خنده های زیرمیزی و سیاه بازی زننده «طبیب اجباری»!
یزد رسا به نقل از یزدندا؛ خنده بر هر درد بي درمان دواست، بخنديم و ديگران را هم بخندانيم، سال نو را با خنده آغاز كنيد...
اينكه خنده معجزه ميكند و عامل نشاط و اميد و زندگي است بر هيچكس پوشيده نيست، اما سوْال اين است كه خنديدن يا خنداندن به چه قيمتي؟!
در ايام عيد نوروز شاهد كارهاي هنري مختلف و متنوعي از سوي هنرمندان يزد بوديم، از نمايش هاي صحنه اي و خياباني گرفته تا پرفورمنس آرت كه جاي قدرداني و سپاس دارد، اما در تالار شرف الدين علي يزد كاري بر روي صحنه رفت تحت عنوان «طبيب اجباري» نوشته مولير؛ بازنويسي،طراحي و كارگرداني هنرمند تواناي شهرمان سعيد شهريار...
دكور و طراحي صحنه زيبا و دلچسب با فرهنگ إيراني و المان هاي يزدي، بازي روان و قابل تحسين بازيگران با ريتم مناسب كار در طول ٦٠ دقيقه نمايش، طراحي لباس و گريم عالي نشان از توان بالاي هنرمندان را مي داد كه در اين كار حضور داشتند اما چند سوال مهم و أساسي در مورد «طبيب اجباري»:
آيا هنر و هنرمندان يزدي به اين اندازه نزول پيدا كردند كه تنها راه خنداندن مخاطب را بر استفاده از رقص، حركات زننده پايين تنه، به كار بردن كلمات ركيك، بي ادبانه و ديالوگ هاي مستهجن مي دانند؟
حتي در نمايش هاي سخيف و روحوضي و سياه بازي هم تنها سياه گاهي كلمات و حرفهاي زشت و زننده از دهانش در مي رود اما در «طبيب اجباري» انگار همه بازيگران از زن و مرد، پادو و ارباب به نوعي سياه هستند! و دهانشان براي گفتن هر حرف و جمله بي ادبانه و زشت باز و آزاد گذاشته شده است.
در نمايش "طبيب اجباري" يك بازيگر مرد با آن آرايش غليظ و زنانه و با آن حركات بسيار زننده و خجالت آور در نقش يك زن پوش آيا خارج از عرف و ادب و فرهنگ يزدي نيست!...
سوْال از مسئولين محترم ارشاد و هيئت بازبين اين است كه آيا حاضرند به همراه خانواده محترمشان و دختر و پسر جوانشان به تماشاي نمايش «طبيب اجباري» بنشينند؟!
حواسمان باشد كه نمايش «طبيب اجباري» در چه زماني و در چه مكاني اجرا مي شود، زمان تعطيلات عيد نوروز كه بيشترين مسافران به عنوان سفيران فرهنگي و هنري ديار دارالعباده و دارالعلم را ترك مي كنند.
علاوه بر این با توجه به قرار گرفتن تالار شرف الدين علي در كنار تكيه ميدان اميرچخماق و حضور مردم بر سر قبور شهداي گمنام، آیا این چهره دوگانه شهر یزد در کمتر از چند متر! تعجب مسافران و حال یزدی ها را نمی انگیزد؟ و گویا مصداق همان ضرب المثل معروف «اين طرف بوم تابستون اون طرف بوم زمستون» در ذهنشان نیست؟
هر چند در آثار و کارهای هنری نقد وارد است و همیشه هر اثر هنری هرچند قوی مورد هجمه انتقادی قرار می گیرد اما مقصود از این نوشتار نقد سازنده نیست بلکه هشداری است برای مسئولان که در امر بازنینی و تأیید و رد یک اثر دقت بیشتری کنند تا خدا ناکرده وجه ای از یزد دارالعباده خدشه دار نشود.
انتهای پیام/س*