دانشجویان علوم سیاسی از مهرماه چه درسها و چه کتابهایی میخوانند؟
به گزارش یزد رسا، با گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی بازنگری در عناوین، سرفصلها و محتوای دروس رشته علومسیاسی با رویکرد تحول و ارتقاء در این رشته بر پایه مبانی و ارزشهای اسلامی ضروری به نظر میرسید.
کارگروه تحول و ارتقاء علومسیاسی در دیماه سال 90 در ذیل شورای تخصصی تحول در علومانسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی آغاز به کار کرد و پس از تدوین رسالت و اهداف تحول و ارتقاء رشته علومسیاسی، بازنگری در سه مقطع کارشناسی، کارشناسیارشد و دکتری را در دستور کار قرار داد که بازنگری در مقطع کارشناسی به اتمام رسیده و از مهرماه سال جاری برای دانشجویان جدیدالورود این رشته تحصیلی تدریس میشود.
برای آشنایی بیشتر با روند این بازنگری و اطلاع از جزئیات این طرح به گفتوگو با رئیس این کارگروه پرداختیم.
متن گفتوگوی مشروح تسنیم با منوچهر محمدی رئیس کارگروه تحول و ارتقاء رشته علومسیاسی را در ادامه میخوانید:
عملیات آغاز تحول در رشته علومسیاسی از چه زمانی شروع شد؟ و مراحل اجرایی آن به چه شکل بود؟
دیماه سال 1390 بود که آقای حدادعادل به عنوان رئیس شورای تحول و ارتقا علوم انسانی از بنده و تعدادی از همکاران حوزوی و دانشگاهی دعوت کردند کارگروه علوم سیاسی را در این زمینه تشکیل دهیم و دوستان بنده را به عنوان رئیس کارگروه انتخاب کردند. کار ما در تحول علوم سیاسی از همین جا آغاز شد.
با توجه به مطالعه عمیقی که در زمینه علومسیاسی داشتم، اعتقاد و باورم این بود که متاسفانه این علوم متحول نشده و هنوز نگاه ما به این رشته نگاه مادیگرایانه سکولاریستی است، همان ابتدا به آقای حدادعادل گفتم ما (کارگروه) میتوانیم این کار را انجام دهیم، به شرطی که شما نیز آمادگی پشتیبانی و همکاری با این کارگروه را داشته باشید.
متاسفانه خود شورا برنامه دقیق و طرحی برای این اقدام نداشت و من پیشنهاد کردم در مرحله اول طرحی را برای این مسئله آماده کنم. یک طرح دو ساله تهیه کردم که در آن به همه ابعاد مسئله تحول توجه شده بود و برای تحقق آن شش مرحله پیشبینی شده بود، مسائل دیگری مانند ایجاد یک دبیرخانه دائمی با تجهیزات کامل و حضور کارشناسان شاخص نیز در آن پیش بینی شده بود.
در مرحله دوم اهداف و رسالت طرح تحول را مشخص کردیم، اینکه هدفمان از تحول چیست و میخواهیم به کجا برسیم. آن زمان مسالهای به عنوان بازنگری در سرفصلهای رشتهها مطرح بود که بنده اعتقاد داشتم بازنگری در رشته علوم سیاسی بیمعناست زیرا ما قصد داریم رویکردی را تغییر دهیم و براساس هستیشناسی و معرفتشناسی اسلامی عمل کنیم بنابراین این یک تحول بنیادی خواهد بود به خصوص وقتی بررسی کردیم دیدیم حضرت امام در اوایل نهضت فرمودند: "والله اسلام تمام تمامش سیاست است" چنین آموزههایی مسئولیت ما را در این کارگروه سنگینتر میکند، بنابراین هدف دوم ما تعیین رسالت و رویکرد بود.
در مرحله سوم باید به تعریف سرفصلها و دروس میپرداختیم و در مرحله چهارم نیازمند تدوین متن برای دروس بودیم زیرا اکثر متون آنها جدید است و استاد و دانشجو به متن درس احتیاج داشتند.
مرحله پنجم؛ مسئله آموزش و بازآموزی اساتید بود تا با سبک و متون جدید آشنا شوند. در نهایت مسئله اجرایی کردن این متون در دانشگاهها بود. طرح تهیه شده به تصویب شورای تحول علوم سیاسی رسید.
در ابتدای کار یک مسئلهای وجود داشت که خوشبختانه حل شد و آن دوگانگی بین شورای تحول و وزارت علوم در این زمنیه بود. وزارت علوم هم در زمینه تحول کارگروههایی داشت که البته بنده عضو آن کارگروه هم بودم. طبیعتاً این دوگانگی مشکلساز بود. با موافقتی که بین وزیر علوم و آقای حدادعادل به وجود آمد، قرار شد این دو کارگروه در یکدیگر ادغام شوند و این کار هم انجام شد. احکامی که برای ما امضاء شد با امضای مشترک آقای دانشجو و آقای حدادعادل بود، دوگانگی موجود نیز از بین رفت و ما با صدور مجوز کار خود را آغاز کردیم.
