مردم دارالعباده چنین برنامههایی را برنمیتابند
یزد رسا؛ استان یزد را با برند افتخارآمیز «دارالعباده» میشناسند؛ صفتی ستودنی که با قرار گرفتن در کنار ویژگی «دارالعلم»، غرور و خودباوری ساکنان این دیار را مضاعف میسازد.
در سالهای اخیر به واسطه رشد شتابان استان در عرصه صنعتیشدن و هجوم انبوه مهاجران غیربومی با فرهنگهای گوناگون و به تبع آن، تاثیر و تاثر متقابل میان شهروندان بومی و افراد غیربومی، فضای فرهنگی استان در کنار رشد و بالندگیهای مثبت، شاهد تغییرات نگرانکنندهای نیز بوده است؛ تغییراتی که متاسفانه برخی متصدیان و افراد سیاستزده چشم بر آن بسته و بعضا آن را دال بر حرکت رو به رشد جمعیت بومی در زمینه تعاملات اجتماعی و ذائقه فرهنگی قلمداد میکنند.
اما واقعیت اینگونه نیست و نمیتوان چشم بر انحرافاتی که میتواند آرامآرام حجب و حیای جوانان و علاقهمندان پاکطینت را کمرنگ کند، فروبست.
جای تاسف است که برخی با نادیدهگرفتن مختصات فرهنگی و هویتی مردم این دیار، آرمان خود را در تقلیدهای ناصواب از رویکردها و برنامههای فرهنگی در دیگر شهرها جستجو میکنند؛ در حالیکه مسائل فرهنگی از حساسیت خاصی برخوردار است و نمیتوان با این توجیه که چنین برنامههایی در فلان شهرهایی هم اجرا شده و میشود، بر اجرای آن در شهرهای مذهبی استان نیز اصرار ورزید.
نمایش تئاترهایی با مضامین غیراخلاقی و بدآموزیهای تکاندهنده، نمونهای از این اقدامات تاسفبار است که گاه و بی گاه در استان رخ داده است. اکران فیلم 50 کیلو آلبالو نمونهای دیگر از این رفتارهای شرمآور به شمار میآید؛ فیلمی که حتی وزیر ارشاد هم در دیدار با مراجع تقلید، آن را فیلمی مفتضح خواند! اصرار بر برگزاری کنسرتهای آنچنانی در دارالعباده و استمرار تلاشهای عدهای خاص در این راستا، از جمله دیگر رویکردهای تاسفبار در این وادی است. برخی نمیتوانند یا نمیخواهند واقعیت پشت پرده تئاترها و کنسرتهای آنچنانی را فهم کنند؛ اما تاملی فارغ از حب و بغضهای سطحی نشان میدهد که دارالعباده یزد با فرهنگ و مختصات خاص خود نمیتواند محلی برای برگزاری کنسرت و دستافشانیهای آنچنانی باشد؛ کنسرتهایی که به طور معمول با لوازم غیرشرعی متعددی هم همراه میشود.
چنین استنباط نشود که ما مخالف جشن وشادی هستیم. خیر؛ کسی با برنامههای شاد و فرحبخش که در چارچوب موازین شرعی و با رعایت هنجارهای عرفی و اخلاقی برگزار شود، مخالف نیست؛ شادی و نشاط لازمه پویایی جامعه است. و مخالفتهای دلسوزان، به سبب نادیدهگرفتن مرزهای اخلاقی و سستشدن بنیانهای حریم حیا و عفاف دختران و پسران دیارمان است؛ دیاری که در کوچه پسکوچههای آن عطر نام ویاد شهدای گلگونکفن به مشام میرسد.
مسئولان محترم میدانند هرگونه اقدام که موجب سستشدن پایههای حجب و حیای جامعه بخصوص جوانان این دیار شود، گناهی نابخشودنی است و آتشی خواهد ساخت که دود آن به چشم مسببان نیز خواهد رفت.
نویسنده: فاطمه یداللهی