مبارزه؛ با رفاه طلبی سازگار نیست
به گزارش یزد رسا به نقل از عصرسیاست؛ دوست بزرگواری پیامک داد که: «نمیتوانم به حادثه منا فکر نکنم؛ چه کار کنم؟!»
ذهنم را مشغول کرد. واقعاً این فاجعه اسفناک و یا دهها حادثه و فاجعه مشابه و غیر انسانی که در جهان اسلام در حال اتفاق است را چگونه باید بنگریم؟!
دشمن داخلی و خارجی پیوسته در حال کشت و کشتار و خونریزی در بین مسلمانان است. یا در قالب رژیم غاصب و خونخوار صهیونیستی مستقیم به روی زن و بچه مسلمان فلسطینی آتش میگشاید، و یا شیعه را به جان سنی و سنی را به جان شیعه انداخته و روزی نیست که خبری دردناک از قتل عام مسلمانان دنیا به گوشمان نرسد.
مرتبط با این حوادث، یک خط فکری در بین طیفی از جامعه رواج یافته که معتقد است نباید به خبرهای بد و دردناک توجه کرد. این تفکر میگوید شنیدن و دیدن اخبار ناگوار از قتل و کشتار انسانها باعث مکدر شدن روح میشود و توصیه میکند یا اساساً اخبار گوش نکنید و نخوانید و یا اخبار منفی را کنار بگذارید.
اما این تفکر نه تنها با مبانی اسلامی، بلکه با شئون انسانی هم سازگاری ندارد. مگر میشود نسبت به سرنوشت همنوعان خود بیتفاوت ماند؟ مگر میتوان همنوعی را در یک گرفتاری عظیمی دید و چشممان خود را به روی او بست؟! پس انسانیت چه میشود؟ مگر نگفت سعدی علیهالرحمه که: «بنی آدم اعضای یکدیگرند»؟!
اما اگر از زاویه دید یک مسلمان واقعی با اسلام ناب محمدی بنگریم، چند نکته اساسی در ذهن متجسم میشود:
اسلام دین بیداری است. اسلامی که با غفلت از جامعه اسلامی همراه باشد، اسلام نیست. قطعاً مسلمانان باید در جریان اتفاقاتی مثل فاجعه منا باشند. مگر میشود بیش از هزار نفر از حجاج در مراسم حج کشته شوند و مسلمان از آن بیخبر باشد؟!
میگویند اخبار و تصاویر وحشتناک است و روحیه انسان را خراب میکند. اولاً اگر خاطر کسی با دیدن و شنیدن چنین اخباری مکدر نشود، نشاید که نامش نهند آدمی! ثانیاً؛ نه تنها نسبت به مصایب مسلمین، بلکه نسبت به هر مصیبتی که بر انسان، مسلمان و غیرمسلمان وارد شود، باید متاثر شد و واکنش نشان داد.
اتفاقاً در این مواقع، متاثر شدن کمترین کار و واکنشی است که از یک انسان بر میآید. با این کار حداقل در دل و بین خود و خدای خود ابراز انزجار از ظلم و ستم کرده و موضع خود را نسبت به واقعه مشخص میکنیم.
یک مسلمان متعهد همواره در حال مبارزه است. چه مبارزه با نفسانیت خود باشد یا مبارزه با دشمنان خارجی و موانعی که تحقق وعدههای الهی را به تاخیر میاندازد. اما قبل از مبارزه باید از جوانب دشمنی مطلع شد و بعد از مطلع شدن، تاثر روحی و فکری است که میتواند آدمی را به حرکت وا دارد.
یعنی تا ندانیم، در پی آن احساس وظیفهای نمیکنیم و تا احساس وظیفه نکنیم، حرکتی نخواهیم کرد. پس لازمه حرکت و مبارزه، دانستن و متاثر شدن است.
برادر و خواهر مسلمان من؛
خلاصه کلام؛ بگذار تصاویر و اخبار تکاندهنده این روزهای حجاج تو را تکان بدهد. بگذار روحت را اذیت کند. بخوان و ببین چه ظلم عمیقی بر جهان اسلام وارد شد. تصاویر پشتههای از کشته درست شده حاجیان مکه را ببین تا از خودت بپرسی چرا و به کدامین گناه؟!
در پی هر حادثه مهمی موضع رهبر و سکاندار امین جامعه را بخوان و بشنو تا بتوانی نگاهت را و مسیر حرکتت را درست تنظیم کنی!
خبرهای غمزده این روزها را بخوان تا بدانی جهان اسلام از چه درد میکشد؟!
نه فقط اخبار و تصاویر فاجعه منا را، که خبرها و تصاویر غزه، فلسطین، سوریه، یمن، عراق، افغانستان و... را هم نگاه کن. ببین چگونه کودکان مظلوم را به خاک و خون میکشند؟ آن طفل شیرخواره را دیدی که صهیونیستهای قصابِ غاصب، زنده زنده در آتش سوزاندند؟! میبینی چطور داعش دستساخته آمریکا در سوریه و عراق سر میبرد و اعدام دسته جمعی میکند؟!
آری؛ اینها من و تو را ناراحت، متاثر و خشمگین میکند. اما همین خشم و اندوه و بغض و کینه از ظلم و ظالم است که چرخ مبارزه را به حرکت در می آورد و به قول امام روح الله: «مبارزه، با رفاه طلبی سازگار نیست.»
باید «در جریان» باشی؛ خون دل بخوری و سینهات سرشار از بغض انقلابی باشد تا بتوانی در حد وسع و توان خود علیه کفر و شرک و ظلم و ظالم مبارزه کنی.
نویسنده: احسان عابدی