فشارهای سیاسی تاثیری در صدور رأیم نداشت/صدور حکم برای دو عضو فعلی و سابق شورای شهر یزد
به گزارش یزدرسا، جرائم خشن و آسیبهای اجتماعی را هر چند در استان یزد کمتر میتوان مشاهده کرد؛ اما بهواسطه حاکم بودن بافت سنتی و مذهبی در استان، بسیاری از مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد که در این زمینه رأی و نظر دادستان استان میتواند بسیار اثرگذار باشد و ملاک تصمیمگیری و اعلام نظر برای دادستان تنها قانون است، اما در حدود ۳ سال اخیر که محمدرضا حدادزاده بهعنوان دادستان یزد انتخاب شده است بسیاری از نظرات بوده است که مردم مدعی هستند اعلام این رأی به دلایل دیگری بوده است.
برای بررسی برخی از این مسائل و همچنین آشنایی مردم با برخی نظرات و دیدگاههای دادستان یزد، یزد رسا مصاحبهای با دادستان یزد انجام و سؤالاتی بهمانند سرانجام پرونده عضو شورای شهر قبل و فعلی یزد به کجا انجامید؟ تفاوتهای مدیریتی طالبی (استاندار سابق) و فاطمی (استاندار فعلی) در چیست؟ آیا تاکنون تحتفشارهای سیاسی رأی صادر کردهاید؟ موضوع استاندار شدن شما در ابتدای دولت سیزدهم چه بود؟ آیا در برخورد با مقصرین سیل محافظهکاری صورت نگرفت؟ و برخی سؤالات شخصی که شاید برای مردم جالبتوجه باشد.
* بهعنوان اولین سؤال، همچنان و با وجود گذشت بیش از ۳ سال از فعالیت شما، مردم شما را بهعنوان جوانترین دادستان کشور میشناسند، آیا این حرف درست است؟
در سال ۹۸ و زمانی که ۳۶ سال داشتم بهعنوان دادستان یزد انتخاب شدم که در آن زمان بهعنوان جوانترین دادستان کشور بودم؛ اما مراحل مختلفی را در جهت کسب تجربه پشت سر گذاشته بودم، بنده سال ۸۰ وارد دانشکده علوم قضایی شدم و سپس در سال ۸۷ بهعنوان دادیار مهریز و سپس بازپرس و بعد دادستان مهریز و سپس معاون دادستان یزد و در نهایت سال ۹۸ بهعنوان دادستان یزد انتخاب شدم.
* مدرک تحصیلی شما چیست؟ آیا تدریس هم دارید؟
دکتری حقوق کیفری و جرمشناسی از دانشگاه تربیتمدرس تهران دارم، قبلاً تدریس داشتم؛ ولی سه سالی میشود مشغله اجازه نمیدهد.
* چقدر حقوق میگیرید و خرج زندگیتان ماهانه چقدر است؟
حقوق قضات به نسبت کار و مسئولیت خیلی بالا نیست و الان با این تورم هر چه میگیریم خرج امور روزمره میشود.
* چند فرزند دارید و همسرتان شاغل هستند؟
سه دختر دارم. همسرم نیز کارمند هستند.
* بهترین کتابی که اخیراً خواندهاید چه بوده است؟
کتاب رهش امیرخانی، هم رمان جذابی است و هم نوعی جامعهشناسی شهر و شهرسازی در خود دارد. کتاب شازده حمام هم کتاب خوبی است که مدتی پیش خواندم.
* دادستان بودن حس قدرت به افراد میدهد؟ چگونه این حس رو مدیریت میکنید؟
به بنده اصلاً این حس قدرت را نمیدهد؛ گاهی بیان میکنند که مدعیالعموم هستید و در جایگاه حضرت علی نشستهاید و مواردی مانند این گونه حرفها را مطرح میکنند.
