راهی بهتر از راه «رئیس اصلاحات» نبود؟!/برخی دلشان برای هنر نسوخته، نگاهشان به صندوق رای است
به گزارش یزد رسا، سید محمد حسینی، وزیر ارشاد دولت دهم روز گذشته برای شرکت در همایش مردمی«خط امام ادامه دارد» وارد شهرستان اردکان شد. حضور فردی که چهار سال تصدی وزارت مهم فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشت فرصت بسیار خوبی برای بررسی کارنامه دولت تدبیر و امید در مباحث فرهنگی بود.
بخصوص آنکه کمتر از یک هفته از حضور جنتی، وزیر ارشاد دولت یازدهم در یزد برای شرکت در همایش «روحانی تنها نیست» و ایراد سخنرانی در مورد وضعیت فرهنگی کشور نمی گذرد.
آنچه در ادامه می آید بخش اول گفتگوی مفصل خبرنگار عصر فرهنگ با حسینی وزیر ارشاد دولت دهم است:
وزیر ارشاد دولت یازدهم، در ابتدای فعالیت خود گفت: قصد دارم ادامه دهنده راهی باشم که خاتمی آغاز کننده آن راه بود، راهی که جنتی از آن دم می زند دقیقا چه راهی بود و با فرهنگ این مرز و بوم چه کرد؟
به طور کلی ایرادات بسیاری به نگرش فرهنگی اصلاح طلبان وارد است. چه در دوره آقای خاتمی که منجر به این شد که در زمان آقای رفسنجانی از وزارت کنار برود و جایگزین دیگری برایش تعیین شود و چه در دوره اصلاحات که شخصی مثل آقای مهاجرانی با آن شیوه ای که در پیش گرفته بود، بر سر کار آمد.
در دوره مهاجرانی چه در حوزه مطبوعات چه در حوزه فیلم و کتاب و به طور کلی در زمینه های مختلف متدینین جامعه، علما و مراجع همه نگران بودند و واکنش های فراوانی به اقدامات وی در جامعه نشان داده شد. قداست زدایی که در آن دوران آغاز شده بود باعث شد ارزش های انقلاب، دفاع مقدس، شهدا، تاریخ اسلام و هرچه که برای مردم از احترام و جایگاه والایی برخوردار بود زیر سوال رود. حتی به نوعی در این دوره مثلا اصلاحات به این ارزش ها هتاکی و جسارت شد و این هتاکی ها تا جایی ادامه یافت که در نهایت خاتمی مجبور شد فردی مانند مهاجرانی را کنار بگذارد.
الان هم می بینیم که وی در خارج از کشور چه فعالیت هایی انجام می دهد. البته تنها مهاجرانی نیست. بخشی از نیروهایی که زمانی به عنوان اصلاح طلب مطرح بودند و در داخل کشور فعالیت می کردند، چه فعالیت های هنری و چه رسانه ای، اکنون به خارج از کشور رفتند و الان آنجا فعالیت می کنند و حضور دارند. ولی خب شاید در اینجا یک ملاحظاتی داشتند ولی آنجا خیلی راحت و بی پرده کار می کنند.
مثلا سردبیر روزنامه آفتاب یزد را داشتیم که مدت ها در خارج از کشور بود ولی در عین حال سردبیری یک روزنامه داخلی را بر عهده داشت! وقتی روشنگری صورت گرفت خودش هم اذعان کرد و علناً همکاری خود را با رسانه های بیگانه آغاز کرد. اصلاح طلبان چنین وضعیتی دارند. در واقع یک سابقه درخشانی در فعالیت های فرهنگی ندارند که مایه مباهات و افتخار باشد. بله در میدان دادن به عناصر دگر اندیش، زاویه دار، جبهه معارض انقلاب در این زمینه ممکن است در دوره اصلاحات یک اقداماتی انجام شده باشد. در حال حاضر هم در مواردی برخی از افرادی که عناد آن ها با امام، انقلاب با مردم ما و با ارزش های ما کاملاً مشخص است و سال ها در خارج از کشور با گروه های برانداز یا گروه هایی که مروج ابتذال بوده اند همکاری داشته اند باز در داخل مشغول به فعالیت شده اند. اما باید بدانیم اگر به این ها در داخل کشور میدان دادیم و از امکانات کشور در اختیار کسانی قرار دادیم که علیه مصالح و منافع کشور کار کنند این خیلی قابل توجیه و پذیرش نیست.
