كار درست همان بود كه آيتالله جنتي كرد
یزدرسا؛ فرداي خروج امريكا از برجام ما مثل هميشه عليه دشمن اصلي بوديم؛ عليه امريكا. از ميان همه خواص منتقد برجام، همه كساني كه حسن روحاني آنها را «به جهنم» ارجاع داده بود و دهها توهين و ناسزاي ريز و درشت حوالهشان كرده بود، كسي نگفت چه فاجعهاي را روحاني و دولتش براي اين مردم رقم زدهاند و همه یکصدا «مرگ بر امريكا» شدند. مرگ بر امريكايي كه بسياري از حاميان دولت، حتي فرداي عهدشكني تاريخي امريكا با آن مخالفت كردند! فرداي خروج امريكا از برجام، ما اعتراض به دولت خودي را كه با اعتماد نابجا به امريكا، اين وضع را رقم زده بود، كنار گذاشتيم و همه عليه امريكاي عهدشكن متحد شديم.
اما حاميان دولت به جاي ترامپ، هنوز با منتقدان برجام ميجنگيدند. نگاهي به مواضع اعضاي فراكسيون اميد پس از خروج امريكا از برجام، كمي از اين جنگ فرافكنانه را روشن خواهد كرد؛ وقتي به جاي پاره شدن هويت و موجوديت برجام توسط دونالد ترامپ، دلواپس آتش زدن كاغذ برجام در صحن مجلس شدند تا به جاي تقصير دولت در امضاي قرارداد بي تضمين، منتقدان دولت را سيبل حملات قرار دهند.
اين ميانه اما يك نفر از خيل عظيم منتقدان برجام نخواست مثل بقیه از حق اعتراض خود بگذرد. آيتالله جنتي، پيرمرد صريح و انقلابي سياست، بيانيهاي خطاب به ملت ايران صادر كرد و در بند پاياني نوشت: «لازم است رئيس جمهور محترم، صادقانه و با صراحت، نسبت به خسارتهاي وارده در برجام كه به خاطر عدم رعايت خطوط قرمز ترسيمي توسط رهبر معظم انقلاب از جمله اخذ تضمينهاي لازم از 1+5 و نيز عدم رعايت اقدام متناظر و گام به گام پديد آمد، از مردم عزیز ايران عذرخواهی كرده، تجربه توافق برجام را چراغ راه آينده قرار دهند.»
حاميان دولت و خود دولتمردان، همانهايي كه اتفاقاً به خاطر غلط درآمدن سياست دولت روحاني بايد اين روزها بيشتر پي وحدت باشند، هجمهها عليه رئيس مجلس خبرگان را آغاز كردند. اعتراض حق همه ما بود و آنها انتظار داشتند همه از اين حق بگذرند. حقي كه ما اشتباه كرديم از آن گذشتيم و كار درست همان بود كه آيتالله جنتي كرد؛ تأکید بر لزوم عذرخواهي حسن روحاني از ملت. چنين تأکید و درخواستي به دلايل زير لازم و درست است:
اولاً، پنج سال تقريباً همه ظرفيت سياست خارجي دولت ايران صرف برجام شد و در بسياري از مسائل مهم بینالمللی جاي خالي وزارت خارجه ايران محسوس بود. مديريت ديپلماسي ايران در منطقه، مذاكره با روسها در مورد ضرورت و چگونگي حضور آنها در سوريه، مديريت مشكلات مهم با عربستان و يا حل مشكلات آبي با همسايهها، حل مشكل نقش پاكستان در تقويت گروهكهاي تروريستي در مرز مشترك با ايران و يا موضوع مهم همهپرسی جدايي كردستان عراق از موضوعات مهمي بودند كه دولت روحاني به آنها اعتنايي نكرد. نتيجه آن چه شد؟ برجامي پاره و دوستاني بينالمللي كه روزي داشتيم و حالا حتي براي موضعگیریشان به نفع برجام، ديگر نيستند و انگار ايران را فراموش كردهاند. حيف و ميل پنج سال ظرفيت دیپلماتیک كشور عذرخواهي نميخواهد؟
ثانياً، حسن روحاني پيش از اين و زماني كه سرخوش از دور يك ميز نشستنهاي قهرمانان ديپلماسياش با امريكاييها و دوستان اروپاييشان بود، صراحتاً گفت «دولت و رئيس جمهور مسئول مذاكرات است و من همه مسئوليت آن را بر عهده ميگيرم. » بخشي از اين مذاكرات و از قضا بخش اعظمش اعتماد به امريكاييها بدون گرفتن تضمين بود و روحاني در تمام سالهاي گذشته به هشدارهاي دلسوزان كشور در مورد غيرقابل اعتماد بودن امريكا اعتنايي نكرد. حال در مقابل ما پیمانشکنی هست كه فرصت تحقير ملت ايران را دولت روحاني در اختيار او گذاشت. وگرنه سابقه تاريخي امريكا عين روز برايمان روشن ميكرد كه اين دولت قابلاعتماد نيست (همان درس تاريخهايي كه روحاني تازه پس از خروج امريكا از برجام يادش آمد بگويد؛ گويا اسناد جديد دستش رسيده كه خبر از سقوط دولت مصدق به دست دولت امريكا ميدهد و خبر از حمايت امريكا از صدام و خبر از هدفگيري هواپيماي مسافري ايران و ... ). اين اشتباه پرهزینه و گوش نسپردن به توصيهها در مورد غيرقابل اعتماد بودن امريكا و تحميل هزينه تحقير ملت ايران با ماجراجويي يك رئيس جمهور ناقصالعقل نياز به عذرخواهي توسط كسي كه ميگفت مسئوليت همه مذاكرات با من است، ندارد؟
ثالثاً، عذرخواهي روحاني نشان ميدهد او و دولتمردانش اشتباه مسيري را كه در پنج سال گذشته طي كردند، پذيرفتهاند و چون پذيرش اشتباه، اول قدم جبران آن است، ميتوان اميد داشت كه درصدد اصلاح جبران برآيند و ديگران به دام تكراري و اين بار به اسم مذاكره با اروپاييها نيفتند. جبران آن هم از طريق توجه به ظرفيتهاي داخلي و بدون چشم داشتن به بيگانه ميسر خواهد بود. در واقع عذرخواهي روحاني نه براي سرزنش كاري كه در گذشته از زمان بيانيه سعدآباد در سال 82 تا برجام در تير 94 كرده، بلكه براي آغاز مسير جديد و درست است؛ براي فردايي كه در آن اعتماد به امريكا و بستن قرارداد بي تضمين ديگر تكرار نشود. چنين مصلحتي است كه درخواست و تأکید بر عذرخواهي روحاني را ضروري ميسازد.
کبری آسوپار