سخنرانی محقق آلمانی در جمع پژوهشگران علوم اجتماعی دانشگاه یزد
یزد رسا، "جولین دانیل توماس" که در حوزه جامعه شناسی هنر با تاکید بر بازار محصولات هنری و شیوه های مختلف عرضه این محصولات فعالیت کرده است، اظهار کرد: بر اساس تغییرات ایجاد شده در عرصه های هنر و اقتصاد در دهه های اخیر، رشد فزاینده ای در بازار هنر در بخشهای کوچکتراتفاق افتاده است.
وی در ادامه به تشریح فرضیه خود که بر اساس یک مدل مبادله ای شکل گرفته است، پرداخت و گفت: در حوزه جامعه شناسی هنر ایران و غرب تفاوت وجود دارد و تغییرات اخیر در نگرش های هنری معاصر ریشه در تحولاتی دارد که پس از سال 1945 بعد از جنگ جهانی دوم در عرصه هنر به وقوع پیوسته است.
این محقق آلمانی درخصوص چرخه بازشناسی هنرمندان که در 100سال اخیر اتفاق افتاده است گفت: در عرصه هنر، ارزش اصلی از نوع ارزش نمادین است اما امروزه ارزش نمادین آثار هنری تحت تأثیر ارزش اقتصادی قرار گرفته است.
وی در ادامه بحث خود از تحولات عمده در هنر معاصر صحبت کرد که از مهم ترین آنها می توان به اقتصادی شدن هنر، جهانی شدن هنر، دیجیتالی شدن هنر و پیوندی شدن هنر اشاره کرد. وی افزود: در بحث جهانی سازی هنر مساله ای که مطرح است و هنر غرب را دربرمی گیرد این است که هر اثری که مربوط به جوامع غیرغربی باشد چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. وی خاطرنشان کرد: بحث جهانی شدن به گستره نهادهای اجتماعی که در زمینه هنر فعالیت دارند مربوط می شود و کانون تمرکزشان بر جوامع غربی است. مثل موزه های مطرح جهان، گالری های بزرگ که اکثرا در کشورهای غربی است.
"جولین دانیل توماس" در ادامه تصریح کرد دیجیتالی شدن هنر(الکترونیزه کردن هنر) می تواند به هنرمندان ناشناس کمک کند تا بیشتر مطرح شوند. وی افزود: دسترسی بالای نهادهای اجتماعی با هنرمند و بحث دموکراتیزه کردن هنر این است که همه بتوانند به شکل یکسان به آثار هنری دسترسی داشته باشند.وی دسترسی همه مخاطبان به آثار هنری را ازجمله مزایای دیجیتالی شدن هنر بر شمرد و افزود: نمونه عینی این فرآیند، گالری های آنلاین است که هنرمند می تواند آثارش را عرضه کند و آن را به فروش برساند.
وی همچنین گفت: بحرانی درحوزه اهمیت نقد هنری در اوایل قرن 20 به وجود آمده که کدام هنر به جامعه عرضه شود یا اینکه کدام هنر در نمایشگاه به نمایش درآید و از این دهه به بعد نقش موزه دارها و نمایشگاه دارها بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. وی افزود: موزه دارها با انتخاب خودشان روی ذائقه و انتخاب مخاطبان اثر می گذارند و آنها هستند که به مردم می گویند چه چیزی را انتخاب کنند و چه چیزی بخرند. وی افزود: تغییرات عمده مفاهیم هنری 1960 به بعد درغرب، تغییر از سوژه به تجربه و هنرمند به تولیدکننده است.
وی گفت: تحقیق انجام شده درخصوص مدل مبادله جدید برای عرضه آثار هنری ارتباط هنرمند با جامعه را تسهیل می کند و فضای لازم برای عرضه آثار هنری را برای مردم و گروه های مختلف فراهم می آورد. وی افزود: در این مدل که (Producer Art fair) یا به عبارت دیگر از تولید به مصرف نام دارد، تمرکز به جای گالری، روی هنرمند است. برای ورود به این نمایشگاه یک هیات داوری است که متشکل از 100هنرمند مطرح است که آثار هنری را بررسی و ارزیابی می کنند و آن اثری که مورد تایید آنهاست به نمایشگاه راه پیدا می کند.از این طریق آثار هنری بدون واسطه به دست مخاطب می رسد.
این محقق آلمانی در پایان سخنان خود به سوالات چند تن از اعضای هیأت علمی و دانشجویان حاضر در این نشست پاسخ داد.
در این نشست دکتر حسین افراسیابی، رییس دانشکده علوم اجتماعی نیز با قدردانی از تلاش های این محقق آلمانی، برگزاری نشست های علمی و تخصصی درباره موضوعات مرتبط با علوم اجتماعی را از جمله برنامه های این دانشکده عنوان و ابراز امیدواری کرد این سلسله نشست ها در آینده با دعوت از محققان و اندیشمندان مطرح ملی و بین المللی ادامه یابد تا از این طریق بسترهای لازم برای توسعه همکاری های علمی و تحقیقاتی فراهم شود.
در این نشست که جمعی از دانشجویان جامعه شناسی حضور داشتند، دکتر حسین افراسیابی رییس دانشکده علوم اجتماعی در ابتدای جلسه ضمن معرفی محقق آلمانی در خصوص هدف برگزاری جلسه گفت: رابطه جامعه و هنر محور اصلی بحث در جامعه شناسی هنر است. در دهه های اخیر نحوه عرضه آثار هنری در جامعه دچار تغییراتی شده است. در این جلسه این محقق درخصوص هنر معاصر و رویکردهای متفاوتی که می توان این آثار را به جامعه عرضه کرد بحث خواهد کرد. وی هدف اصلی در این نشست ها را آشنا شدن با مسائلی دانست که در حوزه های جامعه شناسی امروز جهان مطرح است.
خبرنگار: الهام میرفخرایی
تصاویر: فاطمه تیو
انتهای پیام/ ع ب