شعر/ ما سال گوسفندیم، او گرگ سالخورده
هرچند شیخ ما گفت "این دست، برد برد است"
ما سالِ گوسفندیم، او گرگِ سالخورد است
باور مرا نیاید این ناگهان رفاقت
همواره شیخ، شیخ است؛ همواره لرد، لرد است
نه سبز میشود سرخ، نه سرخ میشود سبز
همواره ترک، ترک است؛ همواره کرد، کرد است
همواره اینهمانیست، «او» هیچوقت «ما» نیست
یا ما فریب خوردیم، یا او فریب خورده است
منظور شیخ تنها یک جرعه بود اما
معلوم شد از این بزم مقصودِ لرد، دُرد است
*
فرمود "دشمنی هم یک امر اعتباری است"
پس هیچکس نکشته است، پس هیچکس نمرده است
این طفلِ سربریده، قدری فقط مریض است
وآن پیرِ داغدیده، تنها کمی فسرده است
حلق برادرم را دیروز پاره میکرد
این پنجهای که امروز دست تو را فشرده است
این دزد _دزدِ دانا_ برده کلاه از ما
ای شیخ! از تو بنگر دستار را نبرده است؟
*
یا ما فریبخوردیم یا او… ولی برادر
ما سالِ گوسفندیم او گرگِ سالخورد است
حسن صنوبری
انتهای پگیام/ع
Related Assets:
- گرگ گرسنه 20 رأس گوسفند را در محمد آباد یزد دريد
- توقیف ۷۰۰ رأس دام قاچاق در مهریز
- شعری که امام جمعه تفت درخصوص همدلی و همزبانی» خواند +صوت
- همدلی و هم زبانی یعنی چه؟
- همدلی وهمزبانی دولت وملت از واجب ترین،واجب هاست/ دولت،منتقدان را از مردم جدا نداند
- قدم زدن گرگ با ظریف ! (عکس)
- تیم مذاکره کننده قدمی از حقوق ملت عقب نکشند/كشورداری در برابر هجوم گرگ ها كار آسانی نیست
- درکجای سخنان رئیس دولت یازدهم همدلی وهمزبانی وجود دارد