در ابتدای کار دو اقدام را انجام دادیم. یک اینکه موجودیت خودمان را به کل گروههای آموزشی در سراسر کشور اعلام کردیم. در یک بخشنامه آغاز کار و مشخصات کار گروه را از طریق ایمیل، آدرس و تلفن به همه گروههای آموزشی اعلام کردیم و هر نوع همکاری و پیشنهادی را طلب کردیم.
در موازات آن، آنها را در جریان فعالیتهای خود قرار داریم؛ هر قدمی که در کارگروه برمیداشتیم به آنها ابلاغ میکردیم که ما این تصمیمات را گرفتیم، اگر نظری دارید درباره آن نظر دهید.
در قدم دیگر و با توجه به گسترش و نشر علوم سیاسی 4 کمیته فرعی تشکیل دادیم. نزدیک به 50 نفر از اساتید برجسته حوزه سیاسی اسلامی، حوزه ایران، مطالعات ایران و مطالعات بینالملل را فعال کردیم و قرار شد اقدامات کارگروه در زمنیه تحول متون و دروس ابتدا در این کمیتهها بررسی و سپس در کارگروه ویژه مطرح شود. کار خود را هم یک کار جهادی تلقی کردیم.
میدانستیم این کار در قالب سیستم بوروکراتیک به جایی نمیرسد. شاید گفتن آن نابجا باشد، هزینههای این کار را از جیب خودمان در ابتدا شروع کردیم. من هزینه کردم و محلی را برای این کار در نظر گرفتم؛ متاسفانه تا زمانی که به ثمره کار دیده نشد هیچگونه کمک مالی و همکاری با ما صورت نگرفت. البته بعد که متوجه شدند کار نتیجه داده و تاحدی پیش رفته، مقدار زیادی جبران خسارت ما را کردند. کار را با این عمق شروع کردیم و انصافا هم کار درست و اصولی انجام دادیم.
در ابتدای کار به این جمعبندی رسیدیم که بیتردید آن متونی که در غرب بوده و ما به صورت ترجمهای از آن استفاده میکردیم بر مبانی ماتریالیستی و مادیگرایانه غرب و نگاه پوزیتیویستی بوده است، اما انقلاب اسلامی و پیروزی آن در ایران نشان داد تحلیلهای مادیگرایانه پاسخگو نیست.
حضرت امام در حقیقت بازگشت به دین اسلام را اساس موفقیتهای خود دیدهاند. بنابراین ما باید براساس این مبانی جدید کار خود را شروع کنیم و به چهار بعد آنها یعنی اسلامی کردن دروس و رشته، بومی سازی آنها یعنی چیزهایی که مورد نیاز مردم است در کنار روز آمد کردن دروس توجه کرد.
سرفصلهایی وجود داشت که بعضا حدود سی و چند سال پیش تدوین شده و هیچ تحولی در آن صورت نگرفته بود. با توجه به تحولات عظیم جهان باید منابع را روزآمد کرد تا بتواینم با مراکز علمی و دانشگاهی دنیا پیش رویم. مفهومسازی نیز از جمله مسائلی بود که باید به آنها توجه داشت، بسیاری از مفاهیمی که ما به کار میبریم برگرفته از غرب است و باید مفاهیم جدید ایجاد کنیم. با این چهار هدف کار خود را آغاز کردیم.
در این مسیر محدودیتهایی را نیز برای خود در نظر گرفتید؟
البته محدودیتهایی برای خودمان در نظر گرفتیم. یک محدودیت تعداد واحدهای درسی بود به این شکل که تعداد واحدهای درسی در دوره کارشناسی از 132 واحد، کارشناسی ارشد 32 و دکتری هم به همین طریق افزایش نیابد.
محدودیت دوم دستورالعملی بود که از طرف وزارت علوم آمده بود که سیستم کار خود را به شکل سیستم لوزی طراحی کنیم. به این معنا که ما کار خود را از یک رشته شروع کنیم بعد آن را یک مقدار بسط دهیم و دوباره آن را محدود کنیم. چون رشتههای بسیار متعددی در علوم سیاسی مطرح بود که میتوانست به صورت گرایش مطرح باشد؛ بنابراین با این نگاه کارمان را شروع کردیم.
