ID : 14154002
یادداشت/علی تقی نژاد

فلسطین و حق حاکمیت ملی


آمریکا و اسرائیل جنایتکار! اگر توطئه‌ای علیه اسلام و ایران بخواهد شکل بگیرد، دیگر سرزمینی نیست که نامش حیفا و تل‌آویو و... باشد. آنجا را به حسینیه قدس مبدل خواهیم نمود و نمازهای‌مان را با دیگر برادران اهل تسنن برپا خواهیم کرد.

یزد رسا؛ دیرزمانی است که اهالی سکنی‌گزیده و غاصب در منطقه اشغالی فلسطین، بدانند یا ندانند، در جایی اطراق کرده‌اند که حق‌شان نیست و نبوده و براساس زورگویی بزرگان‌شان، جمعیت میلیونی تشکیل داده و خود را صاحب مکان می‌دانند و برای خود قوانینی هم درست کرده‌اند. از آن هم بدتر اینکه، دست به تخریب منازل مسکونی می‌زنند و به شهرک‌سازی رو می‌آورند و مردمان بی‌‌‌گناه و غیرنظامی را هرروز اذیت و آزار و شکنجه می‌دهند. و از همه وقیح‌آورتر اینکه، کسی به این‌گونه کارهای حماقت‌آمیزشان که شامل مصادره اموال به حکم زور و جبر و مخالف حقوق بشر و انسانی می‌شود، حکمی نداده و نمی‌دهد و اگر قطعنامه‌ای در شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر شود، جرأت مقابله با جرثومه‌ی فساد را نخواهند داشت. این دیگر چه شورا و چه قطعنامه‌های مسخره‌ای است؟!

دیگر در تمامی دنیا می‌دانند که گرگی در جهان است که قلاده‌اش را گم کرده و به هرجایی که می‌رود،‌ به بهانه یافتن قلاده‌اش به خون و خون‌ریزی رو می‌آورد تا شاید گمشده‌اش را بیابد. دریغ از آنکه سال‌های متمادی است با کشورگشایی و جنگ افروزی و توافقات ننگین و شوم با هر کشوری که خودش صلاح می‌داند، آثار ماندگار ویرانی خانه‌ها، کشتن غیرنظامی‌های بی‌گناه، زیر پا گذاشتن حقوق اولیه بشریت، مخالفت با حق آزادی مذهب و... در کارنامه‌ی خود به‌جای گذارده است! بله، آمریکای شیطان بالذات را می‌گویم. همانکه حضرت امام سید روح الله خمینی (رحمه الله علیه) او را تا آخر عمرش شیطان بزرگ می‌دانست، ولی عده‌ای در کشور قصد بزک‌کردن آن را دارند. خدا آنها را که خواب آمریکا را می‌بینند، بیدار کند و رؤیای کاذبه را از خود به دور اندازند!

جدال صهیونیسم و فلسطین، جدال حق و باطلی است که نماینده حق، فلسطینی است که سال‌های سال با جنگ و خون‌دادنِ زنان و مردان و کودک و جوان و پیر و میانسال همچنان ادامه دارد و انگار قرار نیست پایانی بر این آغاز دهشت‌بار وجود داشته باشد. همین هفته گذشته بود که افراد مسلمان در غزه و فلسطین، قصد اقامه نماز جماعت در مسجدالأقصی را داشتند که با گاردِ مخالفِ دین و آزادی و حقوق بشرِ رژیم کودک‌کش و سرنگون‌کننده بنیان‌های حق و حقیقت مواجه شدند. کسی نیست به آنها بگوید: اگر دین ندارید،‌ لااقل آزاده باشید و به احترام دیگر ادیان، خود را زودتر از موعد شکست به ورطه نابودی نکشانید؟!

آمریکا و اسرائیل جنایتکار! اگر توطئه‌ای علیه اسلام و ایران بخواهد شکل بگیرد، دیگر سرزمینی نیست که نامش حیفا و تل‌آویو و... باشد. آنجا را به حسینیه قدس مبدل خواهیم نمود و نمازهای‌مان را با دیگر برادران اهل تسنن برپا خواهیم کرد. «من اميدوارم كه شما عزيزانى كه از اطراف آمديد براى روز قدس، موفق بشويد و همه مسلمين موفق بشوند و ان شاء اللَّه يك روزى همه مسلمين با هم برادر و همه ريشه‏هاى فساد از همه بلاد مسلمين كنده بشود و اين ريشه فاسد اسرائيل از مسجد الاقصى‏ و از كشور اسلامى ما كنده بشود و ان شاء اللَّه تعالى با هم برويم و در قدس نماز وحدت بخوانيم. صحيفه امام، ج‏13، ص 92)». ان‌شاءالله

