سر دلبران و «یزد»ی که هم هست و هم نیست
به گزارش یزدرسا، سریال «سر دلبران» که در شبهای ماه رمضان از شبکه یک سیما مهمان خانههای مردم است، قسمتهای پایانی خود را سپری میکند. بر همین اساس به نظر میرسد حالا زمانی مناسبی برای نقد و بررسی آن باشد.
سر دلبران هر چند در مقایسه با دیگر سریالهای ماه رمضان امسال، قابل قبولتر است و بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، اما این مجموعه نیز با ضعفهای خاص خودش همراه است.
البته برخورداری مجموعه سر دلبران از لوکیشنی متفاوت به واسطه فیلمبرداری سریال در شهر تاریخی یزد، جذابیت قابل توجهی به این مجموعه داده است. همچنین حضور برخی از بازیگران توانمند و قدیمی تلویزیون در سریال، از دیگر نقاط قوت این مجموعه محسوب میشود. این در حالی است که انتخاب مناسب و حساب شده بازیگران در نقشهای خود، این نقطه قوت را دو چندان کرده است.
اما در رابطه با نقاط ضعف سر دلبران، شاید اصلیترین ضعف سریال را بتوان در فیلمنامه آن جست وجو کرد. به طوری که میتوان گفت نتیجه عدم قوت در فیلمنامه، قصه ضعیف فیلم را به همراه داشته که موجب شده تا داستان مجموعه، کشش لازم را برای ترغیب مخاطب جهت پیگیری سریال نداشته باشد.
به عبارت دیگر رخدادهایی که در سریال اتفاق میافتد از پیچیدگی آنچنانی برخوردار نیست و خیلی زود گرههایی که ایجاد شده باز میشود که این امر موجب میشود، سریال جذابیت خیلی زیادی برای مخاطب نداشته باشد.
افزون بر این، هرچند برخی از تکیهکلامهای بعضی بازیگران مجموعه تا حدی مورد توجه قرار گرفته، اما به طور کلی در طول سریال خبری از دیالوگهای قوی و تأثیرگذار نیست که این موضوع نیز به فیلمنامه برمیگردد.
از سوی دیگر مواجهه مستقیم بازیگران به ویژه بازیگر نقش اول فیلم (برزو ارجمند در نقش سید سلیم) با مسائل مختلفی که در سریال اتفاق میافتد، موجب شده تا فیلم بیشتر جنبه شعاری پیدا کند. به عبارت دیگر در حالی که میشد آموزههای مدنظر توسط نقش اول و برخی دیگر از بازیگران با ظرافت بیشتری به مخاطب ارائه داده شود، این مسئله خیلی مستقیم و به قول معروف به صورت گل درشت اتفاق افتاده است.
نکته دیگر اما به انتخاب شهر یزد برای فیلمبرداری این سریال مربوط میشود. کارگردان تمام مجموعه را در یکی از محلههای یزد فیلمبرداری کرده است و این امری مشهود است؛ چرا که هم قبل از پخش سریال سر دلبران، کارگردان و عوامل مجموعه به طور علنی و رسمی از اینکه این سریال در شهر یزد فیلمبرداری شده سخن گفتند و هم اینکه در زمان پخش مجموعه این واقعیت به وضوح مشخص است و آشکارا به نشانههای فیلمبرداری سریال در یزد اشاره میشود.
اما نکته قابل توجه این است که پرداختن کارگردان به شهر یزد در سریال خیلی ناقص است. یعنی در شرایطی که کاملا مشهود است که مجموعه در شهر یزد فیلمبرداری شده اما این مسئله آنگونه که باید وشاید نمودی در مجموعه ندارد. به طوری که هیچکدام از بازیگران اصلی سریال با لهجه یزدی صحبت نمیکنند و فقط تعداد محدودی از بازیگران فرعی مجموعه، با لهجه یزدی صحبت میکنند.
محمد حسین لطیفی کارگردان این سریال در گفت وگو با روزنامه فرهیختگان در این ارتباط میگوید: «قصه برای تهران نوشته شده بود ولی وقتی فیلمنامه را میخواندم، احساس کردم که نمیشود این قصه را در فضای تهران تعریف کرد. تهران کاملاً عوض شده، تهران بیهویت شده و حتی در محلههای جنوب شهر و بافت قدیمی فعلی نمیتوان جایی برای روایت چنین قصههایی پیدا کرد. ما برای این قصه مسجد و محلههایی را میخواستیم که الان در تهران گم شدهاند. اول هم تصمیم داشتیم شهرهایی مثل قزوین یا اصفهان را برای فیلمبرداری انتخاب کنیم، اما این شهرها هم با همین گرفتاریهای معماری جدید، بافت سنتی و ایرانی خود را از دست دادهاند.» وی ادامه میدهد: «آخرین بار 30سال پیش به یزد آمده بودم. شنیده بودم که شهر، محلههایی دارد که هنوز بافت قدیم خود را حفظ کرده است. احساس کردم فضای این شهر میتواند به روایت این قصه کمک کند. این تصمیم قبل از این جریانهایی بود که بافت شهری یزد در یونسکو ثبت جهانی شود. تیمی را فرستادم و فیلمبرداری و عکسبرداری از بعضی محلههای شهر، نتیجه همانی شد که میخواستم. گفتم این قصه با این مضمون، در این شهر قشنگتر میشود.»
کارگردان در حالی دلیل انتخاب یزد را برای فیلمبرداری سریال، بافت سنتی این شهر عنوان کرده است، که در طول مجموعه به جز محلهای که سریال در آن فیلمبرداری شده است و برخی از نماهای کلی که هرچندوقت یکبار از شهر یزد نشان داده میشود، دیگر خبری از محلههای مختلف یزد و به نوعی معرفی بافت سنتی شهر یزد در مجموعه نیست، چیزی که میتوانست با ظرافت در دورن سریال جای بگیرد و بر جذابیت این مجموعه نیز بیفزاید.
شاید گفته شود دلیل عدم استفاده از لهجه یزدی و تأکید نکردن بر یزدی بودن سریال به این دلیل است که کارگردان میخواسته مجموعهاش دچار حواشی احتمالی نشود که باید گفت برای نیل به این هدف، شاید بهتر بود اصلا هیچ اشارهای به محل فیلمبرداری نشود.
به عبارتی دیگر اگر صرف برخوردای لوکیشن فیلم از یک بافت تاریخی و سنتی مورد نظر کارگردان بوده، میشد از یزد برای این منظور استفاده کرد بدون اینکه این مسئله آشکار شود و گفته شود که اینجا یزد است؛ دقیقا همان اتفاقی که در سریال «پرده نشین» به کارگردانی بهروز شعیبی افتاد.
انتهای پیام/