سخنان عجیبی که نباید از آنها تعجب کرد!
یزد رسا به نقل از عصرسیاست؛ جناب هاشمی رفسنجانی پدر معنوی دولت یازدهم چند روز قبل اظهار داشته بود: «شغلآفريني كار دولت نيست.» همزمان با همین سخنان وی، محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت نیز گفته: «برنامه توسعه نوشتن برای دولت مشکل است، مجلس بنویسد.» سخنانی که چند ماه قبل از این، حسن روحانی اینگونه آنها را بیان کرده بود: «ساخت مسکن، فرودگاه، راهآهن و اتوبان بر عهده دولت نیست.» رئیسجمهور روحانی اما باز هم این دست از سخنان خود را دو روز قبل تکرار کرد و در همایش روز ملی روستا و عشایر ابراز داشت: «توان ما برای اشتغال چقدر است؟ ما با امکانات فعلی حتماً نمیتوانیم پاسخگوی این تعداد متقاضی کار باشیم.»
این سخنان اما معنای مهمی با خود به همراه دارند و آن توصیف واقعیتهایی است که در طول سه سال وچند ماه اخیر، مردم به طور مستقیم با آنها درگیر بوده و آنها را با گوشت و پوست خود لمس کردهاند. هرچند جریان سیاسی و رسانهای همراه دولت سعی کردهاند به واسطه تبلیغات و عملیات روانی و نسبت دادن مشکلات کشور به گذشته، ناکارآمدیهای دولت را توجیه کنند، اما این بخش از سخنان هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی، نشات گرفته از مبنای نظری دولت یازدهم و جریان سیاسی حاکم بر دولت است که با صراحت واقعیت دولت را حکایت میکند. در واقع وجه مشترک اظهارات هاشمی، روحانی و نوبخت تلاش دولت برای شانه خالی کردن از بار مسئولیت اجرایی کشور است.
در سنگینی و سختی به دوش کشیدن بالاترین مسئولیت اجرایی کشور تردیدی نیست و معلوم است که کسی که قرار است چنین مسئولیتی بر عهده بگیرد باید بیشترین تمرکز و توجهش بر روی توان اجرایی خود باشد و در واقع باید بر روی توانمندیهای اجرایی خود حساب باز کند. با این وجود برعهده گرفتن بالاترین مسئولیت اجرایی کشور توسط یکی از «ستادیترین» چهرههای سیاسی، از همان ابتدا این احتمال را میداد که دولت یازدهم با چالشهایی در زمینه کارآمدی مواجه شود. رئیس دولت، اما به جای تمرکز بر فعالیتهای اجرایی و پر کردن خلاء موجود به واسطهی انتخاب مدیرانی توانمند و کارآمد در کابینهی خود، ترجیح داد کابینهای بیانگیزه و سالمند تشکیل دهد و نشان داد عدم مسئولیتپذیری دولت یازدهم در قبال مسائل اجرایی کشور، بخشی از رویکرد این دولت است. ترکیب و آرایش کابینهی دولت در واقع، خود نمادی آشکارا از سخنانی است که این روزها امثال جناب هاشمی بر زبان میآورند. هرچند از منظر قانون اساسی و با توجه به مسئولیتی که بر اساس قانون بر عهده رئیسجمهور قرار داده شده است، این نوع سخنان تعجبآور محسوب میشوند، اما آنگاه که ترکیب کابینهی دولت و عملکرد آنها در طول سه سال وچند ماه اخیر معیار قضاوت قرار داده شود، دیگر سخنانی تا این میزان عجیب هم تعجبآور نخواهد بود.
رئیسجمهور و دولتمردان -به ویژه در دو سال ابتدایی مسئولیت خود- به قدری بر روی مذاکرات هستهای حساب باز کرده بودند و معتقد بودند با مذاکره با آمریکا میتوان مشکلات کشور را حل وفصل کرد که بدون توجه به واقعیتهای کشور، آشکارا همهی تخم مرغهای خود را در سبد مذاکرات چیدند به طوری که جای خالی اهتمام دولت به دیگر حوزهها به ویژه حوزههای اجرایی کاملا احساس می شد. ناکارآمدی دولت در عرصه اجرایی کشور و حل وفصل معضلات به ویژه اقتصادی جامعه به قدری مبرهن است که بعد از گذشت بیش از سه سال از عمر دولت، حالا نه تنها کارشناسان و جریانهای سیاسی بلکه عموم مردم نیز از ناتوانی دولت در اداره کشور آگاه هستند و این گزاره که «دولت به جز مذاکرات هستهای کار دیگری در این مدت انجام نداده»، فصل مشترک محافل مختلف است.
این دست سخنان هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی و تلاشهای آنها برای شانه خالی کردن از بار مسئولیت اجرایی کشور، در واقع نتیجهی سیاست چشم دوختن به بیرون است. اتفاقا تفاوت تمرکز بر ظرفیتهای داخلی با امید داشتن به بیرون در چنین موقعیتهایی خود را نشان میدهد. در حالی که لازمهی اتکا به داخل، تلاش و مسئولیتپذیری است و برای کشور و مردم آورده به دنبال دارد، لازمهی چشم دوختن به بیرون، هزینه کردن از منافع ملی است.
سنگینی مسئولیت ریاست جمهوری و لزوم برخورداری رئیسجمهور و کسانی که خود را در معرض رای مردم جهت انتخاب شدن برای ریاست جمهوری قرار میدهند، از توان اجرایی بالا، واقعیتی است که رهبر انقلاب چند ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم آن را یادآوری کرده و نسبت به آن هشدار داده بودند: «ادارهی مملکت و کار اجرائی، کار کوچکی نیست. کارهای بزرگ و بارهای سنگینی بر دوش مجریان سطوح بالاست. ممکن است کسانی که در سطوح دیگری کار میکنند، ابعاد این سنگینی را هم بعضاً تشخیص ندهند که چقدر این بار سنگین است. آن کسانی که وارد میدان میشوند، باید کسانی باشند که در خود توانائىِ کشیدن این بار را بیابند؛ صلاحیتهایی را هم که در قانون اساسی است و شورای محترم نگهبان بر روی آنها تکیه خواهد کرد، در خودشان ملاحظه کنند و واقعاً وابسته و دلبستهی به نظام و قانون اساسی باشند؛ بخواهند قانون اساسی را اجرا کنند؛ چون رئیس جمهور سوگند میخورد که قانون اساسی را اجرا کند؛ قسم دروغ که نمیشود خورد.» سخنانی که اگر رئیسجمهور امروز و کاندیدای آن زمان، به آن توجه لازم را کرده بود، شاید حالا کشور درگیر این حجم از مشکلات نبود.
نویسنده: وحید سالار