تاریخچه کوتاه پاره تن اسلام:

«بیش از شش دهه از فاجعه‌ى غصب فلسطین می‌گذرد. عوامل اصلى این فاجعه‌ى خونین، همه شناخته‌شده‌اند و دولت استعمارگر انگلیس در رأس آنهاست، که سیاست و سلاح و نیروى نظامى و امنیتى و اقتصادى و فرهنگى آن و سپس دیگر دولتهاى مستکبر غربى و شرقى، در خدمت این ظلم بزرگ به کار افتاد. ملت بى‌پناه فلسطین در زیر چنگال بى‌رحم اشغالگران، قتل‌عام و از خانه و کاشانه‌ى خود رانده شد. تا امروز هنوز یک‌صدم فاجعه‌ى انسانى و مدنى‌اى که به دست مدعیان تمدن و اخلاق، در آن روزگار اتفاق افتاد، به تصویر کشیده نشده و بهره‌اى از هنرهاى رسانه‌اى و تصویرى نیافته است. اربابان عمده‌ى هنرهاى تصویرى و سینما و تلویزیون و مافیاهاى فیلمسازىِ غربى این را نخواسته و اجازه‌ى آن را نداده‌اند. یک ملت در سکوت، قتل‌عام و آواره و بى‌خانمان شد. مقاومتهائى در آغاز کار پدید آمد که با شدت و قساوت سرکوب شد. از بیرون مرزهاى فلسطین و عمدتاً از مصر، مردانى با انگیزه‌ى اسلامى تلاشهائى کردند که از حمایت لازم برخوردار نشد و نتوانست تأثیرى در صحنه بگذارد. پس از آن، نوبت به جنگهاى رسمى و کلاسیک میان چند کشور عرب با ارتش صهیونیست رسید. مصر و سوریه و اردن نیروهاى نظامى خود را وارد صحنه کردند، ولى کمک بى‌دریغ و انبوه و روزافزون نظامى و تدارکاتى و مالى از سوى آمریکا و انگلیس و فرانسه به رژیم غاصب، ارتشهاى عربى را ناکام کرد. آنها نه فقط نتوانستند به ملت فلسطین کمک کنند، که بخشهاى مهمى از سرزمینهاى خود را هم در این جنگها از دست دادند. با آشکار شدن ناتوانى دولت‌هاى عرب همسایه با فلسطین، به تدریج هسته‌هاى مقاومتِ سازمان‌یافته در قالب گروه‌هاى مسلح فلسطینى شکل گرفت و پس از چندى از گرد آمدن آنها، «سازمان آزادیبخش فلسطین» تشکیل یافت. 9/7/1390.»

«مردم فلسطین و نهضت فلسطین امروز از همیشه مظلوم‌تر است. یک روزی بود که مبارزان فلسطین مثل سوگولی‌های و نورچشمی‌های دنیای عرب و دنیای اسلام به شمار می‌رفتند. همه از آنها بانیکی یاد می‌کردند. خبرهاشان را کشورهای عربی در رادیوها پخش می‌کردند. برای آنها اعانه جمع می‌کردند. دولت‌ها به آنها کمک مالی می‌کردند. بالاتر از کمک مالی، کمک سیاسی به آنها می‌کردند. سلاح به آنها می‌دادند. از آنها به انواع و اقسام حمایت می‌کردند. کی بودند آنها؟ عده‌ای جوان‌های فلسطینی یا غیر فلسطینی که در دسته‌های مقاومت متمرکز شده بودند، اما نه در داخل سرزمین فلسطین؛ در خارج. در أمّان، در شهرهای دیگر اردن، در سوریه، در لبنان، بعضی از آنها در زیر چادرها، همچنانی که امروز هم در اردوگاه‌ها زندگی می‌کنند، بالأخره یک زندگی‌ای داشتند. حتی در شهر أمّان در اردن، فلسطینی‌ها با کمال اقتدار اسلحه‌ها را می‌بستند و می‌انداختند روی شانه‌شان، توی خیابان‌های اردن راه می‌رفتند، که بعد با آن سرکوب شدید شاه‌حسین، که تعداد زیادی از این‌ها کشته شدند یا مجروح شدند، دیگر آن وضعیت تمام شد. 8/2/1368.»؛ «اکنون صفحه‌ى کلى و اجمالى فلسطین در شصت و چند سال گذشته، پیش روى ماست. آینده را باید با نگاه به آن و درس‌گیرى از آن تنظیم کرد. 9/7/1390».