درحالیکه خودم چنین نگاهی ندارم. مسئولیت بالایی هست؛ ولی قدرت نیست، به همین دلیل خودم سعی کردهام همیشه در بین مردم باشم و حرفهای مردم را گوش کنم و در ضمن اینکه خود را مقید به انجام برخی کارها کردهام.
از جمله اینکه در برخی پروندههای عادی و جزئی شخصاً ورود پیدا میکنم و بررسی میکنم تا اینگونه به نظر نیاید که تنها موضوعات کلان را بررسی میکنم و در ضمن اینکه هر چند وقت یکبار خارج از وقت اداری که مراجعهکنندهای نیست در صندلیهای مراجعین مینشینم و خود را بهجای مراجعین میگذارم.
یکی دیگر از اقداماتی که انجام میدهم یادآوری قدرتمندترها و نامدارترها است به یاد میآورم که قدرت و مقام عایدی برایشان نداشت و زود فراموش شدند.
واقعاً حس یک کارمند عادی را دارم گرچه تا میتوانم از اختیاراتم برای کاهش رنج مردم استفاده میکنم.
* در ابتدای دولت سیزدهم از شما بهعنوان یکی از گزینههای جدی برای برخی مسئولیتهای مهم استان نامبرده میشد این پیشنهادها تا چه مرحلهای پیش رفت و نظر خودتان برای ورود به سیاست چه بود؟
یکی دو نفر از آقایانی که نظر لطف داشتند این موضوع را مطرح کردند؛ ولی خودم بهشدت مخالفت کردم و خیلی هم این موضوع ادامه پیدا نکرد و معتقدم مجموعاً در بین افرادی که مطرح بودند گزینه خوبی انتخاب شد.
* بین سیاست و قضاوت کدام را انتخاب میکنید؟
قضاوت، ولی فعالیت در عالم سیاست را دوست دارم.
* از نظر شما آقای رئیسی در زمانی که سکاندار دستگاه قضا بودند موفقتر بودند یا در زمان سکانداری قوه مجریه؟
دستگاه قضا موفقتر بودند و چون اولین رئیس قوهای بودند که سابقه فعالیت در دستگاه قضا را داشتند توانستند نسبتاً موفق باشند.
زمانی که ایشان سکاندار دستگاه قضا شدند امید جدیدی در بسیاری از افرادی ایجاد شد که در داخل این دستگاه در حال فعالیت بودند و واقعاً اتفاقات مثبتی به وقوع پیوست. اما چند ماه آخر وضعیت کمی متفاوت شد، شاید نیمنگاهی به انتخابات دلیل آن بود، بههرحال انتظار بیشتری میرفت.
* از نظر شما تفاوت آقای طالبی (استاندار سابق) با آقای فاطمی (استاندار فعلی) در نحوه مواجهه با جرائم، تخلفات و... چیست؟ کلاً تفاوت دو استاندار را در چه میبینید؟
هر دو این افراد از کلیات برخورد با تخلفات و همچنین مفاسد بهشدت استقبال میکردند؛ ولی تفاوتهایی در مدیریت و نگاه آنها وجود دارد.
مثلاً جنس رفتار آقای طالبی به نحوی بود که محتاطتر بود و در تمامی موضوعات کلان و از جمله در امور مرتبط با دستگاه قضایی بااحتیاط وارد میشد؛ اما آقای فاطمی نتیجهگراست و سرعت عمل زیادی دارد و جدیت و اصرارش برای به سرانجام رساندن موضوعات بیشتر است.
متناسب با رویکردهای هر دو بزرگوار تعامل مناسبی داشتیم و مشکلی هم نبوده است.
* در سالهای اخیر نحوه برخورد با یکی از اعضای سابق شورای شهر یزد که تخلف کرده و جرم وی نیز ثابت شده بود، مورد انتقاد بسیاری از فعالان بود چرا با این فرد متخلف اینگونه برخورد شد؟
برای ایشان پرونده تشکیل شد و پیگیری لازم هم به عمل آمد و اتفاقاً محکوم شدند و محکومیت هم اجرا شد.
