ID : 8834570

ده‌نمکی به مجری"بعضیا" اعتراض کرد؛ شأن آدم را حفظ نمی‌کنید


وی با انتقاد از علی ضیاء گفت: "من از sms فیلم می‌سازم؟ چه خوب اگر کسی بتواند با sms فیلم میلیاردی بسازد/ برخی ادای مرا درمی‌آورند جایزه می‌گیرند؛ با من جلسه می‌گذارند که چطور بفروشیم" + خاطرات پدر ده‌نمکی را بخوانید.

به گزارش یزدرسا به نقل از خبرنگار «نسیم»، مسعود ده‌نمکی شب گذشته در برنامه تلویزیونی "بعضیا" حضور یافت و درباره روند فیلمسازی و دغدغه‌های خود به گفتگو با سیدعلی ضیاء نشست.


وی در ابتدا با کنایه به مجری برنامه گفت: گفتگوی ما همزمان با پخش سریال شده و احتمالا مردم سریال را می‌بینند به هرحال خیابانها خلوت شده بود.


* برخی برای یک قسمت سریال، 7 ماه وقت تلف می‌کنند!


ده نمکی در ادامه گفت: خیلی‌ها از پول دولتی استفاده می‌کنند که ممکن است مستقیما از دولت نباشد اما ممکن است از پول بانک باشد و به هرحال به سیاستمداری و جایی وصل است. هنر به نظرم باید مستقل باشد وگرنه مجبور است به کسی وابسته باشد که سرمایه‌اش را تأمین کرده است. من سعی کردم از بخش خصوصی پول فیلمهایم را تأمین کنم و بعد هم که تهیه کنندگان جلو آمدند و مذاکره می‌کنیم.


وی درباره پروژه "معراجی ها" نیز گفت: این اثر متعلق به تلویزیون بود گرچه تجربه جدیدی برایم محسوب می‌شود. برخی برای یک قسمت از سریال جنگی 7 ماه طول می‌دهند کار را ولی ماها "معراجی ها" با 30 قسمت را طور دیگری و در 4 ماه به ثمر رساندیم.
وی به نسخه سینمایی آن اشاره کرد و عنوان کرد: تم طنزش کمتر بود و صحنه‌های جنگ و بُعد معنوی و شخصیت بچه های جنگ را نشان دادم ولی چند میلیارد فروخت آن هم زمانی که مردم می‌دانستند سریالش قرار است پخش شود؛ این یک اتفاق ویژه است.


در لحظاتی از این برنامه برق قطع و برنامه نیز قطع شد که ده‌نمکی با کنایه به این مسأله گفت: من هروقت به برنامه ای می‌آیم برق برنامه می‌رود و برنامه قطع و وصل می‌شود. نمی‌دانم چرا برای من این مشکل پیش می آید!


* حرفی میزنم که دیگران نمی‌زنند


وی در ادامه گفت: سینما کار پرهزینه ای است و برای کار پروداکشن بخش خصوصی، نمیتواند ریسک کند. حالا در کار ما سرمایه گذار اطمینان دارد به بازگشت سرمایه و راحتتر کار میکند. من سعی میکنم حرفی بزنم که دیگران نمی‌زنند و اعتقاد هم دارم که بقیه اینها را نخواهند زد. کار اعتقادی سفارشی سازی نیست و به قولی اگر هم تولید شود از کار درنمی آید. کسی که اعتقادی به دفاع مقدس ندارد فیلمش هم تبدیل به ضدجنگ و برادرکشی می‌شود.


وی با بیان اینکه یکی از دلایلی که من به سینما آمدم همین بود که کسی از این فیلمها نمی‌ساخت، توضیح داد:  من هم تغییر کرده ام اما اعتقاداتمان مبنایی است و به فراخور مقتضیات زمان ابزارش تغییر می‌کند. براساس باورهایم ابزارم را تغییر دادم مثل اینکه از روزنامه‌نگاری به فیلمسازی آمدم. تم روزنامه نگاری، مستندسازی و فیلمسازیم یکی است.

 


وی تأکید کرد: عشق شهرت ندارم وگرنه چرا باید در زمان روزنامه‌نگاری مطلب بنویسیم و به اسم دیگری منتشر کنم؟ برخی کارگردانان جلسه با من می‌گذارند که چرا فیلم‌هایم جنجال دارد و می‌فروشد!