بعد از اینکه اهداف و رسالت مورد تصویب شورا قرار گرفت، سراغ خود رشتهها رفتیم. اولین کاری که کردیم و تصویب شد این بود که برای هر دوره دوباره رسالت و ماموریت جداگانهای تعریف کردیم. قبلا به این شکل بود، اغلب مسائلی که در دوره کارشناسی مطرح میشد در دوره ارشد و حتی دکترا نیز تکرار میشد که این کار غلطی است؛ بنابراین ما برای هر سه مرحله رسالت جداگانهای تعریف کردیم به این شکل که در دوره کارشناسی، دانشجو مطالب را به صورت توصیفی، انتقادی بیاموزد. دنبال حذف هیچ یک از دروس حتی دروسی که از غرب آمده مانند نظریههای بینالملل و اندیشههای سیاسی غرب نبودیم، بلکه ضمن توصیف آن نظریه، نقد هم شود تا دانشجویی که در سن ابتدایی است تحت تاثیر قرار نگیرد.
به عنوان مثال اگر نظر جان لاک را میآوریم نقد آن را هم قید کنیم. دو نوع نقد داریم یک نقد خود غربیها بر نظریهها و دوم نقد اسلامی بر نظریات و این روش ما برای دوره کارشناسی بود.
برای دوره کارشناسی ارشد تصمیم بر این گرفته شد که نحوه تدریس، تحلیلی تبیینی باشد یعنی نیمی برعهده استاد و نیمی از کار بر عهده دانشجو است. در دوره دکترا نیز اصل کار را براساس نوآوری و نظریهپردازی تعریف کردیم و اینکه کار دانشجو محور بوده و وظیفه اصلی بر دوش دانشجو باشد. استاد تنها بر کار دانشجو نظارت کند. معتقد بوده و هستیم زمینه و فضا برای نوآوری و نظریهپردازی با توجه به رویکرد اسلامی در ایران خیلی زیاد است.
نظریات از واقعیات شکل میگیرد و ما در این زمینه خیلی کاری نکردیم، تئوریپردازی نکردیم. این رسالت را برای سطوح مختلف تفکیک کردیم. اینکه دانشجو اگر استعداد و توانایی نظریهپردازی داشت وارد مقطع دکتری شود اگر ندارد، واقعا وقت خود را تلف نکند. متاسفانه در کشور ما رایج شده است، همه بدون اینکه دارای نوآوری و خلاقیت باشند میخواهند دوره دکتری را طی کنند.
تغییراتی که در مقطع کارشناسی رخ داده است و قرار است از مهر ماه لحاظ شود چگونه است؟
برای دوره کارشناسی یک رشته تعریف کردیم و آن هم مطالعات سیاسی است و دانشجو دیگر گروهبندی نمیشود و گرایش نخواهد داشت؛ فقط دروس اجباری و اختیاری را میگذراند.
البته ما حوزههای مطالعاتی جدا از هم را تفکیک کردیم اگر دانشجو ذوق و استعداد مسائل بینالمللی را دارد میتواند آن در دروس اختیاری انتخاب کند، یا سایر علاقهها که دانشگاهها با توجه به داشتن استاد میتوانند آنها را ارائه دهند.
90 عنوان درس برای دوره کارشناسی تعریف کردیم که حدود 52 واحد آن اجباری و بقیه اختیاری است. در حالی که طبق ضوابط وزارت علوم دانشجو تنها 10 واحد را میتوانست به عنوان اختیاری انتخاب کند.
با مسئلهای که در این رشته مواجه شدیم بحث همپوشانی دروس بود که بعضا در خصوص دروس واحد معارف پیش آمد، صحبتی با نهاد رهبری کردیم که آنها هر مقدار متونی که ما ارائه میدهیمو جامع تر هم ارائه میدهیم حذف کنند. البته ما یک تقسیمبندی صورت دادیم و دروس پایه را مشخص کردیم که دو نوع است؛ پایه عمومی و پایه اسلامی در پایه عمومی مثل گذشته مبانی سیاست ارائه میشود دروسی مانند، جامعهشناسی، حقوق، اقتصاد و در عین حال پایه اسلامی را هم ارائه دادیم. مثلا اولین درسی که ارائه کردیم درس قرآن و سیاست است که از درون قرآن سیاست را استخراج کرده و تعریف کردهایم، اینکه قرآن به حکومت و سیاست چگونه نگاه میکند. یا درس سیره سیاسی نبوی و یا اندیشههای سیاسی حضرت امام و رهبری این دروس از جمله دروس پایه اسلامی است که دریچه نگاه اسلامی دانشجو را تقویت میکند تا دانشجو وقتی میخواهد با علوم غربی مواجه شود دریچه نگاه اسلامی او تقویت شده باشد.