الان گاهی اوقات می گویند فلان کنسرت لغو شده است. دلیل چیست؟ خب بالاخره دستگاه های مربوطه سوابق آن فرد را نگاه می کنند و می گویند اصلاً شما برای چه مجوز داده اید؟ در اصل این که مجوز داده اید بحث است. همین رفتار منجر به این می شود که از برگزاری برخی کنسرت ها جلوگیری شود. لذا در این زمینه ایرادات عمده و اساسی وجود دارد. به ویژه کسانی که داعیه دار خط امام هستند باید بدانند امام در مسائل فرهنگی خیلی مواضع شفاف و روشنی داشتند و با صراحت نظر خود را بیان می کردند. اینکه باید نظارت باشد، اینکه ممیزی کتاب ها بایدبرقرار باشد،اینکه نشریات باید مراعات شئونات اسلامی و اخلاقی را بکنند. این طور نبود که اجازه دهند به بهانه آزادی هر تهمت و افترا و مطلب نادرستی منتشر شود. امام خیلی قاطع بودند در اینگونه مسائل، امروز کسانی که مدعی پیروی از امام هستند آنها هم باید همین نگاه را داشته باشند نه اینکه یک چهره لیبرالی بخواهند از امام ارائه دهند. مثل اینکه امام فقط مظهر عطوفت بودند و با این شیوه بٌعد صلابت امام ، شجاعت و اقتدار امام را نادیده بگیرند. در اسلام که انسان یک بعدی نداریم. امام راحل مصداق آیه شریفه «اشدا علی الکفار رحما بینهم» بودند. بله! کسانی که در مسیر دیگری بودند امام به آن ها توصیه می کردند، نصیحت می کردند، حتی در وصیتنامه خود بعضی از کسانی که به گروه های ملحد و منافق پیوستند را هم نصیحت می کردند و علاقه مند بودند آن ها را هم جذب کنند، اما معنایش آن نیست که هر کسی در داخل کشور هر گونه که بخواهد عمل کند.
بر همین اساس فکر می کنم که آزموده را آزمودن خطاست. آن مسیری که در گذشته منجر به این شده که متدینین، علما و مراجع واکنش نشان بدهند، اگر آن مسیر دومرتبه بخواهد تکرار شود قطعاً جامعه ساکت و آرام نخواهد نشست و در مقابل آن خواهد ایستاد. امیدواریم مسئولین فعلی مراقبت کنند. از نظر ما فرمان و حرف مقام معظم رهبری هم از جهت شرعی و هم از نظر قانونی و هم از حیث ولایتی که دارند، باید فصل الخطاب مسئولین باشد. باید مسئولین از دیدگاه ایشان تبعیت کنند. هر طور به این مساله نگاه کنیم هیچ مسئولی در کشور نمی تواند مدعی شود به اندازه مقام معظم رهبری به مسائل فرهنگی اشراف دارد. لذا دیگران بهتر است همین مسیر را طی کنند نه اینکه بخواهند در مسیر های دیگری حرکت کنند.
تا چه اندازه دولت کنونی را در پیمودن مسیری که از ابتدا ترسیم کرده بودند (یعنی همان راه خاتمی)، موفق می دانید؟
بالاخره از ایتدا این دولت مطرح شد که ما اصلاً قائل به نظارت نباشیم. گفتند بهترین فیلتر خود مردم هستند خب این ها ممکن است موقع انتخابات و به عنوان شعار کاندیداها گاهی یک رایی را برای افراد جمع بکند اما در مقام مسئولیت باید افراد تابع قانون باشند. هرکسی نمی تواند بر اساس سلیقه و دیدگاه خودش عمل کند.
یک مسئول اجرایی متعهد می شود که بر اساس قانون عمل کند. کسی هم که از قانون ما تخلف کند در واقع از شرع تخلف کرده است. چرا که قوانین ما برگرفته از آموزه ها و قوانین قرآنی است. قانون با صراحت یک مرزهایی را مشخص کرده، ما مرزهای اخلاقی، اعتقادی، مسائل سیاسی و ملی داریم. کسانی که این مرزها را نادیده می گیرند نمی توانیم به این ها مجال و فرصت بدهیم که از امکانات بیت المال استفاده بکنند و مطالب نادرستی را القا کنند. مثلا ما یک خطی داریم، خط تحریف تاریخ است. می خواهند چهره های خائن به این ملت در دوره پهلوی اول و دوم را خادم معرفی می کنند. درباریان پلیدی که آن همه ظلم و جنایت کردند می خواهند از آن ها چهره های موجه ملی معرفی کنند. خب عقل سلیم حکم می کند از اشاعه چنین مطالب نادرستی پیشگیری کنیم. یا قصد دارند شخصیت های ارزنده انقلابی مثبت را به گونه دیگری که می خواهند یعنی به عنوان یک سری خائن به کشور نشان دهند. حتی عده ای چهره خود امام را می خواهند تحریف کنند. به همین دلیل هم مقام معظم رهبری هشدار دادند.