وی ادامه داد: در دوران جبهه؛ سخت تر از رفتن روی مین و میدان جنگ، عبور از مانع خانواده ها بود و من هم از این زاویه ها وارد "معراجی ها" شدم و جنس آدمهای خود جنگ ما بود که می‌خواستند به جبهه بروند برخلاف "اخراجی ها" که از حاشیه وارد شدم.


ده نمکی در ادامه این برنامه تصرح کرد: نسل امروز راحت انتقاد می‌کنند در رسانه ها ولی ما تا چیزی می‌گفتیم و اعتراض می‌کردیم با واکنش روبرو میشدیم و ما را چند روز هم بی خبر می‌گرفتند. نسل انقلاب باید انتقاد کند. ولی اگر من واکنشی نشان میدادم معتقدم که انتقادهای الان واقعا انتقاد نیست.


* من تو سری خور بار نمی آیم


وی در واکنس به سوال علی ضیاء در قبال اهمیت ندادن به فیلمهایش در داوریها، گفت: شاید برخی جاها عصبانیتم اشتباه بوده اما در قبال ناجوانمردی ها مثل فیلمهایم عصبانی هم شده ام. من تو سری خور که نمیتوانم بار بیایم. بخش عظیمی از انتقادها علیه من بخاطر همان کارهایی بوده که من زمان روزنامه نگاریم به آنان نقد داشتم. حتی گاهی مرا بچه های خودی هم از خودشان نمی‌دانند. من حق را به کسانی میدهم که صادقانه اعتراض کننند نه کاسبکارانه.


* تا به مسئولین اعتراض کنیم روی سرمان خراب می‌شوند


وی در ادامه با بیان مثالی و با اعلام اینکه هیچ وقت مانع اکران فیلم "آدم برفی" نبودم، افزود: نسل بچه های جنگ اگر اعتراض کنند تا زمانی کاری به کارشان ندارند که به مردم گیر بدهند مثل حجاب و اینها اما تا به خود مسئولین اعتراض کنیم روی سرمان خراب می‌شوند.


* می‌ترسیدم زخمی شوم نه بخاطر دردش بلکه بخاطر جواب دادن به پدرم!


این کارگردان درباره جبهه رفتنش نیز گفت: من فرار کردم به جبهه رفتم و پدرم هم راضی نبود و حتی با من قهر کرد. می‌ترسیدم زخمی شوم نه بخاطر دردش بلکه بخاطر جواب دادن به پدرم! من هم مجبور بودم کار هم بکنم. بعد از ظهرها و در نانوایی هم قبل از اذان صبح کار می‌کردم. درآمد زیادی نداشتیم و مجبور بودیم کار کنیم. بچگی یک توپ دولایه را هم خوشحالم می‌کرد.


وی گذری هم به فوتبال زد و گفت: قبلا مجبور بودم بخاطر رقیب بودن برادرم، استقلالی باشم اما الان همه شان را دوست دارم.
ده نمکی همچنین بیان کرد: بچه امروز در دنیای ماشینیزم بیشتر محبت است که آنان را خوشحال می‌کند چون پدر و مادرها درگیر هستند. ما خانواده 8 نفره گرم و محبتی بودیم که فوران میکرد این عشق و محبت بینمان. من همان بچگی یاد گرفتم که روی پایم بایستم یا درآمد شخصیم هم به سمت روزنامه نگاری رفتم. دوست داشتم پزشک شوم اما بعد از جبهه تصور می‌کردم باید سمت دیگری بروم.


* خوشحال می‌شوم کسی با sms فیلم میلیاردی بسازد


وی با اشاره به دوران دفاع مقدس، گفت: هرکسی به دلایلی به جبهه رفت اما کسی بخاطر پول و تلویزیون و یخچال و اینها به جبهه نرفت. متأسفانه بجای ترغیب رفتن بچه ها به جبهه، شایعه می‌کردند که اگر بروید امکانات ویژه میدهیم درحالیکه شایعه بود. گرچه خارجی ها به سربازان جنگشان این امکانات را میدهند و چیز عجیبی نیست.


ده نمکی عنوان کرد: حرفهایی که امروز برخی میزنند و میگویند چرا جنگ رفتید، همان دوران جنگ هم میزنند که چرا باید جنگ بروید و با این حرفها خود والدین بیشتر عذاب می‌کشیدند.