برای دوره ارشد و دکتری علوم سیاسی چه تغییراتی در نظر گرفتهاید؟
-محمدی: برای دوره کارشناسی ارشد چهار رشته تعریف کردیم که کاملا از هم منفک هستند. یکی از آنها رشته مطالعات سیاسی است و منظور از آن دروسی است که در سه رشته دیگر نمیگنجد مانند سیاستگذاری عمومی و جامعهشناسی سیاسی، روانشناسی سیاسی و غیره، دوم؛ رشته مطالعات سیاسی اسلامی، این رشته را مخصوص کسانی که مطالعات حوزوی دارند تعریف کردیم و دانشجویان بدون مطالعات حوزوی نمیتوانند وارد این رشته شوند.
سوم رشته مطالعات سیاسی ایران است این رشته را برای دانشجویان خارجی و ایرانی تعریف کردیم، من چون در وزارت خارجه بودم، میدیدیم دانشجویان خارجی علاقهمند هستند درباره ایران بدانند، بنابراین این رشته را هم تعریف کردیم.
دیگری رشته مطالعات جهان است. اینکه چرا کلمه مطالعات جهان را به کار بردیم که البته در این زمینه یک مقدار مقاومتهایی هم شد به این دلیل بود که مطالعات بینالمللی فقط روابط دولتها را مورد مطالعه قرار میدهد، حتی در دانشگاههای بزرگ جهان هم وجود دارد و شامل NGO (سازمانهای غیر دولتی)میشود و فرهنگها، قومیتها را در برمیگیرد. البته اگر کسی هم میخواهد مطالعات بینالملل به کار ببرد مشکلی ندارد ولی توصیه ما این است، حتما عنوان را مطالعات جهان بدانند.
برای رشته دکتری چه مسائلی را در نظر گرفتید؟
-محمدی: برای دوره دکتری نیز همین چهار رشته تعریف میشود،البته برای هر یک گرایشهای متعددی را در نظر گرفتیم که این گرایشها پاسخگوی رشتههای قبلی هم میشود. یکی از قسمتهایی که برای ما مساله داشت دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران بود که اینها بر روی کشورها کار میکنند، ما گرایش مطالعات جهان را هم منطقهای دیدیم در حال حاضر در دانشگاه تهران مطالعات منطقهای گروه و رشته جدا دارد ولی ما آن را به عنوان یک گرایش در نظر گرفتیم. مساله بعدی این بود که ما مطالعات کشوری را هم دیدیم.
در این حوزه دست دانشگاهها کاملا باز است و هر گرایشی را که میخواهند میتوانند انتخاب کنند در برخی رشتهها تا 9 گرایش دیده شده است. بعد از تصویب این مسائل سراغ عناوین دروس رفتیم. این کار برای همه دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری انجام شد، پس از تدوین عناوین سراغ سرفصلها رفتیم و سرفصلها را شروع کردیم.
روند اجرایی این اقدامات اکنون در چه مرحلهای است؟
-محمدی: دوره کارشناسی به انجام رسید و در شورای تحول و دفتر برنامهریزی وزارت علوم به تصویب رسید. هم اکنون کارمان را در مقطع کارشناسی ارشد شروع کردیم و در حالی پیشروی هستیم.
در دوره کارشناسی 90 عنوان درس داریم که 90 استاد برجسته را مامور تدوین متون قرار دادیم. سازمان سمت با اساتید قرارداد بست، تعداد زیادی از اساتید در حال حاضر مشغول تدوین متون هستند. قرار است در تابستان هم اندیشی با اساتید دوره کارشناسی داشته باشیم و به امید خدا برای تدریس این رشته از ابتدای سال تحصیلی آینده آماده شویم.
روند تغییرات کارشناسی ارشد اکنون در چه مرحلهای است؟
-محمدی: اخیرا شروع شده و مشغول تدوین سرفصلها هستیم. رشته مطالعات سیاسی کارشناسی ارشد در حال انجام است و هنوز به سه رشته دیگر نرسیدیم.
پیشبینی شما برای آماده شدن دروس تحول یافته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی ارشد در چه زمانی است؟
-محمدی: اگر سازوکار آن را فراهم کنند و ما را از نظر منابع، بودجه و اعتبارات اذیت نکنند، امیدوار هستیم بتوانیم برای سال آینده این قسمت را تمام کنیم و سراغ رشتههای دیگر برویم.
دولت جدید در این زمینه با شما همکاری داشته است؟
-محمدی: کاملا همکاری داشتند، این تحول به وسیله دولت جدید به دانشگاهها ابلاغ شد، از آنها تشکر میکنیم که هیچ مانعی یا وقفهای با آمدن دولت جدید ایجاد نشد، چون این کار برای نظام است و کار نظام ربطی به تغییر دولتها ندارد، ضرورت این تحول برای همه ایجاد شد، لذا مشکلی نداشتیم.