هدف از اشغال فلسطین:

هر فعلی به نیت تحقق‌یافتن و رسیدن به هدف مشخص انجام می‌گردد. در عرصه سیاست بین‌المللی که همه کشورهای جهان، ناظر بر اشغال پاره تن اسلام هستند، مسلماً هدف چیزی جز این نخواهد بود: «استعمارگران از وقتی فلسطین را اشغال کردند، هدفشان این بود که نام و یاد فلسطین را به فراموشی بسپرند؛ اصلاً مردم دنیا و نسل‌های بعدی فراموش کنند که روزی یک سرزمینی در دنیا بوده است، یک کشوری بوده است به اسم فلسطین؛ هدفشان این بود. بعد که نتوانستند و این قیام عظیم ملت فلسطین - چه در انتفاضه‌ی اول و چه در انتفاضه‌ی مسجدالأقصی - بار دیگر این شعله را در دنیا برافروخته کرد و دلهای ملتها و آحاد مردم و منصفان عالم را به خود متوجه کرد، راه علاج را این دانستند که مجموعه‌ی عرب فلسطینی را در گوشه‌ای از این سرزمین، در واقع زندانی کنند؛ محصور کنند و کشور آبادِ پرنعمت فلسطین و منطقه‌ی حساس فلسطین را به طور خالص در اختیار صهیونیستها و با هویت صهیونیستی نگه دارند و عربها را به طرف غزه و ساحل غربی برانند. 21/7/1386.»

چرایی حمایت ایران اسلامی از فلسطین:

از جهت عقلی، نقلی و قانونی:

1-    (عقلی) از جنبه ملی و انسانی بودن: «اگر مسلمان هم نیستیم، لااقل آزاده باشیم و به حرمت انسانیت انسان‌ها و به جهت بُعد عدالت‌خواهی که در فطرت هر یک از مخلوقین وجود دارد، باید از مظلومی که در چنگال شرورترین گروه تاریخ عصر حاضر هستند، حمایت کنیم.» این نکته‌ای است فرادینی و فرامذهبی. دیگر ملی‌گراها هم دلشان باید به رحم بیاید با دیدن چنین صحنه‌های خونین و شرم آور.

2-  (نقلی) از جنبه مسلمان بودن: «مسلمانان به حکم سخن پیامبر (ص) که فرمودند: هر که شب را به صبح آورد و همتی در امور مسلمانان نداشته باشد، او مسلمان نیست؛ (بحارالأنوار، ج74، ص164) وظیفه دارند، به قدر توان از مبارزات فلسطین حمایت کنند. این نکته‌ای است مختص گروه مسلمان که به حکم اسلام و قرآن باید به مسلمانان منطقه کمک نمود تا از ظلم ظالمان خلاصی یابند. یادمان نرود که عده‌ای از مردمان فلسطین، مسلمان‌اند و نیاز به همت ما دارند.  

3-     (قانونی) به حکم اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که می‌گوید: «16- تنظيم سياست خارجى كشور بر اساس معيارهاى اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمايت بى دريغ از مستضعفان جهان». قانون و شرع در مملکت ما یک حکم دارد. آنچه که در قانون اساسی است، همان است که شورای نگهبان، با استناد به آن دیگر قوانین را مورد تأیید یا رد قرار می‌دهد.

سیاست خارجی ما نسبت به کشورهای اسلامی: بر مبنای تعامل برادرانه با همه مسلمانان؛

نسبت به کشورهای غیراسلامی: براساس معیارهای اسلام؛ همان خطوط قرمزی که حضرت امام خمینی رحمه الله علیه و مقام معظم رهبری دام ظله العالی بیان کرده‌اند.

نسبت به مستضعفان جهان: حمایت بی‌دریغ و همه‌جانبه؛ طوری که در پشتیبانی از اقدامات آنها و شعارهایشان، همیشه ایران اسلامی مدافع آنها بوده و باکی از جانبداری هم ندارد.  

