خاتمی و راهبرد «بازگشت سفید»
به گزارش یزدرسا به نقل از فارس،تاکید بر محور قرار دادن رئیس بنیاد باران و اصرار بر فعالسازی مجدد سید محمد خاتمی از زمانی تشدید شد که برخی اصلاحطلبان، گزاره «روحانی یک مستاجر 4 ساله» را مطرح کردند و این استراتژی به یکی از محورهای عملیاتی در دستور کار جریان فتنه – تجدید نظر طلبان قرار گرفت.
تلاشی با این پیش فرض که «خاتمی نقش موثری در پیروزی حسن روحانی داشته است» و ابعاد مختلف این تلاش در شورای مشورتی اصلاحطلبان قوام یافت.
*لوازم بازگشت به حاکمیت
این جریان که معتقد است رئیس دولت اصلاحات نقش بسزایی در احیای جریان اصلاحات در انتخابات سال 92 داشته است، «بازگشت به حاکمیت» را مهمترین استراتژی فعلی خود تعریف کردهاند؛ «بازگشتی» که البته به نظر کارشناسان سیاسی «لوازم و آداب» خاص خود را دارد.
دیدارهای نوروزی امسال برخی از اعضای کابینه حسن روحانی با رئیس دولت اصلاحات بود، شایعاتی
عبدالله نوری ضمن انتقاد از معصومسازی از خاتمی توسط اصلاحطلبان و عدم انتقاد به وی توسط اصلاحطلبان آن را موجب شکلگیری انسداد سیاسی دانست
مبنی بر احتمال بازگشت خاتمی به عرصه قدرت را قوت بخشید، این موج تا جایی پیش رفت که رئیس بنیاد باران در دیدار با اعضای کانون زندانیان سیاسی قبل از انقلاب گفت: «نه قصد داشتم و نه دارم و نه زمینهاش فراهم است که به قدرت بازگردم»؛ اظهاراتی که واکنشهای متفاوتی را در اردوگاه اصلاحطلبان و حتی اصولگرایان در پی داشت.
محمد جواد حق شناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در همین باره معتقد است: «آقای خاتمی درصدد است برای چهرههای جدید که میتوانند تاثیر گذار باشند فرصت ایجاد کند»، از سوی دیگر نیز علی مطهری نماینده مردم تهران در این خصوص گفت: «ما نمیتوانیم درباره تصمیم آقای خاتمی اظهار نظر کنیم قطعاً ایشان مصلحت خودشان را بهتر میدانند.»
این اظهارات در حالی از سوی خاتمی مطرح شد که برخی کارشناسان سیاسی، این کنارهگیری را ناشی از آگاهی نسبت به جایگاه و وزن سیاسی اصلاح طلبی تعریف کردند؛ شاید هم اظهارات عبدالله نوری و عباس عبدی که در ویژهنامههای نوروزی اصلاحطلبان اعلام نظر کرده بودند، علتی جدیتر باشد. اظهارات نوری و عبدی حاکی از آن است که فرآیند ترسیم شده در جریان مزبور با اما و اگرهای جدی روبرو بوده و برخلاف تصویرسازیها، انتقادات زیادی به راهبردهای اصلاحطلبان و اسطورهسازی از خاتمی، و نیز نقدهای فراوان شورای مشورتی در بدنه اصلاحطلبان وجود دارد.
به طور مثال عبدالله نوری در گفتگو با ویژهنامه نوروزی اعتماد بخشی از انتقادات خود به شورای مشورتی روحانی را به سطح آورده و ضمن غیر دمکراتیک خواندن این شورا تصریح کرد که «خروجی این شورا نه خرد جمعی که تصمیم نهایی خاتمی است.»
وی همچنین با انتقاد از معصومسازی از خاتمی توسط اصلاحطلبان و عدم انتقاد به وی توسط این جریان، آن را موجب شکلگیری انسداد سیاسی دانست و بر ضرورت بازسازی اصلاحات تاکید کرد و گفت: «اصلاحطلبان نیازمند بازسازی هم در راس هرم خود و در بدنه هستند و این بازسازی جز در مسیر دمکراتیک و شفاف ممکن نیست.»
به موازات انتقادات عبدالله نوری، عباس عبدی نیز در گفتوگویی با ویژهنامه نوروزی اعتماد، راهبردهای این جریان نسبت به حاکمیت، دولت روحانی و حتی شناخت موقعیت حقیقی اصلاحطلبان را به چالش کشید.
عبدی در پاسخ به این پرسش که «مهمترین خواسته سیاسی قابل تحقق اصلاحطلبان در دوران ریاست جمهوری روحانی، چه میتواند باشد؟»، گفت: «با منطق این پرسش به صورت بنیادی اختلاف دارم. تا وقتی که نیروی سیاسی مطالبه محور باشد، هیچ گامی بر نخواهیم داشت؛ آنان باید از دوگانگی راهبردی و تاکتیکی بیرون آیند و وضعیت خود را با مجموعه سیاسی معنا و انسجام ببخشند.»
