مبتکر یزدی که برای لبیک به فرمان رهبرش چهار سال درد غربت کشید
به گزارش یزدرسا، شاید تولید یک عروسک به نظر کار سادهای بیاید، اما اگر بدانیم فردی برای تولید یک عروسک آنهم به لبیک به دغدغه مقام معظم رهبری 4 سال از بهترین سالهای عمر خود را دور از خانواده و در چین اقامت کرده است، نظرمان عوض شود. بله! تولید عروسک هوشمند ماما یار آنقدرها هم کار سادهای نبوده، مخصوصاً اینکه بعد از 4 سال سختی کسی با آغوش باز از ایده پرداز این طرح حمایت نکرده باشد.
به همین منظور مصاحبهای با این مبتکر داشتیم تا از کم و کیف راهی که انتخاب کرده است مطلع شویم.
حسین حاجی حسینی نسب که در سال 78 موفق به اخذ مدرک تجارت الکترونیک از دانشگاه ملی دهلینو شده است در خصوص طرح عروسک ایرانی ماما یار گفت: پروژه ماما یار که اکنون تنها فاز اول آن عملیاتی شده، پروژه هوشمند سازی درزمینهٔ اسباببازی سازی و بهطور خاص عروسک است. بنا بر فرمایش و دستور جهادی حضرت آقا که فرمودند درزمینهٔ عروسکها کار ابتکاری و کار جهادی بکنید، تصمیم گرفتم یک عروسک بومی معنیدار برای کشور درست بسازم. شخصیتی عروسکی که هم به درد کودکان خودمان بخورد و هم بتوانیم آن را به دیگر ملتها صادر کنیم.
وی در مصاحبه با خبرنگار یزدرسا افزود: 7 سال قبل به این فکر افتادم ولی خب ازلحاظ علمی تهی بودم، هیچ اطلاعاتی نداشتم. با تحقیقات میدانی تازه فهمیدم در ایران صنعت اسباببازی، صنعت بسیار پائیندستی است؛ یعنی هیچکس در این حوزه کار درست، عملیاتی و قابل قبولی انجام نداده است، لذا به این فکر افتادم که به چین سفر کنم و ازآنجا علم تولید اسباببازی و برند سازی را یاد بگیرم. ازآنجاییکه از قدیم خارج میرفتم و میآمدم دل بیپروایی داشتم و خانواده را رها کردم و دل به دریا زدم. در چین حدود 4 سال زمان برد تا با زحمت بسیار عروسکسازی، اسباببازی سازی و الکترونیکی کردن یک اسباببازی را یاد گفتم.
کارآفرین یزدی تأکید کرد: هدفم یک هدف بینالمللی بود، هدفم این بود که یک شخصیت عروسکی داشته باشیم که پاسخی باشد به این دغدغه رهبر معظم انقلاب که میفرمودند: چرا باید دیگر کشورها شخصیتهای عروسکی داشته باشند که به ما تحمیل کنند و ما هیچچیز برای عرضه به دنیا نداشته باشیم؛ به همین دلیل به دنبال یادگیری برند سازی بینالمللی هم رفتم. خلاصه بالاخره بعد از 4 سال با آموختههایم به ایران برگشتم.
حاجی حسینی نسب تصریح کرد: در تمام مدت چهار سالی که در چین بودم تنها سه بار به ایران آمدم، به همین دلیل نزدیک بود خانوادهام فروبپاشد. تصور کنید بعدازاین همهسال و غربتی که کشیدم برگشتم و دیدیم با انبوهی از مشکلات مواجهم. یکی از آنها مشکلات خانوادگی بود. من در زمان سفرم یک کودک یکساله داشتم و در زمان بازگشت کودکم 5 ساله شده بود، مسلماً این واقعیت اتفاقات خوبی در خانواده ایجاد نمیکند.
این مبتکر افزود: وقتیکه برگشتم ازیکطرف درگیر مشکلات خانوادگی و ازیکطرف درگیر مشکلات مالی بودم. در این چهار سال حدود یک میلیارد هزینه کرده بودم تا ایدهای که در ذهنم داشتم را عملی کنم؛ اما اکنونکه علم آن را کسب کرده و آماده اجرای ایده خود بودم پولی برای اجرای طرح نداشتم بالاخره به یاری خدا با سختیهای بسیار این مشکلات را حل کردم و برای تحقق ایدهای که داشتم شروع به پژوهش کردم. ازیکطرف یک شخصیت عروسکی به نام خاله ماما یار داشتیم و ازیکطرف یک برند به نام ماما یار داشتیم. جالب این است که این برند را در چین و در کشورهای روسیزبان بعد از فروپاشی شوروی سابق ثبت کرده بودم ولی در ایران هنوز ثبتنشده بود.