فرمودید به هر نظریهای هم نقد غربی وارد شده و هم نقد اسلامی، نقد اسلامی شما در این زمنیه بر پایه چه دیدگاهی بوده است؟
-محمدی: اصولا مسائل پوزیولیستی مبانی معرفتی غرب است و آنها مسائل دیگر مانند معنویت و اخروی را به علم مربوط نداستند، در حالیکه در قرون وسطی یک دوره شکوفایی تمدن اسلامی بوده است، تفکیکی از این لحاظ وجود نداشت اساس آنها بر مبنای دیدگاه ماتریالیستی قرار گرفت و خدا، دین و معنویت را از نگاهشان حذف کردند.
اما مبانی ما اسلامی است. این دیدگاه مبانی مادی گرایانه را نفی نمیکند اما همه زندگی را هم بر این اساس نمیبیند، نقش خداوند در زندگی بشر مسالهای است که در این دیدگاه وجود دارد. انقلاب اسلامی درست بر خلاف تصورات و تحلیلهای غربی به پیروزی رسید. اینکه غربیها تا به امروز در برخورد و تحلیل و نگاهشان نسبت به ایران و انقلاب دچار مشکل میشوند و شکست میخورند ناشی از این است که این نگاه جدید و نوپدید را نمیشناسند، خدا را نمیشناسند اینکه خدا هم میتواند با شنهای خودش در حادثه طبس ماشین عظیم آمریکایی را نابود کند، دنبال یک تحلیل مادیگرایانه میگردند.
وقتی میبینیم در طول این 35 سال در همه توطئهها و برخوردهایشان در برابر انقلاب اسلامی شکست خورده و میخورند برای این است که هنوز دریچه نگاهشان مادی است. ما که اسلام را قبول و باور داریم ؛ قبول هم داریم که مثلا خرمشهر را خدا آزاد کرد و یا اینکه شنها هم مأمور خدا بودند برای ما قابل فهم است ولی برای یک غربی قابل فهم نیست.
بنابراین ما از هر دو دریچه نقد میکنیم هم از دریچه سکولار غربی مثلا مکتب فرانکفورت که کارش همین است. از طرف دیگر معتقدیم کلیه نظریات و تئوریهایی که در غرب وجود دارد براساس همین مبانی معرفتی غربی است. مبانی سکولاریستی و ماتریالیستی جوابگو و پاسخگوی ما نیست، ما باید نظریه پردازی کنیم و نظرات آنها را از دیدگاه خودمان نقد کنیم، اگر از دریچه نگاه خودمان بنگریم یقینا میتوانیم به پاسخ درستی برای مسائلی مانند علل و عوامل پیروزی و تداوم انقلاب تا به امروز دست یابیم. متأسفانه تا بهحال نه اساتید ما به این شکل نگاه کردند و نه آنچه که به عنوان دروس به دانشجویان ارائه شده است، اینگونه بوده است.
وظیفه علوم انسانی انسان سازی است بسیاری از عزیزان در دستگاههای دولتی دنبال رونمایی از ابداعات مختلف هستنداما در این زمینه تلاشی نبوده است، تا بهحال خیلی غفلت شده با این وجود باز هم دیر نیست.
نقد نظریات غربیها توسط خود غربیها تاکنون هم در کتابهای درسی بوده؛ مثلا همین مکتب فرانکفورت تا الان در دانشگاهها تدریس میشده اما مسئله آنجاست که نقد آنها به غرب با نقد ما اختلاف روش و بینشی دارد.سوال اینجاست که در نقدهای وارد به این اندیشههای غربی، از نظریات چه کسانی بخصوص استفاده شده است؟ مثلا آیا از متون علامه طباطبایی یا فلاسفه حاضر در این باره استفاده شده است؟
-محمدی: آنچه را که شما اشاره کردید ما در سرفصلها آوردیم ولی مأموریت کشف این مطالب برعهده اساتیدی است که مأمور تدوین این کتب هستند. این اساتید در حال حاضرمشغولاند و کار انجام میدهند، اساتید تربیت شده مکتب اسلامی و اغلب جوانند. مثلا برای اندیشه سیاسی در غرب دکتر شریعت استاد دانشگاه علامه که به اندیشه غرب و اندیشههای اسلامی مسلط است، مأمور تدوین کتب مربوطه در این زمینه است، وظیفهاش این است که دیدگاههای مختلف را بررسی کند دیدگاههای صدرایی و غیره را ببینند و بررسی کنند.
