دلیل حملههای اخیر اصلاحطلبان علیه عارف چیست؟
یزدرسا؛ سخنان پسر عارف در رابطه با ژن خوب، واکنشهای گستردهای به همراه داشته است و بسیاری از رسانهها و کاربران فضای مجازی از این سخنان وی انتقاد کردهاند. اما نکته قابل اهمیت این است که در بین منتقدان به این سخنان، بخشی از کاربران اصلاحطلب نیز حضور دارند و سؤوال مهمی که پیش میآید این است که چرا اصلاحطلبان هم نسبت به سخنان یک آقازاده اصلاحطلب و یک چهره نزدیک به رئیس دولت اصلاحات اینگونه واکنش نشان دادهاند؟ آیا باورپذیر است که این سخنان آنها از روی عدالتخواهی و تقابل آنها با پدیده آقازادگی است؟!
یقینا نمیتوان هجمههای اصلاحطلبان به عارف را در راستای عدالتخواهی و تقابل آنها با پدیده آقازادگی تحلیل کرد، چرا که سابقه این جریان نشان داده است که از یک طرف آنها را هیچ نسبتی با عدالتخواهی نیست و از سوی دیگر نیز تقابل با آقازادهها و رانتخواری هم هیچگاه اولویت این جریان نبوده که اگر بود، غیر از پسر عارف، چهرههای دیگری مانند فاطمه حسینی دختر صفدر حسینی یکی از مدیران نجومیبگیر که با لیست اصلاحطلبان به مجلس راه یافت و از همان تریبون مجلس هم به دفاع از حقوقهای نجومی پدرش پرداخت، از نمونههایی است که اصلاحطلبان هیچ اعتراضی نسبت به او نکردند. یا فسادهای مهدی هاشمی نمونه دیگری است که نه تنها مورد اعتراض اصلاحطلبان قرار نگرفت بلکه آنها، حتی به حمایت از او پرداختند. همچنین است مسائل مالی برخی از اطرافیان رئیسجمهور که اصلاحطلبان همواره نسبت به آن موضع دفاعی و یا بیتفاوتی داشتهاند.
بر همین اساس ریشه حملات اصلاحطلبان به عارف را باید در جای دیگری جست وجو کرد. به نظر میرسد، دلیل اصلی حمله اصلاحطلبان به پسر عارف، تحت فشار قرار دادن شخص محمدرضا عارف است آن هم به این دلیل که او در این روزها انتقادهای زیادی نسبت به دولت روحانی داشته است و بارها از نقش خودش در پیروزی روحانی در سال 92 و انتخابات اخیر سخن گفته است. اصلاح طلبان که حال دیدهاند محمدرضا عارف به دنبال نقشآفرینی بیشتری در عرصه سیاسی کشور است و انتظار دارد دولت روحانی بیشتر او را به کار گیرد، با دامن زدن به بحث ژن خوب توسط پسر عارف و حمله به وی، در واقع میخواهند به او بگویند «پایت را از گلیمت درازتر نکن.»
اما اینکه چرا اصلاحطلبان حاضر شدهاند با چهرهای که متعلق به خودشان است چنین کاری بکنند، این به ویژگیهای شخصیتی عارف مربوط میشود. در واقع محمدرضا عارف هرچند معاون اول دولت اصلاحات بوده و از چهرههای نزدیک به رئیس دولت اصلاحات است، اما از نظر شخصیتی او فردی متفاوت با رئیس دولت اصلاحات است و برعکس رئیس دولت اصلاحات، محمدرضا عارف شخصیتی تا حدی اخلاقمدار است و آن «لمپنیسم» و «ناجوانمردی» که در برخی از اصلاحطلبان تندرو و چهرههایی چون رئیس دولت اصلاحات وجود دارد، در محمدرضا عارف نیست و او علیرغم اینکه چهرهای اصلاحطلب است اما تا حدی از مشی اخلاقی نیز برخوردار است. همین امر موجب شده تا اصلاحطلبان رغبتی به او نداشته باشند.
ارسلان پورذهبی