وی اظهار داشت: برندها بر اساس رسالتشان در رده یک سری کالا و خدمات طبقهبندی میشوند. این تقسیمبندی بهصورت بینالمللی است و اختصاص به ایران ندارد. ازآنجاییکه ما کالا و خدماتمان مربوط به مادر و کودک است تقریباً در همه 45 طبقه مرتبط آن را ثبت کردیم؛ یعنی کالاهای مربوط به مادر و کودک را پیدا کردیم و رفتیم مجوز ثبتش را گرفتیم و دربرند مامایار ثبت کردیم. این کالاها شامل طیف وسیعی از انواع شوینده، لوازم آشپزخانه گرفته تا خدماتی مانند نشر، تألیف و گردآوری کتاب، پخش تلویزیونی و حتی ارائه خدمات در مهدکودکها و پیشدبستانیها.
خالق عروسک ایرانی ماما یار در ادامه عنوان کرد: در چین و ده کشور روس زبان برند ماما یار بهصورت 45 طبقه ثبت کردم؛ اما در ایران هنوز ثبتنشده است زیرا در ایران ثبت برند خیلی مشکل است. برای هر طبقه مجوز میخواهند، پروانه بهرهبرداری میخواهند و خیلی سخت قبول میکنند. سختی بسیاری کشیدم تا توانستم بهصورت 45 طبقه ثبت کنم. بیش از 30 ماه است رفتم و آمدم و هنوز هم بعضی طبقهها باقیمانده! اما در چین یکماهه موفق به ثبت شدم. البته در 10 کشور cis بیشتر طول کشید، برای ثبت برند مجبور بودم خودم بروم و پیگیری کنم که هرکدام دو سه ماه طول کشید.
حاجی حسینی نسب گفت: میخواهیم بینالمللی فکر کنیم. یک برند داریم، یک شخصیت عروسکی یعنی باید یک فرهنگ بسازی و یک اقتصاد ایجاد کنی. این کار خیلی مشکل است چون ایران یک فرهنگ دارد، روس و چین یک فرهنگ متفاوت. همچنین اقتصاد و الگوی اقتصادی و الگوریتمها باهم فرق میکند. من همه این الگوریتمها را در پروژه ماما یار باهم تلفیق کردم، 2 سال دیگر میفهمید که چه شده است. برند سازی در ایران سخت است. مثلاً ثبت فرهنگی را در نظر بگیرید که مسئول آن کانون پرورش فکری کودکان است. هم عروسک معمولی و هم عروسک هوشمند را موفق شدم ثبت فرهنگی کنم، البته نه به همین سادگی مثل این بود که بره را از چنگ گرگ درآوری! ازیکطرف از مسئولین دعوت میکنیم نمیآیند، ازیکطرف متأسفانه عمده گروههای تجاری و اقتصادی کلاهبردار هستند دو تا بیلبورد ما را که دیدند طمع کردند، کاری که هزار تومان هزینه دارد، میگویند ده هزار تومان! این مشکلات را هم داشتیم باهم این مشکلات جنگیدم تا به اینجا رسید و محصول به دست بچهها رسید.
این مبتکر یزدی افزود: همزمان با روز آزادسازی خرمشهر عروسک ماما یار رونمایی شد. همه مسئولین استان از استاندار گرفته تا مسئولین پائین تر را دعوت کردیم اما جز نماینده مدیرکل دارایی استان یزد هیچکس نیامد! خب اگر حرف آقا و رسالتی که ایشان بر دوش ما گذاشته بودند برایشان مهم بود حتماً میآمدند. توقع داشتیم مسئولین هم بیایند نه اینکه بیایند تشکر کنند، به خاطر میهن و کشور خود بیایند. یک نفر آمده حرف آقا را عملی کرده بیایند و توجه کنند.
وی ادامه داد: همین پروژه که اجرا شد چینیها حاضر بودند یکمیلیون دلار وام چهار درصد به من بدهند تا آنجا آن را اجرا کنم. فقط تا 5 سال باید در چین میماندم و بعد از پنج سال تازه نوبت به بازپرداخت وام با سودش میرسید! اما گفتم نه! من میروم در مملکت خودم این پروژه را اجرا میکنم. به صداوسیما گفتم انیمیشن میسازم به شما میدهم پخشکنید، میگویند نه تو میخواهی کاسبی کنی! انیمیشن که ساختی بعد هم باید بیایی پول هم بدهی ما برایت پخشکنیم! همین هم چند سال طول میکشد تا ببینیم هدفت از این کار چیست! در دو سال گذشته 160 هزار کیلومتر رفتم و آمدم. کدام آدم عاقلی چنین کاری میکند؟! نه خیر به صداوسیما امیدی نیست. چون باید عروسک هوشمند اسمش در برود. اگر صداوسیما کمک میکرد خیلی در بازاریابی و فروش موفق بودیم اما احتمالاً الآن 2 سالی زمان صرف جا افتادن بند ماما یار بشود.