این اساتید خودشان تنها مامور این کار هستند یا تیم دارند؟
-محمدی: اغلب با کمک همکارانشان البته ما در کارگروه بر کتابها هم نظارت میکنیم. بررسی میکنیم و میبینیم که آیا این کتاب توانسته تمام ابعاد بحثی که در سرفصلها داریم برآورده کند. 90 جلد کتاب نوشته میشود، من خودم در حال حاضر مأمور نوشتن چند جلد کتاب هستم که به طور خاص در حوزه انقلاب اسلامی است. تا بحال دو جلد آن را نوشتم و مشغول هستم.
ما نمیگذاریم استاد بدون کتاب سرکلاس برود و در حقیقت استاد را ملزم میکنیم همان کتاب را تدریس کند، حال اگر میخواهد حاشیه هم بگوید اشکالی ندارد نه اینکه کتاب و سرفصل ها را کنار بگذارد و مطالب دیگری ارائه دهد.اعتراف میکنم کار فوق العاده عظیمی است. ما تازه میخواهیم کاری را شروع کنیم که غربیها در طی سیصد سال انجام دادند و برای 300 سال آینده کار نعریف می کنیم. ممکن است در طول این مسیر انواع و اقسام اصلاحات قرار باشد صورت بگیرد، اما تلاش این است که قدم را درست برداریم، کج برنداریم که بعد با مشکل مواجه شویم ممکن است خلعها و کمبودهایی داشته باشیم که طبیعی است.
تدوین اندیشههای اسلامی برعهده چه گروه و افرادی است؟
-محمدی: اندیشه اسلامی را بر عهده موسسه امام خمینی گذاشتیم، گروه سیاسی آنها مشغول هستند اما الآن، دقیقا نام اساتید مرتبط در ذهنم نیست.
ظاهرا پیشنهاد شده بود آقای جوادی آملی دارد این بحث شوند؟
-محمدی: آقای جوادی آملی وارد شد، اما کتاب ایشان برای دانشجوی دوره کارشناسی مناسب نبود، زیرا ما گفتیم متون دوره کارشناسی بهگونهای باشد که ثقیل نباشد. دستورالعمل برای کتابها تعیین کردیم؛ اینکه از دویست صفحه بیشتر نباشند یا حداقل 250 صفحه برای دو واحد درسی، دوم اینکه متن دروس قابل فهم و ساده باشد زیرا این دانشجویان از دیپلم وارد کارشناسی میشوند. برخی از اساتید فضلشان را با ثقیل نوشتن نشان میدهند؛ اساتید باید بدانند دانشجویان آنها جوانهای 17و 18 ساله هستند که تازه وارد دانشگاه شدند باید این کتابها به صورتی نوشته شود که برای دانشجو نه کسالت کننده و نه ثقیل باشد. و دیگر اینکه حساسیت داریم که اساتید باورمند به اصول در دوره کارشناسی تدریس کنند. اگر استادی باور نداشته باشد نمیتواند این دوره را تدریس کند در دورههای بعدی خیلی سخت گیری نمیکنیم زیرا دانشجو ساخته شده است و میتواند حتی با استادی کج اندیش مهاجه کند، اما در دوره کارشناسی هنوز این آمادگی نیست.
روندی که شما فرمودید انجام شده و اغاز شده و کار بسیار مبارکی است، اقدام و برنامه شما برای اساتید چیست؟چگونه آنها را با این متون آشنا میکنید تا نسبت به متون جدید توجیه شوند؟
-محمدی: در تابستان امسال ما دو نشست توجیهی برای اساتید خواهیم داشت که قرار است با کمک دانشگاه علامه برگزار شود؛ یک نشست با مدیران گروههای علوم سیاسی و روسای دانشکدههای سیاسی درباره نحوه اجرایی کردن برنامه تحول در علوم سیاسی، نشست دیگر با اساتید دوره کارشناسی که در آن اساتید را با توجه به حوزه تخصصیشان در کمیتههای مختلف تقسیم میکنیم و در آنجا بحثها را ارائه میدهیم، سعی میکنیم به مدیران گروهها بفهمانیم که واقعا اساتیدی سرکلاسها بروند که واقعا باورمند باشند.
در دوره کارشناسی ارشد تعصب نداریم که حتی اساتید سکولار سر کلاس بروند، زیرا ذهن دانشجوی من شکل گرفته و او خود میتواند مدعی استاد شود اما در دوره کارشناسی که دوره ساختن ذهن دانشجو است متفاوت است.
