلب حضور کمی در بین نامزدهای انتخابات داشتند اما با این وجود تعداد آرای کسب شده توسط نمایندگان طیف اصولگرا چشمگیر نبود، تنها 5 نماینده اصولگرا در تهران در دور اول به مجلس وارد شدند، و نمایندگان پذیرفته شده به جز حداد عادل دارای تعداد رأی بالایی نبودند و آرای کسب شده به میزان بالا به چند شخصیت برجسته که برای مردم شناخته شده بودند مانند حجت الاسلام ابوترابی که به خاطر وجهه مذهبی و انتساب به مرحوم ابوترابی، یا دکترمرندی به واسطه حضور در دو فهرست و سابقه اجرایی و تصویر مثبت در ذهن مردم تعلق داشت و وزن آرای کسب شده بیشتر به سمت این نمایندگان برمی‏‌گشت.


همچنین وجود اختلافات داخلی نیز در میان اصولگرایان به بالاترین حد خود رسیده بود و حجم تخریب‏های داخلی اصولگرایان علیه یکدیگر، این جناح را در آستانه سلب اعتماد جامعه از آنان قرار داده بود.


اما در طرف مقابل پیام این انتخابات برای اصلاح طلبان این بود که با توجه به شرکت تعداد نامزدهای کم در این دوره از مجلس اما مشارکت مردمی برای حضور در این انتخابات بالا بود و عدم شرکت اصلاح طلبان با تعداد نامزد بیشتر، سبب این نشد که مردم در انتخابات شرکت نکنند بناربراین اینطور برداشت می‏‏شود که آنچنان شرکت کردن آنها در نامزدی نمایندگی این دوره برای مردم دارای اهمیت نبوده است.


مخالفین نظام هم با وجود صادر کردن پیغام عدم شرکت در انتخابات برای مردم و طرفداران خود متوجه شدند که این پیغام بی تاثیر بوده و مردم با شرکت حداکثری خود درانتخابات مجلس نشان دادند هنوز تعداد افرادی که با اصول نظام موافق هستند از تعداد مخالفین بیشتر است.

 

پایان کار احمدی نژاد از نظر صادقی


فؤاد صادقی در مطلبی با عنوان پایان کار احمدی نژاد در سایت آینده و در تاریخ 1 تیر ماه 90، به چالش پنهان میان رییس دولت نهم و نظام پرداخت و در آن به صورتی واضح به اوج رسیدن این چالش و منجر شدن به ناتمام ماندن دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد را پیش بینی کرد. وی در این مطلب چنین می‏‌گوید: «عدم عملکرد صحیح در اجرای طرح هایی نظیر هدفمندی یارانه ها در ماههای اخیر می تواند دستاوردهای آن را با تهدید جدی مواجه کند و یا ناکارآمدی و اختلاف شدید در دولت می تواند به احیای مجدد اصلاح طلبان در افکار عمومی بینجامد و دقیقا همان اتقاقی که در دوره دوم انتخابات شوراها رخ داد و اختلافات شدید و مداوم شورای اصلاح طلب اول، زمینه عدم حضور هواداران اصلاحات در انتخابات دوم و پیروزی آبادگران را به دنبال داشت، مجددا به شکلی معکوس تکرار شود.


اگر محمدحسین صفار هرندی، سردبیر سابق  کیهان و وزیر معزول احمدی نژاد پذیرفت به خاطر نظام و از نصاب نیفتادن دولت، نقش "یک عدد" را بازی کند، بسیار بعید است محمود احمدی نژاد بپذیرد این نقش را برای دو سال ایفا کند و همان گونه که با خانه نشینی و اقداماتش در ماجرای وزیر اطلاعات، تقابل خود را نشان داده، بعد از این نیز طبق نظر خود عمل خواهد کرد. واقعیت این است: همان گونه که احمدی نژاد در نیمه نخست دور نخست ریاست جمهوری اش به صراحت گفت سخن مشایی نظر دولت و شخص اوست و اکنون بقایی و رحیمی نیز به او افزوده شده اند، احمدی نژاد هرگونه اقدام علیه نزدیکان خود را اقدام علیه خود می داند و از این رو به گونه ای بی سابقه بر دستگاه قضایی، مجلس و سایر نهادهای نظارتی که نزدیکانش را متهم می‌کنند، می تازد.
در نگاه نخست برگهای برنده احمدی نژاد در این تقابل عبارتند از: وجود چالش معترضان به نتایج انتخابات، حساسیت و آسیب‌پذیری طرح هدفمندی یارانه ها، تمایل نظام به عدم بروز اختلاف میان مسئولان کشور به صورت علنی، هزینه های سنگین داده شده برای حمایت از دولت، تقویت منتقدین عملکرد سالهای اخیر و محبوبیت دولت در روستاها و شهرستانها به دلیل خدمات اجرایی. اما انتشار نامه سرگشاده خطاب به نمایندگان مجلس برخلاف نظر صریح رهبر انقلاب، عزل وزیر اطلاعات و مقاومت در برابر حکم حکومتی، قهر و خانه نشینی یازده روزه، حمایت از جریان انحرافی و حمله به دستگاههای نظارتی، اصرار بر تخلفات قانونی در حوزه وزارت ورزش و راه و ادغام وزارتخانه ها و در آخر انتصاب های خاص از جمله انتصاب نافرجام چهره مشایی در حساس ترین نقطه دستگاه دیپلماسی تنها صفحه نخست فهرستی است که عملکرد دولت در ماههای اخیر موجب بروز اختلاف در افکارعمومی میان مسئولان ارشد نظام شده است.