اما با حداکثر ارفاق و این ارفاق به دو دلیل بود، اول اینکه ایشان تا مرحله نهایی جرم که دریافت رشوه بود پیش نرفته بود و دریافت رشوه انجام نشده بود و تنها در مراحل شروع دریافت رشوه بود.
دوم اینکه ایشان بر اساس شخصیتی که داشت و به علت کنجکاوی در مسیری قرار گرفته بود که باعث شده بود خودش هم درگیر ماجرا شود و وسوسه شده بود.
برخی که گلایه میکنند توقع داشتند ایشان را محکم زمین بزنند درحالیکه نگاه ما این نیست.
ولی پرونده تشکیل شد، بازجویی از ایشان صورت گرفت و بعد وثیقه دریافت شد و محکومیت هم به نسبت جرمی که به وقوع پیوسته، اعمال و اجرا شد.
* در مورد نحوه برخورد با یکی از اعضای فعلی شورای شهر یزد نیز این شائبهها وجود دارد به نحوی ظاهراً حکم محکومیت ایشان در دادگاه صادر شده است؛ ولی شما به علت فشار برخی شخصیتهای استان این پرونده را پیگیری نکردید، آیا چنین بوده و اصلاً سفارش صورتگرفته است؟
در مورد ایشان هم پیگیری به عمل آمد؛ ولی حبس تعلیق شد و این تعلیق به علت توصیه نبود؛ بلکه به علت فرایندی است که شامل حال همه مجرمان و متهمان میشود و شامل حال ایشان هم شد و چون بار اول بود و سابقهای هم نداشت، حکم تعلیق شد.
اتهام هم آنقدر سنگین نیست، بلکه ایشان یک قراردادی را منعقد کردهاند که در آن شائبه جدی تبانی وجود داشت.
در مورد سفارش هم منکر سفارش در مورد ایشان نمیشوم، اما این مساعدت قانونی و طبیعی بود و شامل حال بسیاری از محکومین عادی که بدون سفارش هستند نیز میشود.
* در مورد برخورد با مقصرین سیل محافظهکاری نکردید؟ چرا صریح و شفاف مقصرین اعلام نشدند؟
اینکه انتظار بیشتری بود و ما را متهم به مسامحه میکنند طبیعی است.
اما بهاینعلت خیلی سختگیری نشد که واقعاً به این نتیجه نرسیدیم که یک شخص خاص با قصور شخص خودش مقصر باشد.
بلکه سازمانها در طول دوران گذشته ضعفهایی داشتند که بخش عمده آن کمبود منابع و اعتبارات بود. حداقل مدیران فعلی غالباً تلاش خود را کرده بودند. حجم و نوع بارشها هم بینظیر بود.
اینکه بخواهیم یک مدیر را بگیریم در شرایطی که میدانستیم در بودجه و همراهی جمعی مشکل داشتهاند منصفانه نبود، این نقص مربوط به سالیان متمادی بود و بخشی از این قصور هم مربوط به حاکمیت است در چنین شرایطی بخواهیم چند مدیر را بگیریم شاید جامعه خوشحال شود؛ اما اشتباه بود و مشکلی را حل نمیکرد.
* چرا برخوردهای قضایی که با برخی مسئولان و مدیران سیاسی گذشته و هم اکنون استان صورتگرفته است را رسانهای نکردید و صریحاً در مورد جرم آنها اطلاعرسانی نکردید؟
کلیت را گفتهایم و اطلاعرسانی کردهایم، اما محدودیتهای قانونی فراوانی وجود دارد که امکان توضیحات بیشتر وجود ندارد؛ ولی بهصورت کلی اگر قرار باشد بیان شود محدودیتی وجود ندارد که در این زمینه نیز اعلام کردهایم.
اما در مورد جزئیات، چون هنوز پرونده جریان دارد نمیتوانیم بیان کنیم تارای نهایی صادر شود و این روند ممکن است ماهها یا گاهی سالها طول بکشد.