*چرا خاتمی زمین بازی را در اختیار جوانان اصلاح طلب گذاشت
بر همین اساس، شاید بتوان گفت برخلاف تصویرسازیهای ارائه شده از سوی جریان اصلاحات، اختلافات مبنایی
ششم اردیبهشت 87 روزی که سید محمد خاتمی پس از اینکه رای خود را در دور دوم انتخابات مجلس هشتم به صندوق اخذ رای انداخت در جمع خبرنگاران گفت: «از فعالیتهای سیاسی بازنشسته شده است»
در راهبرد و تاکتیک این جریان در زمینههای مختلف و اعتراض به در دست داشتن زمام نهایی مدیریت توسط خاتمی، وی را مجبور کرد تا در ظاهر، زمین را در اختیار گروهی از جوانان اصلاح طلب قرار دهد.
اما نکته قابل تامل در این «بازگشت آرام» شیوه خاتمی و اطرافیانش برای رسیدن به کرسی قدرت است؛ «قصد ندارم به قدرت بازگردم» جملهای که ناخودآگاه ذهن را به یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری دهم هدایت میکند یعنی ششم اردیبهشت 87 روزی که سید محمد خاتمی پس از اینکه رای خود را در دور دوم انتخابات مجلس هشتم به صندوق اخذ رای انداخت در جمع خبرنگاران گفت: «از فعالیتهای سیاسی بازنشسته شدهام».
البته برخی نیز معتقدند خاتمی باتوجه به دیدگاههایی که بخشی از آن توسط عبدالله نوری و عباس عبدی رسانهای شد، به این باور رسیده است که اصلاحطلبان برآورد عینی از قدرت جریان اصلاحات نداشته و در توهم موثر بودن به سر میبرد، برخی هم این اظهارات را بیانگر بازگشت خاتمی به خود دانسته و میگویند او امروز با شعار بازنشستگی به دنبال فرار رو به جلو است.
*نگاهی به تولد و عملکرد خاتمی در دوران اصلاحات
اوایل مرداد 75 بود که جریان چپ اولین دیدارهای انتخاباتی خود با میرحسین موسوی را آغاز کرد، پس از آن بود که محمد سلامتی دبیرکل سازمان منحله مجاهدین اعلام کرد «موسوی کاندیدای شورای هماهنگی گروههای خط امام است» اما پس از انصراف موسوی برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی، مجمع روحانیون مبارز که رهبری جریانهای چپ را برعهده داشت، سیدمحمد خاتمی را به عنوان کاندیدای مورد حمایت معرفی کرد.
یکی از اهداف خاتمی و یارانش در کنار اهداف انتخاباتی، بازتعریف «جایگاه ولیفقیه»، طرح «جامعه مدنی» و «توسعه سیاسی» بود.
*روایت رهبر انقلاب از دیدگاه خاتمی به ولایت فقیه
خاطرهای از رهبر انقلاب درباره اصرار خاتمی بر محدود شدن ولیفقیه و قانون اساسی به خوبی تلاشهای
یکی از اهداف خاتمی و یارانش در کنار اهداف انتخاباتی، بازتعریف «جایگاه ولیفقیه»، طرح «جامعه مدنی» و «توسعه سیاسی» بود.
خاتمی را برای بازتعریف نقش و جایگاه ولیفقیه نشان میدهد؛ مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان ستادهای انتخاباتی نامزدهای انتخابات 88 فرمودند: «جناب آقای خاتمی وقتی سال 76 میخواستند کاندیدای ریاستجمهوری شوند آمدند پیش بنده و گفتند که بنده عقیدهام این است که رهبری بایست در چارچوب قانون اساسی عمل کنند، بنده به ایشان گفتم، بسیار مطلب خوبی است ولی شما جناب آقای خاتمی کسی خواهید بود که در آینده بیشترین تقاضاها را برای استفاده از اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری جهت حل مشکلات کشور خواهید داشت. در طول سالهای ریاستجمهوری ایشان بارها نامه میزدند که فلان مطلب را تنها شما میتوانید حل نمایید و بنده مینوشتم که با توجه به اینکه درخواست شما در چارچوب قانون اساسی نیست مکتوب بنویسید که موضوع از طریق اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری حل شود و ایشان بارها و بارها چنین مطلبی را مکتوب نمودند.»
سردار نجات نیز با ذکر خاطرهای درباره خاتمی میگوید: « زمانی هم که آقای خاتمی رئیسجمهور بود، اعتقاد داشت ولایت فقیه نوعی دیکتاتوری است، یکی از آقایان میگوید که من مفصل با او صحبت کردم و بالاخره چنین گفت که ولایت فقیه، «دیکتاتوری مومنین» است، یعنی ایشان در اوج ریاستجمهوری نیز ولایت فقیه را قبول نداشت.»