از سوی دیگر نگرانی از تقویت مخالفان همیشگی احمدی نژاد به خاطر حذف وی، عملا با تداوم حضور و عملکرد او افزایش می یابد. در واقع بخش قابل توجهی از ریزش حاصل از هواداران دولت در شرایط فعلی به دامان مخالفان اصولی احمدی نژاد، به ویژه هاشمی و اصلاح طلبان می ریزد و پایگاه اجتماعی و سیاسی آنان را تقویت می کند؛ در شرایطی که با میدانداری اصولگرایان در برابر جریان احمدی نژاد، دست کم مسیر این ریزش تغییر خواهد کرد. بنابراین به نظر می رسد در شرایط فعلی شرایط برای رقم خوردن سکانس پایانی داستان مردی که حاضر نیست اطرافیانش را ترد کند، فراهم شده باشد و شاید تا پیش از برگزاری انتخابات مجلس دهم، شرایط به گونه ای رقم بخورد که مقدمات برگزاری دو انتخابات همزمان فراهم شده و معضل پراکندگی انتخابات حل شده و دهها میلیارد تومان با برگزاری همزمان انتخابات صرفه جویی شود.»

صادقی و حمایت از هاشمی برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری سال 92


فؤاد صادقی در نشستی که با جمعی از جوانان در مجمع تشخیص مصلحت نظام برای دیدار با هاشمی رفسنجانی در تاریخ 10 اردیبهشت ماه 92 برگزار شده بود، در بین سخنرانان چنین گفت: «اگر کاندیدایی ادعا می‌کند که از نسل باکری و زین الدین و همت است، تو از نسل بهشتی و مطهری و طالقانی هستی! تو فرمانده فرماندهان جنگ هستی! از آبروی خود مایه بگذارید و کاندید شوید. خیلی ها که شما را تخریب می‌کردند بعد از سال 88 به این نتیجه رسیدند که اشتباه کردند!»



دروغ پراکنی و بهم ریختن آرامش روانی کشور به سبک فؤاد صادقی


در اردیبهشت ماه 1392  سایت بازتاب امروز در خبری جنجالی اعلام کرد که بر مبنای شنیده هایی از اطرافیان مشایی، احمدی نژاد نواری در دست دارد که اثبات می کند 8 میلیون رأی در انتخابات سال 88 به نفع او جابجا شده است که در صورت رد صلاحیت مشایی از سوی شوران نگهبان به عنوان سند تقلب در انتخاباتی که خود برای بار دوم به عنوان رییس دولت در آن انتخاب شده بود را افشا خواهد کرد. دفتر احمدی نژاد این خبر را تکذیب کرد و سپس سایت بازتاب امروز برای چندمین بار از دسترس خارج شد. ماجرای این اقدام به شرح زیر است:



روز شنبه 7 اردیبهشت 90، مطلبی در سایت بازتاب امروز منتشر شد که در آن سناریوی تیم انتخاباتی آقای احمدی نژاد افشا شده بود. بر اساس این سناریو قرار بود در صورت رد صلاحیت آقای مشایی نواری از سوی دولت منتشر شود که در آن ادعاهایی در مورد انتخابات 88 مطرح شده است. صادقی در ادامه با تاکید بر اینکه ما هیچوقت مدعی صحت چنین نواری نشده ایم، یادآور شد: «ما گفتیم که یا نوار وجود خارجی دارد و این‌ کار برای فشار به نهادهای ذی‏ربط صورت می‌گیرد. یا نوار ساختگی است و برای عملیات جنگ روانی مطرح می‌شود یا اینکه این نوار بخشی از واقعیت است و کل واقعیت نیست.» وی در ادامه تاکید کرد: «بر اساس تحلیل ما صحت چنین نواری بعید بود و حال که نهاد ریاست جمهوری بعد از 48 ساعت سکوت و اکنش نشان داده است نشان می‌دهد که اینها غافلگیر شده و سناریو ایشان سوخته است.»



تکذیب بعد از 48 ساعت


مرکز روابط عمومی‌دفتر رئیس جمهور در تکذیبیه‌ای که روی پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست جمهوری قرار گرفت، نوشت: در پی انتشار مطلبی غیرواقعی و دروغین با موضوع «نوار 8 میلیونی رئیس‌جمهور...» توسط یکی از سایت‌های خبری که گرایشات خاص سیاسی آن بر همگان آشکار است صراحتا تاکید می‌شود که اصل موضوع مطرح شده در آن و آنچه به رئیس‌محترم جمهور نسبت داده شده است کاملا بی اساس و کذب محض است. در ادامه این اطلاعیه آمده است: «اگرچه این مطلب پس از مدت کوتاهی از انتشار بلافاصله از خروجی سایت مذکور حذف شد، اما انتشار آن یک هدف بیشتر ندارد که همانا زیر سوال بردن سلامت انتخابات 88 و مخدوش نشان دادن انتخابات آتی ریاست جمهوری با هدف ایجاد نگرانی در مردم نسبت به حفظ آرای‏‌شان و در نتیجه کاهش مشارکت و از بین بردن زمینه‌های خلق حماسه است.


انتشار دهندگان چنین مطالبی همچنین به دنبال ایجاد پیامدهای سوء نسبت به نتیجه آرای انتخابات، التهاب آفرینی و مقدمه سازی برای بلوا و آشوب هستند همان برنامه و سناریویی که قبلا هم پیش از برگزاری انتخابات 88، از سوی برخی افراد و محافل سیاسی مطرح و بعد از انتخابات به اجرا درآمد. مرکز روابط عمومی‌دفتر رئیس‌جمهور همچنین ضمن تاکید بر کذب و دروغین بودن این مطلب، دستگاه‌های مسئول را موظف به رسیدگی به این موضوع و اطلاع رسانی کافی به مردم در این زمینه‌ دانسته است.»



صادقی و فعالیت‌هایش در دولت یازدهم


با روز کار آمدن دولت تدبیر و امید شاهد حضور این فعال فتنه 88 و از اعضای تیم رسانه ای مهدی هاشمی در جلسات و اتاق های فکر رسانه ای دولت یازدهم بودیم به طوری که خبرها حکایت از انتصاب فواد صادقی در صندوق بیمه اجتماعی کشور را داشت.

 

فواد صادقی که این بار حکم خود را از سید حمید کلانتر مدیرعامل صندوق بیمه اجتماعی روستائیان پدر عمار کلانتر سردبیر سایت فیلتر شده آینده دریافت نمود تا با مدرک تحصیلی مدیریت رسانه به عنوان معاون عمرانی صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر انتخاب شود.


هرچند که با اعتراضات گسترده به ویژه اعتراضات یکی از نمایندگان مجلس پس از مدتی از وزارت کار اخراج شد اما همچنان حضور صادقی در محافل آیت الله ادامه داشت و در مراسم افطاری آیت الله خوش و بش های زیادی را با همدیگر داشتند.


خوش خدمتی صادقی آنجا مشخص شد که در جریان افشای توطئه برخی در وزارت علوم برای جنجال بورسیه ها، فواد صادقی یار دیرینه خود یعنی غزالی را فدای رسوایی وزارت علوم کرد و ادعاهای او در خصوص اینکه دادن لیست بورسیه ها به غزالی از سوی معاون مشاور وزیر علوم کذب است اخرین تیر خلاص وی به رفاقت دیرینه شان بود.


کمتر از ده روز از خوش خدمتی صادقی نمی‌گذرد که وی از سوی آیت الله توانست به سمت مشاور فرهنگی و رسانه‌ای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دست پیدا کند.
 




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.