طرف مقابل وکلایی میگیرد و استدلالهایی میآورد که ممکن است بررسی آنها طول بکشد و حتی شاید در نهایت نتوانیم اثبات کنیم و به همین علت بیان زودهنگام آن جرم و اسم آوردن فرد ممکن است موجب خسارتهایی به او شود.
* پرونده ساختمان پزشکان طالقانی آیا به سرانجام رسیده؟ چرا در برخی پروندهها شبیه این با اطاله دادرسی روبهرو هستیم و اطلاعرسانی شفافی از آنها نمیشود؟
بله متأسفانه این روند دادرسیها و کارشناسی بعضاً طول میکشد و نتیجه مطلوب حاصل نمیشود و این پرونده نیز فعلاً درگیر روند دادرسی است. اطاله دادرسی دلایل بسیاری دارد باید جدا به آن بپردازیم
* خیلیها معتقدند دادستانها دیگر مدعیالعموم نیستند و خودشان بخشی از قدرت هستند که اگر اینگونه نبود، دایره برخوردهای قضایی با مسئولان خیلی بیشتر بود، نظر خودتان در این مورد چه چیزی است؟
وقتی مشاهده میکنی و میبینی شرایط مناسب و ایدهآل نیست طبیعی است که نتوانی از همه ابزارهایی که داری استفاده کنی؛ مثلاً مشکلاتی که یک مدیر امروز به انواع مختلف با آن درگیر است نمیتوانی نادیده بگیری و سریع فقط بهخاطر عدم اجرای یک کار با او برخورد کنی، این مسائلی است که مردم مشاهده نمیکنند و برایشان شاید قانعکننده نباشد؛ اما برای شخص بنده قانعکننده است که در برخی موارد احتیاط کنیم.
تا زمانی که تضییع حقوق جدی و تخلف جدی به وقوع نپیوندد وارد نخواهیم شد. این به معنی گذشتن از تمام قصورات و اشتباهات نیست.
تا آنجا که یک مدیر برای رفع مشکل مردم با حسننیت تلاش میکند باید مورد حمایت باشد.
* نظر شما در مورد فیلتر برخی از پلتفرمها چیست؟
در فضایی که اعتماد به تصمیمات مدیران نیست و شبکههای اجتماعی ایرانی جا نیفتادند و از طرفی ابزار دورزدن فیلتر وجود دارد فیلترکردن این پلتفرمها مؤثر نبوده است.
ولی بهصورت جدی معتقد هستم که باید حکمرانی فضای مجازی داشته باشیم و اینگونه نباشد که هر فردی بتواند در این فضا تهدید کند، بنویسد و پاسخگو نباشد.
ظاهراً بهخاطر شرایط و تهدیدهای موجود موقتاً مجبور به اتخاذ چنین تصمیمی شدهاند. اما در بلندمدت باید اقبال عمومی به شبکههای داخلی به حداکثر برسد و شبکههای خارجی نیز پاسخگو باشند و ضوابط را بپذیرند.
* نظر شما در مورد مواجهه رسانهای حکومت در اغتشاشات اخیر چگونه بود؟
کارهای خوبی شد؛ ولی به نسبت قدرت و سطح مداخله رسانههای معاند ضعیف عمل شد. برای همین هم اغتشاشات طول کشید.
روایت رسانههای داخلی توسط بخشهای قابلتوجهی از جامعه چندان جدی گرفته نمیشد. باید برای این مسئله فکری کرد.
* با پروندههای سفارشی (سفارش شده توسط افراد و مسئولان) چهکار میکنید؟
نه قرار است بهخاطر این سفارشها، با فرد مدنظر بدتر رفتار کنیم و نه قرار است بهخاطر این سفارش با فرد مدنظر بهتر رفتار کنیم، مگر اینکه از لحاظ وجدان و منطق قانع بشویم که لایق ارفاق هست.