*جامعه مدنی یا جامعه نبوی
آنطور که جامعهشناسان شکل گیری جامعه مدنی را پیش نیاز تشکیل یک نظام سیاسی سکولار میدانند، این موضوع از سوی دولت اصلاحات تبیین و تئوریزه شد؛ هرچند که خاتمی آذر 76 طی سخنانی در هشتمین نشست سران سازمان کنفرانسهای اسلامی در تهران جامعه مدنی مورد نظر خود را متفاوت با جامعه مدنی تدوین شده غرب اعلام کرد اما برخی اصلاحطلبان از جمله «احمد زیدآبادی» صراحتاً گفتند خاتمی برای ساکت کردن منتقدین و دینی جلوه دادن اظهارات خود چنین ادعایی را مطرح کرده است.
رئیس بنیاد باران البته یک راهکار عملیاتی برای رسیدن به توسعه مورد نظر خویش هم داشت. خاتمی، توسعه غرب را نه نتیجه استعمار که میوه تمدن غرب میدانست و توصیهاش برای جمهوری اسلامی نیز این بود که از بینش و منش غرب پیروی کند و تاکید داشت: «توسعه به معنای امروزش میوه یا شاخ و برگ تمدن جدید است. اگر آن تمدن آمده توسعه هم خواهد آمد و به این معنا سخن کسانی که میگویند ابتدا باید خرد غربی را پذیرفت تا توسعه بیاید سخن بیراهی نیست و این سخن را کامل کنند که علاوه بر خرد و بینش غرب باید منش غربی متناسب با این بینش را نیز پذیرفت.»
*پروژه خروج از حاکمیت و موضعگیری خاتمی
بنابراین در دولتی که به تصریح رئیس دولت وقت آن، مبتنی بر گفتمان سکولاریسم بود، بحرانسازی و بحرانآفرینی در دستور کار قرار گرفت؛ قتلهای زنجیرهای، غائله 18 تیر و کنفرانس برلین که با وجود واکنش مقام معظم رهبری و برخی از مراج تقلید و علما، خاتمی آن را قابل «تامل»، «خوب» و «معقول» خوانده بود و همچنین لوایح دوقلویی که زمینه تحصن نمایندگان مجلس ششم را فراهم کرد و نیز تلاش برای کمرنگ کردن حذف حاکمیت دینی، تکمیل پروژه سکولاریزاسیون بود که به تصریح سعید حجاریان با استراتژی فتح سنگر به سنگر پیش میرفت.
*انتقاد کروبی از لوایح دوقلوی دولت خاتمی
ارائه لوایح دوقلو اعتراض رئیس مجلس اصلاحطلب وقت را نیز در پی داشت، رئیس مجلس ششم در مورد ارائه لوایح دوگانه دولت اصلاحات به مجلس اعلام کرد «اگر لوایح دوگانه تصویب می شد از بزرگترین اشتباهات این مجلس بود و باعث می شد که با بن بست برخورد کنیم بنابراین یکی از مشکلات مجلس ششم همان لوایحی بود که آقای خاتمی ارائه کرد.»
دبیرکل حزب اعتماد ملی در مورد تحصن نمایندگان مجلس ششم نیز گفت: «نمایندگان مجلس ششم آمدند ما را ابتدا در بن بست مطبوعاتی قرار دادند، بعد ما را گذاشتند در بن بست رفراندوم بعد دوباره بردند به بن بست خروج از حاکمیت و سرانجام در بن بست تحصن کار ما را تمام کردند.»
*بازوی رسانهای نهاد اصلاحات
رویکرد رسانهای دولت اصلاحات به عنوان بازوی تبیین کننده و پیشبرنده این تفکر به خوبی توانسته بود نقش خود را ایفا کند و پروژه خدشهدار کردن دین و ضرورت جدایی دین از سیاست در مطبوعات زنجیرهای بخشی از این حوادث بود تا جایی که مقام معظم رهبری به انتقاد از این شارلاتانیزم مطبوعاتی پرداختند و «برخی» از این رسانهها را پایگاه دشمن معرفی کردند.
Related Assets:
- آقای تابش! از دوران خاتمی چه خبر؟!
- مسئولان سابق یزد خواستار 2 نماینده شدن این حوزه شدند/ تک نمایندگی 60درصد جمعیت استان یزد!
- بی عدالتی در تقسیم حوزه های انتخابیه صدای استاندار اسبق یزد را هم درآورد!
- قرار نیست فعالیتهایم رسانه ای شود/هفتهای 3 دیدار عمومی دارم/وعده خاتمی به دانشجویان معترض
- کارگردان یزدی کمک از خاتمی برای اکران«شیار 143»را تکذیب کرد/ صندليم را كنار خاتمی قرار دادند!
- مجازات موسوی وکروبی اعدام است؛ برسرشان منت گذاشته شد/ افرادی قصد قبضه کردن خبرگان را دارند
- «ديکتاتوري سفــيد»؛ روی دیگر دانشگاه یزد!