زندگی را می سازی؟ یا با زندگی می سازی؟!
طنین خاتم؛ عشق همانند غزل آغاز می شود، اما سرانجام به فهرست خرید سبزیجات می انجامد، بنابراین آدم کسی را نیاز دارد تا با او به خرید برود!!!
شاید جمله ی خنده داری بود! ولی اندکی مکث و سپس تفکر کن که چه طور شد که کارهای روزمره زندگی رنگ عاشقانه زندگیتان را نابود کرد و دیگر دریغ از یک جمله ی دو کلمه ای: دوستت دارم!
زندگی روزمره خانوادگی به ندرت شاعرانه و پر شکوه است
در زندگی روزمره خانوادگی باید بچه ها را پیش پزشک اطفال ببریم.باید با عجله به سر کار برویم و آخر هفته ها توی خانه جان بکنیم؛ رختخواب ها را جمع و جور کنیم، به خرید برویم، پارکینگ را تمیز کنیم، ماشین را بشوییم و ....
وظایف خانوادگی دیگری هم به عهده ی ماست که همیشه هم با رغبت انجام نمی دهیم و یا شاید برای بعضی ها ناخوشایند باشد؛ مثل: صله رحم در روزهای تعطیل، شرکت در جشن تولد، جشن عروسی، سالگردها و ....
از کی با هم بودن تبدیل به وظیفه شد؟
از کی " ضرورت ها" بر زندگی عاشقانه دیروز مسلط شد؟
از کی به جای گفتن " خدا می داند که چقدر دوستت دارم" می گوییم " امشب مرغ بخوریم بهتر است یا ماهی؟"
احساس های ما، گاهی و نه همیشه، مبهم و محو می شوند؛
ما کمی خسته کننده و کمی هم خسته شده ایم
روزمرگی زندگی نه همیشه ولی اکثر اوقات، عشق و شیدایی را کنار می زند و دیگر از دوستت دارم های دیروز خبری نیست که نیست
و به راستی که چه راحت به همسرت بی توجهی می کنی و چه راحت به یکدیگر گوش نمی دهید
حال تصمیم با توست:
یا عشق بورز و زندگی ات را بساز
یا غرق کارهای روزمره و همیشگی باش و با زندگی بساز
نویسنده: مهدی دهقان هراتی
انتهای پیام/ع
Related Assets:
- کلمه دختر ترشیده، چرا؟!
- صبحانه عاشقانه (32)
- عشق خود را تروتازه نگهدارید/ رازهای حضور پررنگ همسران در خانه
- ازدواج زوج دانشجوی دانشگاه یزد درجوار شهدای گمنام
- بانویی که فرزندانش را با عشق به ولایت تربیت کرد
- اول خودمان را پیدا کنیم، نیمه گمشده پیشکش
- تجلیل از زوج هاي مهردشت كه زندگيشان را بدون گناه آغاز کردند/ برنامه هاي شاد براي عروسي با كمترين هزينه