* آیا از سوی سیاسیون و یا برخی شخصیتهای استان تحتفشار بودهاید که برخی پروندهها را پیگیری نکنید؟
مدعی عدم سفارش نیستیم و این سفارش برای برخی آشنایان و دوستانشان بوده؛ ولی این مسئله برای پروندههای عادی نیز وجود دارد؛ ولی ما دلایل و شرایط را بررسی میکنیم.
* سر صحنه چند قتل تا حالا حاضر شدید، کدام یک از این قتلها در ذهنتان ماندگار شده است؟
صحنه جانباختگان حادثه قطار مشهد - یزد در پزشکی قانونی، خیلی وحشتناک بود و در زمینه قتل هم یکی مربوط به قتل کودکی بود که پس از تجاوز توسط فردی به قتل رسیده بود و جنازه وی را در کیسهای قرار داده بود و در زبالهها رها کرده بود.
یکی دیگر پرونده هم مربوط به قتل یک باجناغ توسط باجناغ دیگر بود که وی را به نقطهای کشانده بودند و پس از ضرب و شتم، وی را به آتش کشانده بودند و سپس سر وی را به سنگی زده بودند و در نهایت بدن وی را تکهتکه کرده بودند و در نقطهای رها کرده بودند که موضوع حسادت در این قتل خیلی مشهود بود بهنحویکه حتی پس از قتل نیز سعی میکرد در بازجوییها با کذبگویی وجهه مقتول را خراب کند.
* تا حالا متهمی بوده است که دلتان برای آن به رحم بی آید؛ ولی بهخاطر قانون مجبور بوده باشید حکم برایش ببرید؟
خیلی از متهمین اینگونه است؛ چون اکثر متهمین آسیبدیده هستند و احساس میکنی جامعه آنها را به این سمت کشانده؛ اما قوانین هم به نحوی است که گاهی نمیتوان کمک کرد. در حوزه مرتکبین مواد مخدر این موضوع زیاد اتفاق میافتد.
* اگر برگردید به ابتدای دوره مسئولیت خود (دادستان استان یزد) چه اقداماتی را دیگر انجام نمیدهید؟
یکسری حوزهها را بیشتر کار میکنم و یک سری حوزهها نیز به شیوه دیگر عمل میکردم.
یکی از حوزهها زمینخواری و باند مفاسد زمین بود که این حوزه حاشیههایی داشت و این حوزه جزء قسمتهایی است که مقابله با آن در یزد هزینههای سنگینی دارد؛ اما ما وارد شدیم. این حوزه را حتماً ادامه میدادیم؛ اما با روشهای جدیدتر، در حوزه نابسامانی در ساختوسازهای شهری نیز کارهای مانده زیاد است.
* بزرگترین نقص ساختاری مجموعه خود را چه میدانید؟
تعدد قوانین و پیچیدگیهای حوزه قانون یکی از بزرگترین نقصهای موجود است.
قانون برای انتظام بهتر امور است؛ اما گاهی به ضد خودش تبدیل میشود. خصوصاً در حوزه کاری ما که این موضوع مشهودتر است.
باید پایبند به قانون باشیم؛ ولی تصمیمگیری بر اساس قانون لزوماً منصفانه نیست و این یک ضعف کلی است.
کشور ما بسیار بیشتر از دیگر کشورها، قانون در حوزههای مختلف دارد که گاهی اتفاقاً اجرا و پیگیری آن منجر به تضییع حقی میشود.
* آقای حدادزاده باتجربه ۱۵ساله چه میزان نسبت به سالهای گذشته تغییر کرده است؟
خیلی تغییر کرده است و حتی با سال گذشته نیز تغییر کرده است؛ چون هر انسانی باید تغییر کند. روزبهروز اطلاعات و تجربهها بیشتر میشود. شناختها و ادراک متأثر از تجربهها و یافتههای جدید است. این تغییر طبیعی است.
مصاحبه : محمد کلماتیان