نحوه تعیین سرفصلها به چه شکلی است؟
-محمدی: در سرفصلها ما یک منبع اصلی و یک منبع کمکی داریم. به عنوان مثال کتاب علامه جوادی آملی، کتابهای علامه مصباح، حجت الاسلام خسروپناه و غیره هست و اساتید میتوانند از این منابع کمک بگیرند و استفاده کنند؛ اگر احیانا کمبودی در متن اصلی بود به این صورت بپوشاند. یقینا هرجا به یک اشکالی برخورد کردیم، اصلاح میکنیم؛ هیچ تعصبی نداریم به عنوان مثال اگر در اعلام منابع کمکی بعضی از منابع نیامده باشد میتوان آن را اصلاح کرد.
چه برنامهای برای ادامه و تقویت این روند دارید؟
-محمدی: آقای حدادعادل نظری دارند که به نظرم نظر مناسبی است؛میگوید این تحول کار مستمر و دائمی است نظر درستی است، باید مرتب مراقبت کنیم؛ نمیتوانیم یکباره کار را تعطیل کنیم و بگوییم سرفصلها را نوشتیم و تمام شد؛ پیشنهاد ایشان این است که پژوهشکده تحول در علوم انسانی ایجاد شود و هر یک از گروههای علوم انسانی در یک پژوهشکده به صورت ثابت و پایدار دانشگاهها را تغذیه کنند. اگر خدا بخواهد و این ایده عملی شود، حرکت مثبتی است، کارگروههای تحول در یک پژوهشکده جمع شوند، امکانات و بودجه داشته باشند و مرجعی برای حل مشکلات این حوزه وجود داشته باشد.
قرار نیست این طرح به صورت پایلوت برای بخش از دانشگاهها اجرا شود؟
-محمدی: نه خیر؛ این چیزی است که وزارت علوم و شورای تحول ابلاغ کرده و برای همه دانشگاهها لازم الاجرا است، دستور دادند از اول مهرماه اجرایی شود.
زمان دو نشست با مدیران گروه و اساتید مشخص شده است؟
-محمدی: بعد از ماه مبارک رمضان نشستی با مدیران گروهها و روسای دانشکدهها و سپس نشستی با اساتید حوزه کارشناسی علوم سیاسی خواهیم داشت.
با توجه به تغییر رئیس دانشکده علامه و آمدن رئیس جدید خللی در این روند پیش نیامده است؟
-محمدی: ایشان انصافا همکاری میکند قول همکاری هم دادند و ما مشکلی نداریم.
اگر کتابها آماده نشود چه برنامهای برای رساندن سرفصلها به اساتید و دانشجویان دارید؟
-محمدی: در این صورت متون را به صورت CD فایل یا جزوه در اختیارشان میگذاریم. نگران هستیم که سازمان سمت نتواند کتابها را به موقع برساند. البته ما این طرح را برای کل دوره کارشناسی اجرایی نمیکنیم و فقط برای دانشجویان جدیدالورود تهیه میشود.برای سال اول بیش از 10 عنوان کتاب نیاز نداریم، تلاش است کتابهای ترم اول و دوم آماده شود و به تدریج به سراغ کتابهای دیگر برویم.
کدام کتابها تاکنون آماده است؟
-محمدی: کتاب "انقلاب اسلامی "که بنده تدوین کرده ام تقریبا آماده است. در کتاب انقلاب اسلامی با رویکرد جدیدی نگاه شده است، کتاب انقلاب اسلامی گذشته تحولات انقلاب گذشته تحولات بعد از انقلاب را هم در بر میگرفت که من در کتاب جدید تفکیکی قائل شدم، آن را به خود انقلاب محدود کردیم برای قبل و بعد از انقلاب چند عنوان کتاب دیگر مانند تحولات سیاسی اجتماعی قبل انقلاب و بعد انقلاب داریم که جداگانه تدریس میشود.
تلاشمان این بوده و هست که هم پوشانی در مطالب ارائه شده به دانشجویان حداقل باشد.کتاب انقلاب اسلامی آماده بوده و برای سازمان سمت و نشر معارف ارسال شده است. کتاب دیگر کتاب "مدیریت بحران در جمهوری اسلامی" است که کتاب جدیدی است. 18 توطئه براندازی علیه انقلاب در این کتاب توصیف شده و شیوه مدیریت نظام در این توطئهها نیز بیان شده است. توطئههایی که یکی از آنها در مصر حکومت مرسی را سرنگون کرد. علیه انقلاب تاکنون 18 توطئه براندازی صورت گرفته و به لطف خدا انقلاب از آن موفق و سربلند بیرون آمده است.کتاب "دستاوردهای کلان انقلاب اسلامی" هم که رونمایی و منتشر شده است.
کتابهای نوشته شده جدید است؟
-محمدی: بله، حتی اگر استاد در این زمینهها کتاب دارد دوباره باید کتاب بنویسد.