ده نمکی با انتقاد از سوالات علی ضیاء ادامه داد: وقتی "لیلی با من است" ساخته شد من خوشحال شدم چون نگاه کلیشه ای به جنگ شکسته شد. من خوشحال می‌شوم اگر کسی از محتوای sms فیلم بسازد و چندمیلیارد بفروشد. برخی ادای اخراجی ها را درمی اورند جایزه هم میگیرند!


* 20 میلیون بفروشید تا رکورد اخراجی ها2 شکسته شود


وی تأکید کرد: 10 بار هم برنامه های تلویزیون نظرسنجی گذاشتند و همیشه اخراجیها بهترین فیلم شناخته شده؛ انگرا نظر مردم را نمی‌بینید. برخی که برای فروش فیلمشان هر کاری میکنند. رکورد اخراجی ها2 زمانی شکسته میشود که فیلم الان 20 میلیارد بفروشد. باعث خوشحالی است که فیلمی رکورد فیلمهای ما را بزند. اگر ما بفروشیم بقیه ناراحت میشوند اما هر فیلمی بفروشد من خوشحال هم میشوم.


وی در ادامه به برنامه "بعضیا" اشاره و انتقاد کرد: من دوست داشتم برنامه ای متفاوت باشد نه مثل بقیه برنامه ها! شأن آدمها در برنامه "بعضیا" باید متفاوت باشد. من با اس ام اس فیلم نمیسازم بلکه با فیلمنامه خوب و تیمی خوب فیلم میسازم. ما فیلمهایی داشتم که 13 نفر نفر در آن شهید شدند و حتی کارگردانش اما شاید خبری نشود. به هرحال برای فیلم جنگی باید هزینه کرد.


* قرار بود رسوایی2 دهمین فیلمم باشد


وی تأکید کرد: ابتدا 10 اولویت فیلمسازی برای خودم مشخص کردم. قرار بود رسوایی 2 دهمین اولویت فیلمسازی من باشد. میخواهم جنس فیلمهایم از حرفهای ناگفته باشد. سیاستمداری ساده ترین کار برای حرف ناگفته بود اما زمان مصرف دارد برعکس کار هنری.
وی تأکید داشت: انتقادپذیرم اما بستگی به لحن انتقاد دارد نه مثل حرفهای شما و این برنامه(بعضیا). همان زمانها که خیلیها به نقد ما در مطبوعات گلایه داشتند اما جز ما حاضر نبودند با جایی گفتگو کنند. اصول و ادب خبری را رعایت میکردیم و ناجوانمردانه نبود کارمان در حوزه روزنامه نگاری.


وی خبر داد؛ دایره المعارف اسارت تمام شد و درحال کار درباره تاریخ معاصر هستم.


*خاطرات پدر کارگردان سینما


در بخش دیگری از این برنامه ابراهیم ده نمکی پدر مسعود ده نمکی در گفتگویی ضبط شده، گفت: مسعود در بچگی هم همیشه پشت سر من نماز میخواند. در نانوایی کار می‌کرد و ... حالا هم فیلمهایش را می‌بینم. بنده خدا روزنامه هایش را می‌بستند. خیلی اذیتش کردند اما زحمت می کشید.


وی افزود: روزنامه اش را می‌بستند و به او می‌گفتند نباید اذیت کنی. ما هم میگفتیم 8 سال جبهه بودی، کافی است. بخاطر همین کارها و انتقادهایش شبانه حتی مسعود را بردند مشخص نبود هم کجا بردند. تا بالاخره پس از چند روز او را پیدا کردیم.


وی به جبهه رفتن مسعود ده نمکی اشاره کرد و گفت: خودم داوطلب بودم مرا جبهه ببرند چون 30 سال خدمت کردم اما بچه محصلم را نه اما با سن کمش رفت بدون اینکه اطلاعی داشتته باشیم.


در بخش دیگری از برنامه نانوایی که مسعود ده نمکی در دوران بچگی در آن کار می‌کرد، گفت: اول انقلاب بود که می‌آمد نانوایی و کار می‌کرد ماهی 300 تومان به او می‌دادم. بچه زرنگی بود و 5 صبح سرکار بود. ساکت بود و با کسی کاری نداشت. دنبال کاری بود که درآمد داشته باشد. می‌گفت اگر کار نکنم نمی‌توانم مدرسه بروم. فیلمهایش را ندیده ام و شاید کسی هم خبر نداشته باشد پیش من کار کرده است.

 

انتهای پیام /ص

 




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.