دیدار با عنصر فتنه سال 88 تا قانونی کردن حقوقهای نجومی!
یزدرسا؛ 1- شرب خمر گناهی بزرگ است و گناه بزرگتر رساندن مشروب به افراد است؛ اما بزرگتر از هر دو، گناه کسی است که تفکر مصرف مشروب را رواج میدهد. یعنی کسی که مروج پدیده و تفکری شوم در جامعه باشد، جرمش حتی از کسانی که به دنبال آن تفکر اقداماتی را انجام میدهند بیشتر است.
2-سئوال مهم این است که چطور میشود بعد از گذشت 38 سال از عمر نظام اسلامی و در شرایطی که در این مدت، جمهوریاسلامی با چالشهای مختلفی دست وپنجه نرم کرده و آنها را از پیش روی خود برداشته؛ اما همچنان فاصله طبقاتی در کشور با این شدت شاهد باشیم و در مواردی پدیدههایی چون کارتنخوابی و حتی گورخوابی را هم ببینیم. آیا میتوان قبول کرد که دولتها در این مدت نتوانستهاند با چنین مقولهای مقابله کنند و آیا پذیرفتنی است که این مسئله را ناشی از ناکارآمدی مسئولان و حکومت عنوان کنیم؟ یا اینکه مسئله را باید در جایی دیگر بررسی کرد و منشا این پدیدهها چیزی فراتر از ناکارآمدی است؟
3-بررسی کارنامهی نظام اسلامی در حوزههای گوناگون نشان میدهد که نمیتوان برای پدیدهها و معضلات اجتماعی چون حاشیهنشینی و فاصله طبقاتی ناکارآمدی را دلیل دانست. در واقع این مسائل بیش از آنکه نتیجهی نتوانستن باشند، نتیجه نخواستن هستند. چطور میشود گفت نخواستن؟! نخواستن به این معنی که وجود چنین پدیدههایی بیش از هر چیز نتیجهی حاکمیت یک «تفکر خاص» بر کشور است. همان تفکری که مسکن مهر را را مزخرف میخواند و خود در ویلای میلیاردی روزگار میگذراند. تفکری که به صراحت از مانور تجمل گفت و سادهزیستی را به سخره گرفت. تفکری که رسیدگی به اقشار پایین دست در آن جایگاهی ندارد و مستضعفان نه تنها ولینعمت نیستند، بلکه آنها اقشار آسیبپذیری هستند که مانع توسعهاند! تفکری که با «تکرار میکنم» وارد مجلس میشود و امروز حقوقهای نجومی برای مسؤولین تصویب میکند. تفکری که به جای مبارزه با فساد و حقوق نجومی، آنها را به قانون تبدیل میکند. تفکری که با گستاخی از نجومیبگیران در رسانهها حمایت میکند.
4- هیچ کس نمیتواند نقش مستقیم و پررنگ دولتها در معضلات اجتماعی و فسادهای موجود را انکار کند. با توجه به اختیارات فراوانی که دولت دارد و با توجه به مسئولیتهایی که برای قوهی مجریه تعریف شده و با توجه به متن صریح قانون اساسی، دولت اصلیترین و بیشترین نقش و مسئولیت را در قبال این مسائل دارد. اگر بخواهیم دیگر مجموعهها را هم در این مسئله دخیل بدانیم، یقینا نقش آنها هیچگاه به اندازه قوه مجریه نیست. در طول 28 سال بعد از جنگ تحمیلی، تفکری که امروز بر دولت حاکم است حداقل 20 سال از این 28 سال را بر قوه مجریه در دورههای مختلف حاکم بوده است و در هر زمان شاهد انواع ناکارآمدیها و فسادها از سوی این جریان بودهایم.
5- وقتی فردی چون کرباسچی که نماد یک تفکر خاص در کشور محسوب میشود، دو ونیم دهه قبل برای زندگی در تهران کف درآمد را 500 هراز تومان تعیین کرد، امروز وجود این معضلات اجتماعی و شکاف طبقاتی هم نمیتواند دور از انتظار باشد و تصویب حقوقهای نجومی توسط نمایندگان فراکسیون امید هم چیز عجیبی نخواهد بود.
وقتی فردی که برند اختلاس و فساد اقتصادی در جامعه است، توسط فلان تشکل دولت ساخته به عنوان سخنران مراسم روز دانشجو به دانشگاهها دعوت میشود و دانشجویی که به گفتهی شهید بهشتی مؤذن جامعه است، بزرگداشت روزش را با سخنرانی چنین کسی برگزار میکند، وجود این همه معضل هم عجیب نیست.
6-اگر امروز نمایندگان به اصطلاح «امید» حقوقهای نجومی را در مجلس قانونی میکنند، هرچند دردآور و تاسفبار است اما آنچنان هم تعجببرانگیز نیست چرا که آنها ماحصل «تکرار میکنم» همان فردی هستند که زمان حاکمیتش بر دولت انواع فسادها را شاهد بودیم. به طوری که استات اویل و شهرام جزایری بخشی از فسادهای زمان دولت او بودند. اگر این نمایندگان امروز چنین طرحی تصویب میکنند به دلیل این است که آنها هم دنباله همان کسانی هستند که در 28 سال اخیر، 20 سال است دولت را در دست دارند و سیستمی کردن فساد ماحصل تلاشهایشان بوده است. آری نمایندگانی که هفته قبل به دیدار یکی از عناصر فاسد فتنه سال 88 رفته بودند، حالا در حمایت از نجومیبگیران قانونی تصویب میکنند که بر اساس آن حقوق یک روز مسؤولین با حقوق یک ماه یک کارگر برابری میکند!
وحید سالار