ID : 35022357
تسلیم، تم ثابت غرب‌گرایان در مواجهه با آمریکا

ذوق‌زدگی برای مذاکره با دیوانه!


جریان غرب‌گرای داخلی که تا پیش از آن رئیس‌جمهور آمریکا را فردی دیوانه می‌دانست در چرخشی آشکار در حال زمینه‌سازی برای مذاکره با ترامپ است؛ چرخشی که نشان می‌دهد تسلیم، تم ثابت این جریان در برابر دشمن است.

به گزارش یزدرسا، دونالد ترامپ رئیس‌‍‌جمهور آمریکا که به سیاق دیگر روئسای جمهور ایالات متحده، خصومت با مردم ایران مشخصه اصلی او است، از همان ابتدای روی کار آمدن انواع اهانت‌ها را به مردم ایران روا داشت. ترامپ همچنین به وعده انتخاباتی‌اش عمل کرد و چند ماه پیش به طور یک طرفه و بدون توجه به تعهدات آمریکا، از برجام خارج شد. اما وی چند روز قبل مدعی شد حاضر است با مقامات ایران بدون هیچ پیش شرطی مذاکره کند.

پیشنهاد ترامپ مبنی بر مذاکره با ایران البته که متناقض با رویکرد و مواضع تند او است، اما سخن گفتن از مذاکره توسط وی آنچنان هم تعجب‌آور نیست. چرا که وی به وضوح ضربه‌ای که مذاکرات چند سال اخیر دولت قبلی آمریکا و دولت ایران به مردم ایران وارد کرده را دارد می‌بیند و تصور می‌کند وی هم می‌تواند به واسطه این حربه و با کشاندن دولت به میز مذاکره، به مردم ایران ضربات کاری وارد کند.

اما نوع مواجهه اصلاح‌طلبان و حامیان دولت و به طور کلی جریان حامی منافع غرب در ایران نسبت به پیشنهاد ترامپ، بهت و تعجب بسیاری را موجب شد. ذوق‌زدگی این جریان از مذاکره با آمریکا البته چیز پوشیده‌ای نبوده، اما آنچه موجب تعجب شد این است که جریان مذکور در شرایطی از مواضع جدید ترامپ ذوق‌زده شده که آن‌ها تا همین چند روز قبل ترامپ را فردی دیوانه می‌نامیدند و حتی مضحکانه تلاش می‌کردند اینگونه القا کنند که دونالد ترامپ با سیستم کلی آمریکا تفاوت دارد!

در این شرایط اما به یکباره شاهد چرخش 180 درجه‌ای رویکرد این جریان در قبال دونالد تراپ بودیم و آن‌ها ذوق‌زده از سخنان رئیس‌جمهور آمریکا تلاش می‌کنند بستر را برای مذاکرات جدید فراهم کنند.

رسانه‌های مختلف اصلاح‌طلب که در زمان مذاکرات نقش سفارت‌خانه‌های کاغذی آمریکا در ایران را ایفا می‌کردند و وظیفه بزک شیطان بزرگ را بر عهده داشتند، حالا از مواضع ترامپ ذوق‌زده شده‌اند و پیرامون آن به تحلیل و تمجید می‌پردازند.

سایت خبرآنلاین از رسانه‌های اصلی حامی دولت در این رابطه نوشت: «از نظر ایران خروج آمریکا از برجام، کار مذاکره با این کشور را بسیار سخت کرده است. اما در عین حال شرایط اقتصادی کشور، انتظارات افکار عمومی برای کاهش مخاطرات اقتصادی و حتی نظامی و فشار دولت‌های خارجی، شاید دولت ایران را وادار به انعطاف در این مسئله دهد و زمینه‌ای برای آغاز مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم فراهم شود.»

این در حالی است که چهره‌های تندرو اصلاح‌طلب و به تعبیری پادوهای این جریان آشکارا از لزوم مذاکره سخن گفتند. اما علاوه بر این، برخی از چهره‌های اصلی حامی دولت نیز تلاش کردند مسیر را برای مذاکره و به عبارت دقیق‌تر تحمیل هزینه‌هایی دیگر بر کشور هموار کنند.

علی‌اکبر ناطق نوری از چهره‌های اصلی حامی دولت در این رابطه گفت: «ایران نباید ابتدا به ساکن پیشنهاد مذاکره رئیس‌جمهوری آمریکا را رد کند. لازم است این موضوع با تأمل و در شورای عالی امنیت ملی مورد بحث قرار بگیرد.»

همچنین محسن هاشمی رفسنجانی -که خیلی‌ها آروز می‌کنندکاش پدرش همچنان در قید حیات بود و ماحصل گفتمانش را این روزها می‌دید-، در موضعی اعلام کرد: «فشار تحریم‌ها که از نیمه دوم سال افزوده خواهد شد، این شرایط را سخت‌تر خواهد کرد و ما را به این نکته واقف می‌کند، که نجات ایران در گرو تصمیم امسال ماست، تصمیم سختی که سی سال قبل توسط مسئولان کشور گرفته شد و صلحی پایدار، پرفایده و کم‌هزینه را برای ایران و نظام جمهوری اسلامی به ارمغان آورد.»

این مواضع در حالی است که حالا دیگر حتی حسن روحانی هم به گوشه‌ای از واقعیت‌های دولت آمریکا پی برده و تجربه برجام به او نیز نشان داده که به آمریکا نمی‌توان اعتماد کرد. روحانی در سخنانی در آبان ماه سال گذشته اظهار داشت: «داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ می‌گویند تعهدی که قبلا بستیم، فعلا قرص و محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل می‌گوید که اهل مذاکره و تعهد نیست اما به برخی کشورهای شرق آسیا (کره شمالی) می‌گوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر ديوانه‌اند كه با شما مذاكره كنند؟ شما به مذاكره‌اي كه به تاييد سازمان ملل رسيده، پايبند نيستيد.»

همچنین عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات نیز در این ارتباط اظهار داشت: «در رابطه با آمریکا کافی است بدانیم این‌ها به هیچ عهد و پیمانی پایبند نیستند. در شرایطی که دولت آمریکا هیچ تعهدی به اجرای پیمان‌های بین‌المللی از جمله برجام ندارد، بحث مذاکره با این کشور بی‌معنا است. البته بنده معتقدم که مذاکره کردن همواره بهترین راهکار برای پیشبرد منافع کشور بوده ولی در شرایطی که طرف مقابل از اساس اهل مذاکره نیست، نشستن پای میز مذاکره نمی‌تواند منافع کشور را تأمین کند.»

تلاش غربگرایان داخلی برای تن دادن به مذاکره در حالی است که حالا دیگر تجربه برجام پیش روی جامعه ایران است و یقینا با این تجربه سخن گفتن از مذاکره مجدد با آمریکا نمی‌تواند نسبتی با منافع ملی داشته باشد. لذا قابل باور نیست که دم از مذاکره زدن توسط کسانی که تجربه برجام را پیش رو دارند نسبتی با منافع ملی داشته باشد.

در واقع در شرایط کنونی سخن گفتن از مذاکره با آمریکا نه در راستای منافع ملی بلکه برای اغرض سیاسی است. چرا که فرجام برجام به معنای شکست همیشگی طرح مذاکره با غرب بود و جریان غرب‌گرا حالا به دنبال این است تا به هر قیمتی شده خود را بازسازی کند، غافل از آنکه مذاکرات بی‌نتیجه که جز ضرر برای مردم ایران ندارد، از منظر سیاسی نیز جز رسوایی برای غربگرایان نخواهد داشت.

انتهای پیام/




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.