مردان یزدی با تشویق همسرانشان راهی جبهه میشدند/ عیادت بانوان یزدی از مجروحان جنگ
فخر السادات میرهدایی که در زمان جنگ به عنوان یک بانوی نوجوان در ستاد پشتیبانی جنگ فعالیت می کرد، به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار یزدرسا در خصوص نقش زنان در آن زمان گفت: همانگونه که مردان نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی و جریانات انقلاب داشتند، نقش زنان نیز در این عرصهها از جمله هشت سال دفاع مقدس کمتر از مردان نبوده است.
وی ادامه داد: مطمئنا چنانچه مردی خیالش از همسر و فرزندانش و سپردن زندگی خود به همسرش راحت نبود، نمیتوانست در جبهه نقش موثری داشته باشد، اما زنان به خوبی از پس این کار برمیآمدند و بسیاری از زنان و خانوادههای یزدی داوطلبانه همسران و فرزندان را راهی جبههها میکردند و در این زمینه آنها را تشویق میکردند و رفتار آنها سبب میشد همسرانشان با خاطر جمع و با آرامش خاطر در جبهه حضور پیدا کنند.
میرهدایی که در زمان آغاز جنگ 15 سال داشته است، افزود: هنوز چندماهی از شروع جنگ تحمیلی نگذشته بود که با توجه به تحریم شدن از سوی دیگر کشورها و شرایطی که در آن زمان وجود داشت نیاز به پشتیبانی از سوی مردم که در شهرها بودند از رزمندهها یا تلویزیون شنیده میشد که در این زمان با توجه به صمیمیتی که در بین زنان در محلات، مساجد و در کلاسهای قرآنی وجود داشت آنها دور هم جمع میشدند و به جمع آوری کمکهای مردمی و بسته بندی آنها اقدام میکردند.
وی با بیان اینکه محلاتی چون خیرآباد و آبشاهی جمعیت زیادی از زنان برای پشتیبانی جبهه حضور داشتند، اضافه کرد: در محلات، مساجد، دورهمی خانوادگی و هر جایی که دور هم جمع میشدند صحبت از پشتیبانی از جبهه، کمک به رزمندگان و جمعآوری کمکهای مردمی بود و در این زمینه زنان نقش اساسی را ایفا میکردند و اقلام مورد نیاز رزمندگان که بنا به زمان و فصلی که در آن قرار داشتیم متفاوت بود و به طرق مختلف اعلام میشد جمع آوری، بسته بندی و به جبهه ارسال میشد.
این فعال فرهنگی استان یزد در خصوص فعالیتهای خود در زمان جنگ عنوان کرد: بنده نیز در آن زمان چون ابتدا مهارتی نداشتم به شکستن قند و بافتن شالگردن و دستکش برای رزمندگان مشغول بودم و با اینکه از خیاطی چیزی نمیدانستم از عشق حضور در خیاط خانه ها و دوخت لباس برای رزمندگان کم کم به خیاطی مشغول شدم، دوخت لباس همسرم را باز میکردم و از روی آن برای رزمندگان لباس برش می زدم، از ساده دوزی و دوخت آستین در خیاط خانه شروع و سپس برای رزمندگان لباس میدوختم.
میرهدایی افزود: با اطلاعات و آموزشهایی که در تلویزیون در خصوص حملات و بمباران داده میشد با اینکه هرگز بمباران و حملهای به یزد صورت نگرفت اما به صورت خودجوش در محلات و مساجد در بین دو نماز حضور پیدا میکردم و به مردم آموزش میدادم که اگر حملهای صورت گرفت پناهگاه باید چه ویژگی داشته باشد و با توجه به آژیرهایی که زده میشود کدام قسمت منزل آنها امن هست و میتوانند پناه بگیرند.
وی گفت: سازمان جهاد در آن زمان پایگاههای بزرگی در هر شهرستان برپا کرده بود و از هر شهری کمکهای خود را بر حسب نیاز رزمندگان به این پایگاهها میرساندند و زنان به بسته بندی آنها اقدام میکردند و روزهای یکشنبه و چهارشنبه هر هفته بود که این کمکها جمعآوری و به جبهه ارسال میشد، برنامه جمع آوری و پشتیبانی از جبهه کم کم در همه روستاها و بخشها نیز انجام میشد و روحانیون نیز در مساجد به آن میپرداختند.
میرهدایی تصریح کرد: زمانی که صدای آژیر آمبولانس در شهر میپیچید و یا اینکه اخباری از عملیات رزمندگان شنیده میشد، زنان یزدی وظیفه خود میدانستند بدون اینکه به این فکر کنند که مجروحان جنگ از استان یزد هستند یا خیرو یا بدون اینکه نسبتی با مجروحان داشته باشند در بیمارستانهای یزد حاضر میشدند و به ملاقات و عیادت رزمندگان میرفتند و اگر در این زمینه کمکی نیاز بود دریغ نمیکردند این رفتار تعجب پرسنل بیمارستان نیز در برداشت که مادران یزدی بدون توجه به نام و نشان مجروحین به کمک آنها میشتابند.
وی ادامه داد: در آن زمان، که برای تسلیت و دلداری دادن به دیدار خانواده شهدا و مادران و همسرانشان میرفتیم آنها بودند که به کسانی که دیدارشان آمده بودند دلداری میدادند و بیان میکردند که ما از شهادت فرزند یا همسر خود خوشحالیم و به آن افتخار میکنیم و جای تبریک دارد، این روحیه ایثار و رشادتی که وجود داشت موجب میشدکه هر فردی با هر عقیده و نگرشی روحیه بگیرد و امیدواریم زنان امروز نیز با افزایش بصیرت و اگاهی خود در رشد معنوی خانواده و اطرافیان خود قدم بردارند.
انتهای پیام/