امام خمینی رحمه الله علیه: «مسئله قدس یک مسئله شخصی نیست و یک مسئله مخصوص به یک کشور و با یک مسئله مخصوص به مسلمانان جهان در عصر حاضر نیست، بلکه حادثه ای است برای موحدین جهان و مؤمنان اعصار گذشته، و حال و آینده، از روزی که مسجدالاقصی پی ریزی شد تا آنگاه که این سیاره در نظام هستی در گردش است. و چه ننگ است برای دولت های اسلامی که با در دست داشتن شریان حیاتی ابرقدرتهای جهان بنشینند و تماشاگر باشند که آمریکا ابر جنایتکار تاریخ یک عنصر فاسد بی ارزش را در مقابل آنان علم کند و باعده‌ای ناچیز عبادتگاه مقدس و قبله گاه اول آنان را از آنان غصب نموده و با کمال وقاحت در مقابل همه آنان قدرت نمایی کند. صحیفه امام، ج 16، ص190)».

امام خامنه‌ای دام ظله العالی: «مسئله‌ی غزه و مسئله‌ی فلسطین، مسئله‌ی ماست؛ مسئله‌ی اسلامی ماست؛ مسئله‌ی همه‌ی مسلمین است و وظیفه‌ی ماست. آنچه که انجام هم میدهیم، وظیفه‌ی ماست؛ بر کسی هم منت نداریم؛ وظائفمان را انجام دادیم. 8/12/1388.»

حاکمیت ملی:

«این ملت است که بر می‌گزیند و انتخاب می‌کند. پس حق حاکمیت ملی، برای عموم مردم خواهد بود. (مشروح مذاکرات مجلس خبرگان، جلسه 20، ص 420). حاکمیت ملی برای مردمی است که خود در آن به امرار معاش می‌پردازند و جهد و کوشش خود را مدیون امنیت و آرامش جامعه هستند. اگر ملتی دچار دوگانگی حاکمیت شود، به هیچ‌کدام از اهدافش نخواهد رسید. ملتی که خودشان، حاکمیت کشورشان را برگزینند، آن هم براساس تصمیمات جمعی، به ثبات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و... کشورشان کمک کرده‌اند. راه استقلال و عزت کشور، در گرو جمعی عمل کردن و عاقلانه راه رشد و ترقی را طی نمودن است.

«مغالطه‌ی بزرگ دیگر آن است که گفته شود تنها راه نجات ملت فلسطین، مذاکره است! مذاکره با کی؟ با رژیم غاصب و زورگو و گمراهی که جز به زور، به هیچ اصل دیگری معتقد نیست؟ آنان که به این بازیچه و فریب خود را دلخوش کردند چه به دست آوردند. آنچه آنها به عنوان حکومت خودگردان از صهیونیستها گرفتند، با صرف نظر از ماهیت تحقیرآمیز و اهانت‌بار آن، اولاً با هزینه‌ی سنگینِ اعتراف به مالکیت رژیم غاصب بر تقریباً سراسر فلسطین تمام شد، ثانیاً همان حکومت نیم‌بند و دروغین را هم با بهانه‌های واهی در مواردی زیر پای خود لگد کوب کردند؛ محاصره‌ی یاسر عرفات در ساختمان مدیریتش در رام‌الله و انواع تحقیر و تذلیل او حادثه‌ای نیست که فراموش شود. ثالثاً: چه در زمان عرفات و چه به ویژه پس از او با مسئولان حکومت خودگردان مانند رؤسای کلانتری‌های خود رفتار کردند که وظیفه‌شان تعقیب و دستگیری مجاهدان فلسطینی و محاصره‌ی اطلاعاتی و پلیسی آنهاست، و بدین‌صورت تخم کینه را در میانه‌ی گروه‌های فلسطینی پاشیدند و آنها را به جان یکدیگر انداختند. و رابعاً: همان اندازه دستاورد ضعیف هم فقط به برکت جهاد مجاهدان و مقاومت غیور مردان و زنان تسلیم‌ناپذیر بود. اگر انتقاضه‌ها رخ نمی‌داد، صهیونیست‌ها با وجود تنازل پی‌درپی رؤسای سنتی فلسطین در برابر آنها، همین اندازه را هم هرگز به آنان نمی‌دادند. 14/12/1387.»