وظیفه دستگاه های مرتبط است که در مقابل این تحریفات و حرکات خزنده بایستند. مثلا ما الان در بحث کتاب ضوابط نشر را داریم که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است، لذا موظفیم بدان عمل کنیم. اگر این را قبول نداریم باید پیشنهاد بدهیم در شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر این ضوابط بررسی شود. یعنی تا وقتی قانون هست همه باید پایبند قانون باشند. یا در زمینه های دیگر کسانی که در کشور اقداماتی انجام دادند که کاملا کارنامه شان معلوم است. به سایت های خودشان که مراجعه کنید از افتخاراتشان این است که در مقابله با نظام اسلامی چه در داخل و چه خارج از کشور اقدام می کرده اند! خب معلوم است که اگر چنین افرادی بخواهند بیایند در کشور، در هر حوزه ای به میدان بیایند، میدان دار شوند و فعالیت کنند با آئین نامه ها و ضوابط و مقرراتی که ما داریم سازگاری ندارد.
از نظر شما طرح مباحث حساسیت برانگیزی نظیر تک خوانی زنان، یا لغو ممیزی کتاب عقیده و نظر حقیقی دولتمردان است یا پشت پرده چنین اظهاراتی اهداف و اغراض سیاسی است؟
در عالم سیاست دلیل بعضی از موضع گیری ها خیلی واضح است. کسانی که دستی بر آتش داشته باشند خیلی خوب می توانند بفهمند بعضی از موضع گیری ها، شعارها، اقدامات به خاطر کسب رای است. گاهی اوقات گذشتگان را متهم می کردند به حرکات پوپولیستی ولی می بینم که در این دوره خیلی روشن تر و بیشتر چنین اقداماتی انجام می شود. در آن زمان به مردم خدمت می شد. حداقل نفعی به عموم مردم، محرومین، مستضعفین در اقصی نقاط کشور می رسید ولی عده ای برچسب اقدامات پوپولیستی به هر اقدامی که در جهت بهبود وضع معیشت انجام می شد، می زدند.
الان می بینیم که یک قشری از جامعه به دنبال برخی آزادی ها هستند و می خواهند برخی از ضوابطی که دارند نادیده گرفته شود. عده ای می خواهند از طریق فیلم، موسیقی و تئاتر و موارد دیگری که در دولت گذشته محدودیت های قانونی وجود داشته با برداشتن آن ها یک قشری از مردم جامعه را با خود همراه کنند. در این زمینه رسانه های خارج از کشور هم به کمک آنها می آیند و فضا سازی می کنند و این ها هم به دنبال این هستند که بالاخره بخشی از مردم ما از طریق همین رسانه ها و ماهواره آن ها را بینند چه بسا بتواند بر روی افکار عمومی تاثیر بگذارند و چهره موجهی از آن ها جلوه بدهند. گمان می کنند از این طریق می توانند یک پایگاه مردمی کسب کنند که البته این اشتباه است. گذشته ما نشان داده که مردم اینطور به خاطر چنین مسائلی از سهل انگاری ها و ناتوانی های در حوزه های اجرایی کشور نمی گذرند. امروز مشاهده می شود دولت قصد دارد با توسعه بعضی از فعالیت ها در همین مسیر حرکت کند. مثل اینکه تلاش می کنند در کل کشور کنسرت برگزار کنند. خب کسی با اصل موسیقی مخالف نیست. امام(ره) پذیرفته اند، مقام معظم رهبری پذیرفته اند. اما به نظر می رسد که این ها گاهی اوقات می خواهند از این گونه برنامه ها یارگیری کنند و با توسعه برخی برنامه های اینچنینی به نوعی بعضی از اقشار را مجذوب خود کنند و در زمان انتخابات بهره برداری خودشان را داشته باشند. البته باز هم تاکید می کنم تجربه اثبات کرده است که این گونه اقدامات نتیجه ای نخواهد داشت. مخصوصا در مواردی که اقداماتی انجام شود که در چهارچوب ضوابط شرعی و قانونی نباشد.
مردم حساسیت دارند اگر ببینند یک کار و اثر مروج بی بند و باری است، واکنش نشان می دهند. لذا به نظر می رسد به جای اینکه برای انتخابات و رای نگاه سیاسی به فرهنگ وجود داشته باشد و از فرهنگ و اهالی فرهنگ و هنر استفاده ابزاری شود بهتر است که به مشکلات آن ها پرداخته شود. بهتر است به هنر متعالی که مد نظر امام و رهبری است پرداخته شود و به هنرمندان هم توجه واقعی شود. نه اینکه صرفا کارهای شعاری مطرح شود و بعد هم صرفا با تیره و تار نشان دادن گذشته بخواهند وضعیت فعلی را وضعیت بسیار مطلوبی جلوه دهند. این کارها خیلی نتیجه ندارد. به هر حال مردم ما همیشه هوشیار و بیدار بوده اند. ممکن است بعضی ها بتوانند به صورت مقطعی یک فضا سازی هایی بکنند و عده ای را تحت تاثیر قرار دهند؛ اما در دراز مدت قطعا کارهایی که صرفا جنبه تبلیغاتی داشته باشد و به قصد جمع آوری رای باشد نمی تواند بر روی مردم اثربخش باشد.
ادامه دارد...