سخنان عجیبی که نباید از آنها تعجب کرد!
یزدرسا؛ «هنوز دولت برنامه مشخصی در رابطه با عقیمکردن زنان کارتنخواب ارائه نداده است. قطعا این برنامه باید از سوی وزارت بهداشت بررسی شود که به همین منظور، مباحثی هم در جریان است. باید بهطور تخصصی و کارشناسی، این طرح بررسی شود و بر اساس رضایت زنان کارتنخواب، عقیم شدن صورت بگیرد. قطعا این طرح بهدلیل هزینهها و تولدهای نوزادان معتاد که بار مالی برای کشور دارد، نیازمند بررسی کارشناسی است اما مطلوب این است که ریشهها قطع شود»! اینها سخنان شهیندخت مولاوردی معاون رئیسجمهور است که در رابطه با بخشی از همنوعان و هموطنان خود میگوید. آری همنوعان و هموطنان خود! این در واقع راهحلی است که خانم معاون برای حل وفصل(!) معضل کارتن خوابی ارائه میدهد!
سخنانی که البته برای عموم مردم از عجیب هم عجیبتر است اما برای کسانی که سر در آخور اشرافی تکنوکرات کارگزارانی دارند، نه تنها عجیب نیست، بلکه راهحلی محسوب میشود برای حل معضل کارتنخوابی! راهحلی که احتمالا حضرات با سوزاندن فسفرهای فراوان به آن رسیدهاند!
حق دارند راهحلشان برای کارتنخوابها عقیمسازی باشد؛ آخر چطور میشود از دولتی که وزیرش، مسکن مهر را مزخرف میخواند و خود از ویلای میلیاردی برخوردار است، انتظار داشت راهحلی غیر از این برای کارتنخوابها داشته باشد! اصلا از کسانی که بر مانور تجمل اصرار داشتند و سادهزیستی را به سخره میگرفتند، میتوان غیر از این هم انتظاری داشت؟!
در واقع این نوع مواجههی دولتمردان و دولتزنان با مسئله کارتنخواب و گورخوابها نتیجهی تفکر و رویکردی است که بر دولت حاکم است. رویکردی که جناب سریعالقلم به عنوان مغز متفکر دولت یازدهم در تشریح اولویتهای دولت اینگونه از آن رونمایی کرده بود: «مهمترین اولویت دولت جدید، تغییر سریع تصویر ایران در منطقه و جهان است؛ تصویری که نشان دهد افرادی مؤدب، بافرهنگ، اصیل، بادانش، مجهز به عفت کلام، خویشتن دار و فهیم نسبت به منافع و مصالح ملی در دستگاه دولتی مسئولیت پذیرفتهاند. عده ای که قبلاً هواپیما سوار شدهاند، سیر هستند، غذای خوب خوردهاند، زندگی متعارفی داشتهاند و با جهان آشنایی دارند.»
راستی شنیدهاید که چندی قبل آقایان از حقوق شهروندی رونمایی کردند و برای همه مردم هم پیامک فرستادند تا بروند آن را بخوانند. نمیدانم بین عقیمسازی و حقوق شهروندی رابطهای وجود دارد یا نه؟ و نمیدانم کارتنخوابها و گورخوابها هم دارای حقوق شهروندی هستند یا خیر؟
راستی این را هم احتمالا شنیدهاید که جناب اصغر فرهادی در نامهای به رئیسجمهور از وجود گورخوابها انتقاد کرده است. اصغر فرهادی را که میشناسید! همو که آخرین فیلمش، فروشنده را میگویم با حمایت مالی یکی از حامیان اصلی داعش یعنی قطر ساخته شد. همو که با به تصویر کشیدن همین کارتنخوابها در فیلم هایش کاسبی اسکار میکند. همو که خود از سربازان لیبرالسرمایهداری است. اگر بگویم دردناکتر از گورخوابی و کارتنخوابی این است که پادوهای نظام لیبرال سرمایهداری ژست حمایت از کارتن خوابها را بگیرند، حرفی نابجا نیست!
البته چند روز قبل یکی از همین قماش لیبرال مسلک نسبت واقعی این جماعت با کارتنخوابها را به خوبی نشان داد. آنجا که نوشت: «نمیشه که اینا تولید مثل کنند و بعد دولت با سرمایه مردم تولیدات اینا رو سیر کنه... تنها راهحل واقعی کنترل جمعیت کارتنخوابها و حاشیهنشینها، عقیم کردن اجباریه... اگرچه مغزایی که کار نمیکنن برای عقیم کردن سگ و گربه هم احساساتی میشن... چون عادت دارن فقط به حقوق موجودی که توانایی درک حقوقش رو نداره یا شعورش رو نداره فکر کنند اما نمیتونن به حقوق بچهای فکر کنن که تو این قبرها به دنیا میاد و حق داره تو این وضعیت متولد نشه...»
وحید سالار