مراحل رسیدن به حاکمیت ملی:

1-   مقاومت قاطع و مسلحانه:

«تنها راه حل مسئله‌ی فلسطین، مقاومت و مبارزه است. 8/12/1388»؛ «این رژیم وحشى و گرگ‌‌صفت که سیاستش این است که با مشت آهنین، با بى‌‌رحمى و سنگ‌‌دلى با مردم رفتار بکند و آدم‌‌کشى و کودک‌‌کشى و حمله‌‌ى به مناطق و ویرانگرى اصلاً برایش مهم نیست و انکار هم نمیکند، علاجش جز از بین رفتن و نابود شدن نیست؛ که اگر ان‌شاءالله آن روز فرارسید و نابود شد، که چه بهتر؛ [اما] تا وقتى که این رژیم جعلى سرِپا است و نابود نشده است، علاج چیست؟ علاج، مقاومت قاطع و مسلحانه‌‌ى در مقابل این رژیم است؛ در مقابله‌‌ى با رژیم صهیونیستى، باید از سوى فلسطینى‌‌ها دست قدرت نشان داده بشود. 1/5/1393.»؛ «شما ببینید امروز ملت فلسطین با همه‌ی وجود و با همه‌ی توان وسط میدان آمده است و بااینکه فشار زیادی هم روی او وارد می‌کنند، باز ایستاده است. این فقط شکست اسرائیل نیست؛ این شکستِ امریکاست؛ این شکستِ همه‌ی قدرتهای صهیونیستی است که بر دنیا مسلّطند. یک ملت بی‌سلاحِ محصور در اراضی فلسطین، همه‌ی این‌ها را عاجز و بیچاره کرده است. 24/11/1382.»

2-   همه‌پرسی از تمامی ساکنان فلسطین:

«حرف ما در باب مسأله‌ی فلسطین یك حرف منطقی و مقبول است. ده‌ها سال پیش، جمال عبدالناصر - كه محبوب‌ترین چهره‌ی عرب محسوب می‌شد - در شعارهای خود می‌گفت ما یهودی‌های غاصب فلسطین را به دریا می‌ریزیم. سالها بعد از آن، صدام حسین - كه منفورترین چهره‌ی عرب محسوب می‌شد و می‌شود - اعلام می‌كرد كه ما نصف سرزمین فلسطین را آتش می‌زنیم. ما هیچ‌كدام از این دو حرف را قبول نداریم. با اصول اسلامیِ ما، نه به دریا ریختن یهودی‌ها، نه آتش زدن سرزمین فلسطین، معقول و منطقی نیست. حرف ما این است كه ملت فلسطین باید به حق خود برسد. این كشور متعلق به مردم فلسطین است؛ فلسطین متعلق به فلسطینی‌هاست و سرنوشت فلسطین را هم باید فلسطینی‌ها معین كنند. این یك میدان آزمایشی برای صدق ادعای مدعیان دمكراسی و حقوق بشر است. آن كسانی كه ادعا می‌كنند كه طرفدار مردم‌سالاری ملت‌ها و كشورها هستند، فلسطین برای آنها میدان آزمایش است. 13/8/1384.»؛ «ما نه جنگ کلاسیکِ ارتش‌های کشورهای اسلامی را پیشنهاد می‌کنیم و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را و نه البته حکمیت سازمان ملل و دیگر سازمان‌های بین‌المللی را؛ ما همه‌پرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد می‌کنیم. ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند. 9/7/1390)»؛ «فلسطین متعلق به فلسطینی‌ها است و ادامه‌ی اشغال آن، ظلمی بزرگ، تحمل‌ناپذیر و خطری عمده برای صلح و امنیت جهانی است. همه‌ی راههائی که غربیها و وابستگان آنها برای «حل مسئله‌ی فلسطین» پیشنهاد کرده و پیموده‌اند، غلط و ناموفق بوده است و در آینده نیز چنین خواهد بود. ما راه‌حلی عادلانه و کاملاً دموکراتیک را پیشنهاد کرده‌ایم: همه‌ی فلسطینی‌ها، چه ساکنان کنونی آن، و چه کسانی که به کشورهای دیگر رانده شده و هویت فلسطینی خود را حفظ کرده‌اند، اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی، در یک همه‌پرسیِ عمومی، با نظارتی دقیق و اطمینان‌بخش شرکت کنند و ساختار نظام سیاسی این کشور را انتخاب نمایند و همه‌ی فلسطینیانی که سالها رنج آوارگی را تحمل کرده‌اند، به کشور خود باز گردند و در این همه‌پرسی و سپس تدوین قانون اساسی و انتخابات، شرکت نمایند. آنگاه صلح برقرار خواهد شد.9/6/1391»؛ «اینها در یک نظرخواهی عمومی، رژیم حاکم بر سرزمین فلسطین را تعیین کنند. این دمکراسی است. چطور برای همه دنیا دمکراسی خوب است، برای مردم فلسطین دموکراسی خوب نیست؟! چطور همه مردم دنیا حق دارند در سرنوشت خود دخالت کنند، اما مردم فلسطین حق ندارند؟! 16/1/1381.»؛ «مردم اصلی فلسطین - چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی - رفراندوم کنند و تصمیم بگیرند که چه رژیمی بر کشورشان حاکم باشد. اکثریت قاطع مسلمانند؛ تعدادی هم یهودی و مسیحی‌اند که اینها ساکنان اصلی سرزمین فلسطین‌اند و پدرانشان در این جا زندگی کرده‌اند. نظامی را که مطلوب این جمعیت است، سرِ کار بیاورند؛ بعد آن نظام تصمیم بگیرد با کسانی که در طول این چهل سال، چهل و پنج سال و پنجاه سال به فلسطین آمده‌اند، چه کار کند. نگهشان دارد، برشان گرداند، در نقطه خاصی اسکان داده شوند؛ این دیگر با آن نظام حاکم بر فلسطین است؛ این راه حلِ‌ّ بحران است. 29/7/1379.»