حاجی حسینی نسب تأکید کرد: حتی از جیم جونیور با من ارتباط گرفتند و گفتند تو انیمیشن بساز، ما به قیمت خوب میخریم و پخش هم میکنیم؛ اما افسر جنگ نرم میتواند چنین کاری بکند؟ نه ولی خب! پیشنهادش را میدهند. وقتی از طرف صداوسیما حمایت نشد برای ارتباطگیری با کودک اپلیکیشنی را ساختیم؛ اپلیکیشنی که با کودک صحبت میکند. البته آنقدر هم آـسان نبود، 60 -70 میلیون تومان هزینه شد دو گروه هرکدام 23 میلیون تومان پول گرفتند و خوردند و رفتند! نهایتاً سومین گروه موفق شد کار را انجام دهد. حالا این رسانه ماست، اگر هم صداوسیما حمایت نکند اپلیکیشن کار خودش را میکند.
این مبتکر در خصوص شخصیت عروسک ماما یار گفت: مکانیسم خاله ماما یار این است که بر اساس یک سری استانداردهای تربیتی مهارتهای زندگی را به کودک یاد میدهد. یک مربی مهدکودک را در نظر بگیرید، روزانه هم اسباب تفریح کودک را فراهم میکند و هم به او آموزش میدهد. خاله ماما یار هم همین کار را میکند و نظم و وقتشناسی و مهارتهای زندگی را به کودک یاد میدهد. عروسکهای هوشمندی که الآن در بازار وجود دارد همه از چین میآید و مکانیسم آن ارتعاشی است، یعنی مثلاً به سلام کودک ما جواب میدهد. این کار خیلی ساده است. جمله مشخصی ارائه میدهد اما چیزی به کودک ما آموزش نمیدهد. ایده ما، یعنی اینکه عروسک از ساعت 9 صبح طبق برنامهریزی که دادهایم با سلام کودک را از خواب بیدار کند و تا آخر شب با او بازی کند و آموزش بدهد، جالب و نو است. این ابتکار است؛ اما متأسفانه برخیها نیاز کودک ما را نفهمیدند، فقط سود خودشان را فهمیدند و عروسک از چین وارد کردند!
وی تصریح کرد: با این پروژه در حال حاضر برای 100 نفر در ده مجموعهای که برای ماما یار کار میکنند شامل کارگاه ساخت عروسک، کیت، فوم، انفورماتیک، استودیو و موزیک اشتغال ایجادشده است. البته تولید عروسک به زبان روسی هم در خارج از کشور دارد انجام میشود و بهزودی روانه بازار کشورهای روس زبان میشود. تاکنون فقط تیراژ 6 هزار انجامشده که بسیار کم است و نمیتواند مصلح باشد. هرچقدر به مسئولین میگوییم کمک کنید و مسائل مادی ما را حل کنید تا این عروسک دست همه بچههای ایران برسد گوششان بدهکار نیست. به همهچیز هم متهم میشویم!
حاجی حسینی نسب اظهار داشت: البته همانطور که گفتم ماما یار ثبت 45 طبقه دارد که خدمات و کالاها بسیاری را شامل میشود. بنده آمادگی دارم به تولید اسباببازی، سیسمونی هوشمند و سرویس خواب هوشمند که دانش فنی آن را خودم دارم و در آیندهای نزدیک آن را تولید میکنم، امتیاز باقی فعالیتهای تجاری و تولید و تجارت را به افراد و شرکتها واگذار میکنم. این یعنی اقتصاد مقاومتی، یعنی ماما یار میتواند شاید 1000 کارخانه در سطح کشور را درگیر خودش بکند. از طرفی چون این برند بهصورت بینالمللی ثبتشده، علاوه بر مصرف داخلی میتواند با صادرات در بازارهای جهانی برای خود جایی باز کند. سخت است اما خب سعی میکنم تحملکنم. سخت است چراغ این مجموعه را روشن نگهداری هرماه مبلغ بسیار زیادی فقط صرف حقوق و بیمه کارکنان دفتر میشود. کار هم مورچه وار جلو میرود، برخلاف کشورهای دیگر که مثل سرعت برق جلو میرود! خیلی سخت است کسی بتواند طاقت بیاورد.
انتهای پیام/آ