شیخ سادهلوح و دشمنی که همچنان امیدوار است
یزد رسا؛ انتشار فایل صوتی از شیخ حسینعلی منتظری که حاوی اعتراض او به سرکوب منافقین توسط جمهوری اسلامی است، اتفاقی نیست که بخواهد موضعی متفاوت و تازه از منتطری ارائه دهد، یعنی قبل از انتشار این فایل هم موضع حمایتی منتظری نسبت به منافقین مشخص بود. با این همه، اما رسانههای بیگانه از جمله بیبیسی، صدای امریکا و ... از انتشار این فایل صوتی ذوقزده شدهاند و بستر را برای هجمه به امام خمینی و جمهوری اسلامی مناسب دیدهاند. در رابطه با این فضاسازیها، چند نکته قابل توجه است:
1-مگر منافقین چه کسانی هستند که اینگونه مورد حمایت رسانههای بیگانه که ادعای حرفهایگری هم دارند، قرار میگیرند. منافقین 17 هزار نفر از مردم بیگناه این کشور را به بدترین شکل ممکن به شهادت رساندند، که 157 نفر از این شهدا از همین استان یزد بودند. تعداد زیادی از آنهایی که توسط این گروه به شهادت رسیدند، آدمهای کاملا عادی در این کشور بودند که حتی مسئولیت سیاسی-فرهنگی خاصی هم در حکومت نداشتند. جنایتهای منافقین در قبال مردم ایران به قدری شدید است و رویهی تروریستی آنها به گونهای است که اصلا جای دفاع از آنها باقی نمیماند.
2-وضعیت جناب منتظری هم که مشخص است به طوری که برای توصیف او همان نامه معروف حضرت امام(ره) کافی است. امام به نفوذ منافقین در بیت منتظری هشدار میدهند: «از آنجا كه روشن شده است كه شما اين كشور و انقلاب اسلامي عزيز مردم مسلمان ايران را پس از من به دست ليبرالها و از كانال آنها به منافقين ميسپاريد، صلاحيت و مشروعيت رهبري آينده نظام را از دست دادهايد.» و به سادهلوحی وی تاکید میکنند: «از آنجا كه سادهلوح هستيد و سريعاً تحريك ميشويد در هيچ كار سياسي دخالت نكنيد، شايد خدا از سر تقصيرات شما بگذرد.» سادهلوحی همان مشخصهای در منتظری است که علاوه بر حضرت امام و دلسوزان انقلاب، برخی از چهرههای دگراندیش نیز نسبت به وجود این ویژگی در منتظری اذعان کردهاند. به عنوان نمونه کریم سنجابی که از چهرههای ارشد جبهه ملی و همراه مصدق است، سادهلوحی منتظری را مورد تاکید قرار میدهد.
سنجابی که قبل از انقلاب مدتی رییس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود و بعد انقلاب به عنوان وزیر خارجه دولت بازرگان انتخاب گردید و بعد استعفای دولت موقت به یک ضدانقلاب تمام عیار تبدیل شد و از ایران گریخت، در سالهای ابتدایی انقلاب در گفت وگو با بخش تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد، پیرامون سوالی درباره منتظری میگوید: «بنده ایشان را آدم فوقالعاده ساده و سطحی میدانم... و تاکنون اغلب تظاهراتی که کرده نشان دهنده یک آخوند سادهلوح بوده است.»
حاج احمد خمینی فرزند بزرگوار امام نیز آخرین جمله خودش خطاب به منتظری را اینگونه مینویسد: «اگر از منافقین و لیبرال ها و طیف مهدی هاشمی جدا نشوید، تمامی حزباللهی ها در آخرت در مقابل پیامبراکرم جلوی شما را خواهند گرفت.»
3- حال سئوال این است که چه چیزی موجب شده تا رسانههای یاد شده به خود اجازه دهند به راحتی و آشکارا از گروه تروریستی چون منافقین حمایت کنند و نسبت به این حمایتهایشان و تاثیر آن در جامعه امیدوار باشند؟! و همچنین چه چیزی موجب میشود فردی چون منتظری که نسبتش با منافقین مشخص است، بتواند بدین شکل مورد استناد رسانههای یاده شده برای فضاسازی علیه امام و جمهوری اسلامی قرار بگیرد.
آیا غیر از این است که این مسائل به خاطر عدم تبیین درست واقعیتهای تاریخی انقلاب است. آیا باید اجازه داد نسل جوان و کسانی که جنایتهای منافقین و همچنین سادهلوحیهای امثال منتظری را از نزدیک ندیدهاند، از این واقعیتها بیاطلاع بمانند تا جایی که رسانههای معاند برای حمایت از گروه سفاک و جنایتکاری چون منافقین امیدوار به تاثیرگذاری بر جامعه باشند؟
آنان که نام «خمینی» را یدک میکشند و خود را حامی امام میدانند، آیا نباید در قبال این همه هجمههای ناجوانمردانه نسبت به امام، موضع بگیرند. موسسئه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) آیا احساس نمیکند در این رابطه وظیفه دارد؟ آیا قابل قبول است که جناب حسن خمینی –که همه اعتبار و آبرویش به واسطه نام خمینی است- نسبت به این همه ظلم و جفا در حق بنیانگذار جمهوری اسلامی، بیتفاوت باشد؟!
به راستی وظیفهی تبیین واقعیتهای رخ داده بین حضرت امام و شیخ حسینعلی منتظری بر عهده کیست؟ آیا افتادن موسسه تنظیم ونشر آثار امام در بازیهای سیاسی موجب شده که آنها در این مسیر قصور کنند و بستر را برای سوءاستفاده دشمنان قسم خورده امام و انقلاب آماده کنند؟
نویسنده: وحید سالار