3-   تشکیل حکومت:

اینکه تا ابد اسرائیل بخواهد سیطره نظامی، سیاسی و حکومتی بر یک سرزمین غصبی داشته باشد، محقق نخواهد شد. «صهیونیستها خیال می‌کنند توانسته‌اند بر فلسطین مسلّط شوند و تا ابد فلسطین متعلّق به آنهاست! نخیر؛ این‌طور نیست. سرنوشت فلسطین این است که قطعاً یک روز کشور فلسطین خواهد شد. 14/3/1381.» بله، کشور فلسطین برای آرمان‌های خود می‌جنگد و با دستانی پر قدرت، خود را برای روزهای بزرگ حکومت آماده می‌کند. تشکیل حکومت و کادرسازی دستگاه حاکمیت، کار چند روز و چند صباحی نیست. چندین دهه باید بگذرد تا کشوری سروسامان بگیرد و استقلال خود را در هر موضوع و زمینه‌ای، به اثبات برساند.

«مدعاى ما آزادى فلسطین است، نه آزادىِ بخشى از فلسطین. هر طرحى که بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است. طرح دو دولت که لباس حق‌به‌جانبِ «پذیرش دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل» را بر آن پوشانده‌اند، چیزى جز تن دادن به خواسته‌ى صهیونیستها، یعنى «پذیرش دولت صهیونیستى در سرزمین فلسطین» نیست. این به معناى پایمال کردن حق ملت فلسطین، نادیده گرفتن حق تاریخى آوارگان فلسطینى، و حتّى تهدید حق فلسطینیانِ ساکن سرزمین‌هاى ۱۹۴۸ است؛ به معناى باقى‌ماندن غده‌ى سرطانى و تهدید دائمى پیکره‌ى امت اسلامى، مخصوصاً ملتهاى منطقه است؛ به معناى تکرار رنجهاى ده‌ها ساله و پایمال کردن خون شهداست. هر طرح عملیاتى باید بر مبناى اصلِ «همه‌ى فلسطین براى همه‌ى مردم فلسطین» باشد. فلسطین، فلسطینِ «از نهر تا بحر» است، نه حتّى یک وجب کمتر. البته این نکته نباید نادیده بماند که ملت فلسطین همان طور که در غزه عمل کردند، هر بخش از خاک فلسطین را که بتوانند آزاد کنند، به وسیله‌ى دولت برگزیده‌ى خود، اداره‌ى امور آن را بر عهده خواهند گرفت، ولى هرگز هدف نهائى را از یاد نخواهند برد. 9/7/1390.»

روز قدس؛ روز تعیین‌کننده سرنوشت مردم:

بسم الله الرحمن الرحیم

من طى سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم که اکنون، این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینى شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودى مبارزان فلسطینى پیاپى خانه و کاشانه ایشان را بمباران مى کند. من از عموم مسلمانان جهان و دولت هاى اسلامى مى‌خواهم که براى کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن، به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت مى‌کنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و مى‌تواند تعیین‌کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب و طى مراسمى همبستگى بین‌المللى مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونى مردم مسلمان فلسطین اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزى مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ روح الله الموسوی الخمینی.

مستخرج از مجموعه سخنان و راهبردهای امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای (دام‌ظله‌العالی)

علی تقی نزاد

 




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.