دولت یازدهم؛ دولت «ما میتوانیم» یا «ما نمیتوانیم»ها؟!
یزدرسا؛ بیش از پنج دهه قبل، نهضت اسلامی مردم ایران در حالی آغازشد که کمتر کسی تصور میکرد در ادامه به خیزشی عظیم و انقلابی سترگ مبدل شود و استقرار نظام جمهوری اسلامی را به دنبال داشته باشد. زیربنای اصلی آنچه موجب شد نهضت 42 به «جمهوری اسلامی» 57 بینجامد و در ادامه توفیقهای چشمگیری را در چند دهه رقم زند و همواره دوستان و دشمنان را به واسطه دستاوردهای چشمگیر به شگفتی وادارد، «خودباوری» در سایه زعامت ولی فقیه شجاع و انقلابی بوده است. ملت ایران پس از تحقق هدف اولیه خود در اسقاط نظام طاغوت و استقرار نظام جمهوری اسلامی، با سرلوحه قرار دادن شعار «ما میتوانیم» توانست در عرصههای گوناگون بدرخشد و سیلیهای محکمی بر صورت دشمنان قسمخورده و بدخواهان فرود آورد.
در دوران هشتساله جنگ ناجوانمردانه تحمیلی، رزمندگان اسلام با تمسک به اصل «ما میتوانیم»، بارها و بارها بسیاری از بهظاهر سختممکنها و ناممکنها را جامه امکان پوشاندند؛ بهگونهای که دوست و دشمن را به حیرت نشاندند. در سالهای پس از دفاع مقدس نیز، متناسب با میزان اهتمام و وفاداری دولتهای وقت به آرمانها و خطمشی انقلاب از جمله باور به داشتههای خود و پایبندی به راهبرد «ما میتوانیم»، گامهای بزرگ و گاه محیرالعقولی در راستای اعتلای ایران اسلامی برداشته شد.
این مهم در دولت پیشین نمودی متمایز داشت. موفقیتهای بزرگ و گاه باورنکردنی در زمینه هستهای، نانوتکنولوژی، سلولهای بنیادین، و نظایر آن، جلوههایی روشن و انکارناشدنی از برکات باورداشتن «ما میتوانیم» به شمار میآید. در این میان، رویکرد دولت یازدهم آنگونه که باید و شاید، تداعیکننده شعار «ما میتوانیم» نبوده است. فراموش نکردهایم که جریانی خاص از همان آغازین روزهای تصدی دولت یازدهم مدام بر طبل ادعای ناصواب خالی بودن خزانه میکوبیدند و اوضاع را بسیار ناامیدکننده جلوه میدادند تا آمادگی ذهنی برای مذاکره و کوتاهآمدنهای غیرمتعارف بعدی فراهم شود. و این تاکیدی بود بر «ما نمیتوانیم»! به عبارتی خزانه خالی و دستان ما بسته است و به تبع، نمیتوانیم در برابر فشارهای نظام سلطه تاب آوریم و ناچار باید کرنش کنیم. بخش مهمی از مواضع رئیسجمهور در طول ماههای مذاکرات هستهای و ربطدادن حل بسیاری از مشکلات –حتی تامین آب آشامیدنی!- به رفع تحریمها، خواسته یا ناخواسته جلوهای از باور دولت به «ما نمیتوانیم» بوده است.
در مراتب نازلتر، برخی از دیگر دولتمردان شاخص یا چهرههای همسو با دولت یازدهم نیز در طول سه سال گذشته مواضع و رویکردهایی نامتجانس با راهبرد «ما میتوانیم» و نامتناسب با شأن و اقتدار جمهوری اسلامی داشتهاند. در یکی از آخرین نمونهها میتوان به سخنان وزیر ورزش در این دولت اشاره کرد که حد ایران در المپیک را 4 مدال اعلام کرد! طبیعی است داشتن آرمانهای بلند، به تقویت همت و عزم میانجامد و بهعکس، فقدان اهداف بلند، موجب کمرنگشدن تلاش و همت و بهتبع نامهریزی خواهد شد. از همین قبیل است ادعای شگفتانگیز وزیر خارجه دولت یازدهم در جمع دانشجویان مبنی بر اینکه «آمریکا میتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد»! یا سخن مشاور رئیسجمهور که گفته بود «اگر تعرفه واردات برداشته شود، قابلیت رقابت در هیچ تکنولوژی و هیچ صنعتی به جز آبگوشت بزباش و قرمهسبزی را نخواهیم داشت»! و اینها تاکیدی است-ولو ناخواسته- بر ادعای «ما نمیتوانیم»! بیگمان مهمترین دلیل ناکامی دولت یازدهم در زمینه بهبود اوضاع اقتصادی و بهویژه نصبالعین قراردادن غیرشعاری اقتصاد مقاومتی را بایستی در نگاههایی از این دست جستوجو کرد؛ نگاههایی که از حس خودکمبینی و القای «ما نمیتوانیم» سرچشمه میگیرد؛ نگاههایی که به جای تمرکز بر توان داخلی، به دستان کدخدایان خودخوانده دوخته شده است؛ نگاههایی که برجامهای خسارتبار، تنها از دل آنها بیرون میآیند!
نویسنده: مرتضی میبدی