سیاحت و گردشگری در اسلام
به گزارش یزدرسا به نقل از بافق خبر؛ سیاحت و گردشگری در اسلام در بیش از سیزده آیه قران کریم بهمنظور عبرت از گذشتگان سفارش شده و ترک آن نکوهش شده است و در روایات بسیاری بااهمیت اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی، سلامت و تندرستی انسانها بیانشده است.
ازنظر قران سیر و سیاحت موجب تعقل و اندیشه و بالا رفتن سطح آگاهی و بینش انسان است و مبین است که یک جامعه بسته و بیخبر از سایر انسانها در هیچ زمینهای رشد موفق ندارد و از تجربه و دستاوردهای علمی و فکری و اجتماعی دیگران محروم است.
پیامبر گرامی اسلام نیز پس از فتح مکه مسلمانان را به سیر و سیاحت تشویق مینمودند و خود حضرت نیز دیدار از وادی هجر، سرزمین قوم ثمود و سرزمین قوم صالح نمودند و از موقعیت توریستی و زیارتی مکه مکرمه نهایت استفاده را برای تبلیغ دین اسلام نمودند و یکی از بزرگترین مراکز توریستی و زیارتی دنیا گردید.
سیر و سیاحت در کلام حضرت علی (ع) نیز بیانشده است که میفرمایند خردمند از شهری به شهری نمیرود مگر برای یکی از این سه چیز: ساماندهی امور معیشتی، گام نهادن در اصلاح آخرت، برخورداری از لذت و تفریح سالم و درجایی دیگر میفرمایند: از وطنهای خود دور شوید و مسافرت کنید که در سفر پنج فایده است، نخست اینکه سفر باعث تفریح و انبساط روح است و اندوه و آزردگی را برطرف میکند، دوم مسافرت نیمی از راههای تحصیل درامد و تأمین معاش است، سوم مسافرت وسیله فراگرفتن علم و تجربه است، چهارم مسافرت به انسان آداب زندگی میآموزد، پنجم آدمی در سفر با افراد بافضیلت برخورد میکند و با آنان دوست میشود و خود حضرت نیز از ایوان کسری و بابل دیدن کرده است.
سیاحت و گردشگری یک عامل مهم برای پیشرفت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی کشورها محسوب میشود و فرصتی را برای افراد بومی به وجود میآورد که بدون واسطه و بهصورت واقعی فرهنگ خود را به بازدیدکنندگان ارائه کنند و اگر برنامهریزی درستی داشته باشند میتوانند ضمن معرفی آثار فرهنگی، تاریخی، سیاحتی و زیارتی شهر و کشور خود میتوانند سخن حق و پیامهای حیاتبخش اسلام را به گوش بازدیدکنندگان برسانند و آنان با را فرهنگ و ارزشهای معنوی اسلام و جامعه اسلامی آشنا نمایند.
در دین اسلام اهمیت ویژهای به سیر و سیاحت و گردشگری دادهشده است و از مسلمانان خواسته است تا در زمین بگردند و در آثار بجای مانده از گذشتگان بیندیشند و از سرگذشتشان پند بگیرند، اما آیا هر نوع گردشگری در اسلام مباح است؟ نه در مواردی مکروه است، همانند: سیاحتی که انسان نتواند وظایف دینی و شرعی خود را آسودهخاطر انجام دهد و در انجام وظایف اسلامیاش دچار مشکل شود و یا در مواردی حرام است همانند: سفر برای گناه و مخالفت با دستورات اسلام و یا سفری که با ظلم و تجاوز برای مسلمانان باشد و سفری که بدین مسلمانان ضربه میزند. حضرت علی ع در این رابطه میفرمایند: مرد مسلمان به سفری که در آن بر دین و نماز خود ترسان باشد اقدام نمیکند.
سیر و سیاحت اگر درست انجام گیرد باعث شناخت فرهنگها و خصوصیات فردی و اجتماعی مختلف میشود و باعث بهرهگیری از علوم و تجربههای مختلف میشود.
اما اکنون گردشگری و سیر و سیاحت بهعنوان یک صنعت درآمدی برای بسیاری از کشورها مطرحشده است و بهاشتباه بسیاری از آنها این صنعت را بدون توجه به اثرات مثبت و منفی آن راهی سریع و آسان برای رسیدن به درآمد بیشتر میدانند که خود موجب اثرات مخرب بسیاری به باورها، فرهنگها، محیطزیست و جامعه میشود.
در اینجا این نکته را باید یادآور شد که آیا برای جذب گردشگر باید همهچیز را فدا کرد؟ افرادی که میگویند به خاطر اینکه گردشگر ناراحت نشود باید توجهی به ارزشهای اسلامی ننماییم، مثل آن میماند که بگوییم برای خوش آمدن گردشگر اجازه شکار یوز بافق یا شکار پرندگان کمیاب و امثال این را بدهیم، رعایت ارزشهای اسلامی از سوی گردشگران از اهم و مهمات است، همانگونه که ساکنین میزبان و مردم محلی وظیفهدارند به نیکی با گردشگران معاشرت کنند و گردشگران نیز وظیفهدارند برای آن مردم، فرهنگ و مذهبشان احترام قائل شوند.
بسیاری از کشورها با توجه به ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی و محیطی به فراخور نیاز اقدام به تنظیم ضوابط و مقررات خاصی در امر گردشگری نمودهاند. همانطور که به تأثیرات مثبت اقتصادی منجمله اشتغال و کاهش نرخ بیکاری و رونق کسبوکار توجه میگردد ولی عدم توجه به عوارض منفی آن همانند افزایش قیمت املاک و هزینه کالا و خدمات که همیشه به نفع جامعه و جوامع محلی نیست و جامعه مقصد ازنظر اقتصادی بیشازحد به گردشگری وابسته میشود و گردشگری توسط عاملان و سرمایهگذاران خارجی کنترل میشود و درنتیجه نوعی وابستگی اقتصادی به بیگانگان صورت میگیرد و شکل تازهای از استعمار زدگی را به وجود میآورد و با تأکید بیشازحد به این صنعت، دیگر کمرنگ و کمرنگتر میشود و توریسم باعث به وجود آمدن مشاغل ناپایدار و نامناسب در جوامع میزبان میگردد.
تجاری شدن بیشازحد گردشگری، موجب فراموشی بسیاری از ضرر و زیانها میشود، تغییرات کاربری زمینهای کشاورزی، آلودگیهای آبوهوا، معماری و آسیب پوششهای گیاهی ازجمله مضرات گردشگری است یکی از این اثرات منفی تجاری شدن بیشازحد و از بین رفتن اصالت فرهنگی است؛ یعنی جامعه میزبان بهمنظور جذب گردشگر بیشتر و سود اقتصادی زیادتر، در ارائه منابع فرهنگی خود زیادهروی کرده و آنها را به سلیقه گردشگران تغییر دهد.
این امر سبب از بین رفتن اصالت و خلوص هنرهای سنتی، آدابورسوم و الگوی معیشت خواهد شد که سرانجام مرگ آنها را در پی خواهد داشت. در این حالت شخصیت فرهنگی جامعه میزبان از بین میرود و مردم بهاصطلاح جو زده خواهند شد، بههرحال توجه به اصالت فرهنگی و اسلامی باعث رشد و تعالی شهر و عدم توجه به اصالت فرهنگی و ارزشهای اسلامی آسیبهای بسیار جدی و جبرانناپذیری را بر پیکره جامعه خواهد زد.
سید محمد شهیدی