فرار رو به جلوی موسوی خوئینیها
به گزارش یزدرسا، دکتر اکبر غفوری عضو هیئت علمی گروه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه یزد در یادداشتی نوشت:
نامه موسوی خوئینیها به رهبر معظم انقلاب، یادآور نامه منتظری به امام خمینی(ره) است، آن نامه نیز موجب خوشحالی دشمنان و معاندان نظام شد؛ اما در این رابطه چند نکته قابل توجه است.
بله مشکلات در جامعه وجود دارد فشار اقتصادی، مردم را «مضطرب» و «پریشان» کرده، احساس ناامیدی، عصبانیّت و «سردرگمی» را در بخشی از مردم میبینیم اما دو سوال اینجا مطرح است: 1- آیا این، همه واقعیتهای جامعه است؟ یا اینکه در کنار این مشکلات پیشرفتهای چشم گیری در حوزه نظامی، دفاعی، علمی، پزشکی، کشاورزی و ... هم داشتیم. موقعیت و نفوذ منطقهای ما به گونهای است که اگر روزی اسرائیل شعار از نیل تا فرات را می داد امروزه دور مرزهای خود دیوار آهنی کشیده و ما پا را روی گلوی آن گذاشتهایم؛ به قول نخست وزیر رژیم اشغال گر قدس، جمهوری اسلامی ایران در پایتخت 4 کشور عربی حضور دارد. و جایگاه جهانی ما را باید دید که در شرایط تحریم در حیات خلوت آمریکا نفوذ می کنیم که حتی دشمنان ما به آن اعتراف می کنند.
نکته دوم عامل این مشکلات اقتصادی چه کسی است؟ چرا ایشان از هم فکران خود که بیش از سی سال در حاکمیت حضور داشتند سوال نمیکنند؟ این جمله که تاریخ تکرار میشود را عملا میبینیم. در جریان جنگ جمل، طلحه و زبیر به تحریک معاویه آتش جنگ را برافروخته بودند. بهانه آنها خونخواهی عثمان بود و حال آنکه طلحه و زبیر به گواه همه مورخان از قاتلان عثمان بودند و در مقابل، حضرت امیر(ع) - بازهم به گواه تاریخ - فرزندان خود، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را به دفاع از خلیفه سوم فرستاده بود. اینگونه بود که امیر مومنان(ع) درباره این دو فرمودند « إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوه وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ ... آنها حقی را مطالبه میکنند که خود وانهادهاند و خونی را میطلبند که خود ریختهاند»! حالا می بینیم چگونه خوئینیها تمامی مشکلات و بلاهایی که خود و دوستان هم حزب و گروهش به مردم مظلوم این دیار تحمیل کردهاند را به کلیت نظام نسبت میدهد.
متاسفانه «تناقضها و تبعیض ها» و «شکافِ میانِ نظر/ عمل و وعده/ واقعیّت»، و از سوی دیگر، «بیعملی» و «تنبلی» و «کمکاریِ» دوستان وی باعث این مشکلات شده است. براساس قانون اساسی رهبری سیاست های کلی نظام را تبیین میکند اما اجرای آن به دست قوه مجریه هست که بیش از سی سال در اختیار دوستان وی بوده است شعارهای 17سال قبل را نگاه کنید اگر دوستان وی که در حاکمیت بودند به آنها عمل میکردند امروز این مشکلات نبود.
اگر در دوره 8 ساله اصلاحات به جای پرداختن به اصلاحات سیاسی و جامعه مدنی دست به اصلاحات اقتصادی زده بودند امروز این مشکلات نبود. اگر در دوره هاشمی دوستان ایشان بجای نسخه برداری از نسخه های بانک جهانی و صندوق بین اللملی پول و رواج اشرافی گری توجهی به نسخه های درونی میکردند امروز شاهد این مسائل نبودیم. اگر دوستان موسوی خوئینیها طی این 7 سال به جای اعتماد به آمریکا و اروپا به ظرفیت ها و توان داخلی توجه کرده بودند امروز شاهد این مسائل نبودیم. دوستان خوئینیها اگر به توصیههای رهبری در دولت اصلاحات که محور اصلاحات باید مبارزه با فقر و فساد و تبعیض باشد توجه میکردند شاهد مسائلی که فرمودند نبودیم. اگر در مجلسی که اکثرا دوستان وی بودند به فرمان 8 ماده ای مقام معظم رهبری در خصوص مبارزه با فساد توجه میشد امروز شاهد این مسائل نبودیم. موسوی خوئینی ها به جای اینکه خود و دوستانش را مورد سوال قرار دهد و پاسخگوی مسائل امروز باشند و شرمنده مردم، دچار فرافکنی و خطای تعلیل شده و سیاست فرار به جلو را دنبال می کند.
انتهای پیام/