شهید انتظاری:می خواستی بشکنی چرا ضبط را شکستی!؟ نوار را می شکستی/«حسن» در جمع معترضین چه گفت!
به گزارش یزدرسا، هم رزم شهید انتظاری با اشاره به خاطراتی از هشت سال دفاع مقدس اظهار داشت: در منطقه جنگی بانه چندین تن از افرادی ناجور با من هم اتاق شدند اوایل من همواره با تعجب به خودم گفتم: اینها برای چه آمده اند اینجا !؟
این یادگار هشت سال دفاع مقدس اظهار داشت: جو وفضای اتاق خیلی برایم سنگین شده بود، چرا که آنان نوار ترانه ای هم با خودشان آورده بودند وگاهی گوش می کردند؛ ولی آن چیز عجیب و جای سئوال داشت این بود که اینگونه افراد آن هم در موقعیت اوایل انقلاب، اینجا چه می کنند!؟
حجت الاسلام نجم الهدی با اشاره به اینکه من با تصور این که اینگونه افراد به قصد جبهه نیامده بلکه به دنبال محفلی دوستانه برای خوشگذرانی و شادی هستند گفت: جالب بود که آنان از شرایط حاکم بر آنجا وحشت هم داشته و با تق وتوقی وحشت زده می شدند.
وی با بیان اینکه چندین بار به خاطر این کارشان به آنها تذکر داده بودم ولی آنها نه تنها گوششان بدهکار نبود وکار خودشان را می کردند گفت: من یکدفعه ناراحت شدم ضبط صوتشان را برداشتم ومحکم کوبیدم برزمین...!!!
همرزم شهید انتظاری در دوران دفاع مقدس ادامه داد: من نسبت به حساسیتی که به این موضوع داشتم منجر ضبط صوت شکست و بعد هم سروصدا بلند شد.
وی عنوان کرد: خلاصه حاج حسن آمد برای و ساطت و به نوعی به من معترض شد که چرا این کار را کردم. و به من گفت می خواستی بشکنی چرا ضبط را شکستی!؟ نوار را میشکستی، بعد هم رفت وبا آنها گرم گرفت وصحبت کرد، به گونه ای که که درنهایت آنها آمدندو روی اصل کار خودعذر خواهی کردند.
این یادگار هشت سال دفاع مقدس در پایان گفت: آن زمان برخی می آمدند وبزرگتری می کردند و می گفتند:حالا یه اشتباهی کرده و ببخشید ؛ اما نمی دانم حسن در جمع خصوصی چه چیزی گفت که آنها بجای اینکه طلبکار باشند برعکس عذر خواهی کردند!
انتهای پیام/
Related Assets:
- همسر شهید:جدی ترین شوخی «شهید انتظاری» دلم را فرو ریخت
- شهید یزدی که توکلش به خداوند حرف نداشت/ ماجرای پولی که دوبرابر شد
- وقتی اشاره دست شهید صدوقی پس از شهادت،در «عملیات رمضان»رزمندگان یزدی را یاری کرد!
- فعالیت زنان یزدی در ستاد پشتیبانی جنگ شبانه روزی بود
- راهکار جالب شهید انتظاری به رفیق بازاری خود برای رهایی از دست شاه و فرح!
- عکس/عهدی که شهید انتظاری قبل از شهادت با خدا بست