شعار امروز ما!
یزد رسا؛ گزیدهای از سخنان شهید مطهری در مورد مسئلۀ فلسطین:
یهود و تحریف حقایق:
همينقدر به شما بگويم امان از دست يهود كه بر سر دنيا از دست اينها چه آمد! يكى از كارهايى كه قرآن به اينها نسبت مى دهد كه هنوز هم ادامه دارد مسألۀ تحريف و قلب حقايق است. اينها شايد باهوشترين مردم دنيا باشند؛ يك نژاد فوق العاده باهوش و متقلّب. اين نژاد باهوش متقلّب هميشه دستش روى آن شاهرگهاى جامعه بشريت است، شاهرگهاى اقتصادى و شاهرگهاى فرهنگى. اگر كسى بتواند تحريفهايى را كه اينها حتى در حال حاضر در تاريخها، جغرافيها و خبرهاى دنيا مىكنند [جمعآورى كند، كار مفيدى است].
البته عدهاى اين كار را كردهاند ولى نه به قدر كافى. الآن خبرگزاريهاى بزرگ دنيا -كه يكى از آن شاهرگهاى خيلى حساس است- به دست يهود مىچرخد، براى اينكه قضايا را تا حدى كه برايشان ممكن است آنطور كه خودشان مىخواهند به دنيا تبليغ كنند و برسانند. در هر مملكتى اگر بتوانند، آن شاهرگها را، وسايل به قول امروزيها ارتباط جمعى مثل مطبوعات و به طور كلى آن جاهايى كه فكرها را مىشود تغيير داد، تحريف كرد، تبليغ كرد و گرداند و نيز شاهرگهاى اقتصادى را [در دست مى گيرند]. و اينها از قديمالايام كارشان اين بوده.
قضیه فلسطین مربوط به یک ملت است
روزى كه مسلمين، فلسطين را فتح كردند؛ فلسطين در اختيار مسيحيها بود نه در اختيار يهوديها. و اتفاقاً مسيحيها كه با مسلمين صلح كردند، يكى از مواردى كه در صلحنامه گنجاندند اين بود كه شما يهود را در اينجا راه ندهيد. گفتند: «ما با شما زندگى مىكنيم ولى با يهود زندگى نمىكنيم.» چطور شد كه يكدفعه نام وطن يهودى به خود گرفت؟
شمر امروز را بشناس
واللَّهِ و باللَّهِ ما در برابر اين قضيه مسئوليم. به خدا قسم مسئوليت داريم. به خدا قسم ما غافل هستيم. واللَّهِ قضيهاى كه دل پيغمبر اكرم را امروز خون كرده است، اين قضيه است. داستانى كه دل حسين بن على را خون كرده، اين قضيه است. اگر مىخواهيم به خودمان ارزش بدهيم، اگر مىخواهيم به عزادارى حسين بن على ارزش بدهيم، بايد فكر كنيم كه اگر حسين بن على امروز بود و خودش مىگفت براى من عزادارى كنيد، مىگفت چه شعارى بدهيد؟ آيا می گفت بخوانيد: «نوجوان اكبر من» يا مىگفت بگوييد: «زينب مضطرّم الوداع، الوداع»؟! چيزهايى كه من (امام حسين) در عمرم هرگز به اينجور شعارهاى پست كثيف ذلّت آور تن ندادم و يك كلمه از اين حرفها را نگفتم.
اگر حسين بن على بود مى گفت: «اگر مىخواهى براى من عزادارى كنى، براى من سينه و زنجير بزنى، شعار امروز تو بايد فلسطين باشد. شمرِ امروز موشهدايان است. شمرِ هزار و سيصد سال پيش مُرد، شمرِ امروز را بشناس. امروز بايد در و ديوار اين شهر با شعار فلسطين تكان بخورد. مرتّب دروغ در مغز ما كردند كه اين يك مسئلۀ داخلى است، مربوط به عرب و اسرائيل است. باز به قول عبدالرحمن فرامرزى اگر مربوط به اينهاست و مذهبى نيست، چرا يهوديان ديگر دنيا مرتب براى اينها پول مى فرستند؟!
از مسلمانی خودمان خجالت بکشیم !
ما چه جوابى در مقابل اسلام و پيغمبر خدا داريم؟ آيا چند روز پيش در روزنامه نخوانديد كه در سال گذشته يهوديان ساير نقاط دنيا، نه يهوديانى كه فعلًا شناسنامه اسرائيلى دارند، پانصد ميليون دلار براى اينها فرستادند كه با اين پولها فانتوم بخرند و بر سر مسلمانان بمب بريزند؟! شنيدهام يهوديان ايران خودمان در سال گذشته معادل پول دو فانتوم فرستادند. سى و شش ميليون دلار پول از يهوديان ايران خودمان براى آنها به عنوان كمك رفت. و من آن يهوديها را به عنوان اينكه يهودى هستند ملامت نمىكنم، ما خودمان را بايد ملامت كنيم. او به هم كيشش كمك كرده است؛ با كمال افتخار پول میفرستد، رسيدش هم از موشهدايان مىآيد و آن را در بازار هم نشان میدهد، می گويد بيا رسيدش را ببين.
مگر همين دو سه شب پيش ننوشتند (من بريدهاش را از «اطلاعات» دارم) كه الآن فقط يهوديان مقيم امريكا روزى يك ميليون دلار به اسرائيل كمك مىكنند؟! آن وقت تلاش ما مسلمين در اين زمينه چه بوده است؟ به خدا خجالت دارد ما خودمان را مسلمان بدانيم، خودمان را شيعه على بن ابيطالب بخوانيم.
اصلًا من بايد بگويم بعد از اين، داستانى را كه ما از على بن ابيطالب نقل مىكنيم، حرام است كه ديگر در منابر نقل كنيم كه روزى على بن ابيطالب شنيد دشمن به كشور اسلامى حمله كرده است: «وَ هذا أخوغامِدٍ وَ قَدْ وَرَدَتْ خَيْلُهُ الْانْبارَ». بعد فرمود: «شنيدهام زينت يك زن مسلمان را يا زنى كه در حمايت مسلمانان است گرفتهاند؛ شنيدهام دشمنْ سرزمين مسلمين را غارت كرده است، مردانشان را كشته يا اسير كرده است، متعرّض زنان آنها شده است، زيورها را از گوش و دست زنها جدا كرده است.»
بعد همين على بن ابيطالب گفت: «اگر يك مرد مسلمان با شنيدن اين خبر دق كند و بميرد، سزاوار است و مورد ملامت نيست.» آيا ما وظيفه نداريم كه كمك مالى به آنها بكنيم؟ آيا اينها مسلمان نيستند، عزيزان ندارند؟ آيا اينها براى حق مشروع بشرى قيام نمىكنند؟
منبع: ماهنامه قبیله هابیل