عنوانها هم عوض شده است؟
-محمدی: عناوین هم تغییر کرده است. 48 عنوان جدید داریم؛ مثلا قرآن و سیاست، سیره سیاسی پیامبر، سیره سیاسی ائمه معصومین، اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) و امام خامنهای، فلسفه و سیاست، اخلاق و سیاست که جزو دروس اختصاصی و پایه هستند. تحولی در مسئله واژههای جغرافیایی ایجاد کردیم، مناطق جهان را جغرافیایی فرهنگی دیدیم و جهان اسلام را در محور و مرکزیت جهان در نظر گرفتیم. در این زمینه "جهان غرب" شامل اروپا، آمریکا، روسیه و استرالیا است."جهان شرق " شامل چین، ژاپن، ویتنام و حتی بخشی از هند است."آفریقای جنوب" و "آمریکای لاتین" و "جهان اسلام" دنیا را به 5 منطقه تقسیم کردیم. دروس را هم تحت همین عنوان دیدیم، جهان اسلام را نیز به شکل شرق جهان اسلام، غرب جهان اسلام و مرکز جهان اسلام در نظر گرفتیم و خاورمیانه را که به قول کسینجر قلب جهان است در همین بخش دیدیم.
کدام دانشگاهه ها و پژوهشکدهها در این زمینه با شما همکاری داشتند؟
-محمدی: دانشگاه علامه طباطبایی در زمان آقای شریعت، پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این زمینه کمک کردند. البته دانشگاه امام صادق(ع) و موسسه امام خمینی(ره) هم به ما خیلی کمک کردند.
برای اساتیدی که در حال حاضر برای تدریس در دانشگاهها فعال هستند چه راهکایی دارید آیا انها را گزینش میکنید؟
-محمدی: مطمئن هستیم اساتیدی که باور نداشته باشند برای این کار و تدریس در دوره کارشناسی پیشقدم نمیشوند، در حال حاضر یکی از دغدغهها و نگرانی بعضی از همکاران که نامهای نیز نوشتند همین است. می دانند دیگر میدان برای آنها در دوره کارشناسی باز نیست و دیگر هر استادی نمیتواند بگوید من انقلاب را تدریس میکنم. بنابراین به مدیران و رؤسای دانشکدهها و گروهها توصیه میکنیم بر عملکرد اساتید نظارت کنند. اساتیدی که قرار است جدیدا استخدام شوند را ما نیز باید گزینش کنیم و گزینش آنها با این رویکرد جدید خواهد بود.
پس مساله گزینش اساتید جدید در حوزه شماست؟
-محمدی: قبلا هم بود، پیش از این در وزارت علوم بود که پس از ادغام کمتیههای تحول وزارت علوم و شورا یکی شد.
تحول متون در کارشناسی ارشد چه زمانی آماده میشود؟
-محمدی: متأسفانه ساختار بوروکراتیک دولتی ما برای این کار ساخته نشده است. برخلاف فرمایش نظر حضرت آقا که میفرمایند باید مدیریت جهادی حاکم باشد این ساختار بوروکراتیک نمیتواند مدیریت جهادی کند. عملکرد ما نیز قدری وابسته به این تشکیلات است، اگر امکانات به ما میدادند ظرف دو سال همه این مسائل را آماده میکردیم، کما اینکه برای تحول در مرحله کارشناسی شب و روز کار کردیم جلسات ما گاهی اوقات از ساعت 6/30 تا 11 شب طول میکشید، چون در غیر این صورت کار جلو نمیرفت ولی متأسفانه سیستم و ساختار ما اینگونه و پاسخگو نیست مگر اینکه واقعا حضرت آقا ورود میکنند و از حالت بوروکراتیک خارج شود.
تحول در بحث کارشناسی علوم سیاسی چقدر هزینه داشت؟
-محمدی: برای دوره کارشناسی حدود 150 میلیون تومان و برای تهیه دوره قبل که کلیات بود 150 میلیون تاکنون حدود 300 میلیون هزینه شده است.
به عنوان آخرین سوال گزارشی از روند این کار به حضرت آقا ارائه میکردید؟
-محمدی: از طریق آقای حدادعادل گزارش میشد.
Related Assets:
- نام ۱۳۶ واحد درسی کارشناسی علوم سیاسی پس از تحول +عناوین ۹۱ کتاب جدید رشته علوم سیاسی
- اثرگذارترین مشاور روحانی
- افراطیون اصلاحطلب از لیبرالها هم جلو زدند/ برخی اقدامات آنها بهمعنای"کودتا" بود
- اکنون زمان محاکمه سران فتنه است نه عفو و بخشش /لطفاً در زنگ حساب، انشا نخوانید
- دیپلماسی به سبک غربی!
- تجزیه طلبی اقلیم کردستان؛ کانون بحرانی جدید در منطقه